تور لحظه آخری
امروز : جمعه ، 13 مهر 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):توكل بر خداوند، مايه نجات از هر بدى و محفوظ بودن از هر دشمنى است.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها




آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1820548257




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

دانش جعفري: كشور را كنترات نميدهيم


واضح آرشیو وب فارسی:تابناک: دانش جعفري: كشور را كنترات نميدهيم
داود دانش جعفري گفت: نمي‌خواهيم مثل بعضي از كشورها باشيم كه پيشرفت مي­كنند، ولي مملكت را به خارجي‌ها ‌كنترات مي‌‏دهند. هويت انقلابي اسلامي و استقلالمان را بايد حفظ كنيم؛ نه به اين معنا كه با دنيا بيگانه باشيم و درهاي مملكت را ببنديم. بايد با دنيا تعامل مؤثر داشته باشيم، ولي هويت خودمان را حفظ كنيم.
به گزارش ايلنا، داود دانش جعفري، عضو مجمع تشخيص مصلحت نظام در گفت‌وگو با پايگاه اطلاع رساني دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آيت‌الله خامنه‌اي به بررسي سند چشم‌‏انداز توسعه 20 ساله كشور پرداخت.
وي براي تشريح تفاوت برنامه­‌ريزي­‌هاي معمول و متعارف با برنامه­ريزي چشم­انداز مثالي را ذكر مي‌‏كند: مثلا زوج جواني تشكيل زندگي مي‌دهند و در پي بهترين برنامه­ريزي براي اداره‌ي زندگي‌شان هستند، با توجه به درآمدي كه خانواده دارد، طوري برنامه­ريزي مي­كنند كه از درآمدشان بهترين استفاده‌را كنند و به اصطلاح، بتوانند از يك من ماست، كره‌ي بيش‌تري بگيرند. اين روش برنامه‌ريزي بر بهره‌‏وري بيش‌تر از امكانات موجود مبتني است. هرچه‌ برنامه­ريزي‌شان دقيق­تر باشد، مي‌توانند از برنامه خودشان بهترين استفاده را ببرند.
وي در دنباله كلامش گفت: بعد از پنج سال زندگي بر پايه اين نوع برنامه­ريزي، اين زوج جوان مروري بر گذشته مي­كنند و به اين نتيجه­ مي­رسند كه اگر همين طور جلو بروند، تا آخر عمر هم خانه­دار نمي­شوند. فرض كنيد چهل پنجاه درصد درآمد را هم فقط براي اجاره مي‌دهند. پس تصميم مي‌گيرند كه خانه­دار شوند. در اين‌جا براي زندگي‌شان هدف تعيين مي­كنند؛ هدفي كه چندان شناور نيست تا بتوانند از پولشان براي ساير هزينه‌ها بهترين استفاده را ببرند. اين‌جا برنامه­ريزي جديدي انتخاب مي­كنند كه بر اساس چشم­انداز است. اما پس از بررسي به اين نتيجه مي‌رسند كه با درآمدشان نمي‌توانند خانه بخرند. مشورت مي‌كنند كه چه كنيم؟ مي­گويند شما بايد كاري كنيد كه يك مقدار پس­اندازتان بيش‌تر شود. اگر بتوانيد چند ميليون تومان تهيه كنيد و در بانك مسكن بگذاريد، مي­توانيد وام هجده ميليوني هم بگيريد. حساب مي­كنند كه بايد از خوراك و پوشاكمان بزنيم تا سي درصد درآمدمان را پس­انداز كنيم. اما مي‌بينند با آن سي درصد پس­انداز هم به جايي نمي­رسند. تصميم مي‌گيرند زن هم كار كند تا درآمد جديدي ايجاد شود. بخشي از اين درآمد را در بانك مسكن مي­گذارند و گشايشي پيدا مي‌شود.
وي افزود: بعد از دو سه سال كه پس­اندازهايشان زياد ­شد، بانك مسكن سي ميليون به زن و سي ميليون هم به مرد مي‌دهد. با آن شصت ميليون و پول­هايي كه پيش صاحب‌خانه داشتند، يك خانه‌ي نقلي مي‌خرند. گرچه بعد از آن هم به‌خاطر زياد بودن قسط مجبورند پنج سال ديگر بايد از حقوقشان بزنند و صرفه‌جويي كنند، اما اين‌بار صاحب يك خانه هستند. با اين هدف‌گذاري در زندگي، يك سري اقتضائات هم ايجاد مي­شود. تفاوت حالت اول و دوم خيلي زياد است. در حالت اول شايد به جايي برسند و راضي هم باشند، اما در حالت دوم، لازمه‌ي هدف اين است كه نيازهاي مربوط را طوري تدارك ببينند كه حتماً به آن هدف برسند. برنامه اول از نوع برنامه‌ريزي متعارف است، يعني از امكانات موجود حداكثر بهره­برداري را كردن اما برنامه دوم بر اساس چشم­انداز است. چشم­انداز يعني يك هدف تعيين مي­شود كه بر اساس آن هدف بايد خيلي از اهداف ديگر را جابه‌جا و كم و زياد كرد تا بتوان به آن رسيد.
