واضح آرشیو وب فارسی:تابناک: از شير مرغ تا جان آدميزاد؛ در كنار خيابان
روزنامه «اعتماد» در گزارشي كه به دستفروشان حاشيههاي خيابان پرداخته است، به قلم حميدرضا ميرزاده مينويسد:
زن جوان پرسيد: «اين عروسكهاي باربي چند؟» مرد دستفروش در حالي كه چشمهايش را تنگ كرده بود تا دود سيگارش آنها را نسوزاند، جواب داد: «اينها باربي اصل هستند، هر كدام دو هزار تومان.» و يكي از عروسكها را برداشت تا اصل بودنش را به زن نشان دهد: «اگر زانوي اين عروسكها خم شود، اصل هستند. تقلبيها اين طور نرم نيستند.» زن جوان پس از برانداز كردن عروسكها گفت: «هر دو را سه هزار تومان ميدهي؟» اما مرد قبول نكرد و عروسكها ـ با همان لباسهايي كه از تكه پارچههاي كهنه دوخته شده بودند ـ دوباره روي بساط دستفروش و در كنار ماشين ريش تراش كهنه، كابلهاي استفاده شده و گره خورده كامپيوتر و بشقاب ملامين با طرح گل و بته جا خوش كردند.
مرد دستفروش بازنشسته بود و از سر اجبار به اين كار روي آورده بود. با دختر 25 سالهاش هم به خاطر شغلش مشكل داشت. حق را به دخترش ميداد، اما گفت: «چه كار كنم، كار ديگري بلد نيستم...»
دستفروشها جزء جدانشدني خيابان مازندران هستند، شايد هم شناسنامه و هويت خيابان بلند و پرسر و صداي مازندران؛ خياباني كه چند شغل را ميتوان همزمان در آن يافت. فروشگاههاي پوشاك، وسايل موردنياز سربازها، ماشين آلات صنعتي، سمساريها و دستفروشها همه با هم در خيابان مازندران ديده ميشوند.
دستفروشهاي اين خيابان دو دسته اند؛ عدهاي از آنها اجناسي بسيار كهنه و مستعمل را ميفروشند. مشتريان اين گروه از دستفروشان را معمولاً اقشار بسيار ضعيف جامعه تشكيل ميدهند اما گروه ديگر فروشنده اجناسي ارزشمندتر هستند و معمولاً زيورآلات و ساعت خريد و فروش ميكنند. اين گروه مشتريهاي بيشتري دارند و حتي افرادي كه به دنبال زيورآلات خاص و اصطلاحاً آنتيك هستند نيز در جمع مشتريان آنها قرار ميگيرند. درآمد گروه دوم بسيار بيشتر از درآمد دستفروشهاي گروه اول است. اين موضوع را حتي ميتوان در نحوه پاسخ گفتن به سوالهايي درباره درآمدشان به خوبي فهميد.
گاهي اوقات وسايل عجيب و غريب در بساط دستفروشان اجناس مستعمل و كهنه به چشم ميخورد؛ وسايلي نظير تيغ اصلاح استفاده شده، دستگاه اپيلاسيون دست دوم، شير آب شكسته و آچار فرانسه بدون فك متحرك. بسياري از اين وسايل يا آنقدر معيوب هستند كه امكان تعمير ندارند يا به دلايل بهداشتي و شخصي كمتر كسي حاضر به خريد و استفاده از آنها است.
به گفته يكي از دستفروشان اين وسايل به همراه اجناس بزرگ تر و به صورت يكجا از خانهها خريداري ميشوند. از ميان آنها وسايل سالم جدا ميشوند. كهنه ترها سر از بساط دستفروشان درمي آورند و اگر به فروش نرسند، به كارگاههاي ذوب فلزات فروخته ميشوند تا به عنوان ماده خام مورد استفاده قرار گيرند.
جدا از وسايل غيرقابل استفاده و اصطلاحاً خرده ريز، پوشاك و كفش نيز در بساط دستفروشان به فراواني به چشم ميخورد. انواع شلوار، پيراهن، كاپشن، كفش و حتي دمپايي دست دوم توسط دستفروشان و با قيمت بسيار كم به فروش ميرسد. انواع كفشهاي چرمي دست دوم بين 2 تا 6 هزار تومان، شلوار جين از 3 تا 5 هزار تومان و پيراهن از هزار تا 3 هزار تومان قيمت دارند. پيرمرد كفش فروش ميگفت: «اين كفشها را از خانمهاي خانه دار ميخريم. معمولاً وقتي خانمها خانه تكاني ميكنند لباسها و كفشهاي دست دوم را ميآورند و ما آنها را ميخريم. اگر به تعمير جزيي احتياج داشته باشند، آنها را تعمير ميكنيم و ميفروشيم.»
او اطمينان داد كه هيچ كدام از كفشها دزدي نيستند؛ «ما اصلاً مال دزدي نميخريم. آنهايي كه جنس دزدي ميآورند مشخص هستند چون اكثرشان معتادند. ممكن است كفشهاي خوبي را هم بياورند و خيلي ارزان بفروشند، ولي ما از آنها جنس نميخريم چون مال دزدي بركت ندارد و براي ما دردسر دارد.»
محمد 25 ساله كه كارگر يكي از مغازههاي سمساري خيابان مازندران است، درباره دستفروشها و جنس هايشان معتقد بود؛ «خيلي از دستفروشها از شهرستانها آمده اند. بعضيها هم معتادند و براي تهيه مواد مخدر وسايل شان را ميفروشند. گاهي هم معتادها وسايلي را كه دزديده اند، ميفروشند.» او معتقد است همه دستفروشها معتاد يا دزد نيستند و تعداد كمي از آنها در چنين وضعيتي هستند؛ «خيلي از دستفروشها به خاطر مشكلات مالي مجبور به دستفروشي هستند. البته از اين كار درآمد دارند كه آن را ادامه ميدهند.»
ويترين پرزرق و برق اسباب بازي فروشي، نظرم را جلب ميكند. در گوشهاي از ويترين چند عروسك باربي در مدلهاي مختلف به همراه لباس، كفش و خانه باربي قرار گرفته اند. وارد مغازه ميشوم و از فروشنده درباره باربيها ميپرسم. «باربي اصل از 80 هزار تومان تا 200 هزار تومان.» به ياد مرد دستفروش ميافتم. دوست دارم بدانم چند سال بعد، كدام يك از اين عروسكها به خاطر كهنه بودن و جاگير بودن سر از خيابان مازندران درمي آورند تا مرد دستفروش براي اثبات اصل بودن آن به مشترياش زانوي باربي را خم كند.
يکشنبه 19 آبان 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تابناک]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 358]