واضح آرشیو وب فارسی:اطلاعات: ميم مثل معلول
در شماره پيشين اين مطلب، هدف هر برنامه رشد زبان براي كودك عقب مانده ذهني تربيت پذير بيان شد، در اين شماره درباره نحوه آموزش هجي كردن به اين گروه از كودكان توضيحاتي داده مي شود.
نياز كودك عقب مانده ذهني در هجي كردن همانا يادگيري كلماتي است كه در زندگي روزمره بكار ميبرد يا كلماتي كه در دوران زندگي بزرگسالي نياز خواهد داشت به مانند خواندن. كودك عقب مانده ذهني از حد توانايي كلاس چهارم يا پنجم فراتر نخواهد رفت. آموزش او در اين زمينه مانند زمينههاي ديگر بايد محدود به مجموعه لغاتي باشد كه در سطح پيشرفت خودش به كار ميگيرد.
هجي كردن بدواً يك عمل بصري ـ ادراكي است. يادگيري هجي كردن كلمات مستلزم آن است كه كودك از نظر بصري، شكل كلمه را به خاطر بياورد. او از صداكشي، هجي كردن و تواناييهاي صدايي استفاده ميكند و سعي ميكند كه املاي كلمه را به ياد آورد. با اين وجود، او زماني كه نتواند شكل صحيح كلمه را تصور كند، هجيكردن را نخواهد آموخت.
مشكل بتوان مشخص كرد كه در هجي كردن از چه نوع تصوري استفاده ميكند: بصري، سمعي يا حركتي، احتمالاً نقش تصور بصري از همه مهمتر است، هر چند كه تصورات ديگر به آن كمك ميكنند. در تدريس هجي كردن به كودكان عقب مانده ذهني مباني زير مصداق است:
(1) كلمههايي كه در هجي كردن به كار ميرود بايد از آن كلمههايي باشد كه كودك با آنها آشنايي دارد و در زندگي روزانه به كار ميبرد.
(2) يك روش منظم و اصولي يادگيري هجي كردن بايد به كودك تدريس شود. روشهاي ضمني و اتفاقي در مورد عقبماندههاي ذهني موثر نيست.
(3) هجيكردن نبايد از طريق قواعد تدريس شود، زيرا اين روش مستلزم تعميمهاي بسيار است. به كار بردن و به خاطر سپردن تعميمها براي بسياري از كودكان عقبمانده ذهني دشوار است.
(4) وقتي كودك قادر به تلفظ صحيح كلمات باشد، هجي كردن تسهيل ميشود. وقتي كودكي «ران» را «وان» تلفظ ميكند و از او خواسته ميشود كه آن را «ر ـ ا ـ ن» تلفظ كند، او بين آنچه ميشنود و آنچه ميبيند، سردرگم است.
(5) هجي كردن در مراحل اوليه آن بايد از نزديك تحت نظارت قرار گيرد. تكرار هجي كردن نادرست بدون آنكه تصحيح شود، منجر به تثبيت املاي نادرست در ذهن كودك ميشود.
ترك يك عادت از برقرار كردن عادت درست در ابتدا به مراتب دشوارتر است.
(6) موضوعهاي هجي كردني، خواندني و نوشتنياي كه كودك استفاده ميكند، يكسان باشد.
(7) هجي كردن بايد بعد و نه پيش از آنكه كودك نوشتن را ميآموزد، تدريس شود. هدف مهم، نوشتن كلمات است و نه هجي كردن آنها به صورت شفاهي. علاوه بر آن، نوشتن كلمات، جملهها و داستانها يكي از موثرترين روشهاي يادگيري هجي كردن است.
از آنجا كه يادگيري هجي كردن كودكان عقب مانده دشوار است، براي هجي كردن بايد يك روش متمركز به كار رود.
فرنالد (fernald.g.m) يك روش تدريس هجي كردن را براي كودكاني كه در يادگيري دچار اشكال هستند، توصيف ميكند. اقدامات اين خانم در تدريس هجي كردن ميتواند به شكل مؤثري به عنوان يك روش متمركز تدريس به كودكان عقب مانده ذهني به كار گرفته شود. روش اصولي فرنالد در هجي به قرار زير است:
1 ـ كلمهاي كه قرار است آموخته شود توسط معلم روي تخته سياه يا كاغذ نوشته ميشود.
2 ـ معلم كلمه را به وضوح و مشخص تلفظ ميكند، كودكان نيز كلمه را تلفظ ميكنند.
3 ـ به كودكان فرصتي داده ميشود تا كلمه را مطالعه كنند.
4 ـ هنگامي كه هر كودك در مورد كلمه اطمينان حاصل كرد، آن كلمه پاك ميشود يا رويش پوشانده ميشود تا كودك آن را از حفظ بنويسد.
5 ـ كودك بايد كاغذش را برگرداند و براي بار دوم كلمه را بنويسد.
6 ـ بايد ترتيبي داده شود تا كودك به طور طبيعي از كلمهاي كه از طريق نوشتن آموخته است به طور مكرر استفاده كند.
7 ـ سرانجام لازم است به كودك اجازه داده شود تا هر بار كه در مورد املاي كلمه دچار ترديد ميشود، به شكل صحيح آن نگاه كند.
فرنالد به كودكان اجازه ميدهد كه از تصورات خود، اعم از بصري، سمعي يا حركتي استفاده كنند. روشي كه شرح آن رفت به نام روش كينستتيك (kinesthetic) معروف است.
در واقع وقتي كودك روش كينستتيك را بكار ميگيرد وي در حال يادگيري از راه ادراك بصري است.
او به كلمه نگاه ميكند و سعي ميكند آن را از حفظ بنويسد. اگر به نظر درست نرسد دوباره به كلمه نگاه ميكند و سپس آن را درست مينويسد.
زينب رحيمي
چهارشنبه 15 آبان 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: اطلاعات]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 144]