واضح آرشیو وب فارسی:فان پاتوق: تنهايي سخت.ترين بخش زندگي فضايي است
10موقعيت وحشتناک براي زندگي در فضا
زندگي در ايستگاه فضايي بين المللي براي بسياري از افراد رويايي است، اما براي کساني که با تحمل تمرين هاي طاقت فرسا آماده اقامت در اين ايستگاه شده اند ، همه چيز متفاوت است و زندگي آنها روزهاي وحشتناکي نيز دارد.
به گزارش مهر، ايستگاه بين المللي فضايي که در حال نزديک شدن به دهمين سالگرد خود در سکني دادن انسان ها در فضا است، يکي از بزرگترين موفقيت هاي بشر در تجربه زندگي در فضا به شمار مي رود.
با اين حال زندگي در مدار دشواري هاي بزرگي دارد و بد اقبالي هايي که در تجربه اين پديده براي انسان رخ داده نشاندهنده اين موضوع هستند که هنوز بايد در زمينه ايجاد تمدنهاي بشري در فضا بيشتر بياموزيم.
در ادامه ، 10 موقعيت و وضعيت که مي توانند زندگي در فضا را به جهنمي ترسناک تبديل کنند، مورد بررسي قرار مي گيرند:
افتادن ناخن هاي دست: تجربه نشان داده دستکش هاي لباس هاي فضايي که فضانوردان در هنگام کار کردن يا راهپيمايي فضايي در خارج از ايستگاه فضايي به دست مي کنند براي سلامت آنها بسيار مضر است. بررسي هايي که به تازگي انجام گرفته نشان مي دهند در حدود 10 درصد از فضانوردان در اثر پوشيدن اين دستکش ها به «آسيب ناخن انگشت» دچار مي شوند و تعدادي از آنها يکي از ناخن هاي خود را به کلي از دست مي دهند زيرا دستکش با محدود کردن مسير حرکت انگشتان دست مي تواند به ناخنها آسيب رسانده و آنها را بکند هر چه دست فضانورد بزرگتر باشد ، اين آسيب ديدگي جدي تر مي شود و شايد ناسا بايد براي کاهش دادن ابتلا به آن در جستجوي فضانورداني با جثه کوچکتر باشد.
خطرهاي بي وزني: زندگي در خلاء مي تواند نتايج کاملا عجيبي بر زندگي داشته باشد. در ماه مارچ سال 2007 فضانورد «سونيتا ويليامز» در تلاش بود تا مقداري سبزيجات و چاشني معطر را درون سوشي فضايي خود بگنجاند که ناگهان اين مواد در خلاء متلاشي شده و همه جا را در بر گرفتند و بلافاصله ديوارها و فضاي اطراف مملو از قطرات و ذرات گياهي شد. از بين رفتن بوي اين ماده در فضاي ايستگاه مدت زمان زيادي را صرف کرد و ويليامز نيز ناچار شد ديگر از اين گياه سنتي ويژه سوشي استفاده نکند زيرا آنها براي دستگاه هايي که درون ايستگاه قرار داشتند بسيار خطرناک به شمار مي رفتند.
سواري خطرناک: در حاليکه معلق ماندن در ايستگاه فضايي مي تواند بسيار هيجان انگيز باشد، ورود يا خروج از آن مي تواند سواري بسيار خطرناکي به شمار برود. به ويژه گفته مي شود سفرهايي که توسط کپسول فضايي سايوز صورت مي گيرند فشار شديدي را به فضانوردان وارد مي آورند.«تريسي کدوول دايسون» به تازگي و پيش از اينکه از ايستگاه به زمين بازگردد ، گفت: مي گويند سفر با سايوز تجربه اي مانند يک تصادف قطار، در پي آن تصادف خودرو و در نهايت افتادن از روي دوچرخه را براي انسان خلق مي کند. اما پس از اينکه وي اين سفر را تجربه کرد تمامي اين شايعات را رد کرد و اعلام کرد به هيچ وجه اذيت نشده و سفر بازگشت به خانه اش، سواري بسيار هيجان انگيزي بوده است.
رژيم غذايي فضايي: غذاهاي فضايي هنوز با غذاهاي دلنشين و گوارا فاصله فراواني دارند. ميوه هاي تازه و سبزيجات در ايستگاه نايابند و استفاده از غذاهايي مانند نان در خلاء غير ممکن است زيرا ذرات آن در شرايط خلاء در همه جا شناور خواهند شد و تميز کردن آنها براي ساکنان ايستگاه به يک فاجعه تبديل مي شود و فضانوردان از صرف غذاهاي تکراري با قابليت گرم کردن مجدد که در برنامه اي هشت روزه تکرار مي شوند، عاصي مي شوند در زمستان سال 2004 ماموريت ارسال مخزن مواد غذايي تازه به ايستگاه به تاخير افتاد و از اين رو ساکنان ايستگاه مجبور شدند غذاي خود را جيره بندي کنند. در آن زمان دو ساکن ايستگاه حجم غذاي روزانه خود را به نيم کاهش دادند و براي جبران کالري هاي جذب نشده از انواع شکلات و دسرها استفاده کردند.
فضاي دلگير: علي رغم اينکه ايستگاه طي 10 سال گذشته گسترش يافته و امکان سکونت دائم در آن به وجود آمده است، بسياري از فضاهاي داخلي آن بسيار تنگ و کوچک هستند. و تا يک و نيم سال پيش تعداد ساکنان ثابت ايستگاه 6 نفر بود، اين يعني ميزان تقسيم فضا ميان افراد بيشتر مي شد و به هر يک از اين افراد فضاهاي کمتري تعلق مي گرفت. خوابيدن در ايستگاه مي تواند بسيار دشوار باشد، به ويژه اگر ناچار باشيد در تورفتگي به اندازه يک کابين تلفن بخوابيد و اگر خوابيدن امکان پذير شد، خطر ديگري در کمين فضانوردان است. به گفته ژولي پايت فضانورد کانادايي ممکن است زماني که از خواب بيدار مي شويد خود را در جايي نبينيد که در آن به خواب رفته ايد.
مشکلات بهداشتي: عدم وجود حمام در ايستگاه معمولا تجربه هاي دردناکي را براي فضانوردان به وجود مي آورد. خلاء استفاده از حمام و دوش هاي آب معمولي را در ايستگاه غير ممکن مي کند، و فرايند خشک شدن رطوبت نيز خود داستاني ديگر است. از اين رو فضانوردان براي شستن لباس هاي خود از تفنگ آبي ويژه اي استفاده مي کنند آب را به سمت لباسها شليک مي کند. همچنين براي شستشوي موهاي سر، فضانوردان از شامپوهاي خشک استفاده مي کنند. حال براي درک عمق فاجعه مي توانيد کوچک بودن فضاي ايستگاه را تصور کنيد در حالي که بايد 6 ماه در کنار چند نفر ديگر در چنين حفره کوچکي زندگي کنيد و به حمام نيز نرويد.
مشکلات دستشويي: يکي از آزار دهنده ترين و مداوم ترين مشکلات ايستگاه وضعيت دستشويي آن است. در ايستگاه فضايي دو دستشويي وجود دارد که يکي از آنها در بخش روسي ايستگاه و ديگري در بخش آمريکايي آن قرار گرفته است که هر دوي آنها براي قابل استفاده بودن عمليات لوله کشي طاقت فرسايي را طلب مي کنند. سپس مشکل بعدي فاضلاب است، که در سال 2009 با استفاده از سيستم بازيافت و تصفيه از فاضلاب ايستگاه آب آشاميدني، آب براي شستشو و آشپزي به دست آمد. ساندار موگين يکي از فضانورداني که در آن دوره در ايستگاه به سر مي برد از اين عمليات به عنوان يکي از وحشتناک ترين و شگفت انگيز ترين فعاليتهايي ياد کرده که در ايستگاه انجام گرفته است.
استخوان هاي فرسوده: جدا از حالت تهوع روزانه، فضانوردان بايد به قيمت ماندن و زندگي کردن در مدار زمين، عواقب سلامتي سنگيني را تحمل کنند. يکي از مهمترين اين موارد تاثيرات کيهاني بر روي تراکم استخوان فضانوردان است. مطالعات نشان مي دهند قدرت استخوانهاي اخترشناسان با نيم سال اقامت در فضا در حدود 14 درصد کاهش پيدا مي کند. ديگر تحقيقات نشان مي دهند که تراکم مواد معدني استخوانها با هر ماه اقامت در فضا 0.4 تا 1.8 درصد کاهش پيدا مي کند و فضانوردان را با خطر بيشتر شکستگي و پوکي استخوان مواجه مي شوند.
تهوع: خو گرفتن به زندگي در خلاء به ويژه به خاطر نبودن شبيه ساز شرايط خلاء بر روي زمين، زمان زيادي از فضانوردان مي گيرد و از اين رو به هم خوردن وضعيت طبيعي بدن فضانوردان و احساس حالت تهوع شديد پس از پرتاب و حتي قبل از اينکه فضاپيما به ايستگاه فضايي برسد، امري رايج است.
تنهايي: شايد سخت ترين بخش از زندگي در فضا احساس انزوا و احساس دلتنگي شديدي است که پس از نيم سال اقامت در ايستگاه به فضانوردان دست مي دهد. با وجود اينکه فضانوردان مي توانند با مراوده با همکاران خود در ايستگاه و يا برقراري چند تماس تلفني با منزل بر اين احساس غلبه کنند، واقعيت اين است که گاه بخشي مهم از زندگي آنها در حالي سپري مي شود که فضانوردان بر روي زمين نيستند. براي مثال در سال 2007 مادر فضانورد دانيل تاني در اثر تصادف رانندگي کشته شد اما وي در ايستگاه به سر مي برد و از اين رو در فاصله 320 کيلومتري از زمين براي مادر خود عزاداري کرد تا دو ماه پس از مرگش دوباره به زمين بازگردد. همچنين در سال 2004 فضانورد مايکل فينک به دليل حضور در ماموريت ناسا در ايستگاه نتوانست در هنگام تولد فرزند دومش در زمين حضور داشته باشد و چهار ماه پس از تولد فرزندش به زمين بازگشت.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فان پاتوق]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 369]