تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1836308363
جعفر گنزالس؛ مترجم قرآن از ديار مادريد
واضح آرشیو وب فارسی:خبرگزاري قرآني ايران: جعفر گنزالس؛ مترجم قرآن از ديار مادريد
گروه بينالملل: همواره زمزمه ميكرد: خداوندا اگر تو خالق همه موجودات هستي با قدرت لايزال خود به من بفهمان كه وجود داري و مرا از اين ظلمت و تاريكي رهايي بخش؛ سرانجام با عنايت ويژه خالق زيباييها چارچوب باورش شكست و انقلابي نو در وي ايجادشد؛ ترجمه قرآن به زبان اسپانيايي نتيجه اين انقلاب بود.
اشاره:
ترجمه قرآن از ديرباز توجه بسياري از قرآندوستان را به خود جلب كردهاست و بسياري از مترجمان اقيانوس بيانتهاي كلام وحي، آثاري ماندگار براي جاريشدن در فطرت آدمي نگاشتهاند كه در اين ميان «جعفر گنزالس» اسپانيايي وامدار قطرهاي از اين اقيانوس بيكران است.
جعفر گنزالس در سال 1950 در «مادريد» اسپانيا در خانوادهاي ماركسيست متولدشد و پس از چندين سال زندگي در كوهستان و خوگرفتن با طبيعت، از قدرت لايزال هستي خواست او را از تاريكي نجاتداده و به سوي نور و روشنايي هدايت كند و با خود زمزمه ميكرد «خداوندا اگر تو خالق همه موجودات هستي با قدرت لايزال خود به من بفهمان كه وجود داري و مرا از اين ظلمت و تاريكي رهايي بخش» و در اينجا بود كه سرانجام با عنايت ويژه خالق زيباييها چارچوب باورهاي گنزالس شكست و انقلابي نو در وي ايجادشد.
اين پژوهشگر در سال 1984 ـ يك سال پس از تشرف به اسلام ـ با يكي از بانوان تازهمسلمان اسپانيايي ازدواجكرد و در حال حاضر داراي دو فرزند دختر به نامهاي ليلا و زهرا است؛ وي تاكنون «تفسير سوره حمد»، آثاري از امام خميني(ره) همچون «ولايت فقيه»، «رساله عملية» امام(ره)، «چهل حديث» و «آداب الصلوة» را به زبان اسپانيايي ترجمهكرده و در حال حاضر نيز در پايگاه اينترنتي «اسلام اسپان» اسپانيا مشغول فعاليت است.
به پاسداشت و فراخور اراده عظيم و تلاش كلان اين بزرگمرد مترجم قرآن كه بيشك منبعي جز الهامات الهي ندارد، خبرگزاري قرآني ايران(ايكنا) وظيفه خود دانسته، همزمان با برگزاري دومين دوره مسابقات قرآن دانشجويان مسلمان در تهران از گنزالس تكريم و نكوداشتي بهعمل آورد و به همين بهانه نيز مصاحبهاي با وي انجامداد كه مشروح آن از نظرميگذرد:
ايكنا: آقاي گنزالس ابتدا خودتان را معرفيكنيد و بفرماييد چگونه به دين مبين اسلام مشرفشديد؟
من در خانوادهاي ماركسيست متولدشدم خانوادهاي كه از مخالفان اصلي هر نوع دينداري و خداجويي بوده و همواره مرا به خاطر تلاشهايم براي شناخت خدا طردميكردند، اما به شدت در جستوجوي معنايي براي زندگيام بودم و ميخواستم براساس باورهاي منطقي زندگي و جهان آفرينش را درككنم؛ بنابراين پس از چندي به كوهستانهاي اطراف مادريد رفتم تا در دل طبيعت و محيطي آرام وجود ذات اقدس الهي را احساسكنم.
سرانجام براي ارتباط نزديكتر با خدا به خواندن كتابهاي مختلف درباره آيينهاي اسلام، مسيحيت، بودا و هندو رويآورده و پس از تحقيقات گسترده به اين نتيجه رسيدم كه اسلام ديني حقيقي و داراي كتابي آسماني براي حل تمامي مشكلات بشر است و بعدها فهميدم كه تاريخ اسلامآوردن من همزمان با 22 بهمن سال 1362 بودهاست.
ايكنا: چطورشد كه مذهب شيعه را انتخابكرديد؟
در اوج جستوجوي مذهبي با خواندن كتابي با نام«برادر پيغمبر» اثر شيخ «جواد شيري» محقق و انديشمند لبناني مقيم آمريكا مذهب شيعه را پذيرفتم و با مطالعه اين اثر با مصيبتهاي اهلبيت(عليهمالسلام)، جنگهاي پيامبر(ص)، حوادث پس از وفات نبي مكرم اسلام(ص) و بسياري از وقايع تاريخي اسلامي آشناشدم و اين كتاب گامي مهم در راستاي شناخت مكتب اهلبيت(عليهمالسلام) بود.
پذيرش مذهب شيعه در اسپانيا بهعنوان كشوري كه كمتر كسي با مذاهب اسلامي آشنايي داشت، امري مشكل بود و عمل به آموزههاي اين مذهب بايد پنهاني و دور از چشم ديگران انجامميشد؛ بنابراين ماندن در اسپانيا روح تشنه مرا سيراب نكرده بلكه من براي آشنايي بيشتر با مكتب نوراني اهلبيت(عليهمالسلام) راهي ايران شدم و در سن 40 سالگي فراگيري علوم اسلامي در حوزه علميه قم را آغازكردم.
ايكنا: چطور شد كه نام جعفر را براي خود انتخابكرديد؟
از زماني كه مسلمانشدم با لبنانيها رابطه خوبي برقراركردم و پس از نگارش مقالهاي درباره امام جعفر صادق(ع) و استقبال گسترده گروههاي اسلامي از اين مقاله جوانان مسلمان لبنان نام «جعفر» را براي من انتخاب كردند و همواره مرا به اين نام ميخواندند.
ايكنا: در چه سالي به ايران آمديد و چگونه با شخصيت انقلابي امام(ره) آشناشديد؟
در سال 68 و همزمان با رحلت امام خميني(ره) به ايران آمدم؛ اين اتفاق بهعنوان نقطهعطف و رويدادي به يادماندني در زندگي شخصي من بود؛ چراكه آمدن به ايران آشنايي با امام(ره) بهعنوان شخصيتي انقلابي و منحصر بهفرد را در پيداشت و پس از ورود به ايران تا سال 74 در قم تحصيلات حوزوي خود را گذراندم.
ايكنا: شخصيت امام(ره) را چگونه ارزيابيميكنيد؟
امام(ره) حركتي پويا و جاودانه را با تفكري عميق آغازكرد و با افقي نو انقلابي فراتر از زمان خود را رقمزد اما متأسفانه در حال حاضر كمتر شاهد پيروان حقيقي افكار و انديشههاي امام(ره) هستيم؛ بنابراين بايد با رويكردي جديد و اختيار و قدرت استثنايي خود براي عمليكردن عدالت و صلح حقيقي تلاشكنيم و با بهادادن به ديدگاههاي جديد و تمسك به باورهاي انقلابي امام(ره) خون شهدا را پاس بداريم.
امام(ره) با ديدگاهي نو و همگام با عصر حاضر به شاگردان خود فلسفه و عرفان درسميداد و بيشتر علماي حوزه از مخالفان سرسخت نظريات ايشان بودند اما وي شجاعانه، با نگاهي عميق نسلي انقلابي و برجسته را تربيتكرد و تمامي قدرتهاي شرق و غرب را در هم شكست و پيام خود را با رويكردي جديد به گوش تمامي جهانيان رسانيد.
ايكنا: فعاليتهاي شما در اسپانيا چگونه بودهاست؟
ده سال در سازمان مدارس اسپانيا مشغول فعاليت بودم و تأسيس مراكز اسلامي، مساجد مختلف، آموزش علوم اسلامي به طلبههاي مسلمان، تلاش براي راهاندازي پايگاه اينترنتي اهلبيت(عليهمالسلام) به زبان اسپانيولي، ترجمه و نگارش مقالههاي اسلامي و مشاركت در همايشهاي گفتوگوي بين اديان از جمله فعاليتهاي اسلامي من در اين كشور بودهاست.
ايكنا: شما چنديپيش تازهترين ترجمه قرآن به زبان اسپانيايي را به نگارشدرآورديد، دليل و انگيزه اين اقدام چه بودهاست؟
پيش از ترجمه قرآن كريم به زبان اسپانيولي، بيشتر ترجمههاي اين كتاب مقدس را نامفهوم يافتم بههمين خاطر سعيكردم با نگارش قرآن به زباني همهفهم، متناسب با نيازهاي عصر حاضر و در يك جلد، مخاطب، زيبايي آيات الهي را لمسكند.
اتمام اثر قرآني ده سال به طول انجاميد، من قرآن را در كنار ديگر فعاليتهاي اسلامي خود ترجمهكردم و در واقع زمان كافي براي نگارش اين اثر آسماني نداشتم اما، با لطف و عنايت حق تعالي توانستم اين ترجمه را پس از ده سال تلاش قرآني به سرانجام برسانم.
ايكنا: آيا پيش از ترجمه شما از قرآن به زبان اسپانيايي، ترجمه ديگري ارايه شدهبود؟
بله، شماري از استادان غيرمسلمان دانشگاههاي اسپانيا و دو تن از برادران اهل تسنن در عربستان از جمله مترجمهاي قرآن به زبان اسپانيايي هستند اما، من با مشاهده آثار آنان به اين نتيجهرسيدم كه اين ترجمهها كامل نبوده و مترجمان اهل تسنن نيز در آثار خود تعصبات مذهبي را واردكردهاند؛ بنابراين از تمامي ترجمههاي مذكور فراتر رفته و با استفاده از تفاسيري همچون «تفسير نمونه» و «الميزان» تلاش خود را با هدف ارايه اثري ماندگار و قابل فهم آغاز كردم.
ايكنا: چه كساني در تهيه اين اثر با شما همكاري داشتند؟
چهار سال پيش يكي از خانوادههاي ايراني مقيم اسپانيا با همكاري رايزني جمهوري اسلامي ايران در مادريد با حمايت مالي خود براي تكميل ترجمه مذكور تلاشكردند و جالب اينكه دوست نداشتند هرگز نامشان در جايي فاششود و حتي من اين خانواده را از نزديك نديدم.
دو سال پيش «مركز ترجمان وحي» سازمان اوقاف و امور خيريه در قم، پس از آگاهي از تلاش من براي تكميل ترجمه با همكاري يكي از دانشگاههاي اسپانيا و به همت سيد«قلي قرايي» از مسئولان مركز ترجمان وحي قم و مدير نشريه انگليسي«التوحيد» كار حروفچيني و اصلاح اين اثر را آغازكرد و اين اثر سوم تيرماه، در سالن جلسات حوزه رياست سازمان اوقاف و امور خيريه در تهران رونماييشد.
ايكنا: آيا ترجمه قرآن شما در اسپانيا چاپ شدهاست؟
ترجمه خالص و اوليه اين اثر دو سال پيش به همت انتشارات «مادريد» در اسپانيا چاپ و منتشرشد و در حال حاضر مسئولان مركز ترجمان وحي قم براي چاپ اين اثر قرآني در كشورهاي مختلف جهان تلاشميكنند.
ايكنا: همانطور كه ميدانيد دومين دوره مسابقات قرآن دانشجويان مسلمان بيستم آبانماه در تهران آغازميشود، نظر شما درباره برگزاري چنين مسابقاتي چيست؟
هر نوع فعاليت قرآني بهويژه مسابقات حفظ و قرائت قرآن كه با هدف فهم آيات كلام وحي و گسترش پيغام قرآن انجام شود بسيار پربركت و مفيد است و برنامهريزي براي آشنايي جوانان مسلمان با قرآن و عشقورزيدن آنها به كلام وحي بهترين نوع فعاليت شمردهميشود و قرآن پاسخگوي مناسبي براي انسان است.
ايكنا: چه راهكاري براي عمليكردن قرآن در زندگي پيشنهادميكنيد؟
متأسفانه قرآن ميان مسلمانان مظلوم واقع شدهاست و ما قرآن را نميخوانيم و كلام خدا را با دقت يادنميگيريم؛ اين درحالياست كه اگر سخنان خدا را خوب گوش كنيم راه زندگي ما فرقكرده و عمل به آيات الهي ما را به سوي كمال سوق خواهدداد.
ايكنا: رسانههاي گروهي چه نقشي در نشر كلام وحي ميتوانند ايفاميكنند؟
رسانههاي گروهي در نشر فعاليتهاي قرآني نقش مهمي دارند و در اين ميان تلويزيون وسيلهاي مهم براي پخش اين نوع برنامهها است و اگر چنين فعاليتهايي از اين رسانه براي جوانان و نوجوانان مسلمان پخششود، پيام حقيقي اسلام را به گوش آنان ميرساند و حركتي انقلابي خواهدبود.
در ادامه اين گفتوگو، جعفر گُنزالس طي يادداشتي مكتوب ضرورتهاي ترجمه قرآن مجيد به زبان اسپانيايي را اينچنين تشريح كرد:
به نظر ميرسد تجربه بنده در اولين مراجعه به قرآن ميتواند مفيد باشد؛ بهويژه باتوجه به اينكه اين نگاه ابتدايي يك فرد غيرمسلمان به كتاب آسماني مسلمانان بود، به اين منظور براي بيان ديدگاه خود در مورد ضرورت ترجمه قرآن كريم به زبان اسپانيولي به 24 سال پيش يعني زماني كه براي اولينبار به مطالعه قرآن پرداختم، بازميگردم.
در واقع در آن زمان ترجمههاي موجود از قرآن كريم براي شخصي مانند من اصولاً فهميدني نبود. تحليل اينكه چرا چنين نبود را ميتوانم در چند دليل خلاصهكنم.
دليل اول: در برخوردهاي آغازين من با قرآن گاه به نظر ميآمد كه از يك موضوع يا مطلبي در اين كتاب به موضوع يا مطلب ديگري انتقال انجام ميشد و اصولاً بهطور عادي نميشد فهميد كه چرا چنين ميشود. اين خود در بيشتر موارد باعث سردرگمي ميشد. جالب اينكه مترجمان نه در نحوه ترجمه و نه در توضيحاتي كه به صورت پاورقي افزوده ميشود، هيچ توضيح قانعكننده و رضايت بخشي را براي اين موارد نميافزودند.
22 همانگونه كه ميدانيد قرآن به فراواني اصطلاحاتي ويژه مانند نماز، زكات، حج، روزه و غير آن را به كار ميبرد. اين اصطلاحات حتي براي بار نخست هم در اين ترجمهها توضيح روشني نداشتند. اصطلاحاتي كه تقريباً فهم متن بدون دانستن معناي آنها ناممكن بود. براي نمونه، در همان ابتداي سوره بقره ميخوانيم: «ذَلِكَ الْكِتَابُ لاَ رَيْبَ فِيهِ هُدًى لِّلْمُتَّقِينَ ... الَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِالْغَيْبِ وَيُقِيمُونَ الصَّلاةَ » يعني «اين كتابي است كه شكي در آن نيست و ... هدايت براي پرهيزكاران است.. آنان كه به غيب ايمان دارند و نماز را به پا ميدارند» همانگونه كه ميبينيد در اينجا اصطلاح صلوة كه اصطلاح خاص اسلامي است نياز به توضيح براي افرادي كه براي نخستينبار با اين كتاب آشنا ميشوند دارد. يا حداقل اصطلاح معادلي را از سنت ديني رايج در آن فرهنگ براي اين اصطلاح برگزينند كه البته اين هم خالي از اشكال نيست.
نمونه ديگري كه ميتوان بدان اشاره كرد در مورد كلمه «الله» است اين كلمه به فراواني هم در «بسمالله الرحمن الرحيم» و هم در بسياري موارد ديگر تكرارميشود ولي هيچ توضيح مشخصي درباره آن داده نميشود چنانكه گويا گاهي گمانميشود كه اين كلمه شايد به معبودي خاص براي مسلمانان اشاره ميكند؛ اين البته خود تصور نادرستي است.
اين نوع ترجمه چه تأثيري در مخاطبان خود خواهد گذاشت؟ به نظر ميرسد كه اين نوع ترجمه بهويژه در مورد آن دسته از افرادي كه تجربهاي در اديان ديگر داشتهاند اين باور را به وجود ميآورد كه خداي مسلمانان غير از خداي ديگر اديان توحيدي است و اين خلاف صريح آيههاي قرآن است.
دليل سوم: بعضي از ترجمههاي قرآن در ترجمه آيات بر منابع ناموثق يا ضعيفي تكيه دارند كه عمدتا باعث ميشود تا معناي آيه گاه به كلي دگرگون شود از قبيل اين موارد ميتوان به نمونهاي كه در بيشتر ترجمههاي قرآن به زبان اسپانيولي آمده اشاره كرد در شماري از اين ترجمهها آمده است: حضرت سليمان در هنگام نماز متوجه يك اسب اصيل عربي ميشود و به همين سبب وقت نماز ميگذرد. سپس وقتي او متوجه ميشود كه وقت نماز گذشته است به جبران اين غفلت، دستور ميدهد كه گردن وپاي اين اسب را قطع كنند، واضح است كه با مراجعه به تفاسيري معتبري مانند «الميزان» به خوبي روشن است كه چنين برداشتي هيچ مبنايي ندارد.
دليل چهارم: همانگونه كه ميدانيد اصطلاحات حقوقي در هر زباني استلزمات خاصي دارند و بايد با دقت هرچه تمامتر بيان شوند. در قرآن كريم هم بسياري از اين اصلطلاحات آمده است كه مبناي نظام حقوقي اسلام را ساخته است. در بعضي از ترجمههاي قرآن به زبان اسپانيولي اين دقت در گزينش اصطلاحات رعايت نشده است از همين روي گاه تصوير نادرستي از نظام حقوقي اسلام در بعضي از موارد ارايه شده است براي نمونه ميتوانيم به مورد خاصي در خصوص مسأله طلاق اشاره كنم. در بعضي از اين ترجمهها در برابر اصطلاح طلاق از واژه «repudio» به جاي «divorcio» استفاده شدهاست. اين واژه در واقع به معني «اخراج از خانه بدون حق» است وقتي خواننده به اين واژه در ترجمه برميخورد، گويي اسلام هيچ حقي را در طلاق براي زن در نظر نميگيرد كه واضح است كه اساسا چنين نيست.
دليل پنجم: بخش عمدهاي از معناشناسي قرآن وابسته به فهم و دقت در انعكاس صناعات ادبي به كاررفته در اين كتاب است. جالب است كه اين نكات در اين ترجمهها چندان رعايت نميشود و به همين دليل، گاهي افزون بر نادقيقشدن ترجمه در برابر متن، به جنبههاي زيباييشناختي قرآن نيز آسيب ميرسد. براي نمونه، خداوند در قرآن كريم، به خودش با تعابير مختلفي مثل من، ما اشاره ميكند و گاه التفات از يك ضمير به ضمير يا ضميرهاي متفاوت رخ مييدهد، به هنگام ترجمه اين موارد به زبان غير عربي بايد به گونهاي انعكاسيافته و يا دست كم در پاورقي توضيح مناسبي براي خواننده داده شود اما در عمده ترجمههاي قرآن به زبان اسپانيولي اين نكته رعايت نشدهاست.
از مجموعه دشواريهاي و ابهاماتي كه بعضي از آنها ذكر شد، ممكناست مخاطب و خواننده، خصوصا خواننده غير مسلمان اين كتاب، گمانكند كه شايد اصولا با متني به مانند ديگر متون مقدس سر و كار دارد ميدانيد كه بسياري از اين متون مقدس از اين نظر دچار گونهاي پراكندگي در بيان مطالب هستند. همه اين دشواريها در حالي بر جا ميمانند كه گاه مترجم با افزودن توضيح بسيار كوتاهي در پاورقي ميتواند بسياري از اين دشواريها را به كناري نهد.
شايد چنين به نظر آيد كه اشكالاتي از اين دست در هر حال در هر ترجمهاي و به دست هر مترجمي امكان دارد رخ بدهد و بسياري از اين دشواريها در امر ترجمه، خصوصا ترجمه كتابي چون قرآن، طبيعي است. اين سخن البته تا اندازهاي پذيرفتني است، ليكن ظاهرا نميشود شيوع دشواريهايي از اين دست را آن هم از بعضي از مترجمان نامآور قرآن به زبان اسپانيولي طبيعي شمرد. براي نمونه يكي از اين مترجمان پرآوازه خوليا كورتز(Julio Cortes) استاد و صاحب كرسي زبان و ادبيات عرب و اسپانيولي در دانشگاه كاروليناي شمالي در «چاپل هيل» است. با تأسف گفتني است كه بسياري از آنچه بيان شد، درباره ترجمه ايشان نيز صادق است.
پس از ورود به ايران و تحصيل در حوزه علميه قم، با مطالعه ترجمههاي گوناگون قرآن به زبان اسپانيولي كم كم به نتايج تازهتري هم رسيدم. براساس مطالعات بيشتر، دريافتم كه اگرچه بعضي از اين دشواريها به غفلت در ترجمهها راه يافته است، ليكن در همه موارد نيز چنين نيست، يعني به نظر ميآيد پارهاي از مترجمان در چگونه ترجمه كردن قرآن اهداف ديگري را نيز دنبال ميكردهاند. به بعضي از اين اهداف پس از اين اشاره خواهمكرد.
در توضيح گفتني است كه بعضي از ترجمههاي قرآن كريم به زبان اسپانيايي را مترجماني از اهل سنت انجام دادهاند. براي نمونه يكي از اين ترجمهها كاري است كه «احمد عبود» و «رافايل كاستيانس» مشتركا انجام دادهاند.
1- اين مترجمان در ترجمههاي خود درپاورقي ارجاعاتي را به عنوان توضيح يا تفسير ميآورند كه به معاني آيات سمت و سوي مشخصي ميدهد. اين كار در واقع به يك معنا بيرون رفتن از ترجمه و آوردن تفسير، آن هم تفاسير خاص، در ترجمه به شمار ميآيد. براي نمونه در بعضي از اين ترجمهها در ذيل ترجمه آيه تطهير اشاره ميكنند كه شأَن نزول اين آيه اصولا زنان پيامبر بودهاست.
2- در بعضي از اين ترجمهها، به مانند ترجمههاي كتابهاي مقدس، از اصطلاحاتي قديمي استفاده شدهاست؛ اصطلاحاتي كه هم اينك متروك به شمار ميآيند. رخداد چنين امري، افزون بر اين كه فهم مخاطب را از متن گاه به شدت كاهش ميدهد، بعضا به بروز اشتباهات جدي و غير قابل اغماضي هم ميانجامد. براي نمونه، در زبان اسپانيايي در برابر واژه «متقين» يك اصطلاح قديمي يعني«Timoratos» يافت ميشود اين واژه تركيبي است از atos به معني خدا و timor به معني ترس و خوف و در مجموع به معني ترس از خدا يا خداترسي است. با اين احال، در كابرد امروزي اين كلمه اصولا اين معنا مقصود نيست. اين كلمه امروزه در اسپانيايي بيشتر وصف حال كسي است كه در كارهايش از منطق و دليل پيروي نميكند پيداست كه استفاده از اين واژه در برابر متقين معناي آيه را مخدوش ميكند بنابراين بايد از واژه معادلي استفاده شود كه از اين آفت به دور باشد.
اول: رسيدن به زباني متناسب و امروزين: زبان در هر فرهنگي يك موجود زنده و پوياست و در ترجمه هر اثري بايد بهترين زبان را برگزيد اين نكته درباره ترجمه قرآن نيز صادق است. در رسيدن به اين هدف تلاش شد كه از زبان اسپانيولي جاري، زنده، روان و فهم ـ پدير استفادهشود اين زبان ويژه بايد چنان باشد كه اسپانيولي زبانها با خواندن آن احساس نكنند كه خواننده متني كهن و قديمياند؛ زباني كه با زندگي روزمره آنان در ارتباط باشد و فراتر از اين، متن مقدس قرآن را به عنوان متني بيرون از افق زمان و مكان بنماياند.
دوم: افزون توضيحات لازم: در بسياري از آيات، متناسب با فهم خواننده اسپانيولي زبان، بايد نكاتي را به شكل پاورقي به متن ترجمه افزود. محتواي اين پاورقيها بايد براساس منابع معتبر اسلامي و خصوصا شيعي، تنظيم ميشد از همين روي، در بيشتر موارد براساس نظريات علامه سيد «محمد حسين طباطبايي» در تفسير «الميزان» نكاتي به شكل پاورقي (تقريبا نزديك به دو هزار نكته) افزوده شد.
سوم: بالا بردن سطح دقت در ترجمه: اشتباه در ترجمه قرآن، افزون بر ناكامگذاشتن خواننده از فهم درست آيات، به اين وضعيت دشوار نيز ميانجامد كه حقيقت قوانين و احكام و معارف اسلامي ديگرگون نشان داده شده و زمينه تحريف و تهاجم به آنها فراهم ميشود براي جلوگيري از بروز چنين مواردي، در حد مقدور گزينش واژگان و كاربرد ساختارهاي گرامري متناسب به نحو دقيقتري انجام شد.
چهارم: رعايت جنبههاي آموزشي: يكي از دشواريهاي مسلمانان غير عربزبان در ارتباط با قرآن اين است كه در ترجمهها با محتواي آيات آشنايي پيدا ميشود ولي با متن اصلي قرآن همچنان بيگانه ميمانند. اگر ترجمه قرآن در ساختار جملهها به متن اصلي نزديك شود، خواننده قرآن به مرور از راه همين ترجمه، يعني از راه تطبيق واژههاي ترجمه با واژههاي عربي اين امكان را مييابد كه با متن قرآن هم آشنايي پيداكند. در اين ترجمه، خصوصا با توجه به امكاناتي كه در توافق ساختار گرامري اسپانيولي با عربي وجوددارد، تلاش وافري شدهاست تا به چنين شرايط آموزشي متناسبي برسيم.
پنجم: استفاده از بنيانهاي ديني موجود در فرهنگ اسپانيا: بخش عمدهاي از فعاليت ديني در يك سرزمين تازه بايد با استفاده از زمينههاي موجود و امكانات قبلي انجام شود. يكي از اين زمينههاي و امكانات همان بنيانهاي ديني در آن سرزمين است در بسياري موارد تلاش من در اين ترجمه اين بود كه اين زمينهها را به كار گيرم. بنابراين، از اصطلاحات آشنا در سنت ديني و فرهنگي اسپانيايي بهره بردم. هدف بيشتر اين بود كه اسپانيايي زبانها احساسكنند كه قرآن در واقع تداوم پيام واحدي است يعني همان پيام خداوند به انسان. براي نمونه، نامهاي پيامبران و اولياي الهي را به همان ضبط اصلي در زبان اسپانيولي آوردهام تا خوانندگان دريابند كه اين پيامبران همانهايند كه آنان در كتابهاي مقدسشان پيش از آن خوانندهاند و با نامشان آشنايند.
سال 1996 بود كه به قصد تبليغ به اسپانيا بازگشتم. از همان زمان كار بررسي ترجمههاي قرآن به زبان اسپانيايي را آغازكردم. اين فعاليت طولاني به مدت هشتسال ادامه يافت و از دو سال پيش مرحله اصلي اين پروژه را آغازكردم. تا پيش از آن اشتغالات تبليغي اجازه نميداد كه بر اين كار تمركز كامل يابم. در طول پانزده ماه كار شبانهروزي با اشراف بر بيشتر ترجمههاي در دسترس، اعم از انگليسي، فارسي و اسپانيولي اين كار را به پايان رساندم. اين ترجمه هم اينك انتشار يافتهاست و متن دوزبانه آن پس از آن در اختيار يكي از بنگاههاي طبع و نشر قرارگرفت. يكي از ارزيابان اين مركز يعني پروفسور «خسه كوتياس»(Jose Cutillas) از استادان زبان و ادبيات فارسي در دانشگاه «آلي كانته» در حال ارزشيابي آن است. افزون بر اين «ميكل د پالتا»(Mikel de Epalza» پس از آن كه اين ترجمه به نيمه رسيد با ارزيابي آن، درنامهاي نظر بسيار مساعد و مثبتي از آن را ابراز داشت.
آنچه هم اينك در پيش روي شماست، نه پايان يك پروژه، بلكه تنها آغاز و مقدمهاي است بر كاري بزرگتر در مورد قرآن كريم اين پروژه را با انتشار مجلد آغاز كرديم، چون شروع كار با يك كتاب چند جلدي و مفصل، از يك نظر، نقض عرض است از همين روي، ترجمههاي قرآن در يك جلد تنها گام آغازين است براي آشنا ساختن مخاطبين اسپانياييزبان با قرآن. اميدوارم در گامهاي بعدي زمينه آشنايي با متون تفسير را فراهم آورده و از اين طريق زمينه فهم صحيح و نابي را از معارف الهي آماده كنيم.
در پايان از تلاشهاي حجتالاسلاموالمسلمين «محمدباقر كريميان» استاد عرفان من در اسپانيا و رايزن سابق ايران در هند و اسپانيا كه امر راهنمايي اين ترجمه را بر عهدهداشتند تقدير و تشكر ميكنم.
يکشنبه 19 آبان 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبرگزاري قرآني ايران]
[مشاهده در: www.iqna.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 290]
-
گوناگون
پربازدیدترینها