واضح آرشیو وب فارسی:ابتکار: نگاهي به فيلم "خواب زمستاني" به كارگرداني "سيامك شايقي"; روايتي مدرن از اتفاقي نه چندان مدرن!
"خواب زمستاني" داستان سه خواهر از سه نسل مختلف است كه با هم زندگي مي كنند و درگير مشكلاتي مي شوند. در شرايطي تلاش مي كنند تا راه آينده خود را انتخاب كنند. "فاطمه معتمدآريا"، "لادن مستوفي"، "پگاه آهنگراني"، "شاهرخ فروتنيان"، "كوروش تهامي"، "عمار تفتي"، "فرشيد منافي"، "مهدي ميامي"، "مجيد زارع كار" و "مجيد صفايي" هم از بازيگران اين فيلم هستند.
سكانس ابتدايي فيلم با صحنه اي از خواب دو خواهر كوچك تر داستان آغاز مي شود. يعني در ابتدا تكليف تماشاگر مشخص مي شود كه واقعا قرار است با ديدن اين فيلم به خواب زمستاني فرو برود. از ابتدا تا انتها داستان بدون كوچك ترين اوج و فرودي پيش مي رود و در سكانس پاياني هم تماشاگر نه تنها از خواب زمستاني بيدار نمي شود بلكه دوست دارد براي مدتي بيشتر به خواب رود تا تيتراژ پاياني هم تمام شود و آنگاه از خواب زمستاني بيدار شود. داستان اين فيلم روايت ساده اي از چند روز زندگي سه خواهر است كه هر يك دغدغه هاي خاص خود را دارند و به نظر مي رسد مهم ترين دغدغه آنها ازدواج است! در نهايت هم هر سه نفر به مراد دل خود مي رسند. خواهر بزرگ تر با عشق سال هاي جواني خود دوباره مرتبط مي شود، خواهر دوم هم به نوعي فرد مورد نظر خود را در بين همكاران شركت اش مي يابد و سومي هم از بين دوست و آشنا مرد روياهايش را انتخاب مي كند. به همين سادگي مانند تمام فيلم هاي ايراني همه چيز ختم به خير مي شود. اما با اين تفاوت كه در برخي از فيلم ها حداقل براي لحظه اي هم كه شده بيننده با يك اتفاق روبرو مي شود كه مي تواند او را ترغيب به ديدن ادامه ماجراها كند.در"خواب زمستاني" همه چيز به آرامي پيش مي رود و گويي اين سه خواهر هيچ ويژگي رفتاري و اخلاقي در زندگي ندارند كه بتوان با خصوصيات شان آشنا و براي ديدن چند روز زندگي شان ترغيب شد. در خواب زمستاني قرار است كه تماشاگر داستان سه خواهر از سه نسل متفاوت را نظاره گر باشد كه هر يك دغدغه هاي خاص خود را دارند. اما هيچ كدام از اين دغدغه ها نه نمود پيدا مي كند و نه شخصيت ها با ويژگي هايي كه دارند آن را به نمايش مي گذارند. در بسياري از صحنه ها كه تماشاگر منتظر است تا در جريان زندگي اين سه تن قرار بگيرد، مشكلات زندگي آنها را درك كند، شاهد عكس العمل هاي منطقي از آنها باشد، هيچ اتفاقي رخ نمي دهد.
"خواب زمستاني" از آندست فيلم هايي است كه اگر تماشاگر دقايقي از فيلم را نبيند، چندان تفاوتي در نوع قضاوتي كه دارد، نمي كند و اصلا چيزي را از دست نمي دهد زيرا داستان بار دراماتيك قوي ندارد كه تماشاگر خواهان ديدن آن باشد. اين فيلم قرار بوده زن محور باشد، يعني در كنار خلق يك داستان جذاب، زندگي زناني را به نمايش بگذارد كه هر يك نماينده اي از نسل خود هستند، اما هيچگاه تماشاگر نمي تواند ارتباط درستي بين اين سه خواهر برقرار كند و آنها را بعنوان نماينده نسل خود برگزيند. به نوشته برنانيوز; خواهران "خواب زمستاني" بجز اينكه سحر يا افطار در كنار هم غذا بخورند، هيچ ارتباط ديگري با هم ندارند. در صورتي كه آنطور كه از زندگي آنها برمي آيد، هر يك براي اداره زندگي سه نفرشان تلاش مي كنند اما اين تلاش ها در هيچ جاي فيلم نمود پيدا نمي كند و تنها بيننده شاهد اينست كه خواهر بزرگ دغدغه شام و نهار خانواده را دارد، خواهر كوچك تر هم چندان نقشي در زندگي سه نفره ايفا نمي كند، اما خواهر وسطي كه نان آور خانواده هم هست، بيشترين نقش را در زندگي دارد زيرا محور داستان اوست. لوكيشن ها نيز در اين فيلم محدود است، بجز خانه، كارگاه و چند صحنه محدود از خيابان، مكان ديگري در فيلم وجود ندارد كه بيننده در آنها گشت و گذاري كند و با شخصيت هاي فيلم و دغدغه هاي آنها آشنا شود. صحنه هاي كارگاه هم چندان كمكي به بيننده براي آشنايي با شخصيت ها نمي كند، در آنجا شخصيت هايي در داستان وجود دارند كه هر يك مي توانستند بر بار دراماتيك داستان بيافزايند اما به دليل عدم شخصيت پردازي درست، بيننده چندان اطلاعي از قهرمانان داستان پيدا نمي كند. تمام اتفاق مهم داستان در سكانس مربوط به كارگاه بايد بيافتد، در آنجاست كه يكي از شخصيت هاي اصلي تكليف آينده كاري و زندگي شخصي خود را مشخص مي كند. اما ماجراها طوري چيده شده اند كه اين حس به بيننده منتقل نمي شود و به راحتي از اين سكانس ها هم مانند بقيه صحنه ها مي گذرد. خواهر وسطي (لادن مستوفي) در محيط كار از طرف رئيسش با يك پيشنهاد ازدواج روبرو مي شود كه بخاطر شرايط دو خواهر ديگرش نمي تواند جواب درستي به وي بدهد. در عين حال در محيط كار او جواني هست كه از حركات و رفتار او چندان نمي توان حدس زد كه به اين زن علاقه مند شده است اما در پايان فيلم به ناگاه اين جوان گرافيست و طراح شركت را بدون مقدمه، سر سفره افطار سه خواهر مي بينيم. سوالي كه در ذهن بيننده نقش مي بندد اينست كه عشق اين دو نفر از كجا سرچشمه گرفته است؟! به نوشته برنانيوز; "خواب زمستاني" قرار است يك روايت مدرن و بي حادثه باشد اما به هر حال بايد چيزي منطقي براي پذيرش اتفاقات مدرن وجود داشته باشد. روايت بي حادثه از زندگي افراد زماني باورپذير است كه بتوان ارتباطي منطقي براي آدم ها، روابطشان، ويژگي هاي اخلاقي، ارتباطشان با سايرين بدست آورد اما در اين فيلم هيچ چيز سر جاي خودش نيست. نه خواهر، ارتباط درست و منطقي بعنوان سه خواهر دارند و نه آدم هايي كه با آنها در ارتباط هستند، جايگاه درستي در زندگي آنها. شخصيت ها در "خواب زمستاني" درست تعريف نشده اند و تماشاگر در پايان شناخت درستي از قهرمانان قصه اي كسب نمي كند. مردان داستان هم شخصيت هاي ملموس و آشنا نيستند كه بتوانند تماشاگر را با خود همراه كنند. تنها نقطه قوتي كه براي "خواب زمستاني" مي توان تصور كرد، بازي خوب "فاطمه معتمدآريا" در اين فيلم است. عليرغم ضعف هاي زيادي كه در فيلمنامه و شخصيت پردازي ها وجود دارد، او به خوبي از عهده نقش خود برآمده و توانسته يك شخصيت قابل لمسي را به تماشاگر ارائه دهد. او در نقش زني فلج كه با عصا راه مي رود، بازي كرده كه دغدغه اصلي اش مراقبت از خواهرانش مانند يك مادر است و در وهله دوم به عشق از دست رفته سال هاي دور خود فكر مي كند. اما شخصيت هاي دو خواهر ديگر هيچ ويژگي و جذابيتي براي همراهي تماشاگر با آنها ندارند و اصلا نمي توانند نماينده هاي خوبي براي نسل هاي خود باشند. روايت مدرن از يك اتفاق بي حادثه اگر درست به آن پرداخته نشود، حاصل آن فيلمي خواهد شد كه تماشاگر را واقعا به خواب زمستاني فرو مي برد.
جمعه 17 آبان 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ابتکار]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 306]