دانش جعفري ادامه داد: نكته‌ي مهم تعيين هدف است. تعيين هدف شايد متناسب با امكانات نباشد. در مثال بالا، اين زوج كارهايي كردند كه قبلاً انجام نمي‌دادند، مثل كار كردن زن، صرفه­جويي­ها و... قبلاً نگاهشان به زندگي اين بود كه با همان چيزي كه دارند، بهترين زندگي را داشته باشند، اما الآن بايد پنج تا ده سال صرفه­جويي كنند. اين تفاوت دو برنامه­ريزي است. در اوايل انقلاب، روشمان برنامه‌ريزي نوع اول بود؛ برنامه­ريزي متعارف. اهداف گذرا مشخص مي­كرديم، مثل كاهش بي‌كاري و رشد اقتصادي. در چشم­اندازي كه رهبر معظم انقلاب ابلاغ كردند، به مسائلي اشاره شده كه در برنامه‌هاي قبلي به آن توجه نمي‌شد. برنامه­ريزي اول، متعارف بود، اما برنامه­ريزي دوم از نوع چشم­انداز است، يعني اهدافي را تعيين كرده كه جامعه بايد به آن سمت حركت كند.
وي با اشاره به اينكه وقتي به چشم‌­انداز برسيم، اين اهداف كوچك و متعارف هم تأمين خواهد شد، گفت: نكته­اش اين است كه منابعي كه در چشم­انداز است با منابعي كه در روش اول است، لزوماً يكي نيست. در شكل دوم، شما پس از بررسي به اين نتيجه مي‌رسيد كه كشور بايد در منطقه اول باشد و براي اين كار خيلي بايد سرمايه­گذاري كنيد. در حالي كه درآمد ماليات و نفتي كافي هم نداريد. پس چگونه سرمايه­گذاري­ها زياد شود؟ سؤالات جديد اصل چهل و چهار همين جا به وجود مي­آيد.
وي خاطر نشان كرد: قبلاً ما فقط امكانات دولت را به كار مي­گرفتيم، حالا بايد از امكانات بخش‌‏خصوصي هم استفاده كنيم تا مثلاً به‌طور متوسط به رشد بالاي هشت درصد برسيم. اين معنايش اين نيست كه امكانات دولت را ناديده بگيريم. بخش خصوصي و تعاوني با پول و امكانات زياد به‌عنوان بازي‌گر جديد وارد اقتصاد مي‌شوند.
وزير سابق اقتصاد با تاكيد بر اينكه توسعه پايدار با چشم‌‏انداز تفاوت دارد، گفت: توسعه‌ي پايدار بيش‌تر به منابع مورد استفاده‌ كشورها توجه مي‌كند؛ منابعي كه تمام‌شدني نباشد. رشد و توسعه‌ كشورهايي با اقتصاد تك‌محصولي ممكن است متوقف شود. منظور از پايداري اين است كه سعي كني چيزي را كه ميوه‌ات مي­دهد و كمكت مي­كند، پايدار بماند. مهم­ترينش محيط زيست است.
وي اظهار داشت: در برنامه­ريزي نوع اول به همان امكانات موجود بسنده مي­كنيد، اما در نوع دوم هدف‌­گذاري مي‌كنيد. البته از سويي، اين هدف بايد متناسب با امكانات باشد و از سوي ديگر، نبايد خيلي آسان باشد كه در اين صورت، ديگر چشم‌انداز نيست. هدف بايد به گونه‌اي باشد كه كشور را به جنب‌و‌جوش و تحرك بيندازد، همه براي رسيدن به آن تلاش كنند و پس از رسيدن به آن، احساس خرسندي و رضايت داشته باشند.
وي افزود: شايد اولين نتيجه اين باشد كه امكانات كافي نيست. بنابراين يك كارِ دو مرحله­اي است. در مرحله‌ي اول بايد تداركات كافي و متناسب شود و در مرحله‌ي دوم بايد براي تداركات برنامه­ريزي مناسب شود. كاري كه در ابلاغيه‌ي رهبر معظم انقلاب است، از اين جنس است. اهداف ابلاغ‌شده در سند خيلي متنوع و دست بالا است.
وي ادامه داد: حوزه­هاي فعاليت هم فرق مي‌‏كند. مثلاً هدف اول اين است كه ما بايد كشور اول منطقه باشيم. اين يك هدف ايستا نيست، بلكه پويا است. چرا؟ براي اين‌كه همه كشورهاي منطقه در حال پيشرفت هستند و آن‌ها هم از وضعيت فعلي به وضعيت بهتري خواهند رسيد. ما بايد تلاشمان طوري باشد كه هم نگاه كنيم آن‌ها به كجا رسيد‌ه‌اند، هم هر چه‌قدر كه آن‌ها پيشرفت كرده‌اند، يك قدم جلوتر از آن‌ها باشيم. بنابراين يك برنامه­ريزي است كه هم به خودمان توجه دارد، هم به محيط پيرامون.
دانش جعفري خاطرنشان كرد: از سوي ديگر، نمي‌خواهيم مثل بعضي از كشورها باشيم كه پيشرفت مي­كنند، ولي مملكت را به خارجي‌ها ‌كنترات داده باشند. هويت انقلابي اسلامي و استقلالمان را بايد حفظ كنيم؛ نه به اين معنا كه با دنيا بيگانه باشيم و درهاي مملكت را ببنديم. بايد با دنيا تعامل مؤثر داشته باشيم، ولي هويت خودمان را حفظ كنيم؛ از نظر اسلامي و انقلابي. در ابتدا يك هدف كلي اوليه است، ولي بعد توضيح مي‌دهد كه مثلاً بيست سال ديگر ما بايد به كجا رسيده باشيم.
وي تصريح كرد: ما بايد توسعه‌يافته شويم، يعني كشوري در حال توسعه نباشيم. ارزش­هاي اسلامي، ملي و انقلابي را حفظ كنيم. مردم‌سالاري در جامعه ما نهادينه شده باشد. عدالت اجتماعي محقق شده باشد. آزادي­هاي مشروع وجود داشته باشد. كرامت و حقوق بشر ديده شود. چشم‌انداز براي ما ترسيم مي­كند كه بايد به همه اين اهداف­ برسيم. از نظر قدرت دفاعي و امنيت ملي هم بحث مي­كند و مي­گويد كه بيست‌سال ديگر ايران بايد از همه‌ي ابعاد امن باشد. بايد سامانه‌ي دفاعي كافي داشته باشد. قدرت بازدارندگي داشته باشد و مستقل باشد. يعني قدرتش به قدرت خارجي اتكا نداشته باشد، مثل بعضي كشورها كه عضو ناتو مي­شوند، به اين اميد كه قدرت دفاعيشان را بالا ببرند، اما استقلالشان مخدوش مي‌شود. قدرت حكومت هم بايد نشأت گرفته از مردم باشد. بين مردم و حكومت پيوستگي باشد.
رئيس كميسيون نظارت دبيرخانه مجمع تشخيص مصلحت نظام به ابعاد اقتصادي سند چشم‌‏انداز اشاره مي‌‏كند: سند چشم‌‏انداز از بُعد اقتصادي ماجرا را بازتر مي­كند و مي­گويد كه مردم، يعني كل جامعه بايد كه در افق چشم­انداز برخوردار باشند از؛ سلامت، رفاه، امنيت، امنيت غذايي، تأمين اجتماعي، توزيع مناسب درآمد و فرصت‌هاي برابري كه در جامعه در اختيار قرار مي­گيرد. فقر بايد در جامعه ريشه­كن شده باشد و فساد و تبعيض وجود نداشته باشد.
وي ادامه داد: سند چشم‌‏انداز در عين حال، مي­گويد محيط زيست هم بايد دل‌پذير باشد. نكته توسعه پايدار شما اين‌جا است. مثلاً به‌خاطر توسعه گيلان و مازندران تمام جنگل­ها را از بين ببريم يا زير بستر دريا را خراب كنيم تا بيش‌تر از آن چيزي كه نياز داريم نفت دربياوريم. باز هم بسنده نمي­كند و شرح مي­دهد كه افراد جامعه بعد از بيست سال چه جور آدم­هايي هستند؟ آدم­ها بايد مسئوليت‌پذير باشند. مؤمن و ايثارگر باشند. وجدان كاري داشته باشند و رضايتمند باشند، يعني هرچه‌قدر كه به دست مي­آورند، احساس نارضايتي نكنند. روحيه تعاون و سازگاري اجتماعي داشته باشند. متعهد به انقلاب و نظام اسلامي باشند و دلشان براي شكوفايي ايران بتپد و به ايراني بودن خودشان مفتخر باشند. اين‌ها ويژگي­هاي مردم ما در بيست سال آينده را را ترسيم مي­كند.
دانش‌‏جعفري با اشاره به چگونگي تحقق چنين هدف بزرگي در اين شرايط دشوار، گفت: پس از تعيين اهداف، از خودمان مي‌پرسيم براي رسيدن به آن‌ها چه كنيم؟ اين تازه اول كار است. رهبر معظم انقلاب فرمودند كه ما مي­خواهيم از اين‌جايي كه هستيم - نقطه الف- برسيم به نقطه‌ي آخر. در اين‌جا برنامه­ريزها هستند كه بايد تكنيك­ها و روش­هايي را ارائه دهند كه ما را به اهدافمان برسانند تا به شعار تبديل نشوند. اين كار هم برنامه مي­خواهد. قاعدتاً بايد طي بيست سال چهار برنامه پنج‌ساله پياده شود. هر كدام از اين‌ها مي­تواند تكه‌‏هايي از پازل اهداف­ را تأمين كند. هر پنج سال يكي از اين اهداف‌تأمين شود، سپس به سمت هدف بعدي برويم. اين‌ها شايد تقدم و تأخر داشته باشند. بايد اين‌ها را شناسايي كنيم. همان طور كه توضيح دادم، اين برنامه فقط اقتصادي نيست، دفاعي و اجتماعي هم هست؛ يعني به توزيع ثروت و عدالت هم توجه دارد. فرهنگي و محيط زيستي هم هست.
وي ادامه داد: هر كدام از اين اهداف متنوع برنامه اجرايي خاص خودش را مي­خواهد، وگرنه شايد به شعار تبديل شود. اگر اين برنامه­ها و اهداف جدي هستند، بايد برنامه رسيدن به آن‌ها هم جدي باشد. ممكن است به اين نتيجه برسيم كه براي رسيدن به اين اهداف متنوع، برنامه مالي‌‏مان كافي نيست. بنابراين داشتن برنامه تأمين مالي اين كار خيلي اهميت دارد. اصل چهل و چهار اهميتش اين‌جا معلوم مي‌‏شود. خيلي از اهدافي را كه گفتيم، فقط بخش خصوصي مي­تواند رسالت تأمين رسيدن به هدف را تضمين كند. به‌كارگيري بخش‌‏خصوصي بايد با اين ديد باشد. بخش مهمي از رشد اقتصادي كشور را مي‌توان به بخش خصوصي سپرد. حتي توزيع ثروت را مي‌توان طوري برنامه­ريزي كرد كه به يك عدالت بهتر رسيد.
وي افزود: الآن نسبت درآمد ثروتمند­ها به درآمد فقيرها در ژاپن حدود چهار و نيم برابر است، ولي در آمريكا بالاي پانزده برابر است. هر دو يك نظام دارند، اما اين نشان مي­دهد كه در ژاپن توجه بيش‌تري به توزيع ثروت شده؛ مكانيزم­هايي به كار برده‌اند كه توزيع را بهتر مي‌كند.
دانش‌‏جعفري خاطر نشان كرد: براي رسيدن به هدف چشم­انداز شايد لازم باشد بعضي از برنامه­هاي كم‌اهميت را كنار بگذاريم. برنامه توانمندسازي بخش‌‏خصوصي كه همان رعايت اصل چهل و چهار است، در اين موضوع خيلي اهميت دارد. اين‌كه دولت از بنگاه­داري و شركت­داري، فعاليت­هايش را به برنامه­ريزي و مديريت و نظارت تبديل كند، خودش برنامه مي­خواهد. در جاهايي كه قدرت دولتي دارند، در حال حاضر مقاومت مي­كنند و دلشان نمي­خواهد كه امكاناتشان را از دست بدهند. احساس مي‌كنند اگر بخش خصوصي اين امكانات را بگيرد، ديگر كاره­اي نيستند.
وي تصريح كرد: تبديل نقش دولت از وضع قبلي به وضع جديد يا توانمند كردن بخش‌‏خصوصي از وضع فعلي - كه نقش چنداني در اقتصاد ندارد- به مشاركت در كارهاي مهم اقتصادي و تحويل گرفتن مسئوليت­هاي مهم، برنامه مي­خواهد. اين برنامه­ها بايد طوري باشد كه در اين بيست سال و طي اين چهار برنامه­اي كه تصويب مي­شود، در نهايت، ما به اين وضعيت برسيم. در عين حال، برنامه­مان بايد پويا باشد. نگاهي هم به كشورهاي ديگر داشته باشيم. مثلاً اگر پيشرفتشان از ما بيش‌تر است، ما بايد كاري بكنيم كه امكاناتمان براي پيشرفت و جلو زدن از آن‌ها تأمين شود. اين كار ما را وارد حوزه­اي مي­كند كه ديگر فقط به آن چيزي كه داريم نبايد توجه كنيم. اگر چيزي كم داريم، بايد كاستي­ها را تأمين كنيم.
وي اظهار داشت: فرض كنيد كه مي‌خواهيم سرمايه‌گذاري را افزايش دهيم. به منابع مالي بيش‌تري نياز داريم. چگونه مي‌شود منابع مالي بيش‌تري تأمين كرد؟ سؤال خيلي مهمي است. چگونه مي­شود پس­اندازهاي مردم را بيش‌تر كرد تا بانك­ها بتوانند وام و تسهيلات بيش‌تري بدهند؟ هر كدام از اين‌ها وارد حوزه­هاي تخصصي مي­شود. نتيجه­اي كه در اين روش مي­گيريم با شيوه‌ي اول فرق مي­كند. آن جا هر نتيجه­اي گرفتيم، چون وضعيتمان اندكي از وضع قبلي بهتر است، كسي نمي­گويد كه كار بدي كرديم، ولي اين‌جا چند آزمون اوليه براي خودمان گذاشته‌ايم.
وي در دنباله كلامش گفت: اولين آزمون اين است كه در مقايسه با ساير كشورها، به آن وضعيتي كه مي­خواهيم برسيم، كار خيلي سخت و پيچيده است. در عين حال، اين روحيه را بايد به جامعه تزريق كرد كه آن‌ها هم براي رسيدن به اين اهداف بزرگ خودشان را آماده كنند. بايد مردم را در كارها شريك كرد. دولت بايد از حالت خودمحوري كه در گذشته در خيلي از كارها داشته، بيرون بيايد. بايد كارهاي بسياري انجام شود تا به اين هدف برسيم.
وي با توضيح معني توسعه يافتگي در سند چشم‌‏انداز، گفت: سند اوليه وارد جزئيات نشده، ولي اين به كارهاي بعدي برمي­گردد كه در برنامه پنج ساله بايد انجام شود. يكي از آنها اين است كه مفهوم توسعه‌يافتگي يعني چه؟ اول شدن روي چه شاخص­هايي صورت بگيرد؟ فقط رشد اقتصادي مهم است يا توزيع آن هم مهم است؟ الآن در دنيا مدل­هايي هست كه به اين سؤالات پاسخ مي­گويد. مي­توانيم يكي از آن مدل­ها را قبول كنيم. هم‌چنين مي­توانيم براي خودمان يك مدل داشته باشيم، مثل مدل توسعه‌ي انساني كه اتفاقاً براي كشورهاي جهان سوم مثل هند و پاكستان است و اين‌ها در طراحي آن دخيل بودند.
وزير سابق اقتصاد ادامه داد: در آن مدل، كشور توسعه‌يافته به كشوري نمي­گويد كه فقط توليدش يا درآمدش بالا رفته باشد. مي‌گويد بايد اين‌ها از توسعه‌ي انساني هم برخوردار باشند، يعني مردم آموزش‌ديده باشند و مهارت كسب كرده باشند. بنابراين هر چه‌قدر كه باسواد در كشوري بيش‌تر شود، اين را از مظاهر توسعه‌يافتگي مي­دانند. يا مثلاً مي­گويد كشوري توسعه‌يافته است كه در آن جا وضعيت بهداشت بهتر شده باشد. چگونه مي‌توان فهميد كه بهداشت و وضعيت زندگي بهتر است؟ اين‌كه متوسط عمر آدم­ها بيش‌تر شده باشد. وقتي تغذيه و بهداشت خوب باشد، متوسط عمر آدم­ها بالا مي­رود.
وي يادآور شد: بنابراين سه شاخص را در نظر مي­گيرد؛ توليد، وضعيت اميد به زندگي و وضعيت آموزش كه مي­گويد آموزش يك ثروت است. پول و توليد هم امكاني است كه در كشور هست. اين سه‌تا را با هم تركيب مي‌‏كند، وزن مساوي هم مي­دهد. شايد ما وقتي مدلي را طراحي كرديم، وقتي مي­خواهيم محاسبه كنيم كه اول هستيم يا نه، مي­توانيم وضعيت كشورهاي ديگر را محاسبه كنيم و بگوييم آن‌ها در شاخص ما چه جايگاهي دارند. قاعدتاً اگر اين شاخص بين­المللي نباشد، تعريف اول بودنمان دچار خدشه مي­شود. ما با يك متر اندازه مي­گيريم، آن‌ها هم با يك متر ديگر. نمي­توان گفت واقعاً با همه معيارهاي مقبول اول هستيم، مگر اين‌كه معيارمان چيزي باشد كه بقيه كشورها هم آن را قبول داشته باشند. در شاخص‌سازي درباره‌ي اين‌كه ما چرا توسعه‌يافته هستيم و چرا اول هستيم، بايد اين را تعريفش مي­كرديم.
رئيس كميسيون نظارت دبيرخانه مجمع تشخيص مصلحت نظام افزود: الآن در سازمان ملل اين شاخص توسعه انساني را رعايت و دنبال مي­كنند. هر سال هم آمار كشورها را مي­دهند. ما هم مي­توانيم براي خودمان شاخص ديگري داشته باشيم. مثلاً شاخص توزيع ثروت را به سه شاخص ديگر اضافه كنيم، چون براي خودمان مهم است، ولي در آماري كه به آن‌ها مي­دهيم، بر همان سه شاخص اول تكيه كنيم. در هر صورت اين را بايد تعريف كنيم كه تا بعد بشود مقايسه كنيم و ببينيم عقب مي­رويم يا جلو؟
دانش جعفري با اشاره به اينكه، پيش از سال 76 سياست­هاي كلي نظام در چند بخش مثل اقتصاد و انرژي به‌صورت پراكنده آماده بود گفت: رهبر انقلاب آن موقع يعني سال 76 ده­ها مورد را ابلاغ كردند و به مجمع گفتند راجع به اين موضوعات كار كنيد و پيشنهاد بياوريد. يكي از آنها همان اصل چهل و چهار بود كه مي‌خواست در تعيين قلمرو دولت و بخش‌‏‌‏خصوصي فعاليت كند.
وي در توضيح اصل 44 قانون اساسي گفت: اصل چهل و چهار در ابتدا مي­گويد كه اقتصاد ايران سه پايه دارد؛ بخش دولتي، خصوصي و تعاوني. صدر اصل مي­گويد راه‌آهن، سد، آب‌رساني، مخابرات و صنايع مادر و بزرگ دست دولت است. بعد مي­گويد كه بخش تعاون هم بايد اين كارها را كند. در انتها مي­گويد هر چه ماند، يعني هر چه را دولت و تعاون كنار گذاشتند، مال بخش خصوصي است. منتها در ذيل اصل چهل و چهار مي­گويد كه اين تقسيم­بندي و تقسيم كاري كه كرديم، تا جايي مورد احترام قانون است كه موجب زيان جامعه نشود. يعني اگر كارهايي كه به دولت سپرديم، براي جامعه زيان‌بار است، مي­توانيم در اين تقسيم كار تجديدنظر كنيم. چون نبايد مانع توسعه كشور شود و با ساير اصول قانون اساسي و با اصول اسلامي در تضاد باشد.
وي در ادامه به بيان خاطره‌‏اي پرداخت: يك بار سفير عربستان از من پرسيد شما در قانون اساسي - در اصل چهل و چهار- گفته‌ايد كه مثلاً تجارت خارجي را بايد دولت انجام دهد. ريشه‌ي اسلامي اين چيست؟ آيا شما قبول نداريد كه حضرت محمد(ص) تاجر بود؟ قبول نداريد ايشان بين مناطق مختلف تجارت مي­كرد؟ گفته‌ايد كشتي‌راني دست دولت باشد. ريشه‌ي اسلاميش را به من بگو؟ مي­خواهم بگويم براي خيلي­ها اين سؤال مطرح بود.
وي افزود: در جامعه‌مان هم سؤال بود كه چرا ما آن موقع اين را در كار دولت گذاشتيم؟ ولي توجه به اين نبود كه ذيل همان اصل، مكانيزمي هست كه مي­تواند شناورش كند. همين كه گفته اگر ديديد كه ضد اسلام شد، ديديد كه مانع توسعه شد و به جامعه زيان وارد مي­كند، مي­توانيد تجديدنظر كنيد. شايد در آينده اصل چهل و چهار را به‌صورت جديد پياده كرديم و كار برعكس شد، يعني بخش‌‏خصوصي همه‌جا را گرفت و دولت به اقتصاد كاري نداشت. بنابراين به استناد ذيل اصل چهل و چهار، رهبر معظم انقلاب به مجمع مأموريت دادند كه براي حدود و قلمرو فعاليت دولت در اقتصاد پيشنهاد بياورند.
وزير سابق اقتصاد افزود: يكي از قسمت­هاي اين گزارش كه خيلي جنجالي بود و مي‌توانست سؤال‌انگيز باشد، اين بود كه واقعاً اقتصاد دولتي به كشور ضرر مي­زند يا نه؟ كارشناس­ها مي­گفتند واقعاً با اقتصاد دولتي كه ما داريم اگر به همين شكل ادامه بدهيم، به جايي نمي‌‏رسيم. ولي خيلي‌ها هم بودند كه طرفدار اقتصاد دولتي بودند. همان موقعي كه تازه بحث شروع شده بود، مي­گفتند كه اين طور نيست كه مالكيت اين‌همه در اقتصاد تأثير داشته باشد. مي­توانيم ضمن حفظ مالكيت دولت، كارآيي و بهره­وري شركت­هايي كه دست دولت هست را بالا ببريم. در مقطعي تكليف كشور اصلاً روشن نبود. خيلي­ها مي­گفتند ضرورتي ندارد اين كارها را به بخش‌‏خصوصي يا غيردولتي بدهيم، ولي مخصوصاً بعد از جنگ هر چه جلوتر مي­رفتيم، مي­ديديم كه اقتصاد دولتي يك مشكل و معزل است.
وي خاطرنشان كرد: از سال هزار و سيصد و شصت و چهار- زمان حضرت امام- همين سؤال را ما داشتيم. بحث بين صاحب‌نظرها زياد بود. يك عده­اي بودند كه مي­گفتند بايد همه‌ي اين كارها را به دولت بدهيم تا كنترل كند. گاهي بحث­ها خيلي تند و شديد مي‌شد. كساني مثل آيت الله مهدوي كني هم به ميدان بحث مي­آمدند، فقط بحث اقتصاددان‌ها نبود. در زمان دولت آقاي ميرحسين موسوي دسته‌جمعي نزد حضرت امام رفتند و همين سؤال را مطرح كردند. گفتند شما راهنمايي كنيد كه دولت و بخش خصوصي در اقتصاد چه نقشي دارند؟ امام رهنمودي دادند كه خيلي مهم بود و الآن براي ما و سياست­هاي كلي اصل چهل و چهار چراغ راهنما است. امام خيلي ساده گفتند كه اگر مي­بينيد كاري را هم دولت مي­تواند انجام دهد و هم مردم- يعني بخش خصوصي يا تعاوني- بنا را بگذاريد كه كار را به دست مردم بسپاريد. اولويت با مردم است، اما اگر مردم كاري را نمي­توانند انجام دهند، در اين‌جا دولت بايد وارد كار شود.
وي اظهار داشت: امام يك اصل را تعيين كردند. البته توانايي مردم هم ثابت نيست و مي‌توان اين توانايي را بالا برد. امروز شايد بخش‌‏خصوصي ما قادر نباشد يك كارخانه بزرگ را اداره كند، ولي شايد ده سال ديگر بتواند اين كار را كند. مطابق زمان كه جلو مي­رويم، رسالت­ها و تقسيم كار بين دولت و مردم مي­تواند متفاوت باشد. چون آن ماجرا در دوره‌ي جنگ هم بود و مسائل اقتصادي در اولويت نبود، آن قضيه ماند، ولي با پايان جنگ آن مسئله اهميت پيدا كرد. به عنوان سؤال بود بعد به يك مأموريت از طرف رهبري به مجمع تشخيص مصلحت نظام تبديل شد تا دنبال تدوين سياست­هاي كلي باشد.
وي تصريح كرد: از وقتي رهبر انقلاب به عنوان يك مأموريت براي تدوين سياست­هاي كلي، اين كار را به مجمع پيشنهاد دادند تا وقتي ابلاغ شد، چندين بار در اين فاصله پيشنهادها رفت و برگشت. مثلاً مجمع پيشنهادي اجمالي داد كه سازوكارهايي را اتخاذ كند تا كارها را به بخش خصوصي بدهد؛ البته خيلي وارد جزئيات نشده بودند. آقا آن را به مجمع برگردانده بودند و گفتند اين‌هايي كه گفتيد، خيلي كلي است، بايد وارد جزئيات شويد. مجمع كار كرد و دوباره پيشنهاد ارائه داد. بعد ايشان طي يك نامه به مجمع گفتند كه مستندات اين‌هايي كه گفتيد را بفرستيد. مثلاً بگوييد كه چرا كارآيي بخش دولتي پايين است؟ و در نهايت، آن سياست­ها توسط ايشان ابلاغ و نهايي شد.
وي ادامه داد: كلياتش اين است كه جايگاه بخش‌‏خصوصي بعد از اين سياست­ها بايد خيلي ارتقا پيدا كند و همان طور كه حضرت امام اشاره كردند، اگر كار را مي­شود به بخش خصوصي داد، بايد اين كار را كنيم تا دولت خودش را رقيب مردم احساس نكند و دنبال كارهايي باشد كه مردم نمي‌توانند يا نمي‌خواهند انجام دهند.
دانش جعفري در خصوص ارتباط اصل 44 با سند چشم انداز گفت: اين دو حتما به هم ربط دارند اما استنباط من اين است كه سياست‌‏هاي چشم­انداز شأن مستقلي دارند. يكي از مشكلاتي كه ما قبل از چشم­انداز داشتيم، اين بود كه دوره فعاليت دولت و مجلس با برنامه‌هاي پنج‌ساله تطبيق نداشت. فرض كنيد همين الآن دولت برنامه پنجم را تهيه مي­كند، اما سال بعد انتخابات مي­شود. شايد همين دولت دوباره سر كار بيايد، شايد هم نيايد.
وي ادامه داد: يك دولت حداكثر مي­تواند هشت سال در قدرت باشد، ولي هر پنج سال يك‌بار بايد يك برنامه ارائه و اجرا شود. بنابراين برنامه اين دولت را گاهي بايد دولت بعدي اجرا كند. دولت بعدي هم مي­گويد من كه در تهيه آن نقشي نداشته‌ام، نظر من شايد اين نباشد. اين مسئله هميشه مطرح بود. اين برنامه­ها با هم تطبيق نداشت. دوره‌ي مجلس هم چهارساله بود و با دوره‌ي دولت نمي­خواند. مجلس هشتم بايد برنامه­اي را تصويب كند كه ممكن است مجلس بعد آن را نپذيرد و تغييرش دهد.
وي افزود: براي اين‌كه اين نوع ناهماهنگي­ها از بين برود، لازم بود يك سند بالادستي به وجود بيايد كه با تغييرات دولت و مجلس و تغيير در برنامه­هاي پنج‌ساله، هم‌چنان بر اين‌ها حاكم باشد. بنابراين داشتن يك چشم­انداز يا برنامه‌ي بيست‌ساله كمك مي­كند كه چهار برنامه­اي كه تهيه مي­شود، همه طبق آن باشد و زاويه‌ي انحراف نداشته باشد. آن مشكلات تا اندازه‌اي به اين‌صورت حل شد.
رئيس كميسيون نظارت دبيرخانه مجمع تشخيص مصلحت نظام در خصوص نقش بخش تعاون در اصل 44 گفت: اشاره­اي كه به ظهور و بروز بخش تعاون مي­شود، اين است كه تعاون مي‌تواند در توزيع نقش داشته باشد. يكي از كارهايي كه در سياست­هاي كلي اصل چهل و چهار شده، اين است كه تعريف تعاون را قدري متنوع كرده. در گذشته چيزي كه گفته مي­شد، تعريف بين­المللي تعاون بود. كساني در يك مجموعه كار مي­كنند كه عضو و سهام­دار هستند. ولي در اصل 44 گفته شده كه شركت­هاي سهامي عام هم با ويژگي‌هايي مي­توانند بخش تعاوني باشند. فرض كنيد كه شركت سهامي عامي باشد كه هيچ كسي از سهام‌دارانش بيش از يك درصد سهم نداشته باشد؛ اين ‌هم جزو بخش تعاون هست.
وي خاطرنشان كرد: الان شركت تعاوني شركتي است كه هفت عضو داشته باشد، يعني كم‌تر از پانزده درصد سهم براي آن‌ها است. اگر شركت بزرگي مثل ايران خودرو باشد كه كسي بيش از يك درصد سهم ندارد، يعني ايران خودرو براي جمعيتي بزرگ خواهد بود. توسعه شركت­هاي سهامي عام يكي از تكنيك­هايي است كه گفتم. شركت­هاي تعاوني به‌عنوان مكانيزم توزيع ثروت پيش­بيني شده‌اند. چيزهاي ديگري هم هست كه جزو ريزه­كاري­ها است. بايد در اين جهت­ هم حركت شود. بايد برنامه­هاي متنوع بسياري پياده شود تا هم به اهداف چشم­انداز برسيم و هم به اصل چهل و چهار.
دانش جعفري در ادامه به جلسه رهبر انقلاب جلسه­اي با مسئولين نظام در اولين سال ابلاغ اصل چهل و چهار و گلايه‌‏هاي ايشان از كندي اجراي اين اصل اشاره كرد و گفت: آن جلسه در پي جلسه­اي بود كه سران سه قوه در حضور آقا داشتند. در آن جلسه اوليه به اين نتيجه رسيدند كه هم لازم است يك مقدار آقا براي مسئولين رده پايين­تر هم صحبت كنند؛ كساني كه دست­اندركار اقتصاد كشور هستند و هم اوضاع و احوال را از چشم آن‌ها ببينند. رهبر معظم انقلاب دو نكته كليدي در آن جلسه گفتند كه شما هر كاري كه مي‌‏كنيد يا هر كسي كه مي­خواهد پاسخي دهد، بايد به دو وجه نگاه كند؛ يكي به توليد ثروت، يكي به توزيع ثروت. فقط به يكي از اين‌ها نبايد نگاه كرد.
وي ادامه داد: اگر نگاه ما به شاخص دوم باشد، شايد به توليد كشور اضافه نشود يا توليد بيش‌تر منتهي شود به توزيع فقر. اگر نگاهمان به شاخص اول باشد، شايد فقط توليد كنيم و بعضي‌ها ثروتمند شوند، اما اكثر جامعه فقير باشند كه آن ‌هم به درد نمي‌خورد. تأكيد ايشان آن بود كه هر دو بايد با هم جلو برود. پاسخ بعضي از نكات مبهم، اما كليدي مثل همين توليد ثروت مشروع، خودش ارزش است و اين‌كه بايد بخش خصوصي به جايگاه‌هاي بالاتر در اقتصاد ما برسد، در آن جلسه روشن شد.
 شنبه 18 آبان 1387     





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: تابناک]
[مشاهده در: www.tabnak.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 141]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن