تور لحظه آخری
امروز : یکشنبه ، 20 آبان 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):نـادانى، مايـه مرگ زندگان و دوام بدبختى است.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

اوزمپیک چیست

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

نگهداری از سالمند شبانه روزی در منزل

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

چراغ خطی

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1827975612




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

با هنرمندان قرآني؛ محمد احصايي / 65عليرضا نوروزي‌طلب:نقش برجسته سيمرغ «احصايي» تلفيق اشكال واقعي با فرم‌هاي تجريدي است


واضح آرشیو وب فارسی:خبرگزاري قرآني ايران: با هنرمندان قرآني؛ محمد احصايي / 65عليرضا نوروزي‌طلب:نقش برجسته سيمرغ «احصايي» تلفيق اشكال واقعي با فرم‌هاي تجريدي است
گروه هنر: اثر نقش برجسته استاد احصايي در دانشكده الهيات فرمي تجريدي و نمادي به نام سيمرغ است. سيمرغ در حقيقت يك مرغ است كه به صورت يك حقيقتي است كه دچار كثرت(سي‌مرغ) شده و آن كثرت بايد به آن وحدت(سيمرغ) برگردد. اين معنا مبتني بر آيه قرآن است كه مي‌فرمايد: «إِنَّا لِلّهِ وَإِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعونَ».
«عليرضا نوروزي‌طلب» گرافيست و استاد دانشكده هنرهاي زيبايي دانشگاه تهران در قسمت نخست مصاحبه خود با خبرگزاري قرآني ايران(ايكنا)، توضيحاتي درباره هنر اسلامي و رابطه آثار استاد احصايي با هنر اسلامي و در قسمت دوم گفت‌وگوي خود به بررسي 2 عنصر مهم هنر يعني صورت و محتوا و سپس بررسي آثار استاد احصايي را با توجه به اين دو عنصر پرداخت، در قسمت پاياني گفت‌وگوي خود به بررسي و نقد آثار استاد احصايي بر اساس سه محور الف) رسايي و آسان‌خواني ب) آسان‌نويسي ج) زيبايي شكل و تركيب‌بندي پرداخته است.

سه محور براي نقد خط

وي در اين‌باره بيان كرد: نقد خط (به معناي نوشتار) را بر اساس 3 محور رسايي و آسان‌خواني، آسان‌نويسي و زيبايي شكل و تركيب‌بندي مي‌توان تبيين كرد. اگر مبناي ما در اين طبقه‌بندي اصل قراردادن خط براي ابلاغ محتوا به مخاطب باشد، ما مي‌توانيم اصل رسايي و آسان‌خواني و آسان‌نويسي را در نقد خط بياوريم يعني دو اصل اول را. اصل سوم يعني زيبايي شكل و تركيب‌بندي درحقيقت اصل اصيلي است كه موجب تحقق هنر خوشنويسي مي‌شود و آن دو اصل اول، فرع اين اصل هستند.

نويسنده مقاله «جستاري در اصول و مباني نظري نقد و تفسير هنرهاي تجسمي در نخستين شماره فصلنامه خيال شرقي» در ادامه توضيح داد: حالا بايد ببينيم خوشنويس با چه ماده‌اي خوشنويسي مي‌كند. ماده فرم و ساختار خوشنويسي عبارت است از: الف) اشكال قراردادي زبان نوشتاري كه از امتداد گردش نقطه تشكيل مي‌شود. نقطه اگر حركت نكند نقطه است. خط با دو عامل نقطه و امتداد نقطه سروكار دارد. حتي خط‌هاي موسوم به خط دكتري هم همين‌گونه است يعني آسان نوشته مي‌شود ولي آسان خوانده نمي‌شود. هر خطي كه آسان نوشته مي‌شود لزوماً آسان خوانده نمي‌شود. هر خط رسا و آسان‌خواني هم لزوماً آسان نوشته نمي‌شود. ممكن است بسياري خطوط رسا و آسان‌خوان باشند اما خوشنويس عمري را گذاشته تا توانسته به اين كمال رسايي و آسان‌خواني برسد. اما آن اصلي كه ذات خوشنويسي است،اصل سوم يعني زيبايي شكل و تركيب‌بندي است.

دوست و همكار استاد احصايي تصريح كرد: در سياه‌مشق كاري به رسايي و آسان‌خواني نداريم چون خط وظيفه‌اي براي ابلاغ محتوا ندارد، درنتيجه آسان‌نويسي، رسايي و آسان‌خواني در آن نيست. اصل در سياه‌مشق زيبايي كمپوزوسيون، ريتم و تنوعاتي است كه فرم در يك بافت مثبت و منفي ايجاد مي‌كند.

تفاوت خطاطي و خوشنويسي

وي تفاوتي اساسي بين خطاطي و خوشنويسي قايل شد و در تعريف هر يك عنوان كرد: هر نوشته‌اي كه دلالت به معنايي دارد، خط ناميده مي‌شود. حتي خط تصويري هم خط ناميده مي‌شود چون نوشته‌هايي است كه شباهت‌هاي تصويري با اشيا واقعي دارد بنابراين اين هم خط ناميده مي‌شود. اما خوشنويسي ابداع فرم‌هاي خلاقانه هنري و زيبايي شناختي بر اساس سنت نوشتاري هر جامعه متمدن است. خط نهاد، بنيان و هستي اصلي فرهنگ‌ها و تمدن بشري است. خط مي‌تواند در صورت خوشنويسي با عناصر تزئيني و شكل‌هايي كه در نظام نوشتاري وجود ندارد، تركيب شود. مانند خطوط مشجر و مشبك.

نوروزي‌طلب در توضيح خطوط مشبك و مشجر گفت: مشبك در خط كوفي به صورتي است كه الف‌ها و لام‌ها به هم گره خورده و تشكيل شبكه داده است. اين گره‌خوردن و تشكيل شبكه دادن ربطي به آسان‌خواني و آسان‌نويسي و رسايي ندارد. ربطش به زيبايي شيء و كمپوزوسيون و تركيب‌بندي است. صورت ديگر خط اين است كه از عناصر و فرم‌هاي گياهي در شكل خط استفاده شده كه از آن با نام خط مشجر ياد مي‌شود و در اطلس خط تمام نمونه‌هاي آن آمده است.

استاد گرافيك دانشكده هنرهاي زيبا افزود: گاه خط بر اساس سطح و زاويه شكل گرفته و گاه گردش‌هاي مستطيل و دايره‌اي و گردش‌هاي منحني اساس شكل خط قرار مي‌گيرند و گاه نيز هر دو نظام مذكور با همديگر تركيب مي‌شوند و گاه فرم‌هاي تزئيني به قالب خط درآمده و يا خطوط در قالب فرم‌هاي تزئيني مستقر مي‌شوند. سواد و بياض در خط مبتني بر تركيب‌بندي و كمپوزوسيون هيات كلي و نهايي متن خوشنويسي شده در كوفي بنايي و معقلي ساده قابل مشاهده است.

لازمه نوآوري در تركيب‌بندي توسط هنرمند خوشنويس

مولف «جايگاه هنر اسلامي در جامعه نوين»، در ادامه بيان كرد: ما در خوشنويسي كرسي داريم كه خوشنويس‌ها براساس آن كرسي كمپوزوسيون قطعه خود را مي‌نويسند. آيا امكان دارد يك خوشنويسي يك كرسي ابداع كند غير از كرسي موسوم و اين كرسي منجر به يك نوع كمپوزوسيون و تركيب‌بندي شود كه بي‌سابقه باشد و زيبايي فرم را در مرتبه بالاتري متجلي كند؟ اين امكان وجود دارد ولي شرطش اين است كه درك هنرمند از زيبايي به مرتبه‌اي برسد فراتر از مرتبه زيبايي‌شناسي سنن گذشته هنري.

وي افزود: فلوطين(1) درباره مفهوم «نيك» مي‌گويد: آدمي نمي‌تواند بگويد نيك اين نيست، اگر درباره نيك هيچ گونه تصوري نداشته باشد. بر اساس اين استدلال درباره مقوله زيبايي در هنر مي‌توان گفت كه ما نمي‌توانيم بگوييم اين زيبا نيست مگر اين كه درباره زيبايي دركي دقيق داشته باشيم. وقتي مي‌گوييم زشت، زشتي يعني فقدان زيبايي. امري كه ذاتش فقدان است، حكم در آن ارزشي ندارد. حكم جايي ارزش دارد كه فقدان نباشد، وجود باشد، تحقق و هستي باشد. پس لفظ زيبايي به هستي اطلاق مي‌شود منتها هستي كه خصوصيت خاصي داشته باشد اما اصطلاحاً در بحث تخصصي هنر مي‌گوييم هستي هنري. اثر هنري در عالم هنر اتفاق مي‌افتد نه عالم خارج از هنر.

ضوابط عالم هنر كه شيء را مبدل به اثر هنري مي‌كند

نوروزي‌طلب در ادامه اظهار كرد: عالم هنر ضابطه‌اي دارد كه با ساير عوالم ديگر متفاوت است. آن ضابطه كه در شيء ظاهر مي‌شود آن شيء را مبدل به اثر هنري مي‌كند. چوب اگر تراشيده شود مثلاً تبديل به مجسمه يا ميز مي‌شود ولي بين مجمسه و ميز از نظر هنري بسيار تفاوت وجود دارد. ما از نظر جسم‌داشتن، نامي‌بودن و صاحب اراده بودن به ترتيب با جماد، گياه و حيوان اشتراك داريم ولي حقيقت ذاتي آدمي عقل و انديشه است. پس انديشه حقيقت ذاتي انسان است كه انسان را به عنوان شيء از ساير اشيا متمايز مي‌كند. مولوي مي‌‌گويد: اي برادر تو همه انديشه‌اي/ مابقي تو استخوان و ريشه‌اي.

نويسنده مقاله «آيا سليقه معيار هنر است، مجله عكس» در ادامه افزود: حقيقت ذاتي هنر چيست؟ آيا معناست؟ معنا كه در غير هنر هم و جود دارد. بنابراين، حقيقت ذاتي هنر، زيبايي در فرم است كه حامل معنا هم هست و من آن را انكار نمي‌كنم. البته مي‌تواند حامل معنا مي‌تواند باشد و يا نباشد. سياه‌مشق حامل چه معنايي است؟ مستقل از معناست. موسيقي حامل چه معنايي است؟ يكسري اصوات زيباست كه در شما احساسي را ايجاد مي‌كند. ممكن است در شما حس A و در ديگري حس B را ايجاد كند پس موسيقي ذاتي دارد مستقل از حس‌هايي كه در مخاطب ايجاد مي‌كند. شما موسيقي را با حس‌هايي كه در وجودتان ايجاد مي‌كند قضاوت مي‌كنيد. بنابراين به تعداد افراد قضاوت داريم بنابراين آن قضاوت‌ها نامعتبر است. وقتي سليقه ملاك قضاوت قرار مي‌گيرد چون اين سليقه تربيت‌نشده است، قضاوتش منحرف است. اصلاً سليقه معيار هنر نيست.

آيا سليقه معيار هنر است؟

وي در پاسخ به خبرنگار ما با اين مضمون كه آيا شما سليقه را خواهش نفس مي‌گيريد، عنوان كرد: واژه‌هايي كه به كار مي‌بريم بايد دقيقاً معنا كنيم. يكي از ژانرهاي سليقه مي‌تواند خواهش نفس باشد. سليقه يعني مجموعه پيش‌داوري‌هاي زيبايي‌شناسي كه طبع و احساس شخص ملاك آن باشد.

نوروزي‌طلب در پاسخ به پرسش ديگر خبرنگار ايكنا با اين مضمون كه در صورتي كه احساس شخص تبديل به احساس جامعه شود چه بايد كرد، گفت: سليقه به معناي واقعي به مطابقت شيء با ملايمت نفس من برنمي‌گردد. اگر قرار باشد سليقه من ملاك هنر باشد، بسياري از چيزهايي كه با سليقه من نمي‌خواند، خارج از هنر قرار مي‌گيرد. هر كسي را داور جشنواره هنري نمي‌كنند. اين نشان دهنده اين حقيقت است كه سليقه معيار هنر نيست.

استاديار گروه مطالعات عالي هنر پرديس هنرهاي زيبا درباره جايگاه عنصر رنگ در مجموعه الفباي ازلي و ديگر آثار احصايي اذعان كرد: عنصر رنگ داخل در ذات خوشنويسي نيست. در آن خط‌هايي كه جنبه خط تصويري پيدا مي‌كنند(2) خط آمده ماهيت خوشنويسانه خود را به نفع ماهيت زيبايي فرم در اشكال ترك كرده است يعني آن فرم مقيد به نمايش فرم، چيزي است كه اين چيز مي‌تواند هر فرمي باشد. من نقش 2 شتر را ديدم كه با خوشنويسي نقاشي شده بود اما آن خطوط، خطوط نوشتاري بود.

وي با درنظر گرفتن سه اصل آسان‌نويسي، آسان‌خواني و زيبايي فرم و تركيب‌بندي خطوط نقش‌برجسته استاد احصايي را چنين نقادي كرد: آثار نقش برجسته استاد احصايي اشكال واقعي را با فرم‌هاي تجريدي تلفيق كرده است. يعني يك نوع تلاش براي ابداع يك زيبايي‌شناسي نوين است در عالم خوشنويسي. يعني از زيبايي فرم‌هاي واقعي استفاده كرده و تركيبي كرده با زيبايي فرم‌هاي تجريدي خط. درست مانند نستعليق كه از تركيب دو فرم نسخ و تعليق به وجود آمده است.

جايگاه نماد در اثر نقش‌برجسته استاد احصايي

نوروزي‌طلب درباره شكل فرميك نقش‌برجسته استاد احصايي در دانشكده الهيات دانشگاه تهران اظهار كرد: اين نقش برجسته به شكل سيمرغ است. حال اين سوال مطرح مي‌شود كه چرا استاد احصايي از فرم سيمرغ استفاده كرده است كه پاسخ اين سوال برمي‌گردد به دلالت معنايي فرم در نماد.

نويسده مقاله «سمبوليسم و هنر» در مجله فصلنامه هنرهاي زيبا ادامه داد: سيمرغ در حقيقت يك مرغ است كه به صورت يك حقيقتي است كه دچار كثرت(سي‌مرغ) شده و آن كثرت بايد به آن وحدت(سيمرغ) برگردد. اين معنا مبتني بر آيه قرآن است كه مي‌فرمايد: «إِنَّا لِلّهِ وَإِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعونَ».

وي در ادامه عنوان كرد: ذات خداوند كثير نيست. فعل خداوند كثير است. مشكل اينجاست كه ما رابطه فعل كثير را با ذات احديت خوب تحليل نكرديم. اين سيمرغ نماد انسان كامل و حق مطلقي است كه رسيدن به آن حق مطلق سير و سلوك مي‌خواهد. هفت شهر عشق را عطار گشت/ ما هنوز اندر خم يك كوچه‌ايم. اين مطلب را در قالب ادبيات مي‌شود توضيح داد ولي در قالب هنرهاي تجسمي كه با فقدان توصيف و عدم توالي زمان و مكان يك نمود و فرم ثابت مواجه هستيم، تنها راه اين است كه اين فرم بايد سمبوليك باشد تا ما را ارجاع دهد به معناي خودش.

زبان سمبوليك، زبان فرمي در هنرهاي تجسمي

سردبير نشريه باغ نظر در توضيح گفته‌هاي خود به طرح سوالي پرداخت و گفت: حال مي‌توان پرسيد كه چرا زبان فرمي در هنرهاي تجسمي، زبان سمبوليك است؟ پاسخ آن اين است كه چون معنا فراتر از فرم است، درنتيجه به صورت تام و تمام در ظرف نمي‌گنجد. بناچار بايد بيان را سمبوليك كرد تا از طريق سمبول بتوان آن حقيقت را به صورت توصيف در ذهن آفريد.

مولف «جايگاه هنر اسلامي در جامعه نوين»1385» در پاسخ به پرسش خبرنگار ما با اين مضمون كه آيا هر چيزي مي‌تواند سمبل هر چيزي باشد، بيان كرد: نماد بايد با معناي خودش پيوند داشته باشد. مثلاً ترازو نماد عدالت است، قد يار را به سرو تشبيه مي‌كنند چرا به تير چراغ برق تشبيه نمي‌كنند؟ بايد وجه شبه يا مشابهتي بين مشبه‌ و مشبه‌به باشد. درنتيجه كبوتر نمي‌تواند نماد رذالت و پستي باشد. فرم از معنا تبعيت مي‌كند و معنا هم از فرم.

وي ادامه داد: نمادها دلبخواهي نيستند. نمادها نشات‌گرفته از فرهنگ‌هايي هستند كه اين فرهنگ‌ها براساس محتواي خودشان صورت‌هاي نمادين متناسب با آن محتوا را مي‌سازند. زبان دلبخواهي و شخصي نيست بلكه يك امر اجتماعي است. نماد هم اجتماعي است چون يكي از صورت‌هاي زباني است. حالا ممكن است اين نماد، نماد زباني، حركتي يا تصويري باشد. سكوت ممكن است چيزي نباشد اما نماد معاني بسياري باشد. بر همين اساس مي‌گويند مفسر خوب كسي است كه سكوت را خوب تفسير كند، درنتيجه علم هرمنوتيك مطرح مي‌شود.

در فرهنگ ديني و عرفاني ما، نماد بين معنا و فرم پيوند ايجاد مي‌كند

در اين قسمت از مصاحبه خبرنگار هنرهاي تجسمي ايكنا عنوان كرد با توجه به اين كه نماد به معنا برمي‌گردد، آيا اين نماد و سمبل است كه پيوند بين معنا و فرم را ايجاد مي‌كند؟ مثلاً سيمرغ در اثر احصايي به معنا برمي‌گردد؟

او كه دبيري نمايشگاه آثار نقاشان رآليست و هايپررآليست معاصر ايران در نگارخانه فرهنگسراي نياوران در آذرماه 1384 را در كارنامه هنري خود دارد، پاسخ داد: در فرهنگ ديني و اشراقي و عرفاني ما اين چنين است يعني نماد بين معنا و فرم پيوند ايجاد مي‌كند. اما در كل، نمادها در فرهنگ‌هاي مختلف معاني متفاوتي دارند. فرم نماد را بايد در بستر فرهنگ خودش معنا كرد. نماد يعني از شواهد، قرائن و پيش‌زمينه‌هاي فرهنگي استفاده كني در كشف معني نماد. مثلاً رنگ سفيد در فرهنگ ما نماد شادي و در فرهنگ هند نماد غم است. يك نماد در يك فرهنگ يك معنا و در فرهنگ ديگر معناي ديگري دارد. به اين‌ها مي‌گويند نمادهاي متعلق به سنن فرهنگي هر تمدن. اين نمادها از حالت شخصي خارج شده و حالت اجتماعي، قومي، قبيله‌اي و كشوري پيدا مي‌كنند.

نوروزي‌طلب در پايان سخنان خود گفت: يك شكل مي‌تواند جنبه‌هاي مختلف نمادين در فرهنگ‌هاي مختلف پيدا كند و اين قراردادي است ولي اين قرارداد شخصي و دلبخواهي نيست. اين قرارداد از بافت اجتماعي تبعيت مي‌كند درنتيجه هر اثر هنري كه جنبه بيان نمادين داشته باشد، به‌طور مستقيم نمي‌گويد به چه معنايي دلالت مي‌كند بلكه بايد آن را در متن(3) خودش قرار دهيم. درنتيجه علم هرمنوتيك به وجود مي‌آيد. هرمنوتيك علم است ولي در جامعه ما چون هر چيزي دلبخواهي است تفسير هم دلبخواهي شده است. اين مشكل به خاطر تنبلي فكري و بي‌مسئوليتي ما است كه مي‌خواهيم از زير بار استدلال و پژوهش شانه خالي كنيم. مثل هنر مدرن كه پناهگاه خوبي براي بي‌ذوق‌ها و بي‌هنرهاست.

نتيجه‌گيري:

آنچه كه از سخنان «عليرضا نوروزي‌طلب» گرافيست و استاد دانشكده هنرهاي زيبايي دانشگاه تهران در مجموع برمي‌آيد به طور خلاصه چنين است: وي 3 محور را در بررسي آثار استاد احصايي مطرح كرد: محور اول هنر اسلامي و تعريف آن بود كه بر اساس اين تعريف هنر استاد احصايي هنري است كه داخل در هنر اسلامي است. محور دوم بررسي هنر در دو صورت محتوايي و صورت آن بود كه بر اساس توضيحات نوروزي‌طلب آثار احصايي به گونه‌اي است كه تطابق صورت و معنا در آن ديده مي‌شود يعني بين صورت و معنا وحدت وجود دارد. محور سوم نيز آثار هنري كه در عرصه هنر خوشنويسي و ديگر شاخه‌هاي نوين آن هستند را از سه محور آسان‌نويسي، آسان‌خواني و زيبايي فرم و تركيب‌بندي مورد بررسي قرار داد و بر اساس توضيحات اين گرافيست آثاري هنري هستند كه واجد محور سوم يعني زيبايي فرم و تركيب‌بندي باشند و بر اين اساس، آثار استاد احصايي از كمپوزوسيون و زيبايي فرمي برخوردار است كه مي‌تواند مبدا پرش هنرمندان بعدي باشد.

------------------------------------------------------------

(1) مجموعه آثار فلوطين، انتشارات خوارزمي، ص 1024.

(2) منظور خطوط گرافيكي يا به اصطلاح نقاشي‌خط است.

(3) متن يعني زمينه‌اي كه نماد در آن شكل گرفته و كاربران اين زبان براي مقصود خاصي از اين زبان استفاده مي‌كنند درنتيجه فهم آن دلبخواهي نيست.

گفت‌وگو از : فاطمه هلالي
 سه شنبه 21 آبان 1387     





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: خبرگزاري قرآني ايران]
[مشاهده در: www.iqna.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 461]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن