واضح آرشیو وب فارسی:فان پاتوق: اهدنا الصراط المستقيم»
شناخت راه و بيراه، يكى از دغدغههاى هميشگى افراد، جوامع انسانى، و تمام موجودات داراى آگاهى و آزادى بوده است. انسانهاى آگاه و آزاد در هر اقدام و تلاشى از خويش مىپرسند: كدام راه ما را به اهداف عالى آفرينش مىرساند؟ و كدام راه به نابودى، ضلالت، مشكلات و بنبست منتهى مىشود؟
انسان به تعداد انتخابها و تصميمهاى خويش با اين پرسش روبهرو است و به جرأت مىتوان گفت، جستجوى راه مستقيم، و رهايى از كژراهها و بنبستها آرمان جاودانه روح انسان است. زندگى انسانها پر از دو راهىها و چند راهىها و نقطههاى انتخاب و تصميمگيرى است كه انسان مجبور است از ميان آنها يك راه را برگزيند و ديگر راهها را كنار نهد و دست كم، بين رفتن و توقف كردن يا بازگشتن از مسيرى كه آمده، يكى را برگزيند.
انتخاب راه تابعى از انتخاب هدف و مقصد است. اگر انسان در انتخاب مقصد و هدف دچار اشتباه شود، به طور طبيعى، در انتخاب راه و روش هم گرفتار خطا خواهد شد، البته بدين معنا نيست كه هر كس مقصدى را انتخاب كرد دچار انحراف نمىشود.
آشنايى با نظام آفرينش و نيازهاى انسان و شناخت درست و واقعى جهان آفرينش و توانمندىها و نيازهاى انسان و داشتن جهان بينى و انسانشناسى واقع نما و حقيقتگرا، و آشنايى با نظام مديريت جهان و انسان شرط موفقيت در انتخاب راه بهتر در زندگى است. به عبارت روشنتر:
شناخت خدا و ايمان به او،
شناخت پيامبر و ايمان به انبياى الهى،
امامشناسى و شناخت رهبران آسمانى،
قرآنشناسى و شناخت كتب آسمانى و ايمان به آنها،
معادشناسى و ايمان به روز قيامت،
مهمترين نيازهاى فكرى و فرهنگى انسان براى تشخيص راه و مقصد در زندگى است. بدون اين آگاهىها، انسان نه مىتواند مقصد زندگى خود را مشخص كند و نه مىتواند راه و روش رسيدن به اهداف خود را تعيين كند.
جريانهاى سالم و ناسالم، مفيد و زيانبخش، شايسته و ناشايست، حق و باطل، سازنده و تخريبگر، همه و همه با ترازوى ايمان و عبادت خدا سنجيده مىشوند. جريان سالم جريانى است كه ما را در شناخت بهتر خدا و گرايش عميقتر به او و هماهنگى بيشتر با قوانين او يارى مىكند. در مقابل، جريان انحرافى هر انديشه حزبى، گروهى، مذهبى و فرقهاى است كه راه معرفت و محبت و اطاعت و عبادت خداوند را سد مىكند و انسان را از فعاليتهاى خدايى و حركت در راه او باز مىدارد و به توقف و بيراهه مىكشاند؛ اما اين كه از كجا بايد فهميد ما در كدامين مدار از معرفت و محبت خداوند قرار داريم يا كژراهه را راه پنداشتهايم، نياز به تمسك به ملاكها و معيارهايى دارد كه كتاب آسمانى آن را فراروى ما قرار مىدهد.
راهنماى فراروى انسان
در اولين سوره قرآن، كه در تمام نمازها خوانده مىشود و هيچ نمازى بدون قرائت آن در نزد خداوند مقبول نيست، اين دغدغه بزرگ و هميشگى انسانها مطرح شده است و خداوند مهربان بشر را رهرو سه مسير برشمرده است:
1. راه مستقيم؛ 2. راه مغضوب عليهم؛ 3. راه ضالين.
انسان، در حال نماز و به هنگام تلاوت قرآن و در سراسر زندگى، توفيق شناخت و حركت در صراط مستقيم را از خداوند درخواست مىكند و از رب العالمين كه رحمان و رحيم و صاحب روز كيفر و پاداش است، تمناى شناساندن و انتخاب راه راست و رهايى از دو كژراهه ديگر را دارد.
شاخصها و نشانههاى راه مستقيم چيست؟
قرآن مجيد علائم و شاخصهاى اين راه و آثار و دستاوردهاى حركت در آن را در سورههاى متعدد قرآن برشمرده است. قرآن، در سوره حمد، راه مستقيم را راه كسانى مىداند كه مشمول نعمتهاى فراوان الهى شدهاند. از آنجا كه انسان خواهان بهرهمندى هر چه بيشتر از نعمتهاى خداوند است، براى دريافت نعمتهاى خدايى، خواهان شناخت صراط مستقيم و حركت در اين مسير است.
قرآن كريم در آيه 69 سوره نساء، نشانههاى بيشترى از راه نعمت يافتگان را بر شمرده كه اطاعت از فرامين الهى و دستورات رسول خداصلى الله عليه وآله وسلم از آن جمله است:
«و من يطع اللَّه و الرسول فاولئك مع الذين انعم اللَّه عليهم من النبيين و الصديقين و الشهداء و الصالحين و حسن اولئك رفيقاً»
«و آنها كه خدا و پيامبرش را اطاعت كنند، با آنان خواهند بود كه خداوند به ايشان نعمت بخشيده است از پيامبران و صديقان و شهيدان و صالحان و آنان همراهان خوبى هستند. »
اطاعت از فرمانهاى خدا و پيامبرصلى الله عليه وآله وسلم سبب مىشود انسان در انديشه و عمل با پيامبران و صديقان و شهيدان و صالحان باشد و در پاداش و برخوردارى از نعمتها هم در شمار نعمت يافتگان الهى قرار گيرد.
شاخصهاى صراط مستقيم در برخى از آيات قرآن كريم بدين شرح آمده است:
1. «ان اللَّه ربى و ربكم فاعبدوه، هذا صراط مستقيم»(1)
2. «الم عهد اليكم يا بنىآدم ان لا تعبدوا الشيطان انه لكم عدوٌ مبين و ان اعبدونى هذا صراط مستقيم»(2)
واژه صراط المستقيم در قرآن كريم 45 بار به كار رفته است و با دقت در موارد كاربرد آن، ويژگيهاى فراوانى از جمله شاخصهاى زير را براى راه مستقيم مىتوان به دست آورد:
1. شناخت و ايمان به ربوبيت خدا و عبادت او، راه مستقيم است. (3)
2. راه مستقيم، همان دين استوار الهى است. (4)
3. راه ضالين و مغصوب عليهم نيست. (5)
4. راهى است كه خداوند انسان را به سوى آن هدايت مىكند. (6)
5. شيطان در اين راه كمين كرده و تلاش مىكند انسان را از آن منحرف نمايد. (7)
6. راه پيامبر بزرگوار اسلام است. (8)
7. راه ايمان و اعتصام به خداست. (9)
8. راه خداست. (10)
9. راه پيامبران الهى و صديقان و شهيدان و صالحان است. (11)
10. راه عدالتخواهى است. (12)
در يك جمعبندى كلى از آيات نوارنى قرآن كريم، مىتوان گفت راه مستقيم راهى است كه انبيا و صديقان و شهدا و صالحان پيمودهاند و هر كس، در هر مرتبه و منزلت علمى و معنوى، مسيرى غير از آن را طى كند، به بيراهه و كژراهه رفته است؛ چرا كه راه خدا راه آنان است.
2- جريانهاى انحرافى را چگونه بشناسيم؟
در دو سوى جاده مستقيم، مسيرهاى انحرافى بسيار قرار دارد. از مبدأ تا مقصد زندگى، در كنار بزرگراه هدايت الهى، هزاران، راه فرعى و انحرافى وجود دارد. راههايى كه يا به پرتگاه منتهى مىشود، يا بن بست و سراب مىرسد، يا به باتلاقى مرگبار با پوششى سبز و رنگين مىانجامد و متأسفانه، هر روز هم بر تعداد اين جادههاى انحرافى افزوده مىشود. جاده هايى به ظاهر زيبا و فريبنده كه بشريت را به سوى خود مىخوانند و در برابر صراط مستقيم، داعيه دار سعادت بشرند نظامهاى سياسى - اقتصادى و مكاتب فرهنگى - فلسفى فراوانى كه زهر كشنده را در پوششى زيبا پيچيده و مدينه فاضله و شهر آرمانى را در انتهاى اين جادهها به تصوير مىكشند.
با اين حال، شناخت مسيرهاى انحرافى به سادگى براى رهروان كاروان زندگى ميسر و مقدوراست؛ چرا كه منشاء انحرافات پديد آمده در زندگى بشر را مىتوان در پيروى از افرادى ديد كه خود در مرتبه نخست، از تبعيت راه انبياء - كه در حقيقت راه خداست - سرباز زدهاند. قرآن كريم از اين افراد چنين ياد مىكند:
خودسازى علمى و اخلاقى راه مصونيت از هرگونه انحراف است كه در فرهنگ دينى «جهاد اكبر» شناخته مىشود.
1. شيطان «و يريد الشيطان ان يضلهم ضلالا بعيداً»(13)
2. طاغوتها كه نماد آن «و لقد اضل منكم جبلاً كثيراً» است. (14)
3. فرعون، «و اضل فرعون قومه و ما هدى»(15)
4. كسانى كه به خاطر موقعيت اجتماعىاى كه دارند، به ناحق جامعه را به دنبالهروى خود فرا مىخوانند كه قرآن از آنان به سادات و كبراء، بزرگان فرهنگى و اجتماعى ياد كرده است، «انا اطعنا سادتنا و كبرائنا فا ضلونا سبيلا»(16)
5. اغواگران فكرى و اعتقادى كه مظهر آنان سامرى است «و اضلهم السامرى»(17)
6. مجرمان سياسى، اجتماعى، اقتصادى، قاتلان نفوس محترم «و ما اضلنا اِلّا المجرمون»(18)
7. برخى از جنيان و آدميان «ربنا ارنا الَّذَين اضلنا من الجن و الانس»(19)
8. ظالمانى كه حقوق فرودستان را رعايت نمىكنند «فاغويناكم انا كنا غاوين»(20)
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فان پاتوق]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 180]