تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1837990097
نبرد براي زندگي
واضح آرشیو وب فارسی:همشهری: نبرد براي زندگي
آسيبها- پريسا كريمزاده:
زنان سرپرست خانوار از جمله گروههاي آسيبپذير جامعه هستند كه گاه عواملي چون طلاق، فوت، اعتياد همسر، ازكارافتادگي همسر، رها شدن توسط مردان مهاجر و يا بيمبالات، موجب آسيبپذيري اين طيف وسيع از جامعــه ميشود.
اين گروه از زنان كه با عنوان «زنان سرپرست خانوار» يا «خودسرپرست» در جامعه ناميده ميشوند، با مسائل، مشكلات و موانع زيادي در زندگي مواجهاند. توجه و بررسي همه جانبه و دقيق مسائل و مشكلات زنان سرپرست خانوار و ارائه راهكارهاي درست و اصولي بهمنظور حمايت از آنها، از جمله وظايف نهادها و سازمانهاي خدمات اجتماعي در هر كشور است.
متأسفانه در جامعه ما، زندگي زنان پس از ترك شوهر (بهدليل فوت، طلاق و...) غالباً با ابهامات و مخاطراتي روبهروست. از جمله سرپرستي فرزندان به تنهايي و گاه به سختي، مشكلات اقتصادي، زندگي در تنهايي و همراه با افسردگي و نااميدي، همچنين نگرش غلط جامعه نسبت به زنان مطلقه و بيوه در نبود همسرانشان، آنان را در روابط اجتماعي و حضور در اجتماع با مشكلات عديدهاي روبهرو ميكند. با توجه به روند رو به افزايش شمار زنان سرپرست خانوار در سالهاي اخير درنتيجه افزايش ميزان طلاق در جامعه، لزوم توجه بيشتر به اين قشر از افراد جامعه ملموستر است.
پس از پيروزي انقلاب اسلامي و استقرار نظام سياسي- اجتماعي و فرهنگي مبتني بر موازين دين مبين اسلام، قانون اساسي بر تامين نيازهاي افراد بيسرپرست و زنان سرپرست خانوار بهعنوان اقشار آسيبپذير جامعه تاكيد كرده است. قانونگذار نظام اسلامي با توجه به اصل حفظ نهاد خانواده، اصل برقراري عدالت اجتماعي، اصل پيشگيري از مفاسد اجتماعي و اصل رعايت حقوق شهروندي موظف بوده است تا اين گروه را زير چتر حمايتي خود قرار دهد. از جانب ديگر مطابق با آموزههاي مذهب تشيع، حاكمان حكومت اسلامي ملزم به بذل توجه ويژه در امور اقتصادي و اجتماعي افرادي هستند كه از عهده مخارج خود بر نيامده و مشكلات بسياري را متحمل ميشوند.
از اين رو، پرسش اصلي پژوهش حاضر عبارت است از اينكه: زنان سرپرست خانوار به لحاظ پارامترهاي جامعهشناختي، روان شناختي، اقتصادي و رفاهي چه وضعيتي دارند و تحليل ثانويه بر اين پارامترها، چه يافتههايي را بر ميتابد؟ چه راهكارهايي را ميتوان جهت رويارويي زنان سرپرست خانوار با مسائل و مشكلات اقتصادي، فرهنگي و اجتماعي پيش رو ارائه داد؟
از نظر جامعهشناسان، واژه سرپرست خانواده، يك اصطلاح توصيفي است و سرپرست خانواده به كسي اطلاق ميشود كه قدرت قابل ملاحظهاي در مقايسه با ساير اعضاي خانواده دارد و معمولا مسنترين فرد خانواده است و مسئوليتهاي اقتصادي خانواده بهعهده وي است (16: Bianon, 1999).
بر مبناي تعريف سازمان بهزيستي، زنان سرپرست خانوار زناني هستند كه عهدهدار تامين معاش مادي و معنوي خود و اعضاي خانوار هستند(خسروي، 1380: 25). در يك دسته بندي، زنان سرپرست خانوار به چند گروه عمده تقسيم شدهاند: گروه اول، خانوارهايي كه در آن مرد بهطور دائمي حضور ندارد و زنان بهدليل فوت همسر يا طلاق، بيوه شدهاند يا دختراني كه ازدواج نكرده و تنها زندگي ميكنند و سرپرستي خانواده را عهدهدار ميشوند. گروه دوم: خانوارهايي كه مرد بهطور موقت و بهدليل مهاجرت، مفقودالاثر بودن، متواري يا زنداني شدن سرباز بودن و... غايب است و زنان مجبورند به تهيه معاش زندگي خود و احياناً فرزندانشان بپردازند. گروه سوم: خانوارهايي كه مرد در آنها حضور دارد اما بهدليل بيكاري، ازكارافتادگي، اعتياد، سربازبودن و... نقشي در امرار معاش ندارد و زنان عملاً مسئوليت زندگي خود و احياناً فرزندانشان را عهده دار ميشوند ( Chant, 1997:25).
مروري بر پژوهشهاي انجام شده در زمينه مسائل و مشكلات اقتصادي، فرهنگي و اجتماعي زنان سرپرست خانوار نشان ميدهد كه در اين زمينه پژوهشهاي معتبر بسيار محدود است. گستره مسائل و مشكلات اقتصادي، فرهنگي و اجتماعياي كه نهاد خانواده به خاطر حذف و يا تضعيف حضور كاركردي مرد ميپذيرد و تبعات ناشي از آن موضوعي است كه در سالهاي اخير بخشي از تلاشهاي پژوهشي و مطالعات علمي را بهخود اختصاص داده است. در اين قسمت از نوشتار، به بررسي ادبيات تجربي تحقيق پرداخته ميشود. ادبياتي كه در قالب پايان نامه كارشناسي و كارشناسي ارشد، رساله دكتري و گزارشهاي تحقيقي به فراخور عنوان تحقيق، به شرح و تبيين مسائل زنان سرپرست خانوار پرداختهاند، مورد اشاره قرار خواهند گرفت:
بهطور كلي اين تحقيقات را ميتوان به دو دسته تقسيم كرد.
دسته اول: پايان نامههاي تحصيلي دانشجويان رشتههاي مرتبط با موضوع كه عمدتا رشته خدمات اجتماعي و مددكاري است و داراي ويژگيهاي مشابهي هستند، از جمله اينكه تمامي اين تحقيقات از نوع توصيفي هستند و به نتايج مشابهي نيز دست يافتهاند. ويژگيهاي اجتماعي - اقتصادي خانوادههايي كه سرپرستي آنان با زنان است، وضع تحصيلات، اشتغال، درآمد، بهداشت و مسكن نامناسب است و ارتباط خويشاوندي ضعيفي دارند و عملكرد سازمانهاي حمايتي بهعلت كمبود منابع مالي و خدماتي در بهبود وضعيت اين خانوادهها نيز چندان موفق نبودهاند. چند نمونه از اين پايان نامهها عبارتند از:
نتايج حاصله از پژوهشي با عنوان «بررسي سياستهاي اجتماعي پيرامون حقوق زنان مطلقه سرپرست خانوار» توسط فاطمه قرباني در سال 1380، حاكي از آن است كه ضعف قوانين در زمينه دسترسي زنان مطلقه به حقوقي كه بعد از طلاق در قوانين حقوقي براي آنها در نظر گرفته شده است بهخصوص در زمينه مهريه، اجرات المثل و نفقه جهت نگهداري فرزندان، از جمله مسائل و مشكلات زنان سرپرست خانوار است.
پژوهش ديگر، در سال 1380 توسط فاطمه رضايي با عنوان «بررسي مشكلات اقتصادي اجتماعي خانوادههاي زن سرپرست تحت پوشش بهزيستي شهرستان خمين» انجام شده است. تحقيق حاضر با هدف دستيابي به اطلاعات لازم در رابطه با وضعيت اقتصادي اجتماعي خانوادههاي زن سرپرست جهت تقويت فعاليتهاي مربوط به اين گروه خانوادهها انجام شده است. جامعه آماري 50 خانوار زن سرپرست 65-15 ساله تحت پوشش سازمان بهزيستي شهرستان خمين بوده است. روش تحقيق پيمايشي و اطلاعات به وسيله پرسشنامه استخراج شده و به نتايج زير دست يافته است.
96 درصد داراي تحصيلات پايين هستند، 50 درصد زنان داراي مشاغل پايين هستند، 34 درصد مشاغل نيمه مهم، 16 درصد غيرشاغل، 64 درصد داراي درآمد پايين و 24 درصد فاقد درآمدند.80 درصد خانوادهها داراي پايگاه اجتماعي، اقتصادي متوسط و پايين هستند. 32 درصد علت سرپرستي زن، فوت مرد، 22درصد بيماري و ازكارافتادگي، 18 درصد زنداني بودن مرد، 12 درصد طلاق و 16 درصد ساير موارد است. اكثر خانوادهها كمكهاي بهزيستي را كافي نميدانند.
در پژوهشي كه توسط عباسسالاري «تأثير فقدان پدر بر اختلالات رفتاري كودكان مقطع ابتدايي تحت پوشش كميته امداد امام خميني شهر تهران در سال 1373» انجام شده، حاكي از آن است كه مسئله اساسي پي بردن به تأثير فقدان پدر در اختلالات رفتاري كودكان فاقد پدر بوده و به مسائل ديگري چون جنس، سن كودك, ميزان تحصيلات و سن مادر و فقدان پدر پرداخته است. نمونه پژوهش شامل 160دختر و پسر تحت پوشش كميته امداد بوده است كه از 4 منطقه 11، 15، 17 و 20 آموزش و پرورش به روش خوشهاي انتخاب شده است. از مجموعه 12 فرضيه، 4 فرضيه تاييد و نتايج زير استخراج شدهاست:
هيچيك از متغيرهاي سن كودك، ترتيب تولد، سن و تحصيلات مادر با اختلالات رفتاري رابطه معناداري نداشت و حتي داشتن يا نداشتن پدر نيز بر كودكان تحت پوشش كميته امداد تأثير نداشت.
شرايط و اوضاع اقتصادي عامل اصلي است. مادران اين كودكان كه بار اصلي زندگي را به دوش ميكشند مانند ساير مادران، تعامل لازم را با كودكانشان ندارند. پدران كودكان واجد پدر نيز بهعلت نقايض و بيماري جسمي و رواني، حضورشان مؤثر نيست و مادران آنها بهنوعي دچار افسردگي و نگراني هستند و در نتيجه فرزندان آنها نيز دچار اختلالات رواني ميشوند.
دسته دوم: تحقيقاتي هستند كه عمدتاً توسط مراكز پژوهشي، دولتي و دانشگاهها انجام شدهاند:
«بررسي وضعيت زنان بيوه و بيسرپرست شهرستان اردبيل و ارزيابي عملكرد ادارات و ارگانهاي ذيربط در ارائه خدمات به آنها» طرح تحقيقاتياي است كه توسط اعظم باقر زارع و همكارانش در سال 76-1375 انجام شده است. اين طرح، در زمينه بررسي وضعيت زنان بيوه و بيسرپرست در شهر اردبيل به روش پيمايشي و از طريق ابزار پرسشنامه و همچنين با استفاده از روش تحقيق اسنادي و مطالعه پروندههاي مربوط به افراد تحت پوشش سازماني مربوطه با نمونه آماري 705 نفر از ميان زنان بيسرپرست و بيوه تحت پوشش سازمانها، 106نفر از دختران و زنان ارجاعشده به مراكز مبارزه با مفاسد اجتماعي و 40 نفر از زنان بيسرپرست و بيوه كه تحت پوشش هيچ كدام از سازمانها نبودند در سطح شهر اردبيل انجام گرفته است و براساس نتايج تحقيق، مشكلات اجتماعي و رفاهي زنان بيسرپرست، ميزان ارتكاب به جرائم و ميزان برخورداري از خدمات امدادي رفاهي دولتي (سازمانهاي حمايتي) مورد مطالعه قرار گرفته و پيشنهادهايي بهمنظور بهبود بخشيدن به وضعيت زندگي زنان بيوه و بيسرپرست و همچنين راهكارهايي براي جلوگيري از آسيبپذيري اجتماعي آنها ارائه شده است.
«طرح حمايت از زنان فرهنگي شاغل سرپرست خانوار» طرح ديگري است كه توسط دفتر امور زنان آموزش و پرورش در سال 1380 انجام شده است. اين طرح با هدف شناسايي و برطرف كردن موانع و مشكلات زنان شاغل فرهنگي سرپرست خانوار، جلب مشاركت و حمايت معاونتها و سازمانهاي وابسته آموزش و پرورش در اين زمينه، ارائه تسهيلات در بُعد فرهنگي، اجتماعي، حقوقي، اقتصادي، بهداشتي و رواني، عاطفي به زنان شاغل فرهنگي سرپرست خانوار انجام شده است. در اين طرح زنان سرپرست خانوار را به سه دسته تقسيم كرده اند:
1- زنان شاغل سرپرست: خانوادههايي كه مرد بهطور دائم غايب است و زن تنها سرپرست قانوني است و شامل همسر، شهدا، زنان مطلقه و زنان بيوه ميشود.
2- زنان شاغل بدسرپرست: خانوادههايي كه زن بهصورت رسمي سرپرست نيست و غالبا تحت تكفل مرد است ولي مرد از عهده اداره مخارج زندگي بر نميآيد و شامل همسر فرد معتاد، همسر فرد زنداني و مفقود، همسر ازكارافتاده و معلول، همسر فرد بيمار و همسر جانباز با درصد بالاي جانبازي ميشود.
3- زنان شاغل خودسرپرست: زنان سرپرست خانواري كه هرگز ازدواج نكردهاند و شامل دختران مجرد كه تنها زندگي ميكنند و دختران مجردي كه افرادي از خانواده (پدر، مادر، برادر، خواهر و...) را تحت تكفل خود دارند. از ميان كليه كاركنان آموزش و پرورش (348/065/1 نفر)، حدود 542/428 نفر زن هستند كه از بين آنها 976/6 نفر زنان سرپرست خانواري هستند كه قانوناً سرپرستي فرزندان خويش را بهعهده دارند و عائلهمندي دريافت ميكنند. بيشترين درصد زنان سرپرست خانوار, متعلق به استانهاي ايلام، چهارمحال و بختياري و كهكيلويه و بويراحمد است. بيش از 50 درصد از زنان سرپرست خانوار فرهنگي، يك يا دو نفر را تحت تكفل دارند و حدود 90 درصد از آنها رسمي هستند. حدود 42 درصد از زنان سرپرست خانوار شاغل فرهنگي داراي مدرك ديپلم، 13درصد فوق ديپلم، 13درصد ليسانس و درصد كمي فوق ليسانس و بالاتر هستند و حدود 23 درصد نيز زيرديپلم هستند.
«بررسي آسيبهاي رواني- اجتماعي زنان سرپرست خانواده» توسط زهره خسروي در سال 1380 انجام شده است. اين بررسي به روش اسنادي انجام شده و ابتدا به مفهوم و نرخ زنان سرپرست خانواده پرداخته و سپس مشكلات رواني- اجتماعي آنان را مورد بررسي قرار ميدهد و در انتها به بررسي عواملي كه ميتواند از فشار و آسيبهاي رواني- اجتماعي پيشگيري كند و يا كاهش دهد، ميپردازد.
نتايج نشان ميدهد كه عمدهترين مشكلات زنان سرپرست خانواده، در قالب مشكلات اقتصادي، عدمآگاهي براي اداره امور اقتصادي خانوادگي، نگرشهاي منفي اجتماعي نسبت به زن سرپرست خانواده، نگراني نسبت به آينده فرزندان و تعدد تعارض نقش، اظهار ميشود. درصورتي كه زنان سرپرست خانواده از حمايتهاي اجتماعي مناسب برخوردار باشند، شيوههاي مقابله مناسب را بياموزند و داراي منبع كنترل دروني باشند، كمترين آسيب را متحمل ميشوند.
«بررسي ميزان موفقيت طرحهاي خودكفايي و اشتغالزايي كميته امداد امام خميني(ره) در ايجاد و تقويت فرصتهاي شغلي مناسب براي زنان سرپرست خانوار استان سمنان» توسط قدرتالله دوست محمدي طي سالهاي 82-1381 انجام شده است. هدف اين پژوهش، شناسايي ميزان موفقيت طرحهاي خودكفايي و اشتغال زايي كميته امداد در ايجاد و تقويت فرصتهاي شغلي مناسب براي زنان سرپرست خانوار در استان بوده است. جامعه آماري تحقيق، شامل كليه زنان سرپرست خانوار تحت پوشش كميته امداد كه حداقل يك سال از طرح كميته براي فعاليتهاي خودكفايي استفاده كردهاند، است كه 750 نفر از آنان بهصورت تصادفي سيستماتيك انتخاب شدهاند.
نتايج بهدست آمده از اين تحقيق عبارت است از:
- اعطاي وامهاي خودكفايي، فرصتهاي شغلي مناسبي را براي زنان سرپرست خانوار ايجاد كرده است؛
- بيشترين كمك از طريق اعطاي وام براي خريد مواداوليه براي نياز شغلي بوده است؛
- ارائه آموزشهاي فني و حرفهاي از سوي كميته امداد در ايجاد و تقويت فرصتهاي شغلي مناسب براي زنان سرپرست خانوار مؤثر بوده است؛
- برگزاري كارگاههاي آموزشي و توليدي در ايجاد و تقويت فرصتهاي شغلي براي زنان سرپرست خانوار بسيار مؤثر واقع شده است.
- همچنين اعطاي وام براي تامين فضاي خودكفايي در ايجاد و تقويت فرصتهاي شغلي براي زنان سرپرست خانوار مؤثر بوده است.
- خسروي، زهره (1378)، «بررسي مشكلات عاطفي، رواني و اجتماعي زنان سرپرست خانواده » مركز امور مشاركت زنان نهاد رياستجمهوري.
- باقر زارع، اعظم، ليلاعيسيزاده و عذرا غفاري نوران (1376)، بررسي وضعيت زنان بيوه و بيسرپرست شهرستان اردبيل و ارزيابي عملكرد ادارات و ارگانهاي ذيربط در ارائه خدمات حمايتي به آنها، استانداري اردبيل، كميسيون امور بانوان.
- دفتر امور زنان آموزش و پرورش (1380)، طرح حمايت از زنان فرهنگي شاغل سرپرست خانوار، تهران.
- دوست محمدي، قدرتالله (1382)، بررسي ميزان موفقيت طرحهاي خودكفايي و اشتغال زايي كميته امداد امامخميني(ره) در ايجاد و تقويت فرصتهاي شغلي مناسب برايزنان سرپرست خانوار استان سمنان، كميته بانوان و جوانان، كميته امدادامام خميني (ره) استان سمنان.
- رضايي، فاطمه (1381)، بررسي مشكلات اقتصادي اجتماعي خانوادههاي زن سرپرست تحت پوشش بهزيستي شهرستان خمين، دانشكده علوم اجتماعي علامه طباطبايي.
- سالاري، عباس (1373)، تأثير فقدان پدر بر اختلالات رفتاري كودكان مقطع ابتدايي تحت پوشش كميته امداد امام خميني شهر تهران، دانشگاه علامه طباطبايي.
- قرباني، فاطمه (1380)، بررسي سياستهاي اجتماعي پيرامون حقوق زنان مطلقه سرپرست خانوار، دانشكده علوم اجتماعي علامه طباطبايي.
-Bianon, L. (1999), Gender, Psychological Perspective, Allan and Bacon, Boston.
-Chant, S., (2001). Women – headed Households: Diversity and Dynamics in the Developing World. Hound mills, Basingstoke: McMillan
دوشنبه 20 آبان 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: همشهری]
[مشاهده در: www.hamshahrionline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 94]
-
گوناگون
پربازدیدترینها