واضح آرشیو وب فارسی:فان پاتوق: ● نويسنده: سید عبدالمجيد - زواري
● منبع: سایت - باشگاه اندیشه
مرکانتيليسم (مفهوم شناسي و زمان شناسي)
موضوع چگونگي برقراري تجارت بين الملل به طور اصولي در زمان مرکانتيليسم يعني مدت زمان بين قرون 16 و 18 مطرح شده است. در آن زمان استدلال ميشد که موقعيت حد مطلوب براي يک کشور در ارتباط با تجارت خارجي وقتي حاصل است که آن کشور بتواند صادرات خود را افزايش و واردات را کاهش دهد. بر اين اساس در هر صورت بايد گروهي از کشورها به زبان ديگر برخي از کشورها از برقراري تجارت بين الملل منتفع ميشدند.
مرکانتيليست ها طرفدار وضع قوانين در جهت برقراري عوارض گمرکي و موانع تجاري بوده و اعتقاد داشتند که از اين طريق ميتوان وضعيت کشور را در سطح بين الملل بهبود بخشيد. آنها معتقد بودند اگر کشوري بتواند با افزايش صادرات و کاهش واردت وضعيت تجاري خود را بهبود بخشد باعث ميشود که طلا و نقره به کشور وارد شده و در نهايت منجر به افزايش توليدات داخلي خواهد شد.
سياست هاي اقتصادي مرکانتيليستها در اواخر قرن 18 مورد انتقاد شديد قرار گرفت. ديويد هيوم عقيده داشت که ورود طلا و نقره به داخل کشور ممکن است در کوتاه مدت وضعيت تجاري را بهبود بخشد ولي اگر اين امر ادامه داشته باشد ممکن است که در دراز مدت به زيان کشور خاتمه يابد. استدلال ميشد به عنوان مثال اگر ورود طلا به انگلستان افزايش يابد حجم پول در گردش افزايش يافته و منجر به فزايش قيمت کالاها در انگلستان در مقايسه با ساير کشورها گرانتر خواهد شد لذا در دراز مدت صادرات انگلستان کاهش و واردات اين کشور افزايش پيدا ميکند.
آدام اسميت که پدر علم قتصد لقب گرفته در سال 1776 اقدام به ا نتشار کتاب مشهور خود تحت عنوان ثروت ملل کرد. و در اين کتاب شديدا به نقطه نظرات مرکانتيليست ها در مورد تجارت بين الملل حمله کرد و اعتقاد داشت که کليه کشورها ميتوانند از برقراري تجارت بين الملل هم زمان منتفع شوند.به نظر آدام اسميت تحقق تقسيم کر در سطح بين لملل بعث تخصص کمل کشوره در توليد کالاهاي مختلف شده و منجر به افزيش بازدهي و سطح توليدات در کل دنيا خواهد شد. اسميت معتقد است که از بين بردن موانع تجاري و برقراري تجارت آزاد به نفع کليه کشورها خواهد بود.
وضع اقتصادي اروپا در دوران قرون وسطي (دوره فئودال)
کشاورزي:
در کشاورزي از اواخر قديم هيچگونه پيشرفتي ظهور نکرد و همان نباتات را با همان روش ميکاشتند گذشته از اين وضع پريشان دهقانان و جنگهاي فئودال مساعد توسعه کشاورزي نبود.
صنعت:
صنعت در دوره فئودال شروع به پيشرفتهايي کرد منتهي اين پيشرفت کند بود. ساعت ديواري-هوا دميدن در شيشه-سرقلم براي نوشتن از اختراعات تازه اين زمان ميباشد. صنايع ديگري که تا آن موقع اهميت کمتري داشتند از قبيل بافت پارچه هاي پشمي و پنبه اي-کاغذ سازي-صحافي-کفاشي-کنده کاري و مينا سازي روي جواهرات در اروپا رواج يافت.
از مختصات صنعت در قرون وسطي سازمان و تشکيلات آن است. در قرن دهم نخستين اتحاديه هاي صنفي با شرکت ها که يک حرفه داشتند بوجود آمدند و در سراسر اروپاي غربي بسرعت رواج يافت. چنانکه در حدود سال 1200 يکصد اتحاديه در پاريس وجود داشت. يک اتحاديه اغلب تمام سکنه شهري را که حرفه واحدي داشتند و گاهي صاحبان مشاغل مختلف را گرد هم جمع ميکرد و اگر تعداد اين قبيل افراد زياد بود اتحاديه به چند قسمت تقسيم ميشد چنانکه در پاريس کلاه دوزان بر حسب اينکه با نمد يا کتان کار ميکردند و يا آنکه به کلاهها گل يا پر طاووس ميگذاشتند به چهار اتحاديه منقسم مي شدند.
کسي که ميخواست حرفه اي بيموزد به کارورزي ميپرداخت. کارورز پس از مدتي به عنوان کارگر مشغول کار ميشد وي گاهي بخدمت استاد در ميامد و يا اينکه مجبور بود امتحاني بدهد و شاهکري تهيه کند يعني کاري که کارداني او را در آن حرفه نشاان دهد و هيااتي از داوران که از کرفرماه تشکيل ميشد آنرا تاييد کند.
سيستم تحاديه ها محسن و معايبي داشت. کارگران و کارفرمايان با هم زندگي ميکردند و با هم توافق داشتند و کارگران مطمئن بودند که کار پيد خواهند کرد. بر عکس اتحاديه ها به هم بي اعتماد بودند و به شدت در حفظ امتيازات خود مي کوشيدنداز رقابت خارجي جلوگيري مي کردند و از انحصار کامل برخوردر بودند. نظم و ترتيب در کار که به حد مبالغه رسيده بود به پيشرفت صنعت زيان وارد ميکرد.
بازرگاني:
تجارت که در دوران امپراطور رم رونق و اعتباري داشت برا ثر هجوم بربرها زيان فراوان ديد ولي با وجود موانع بيشمار از قبيل فتح آسياي غربي و آفريقاي شمالي بدست اعراب جان تازه اي مي گرفت. گذشته از اين پول و اعتبار کم بود کليسا وام با منفعت را که ربا خوانده ميشد حرام ميدانست . تنها يهوديان ربا خواري ميکردند و از اين راه منافع سرشاري بدست مي آوردند منتهي مورد نفرت و تحقير بودند و در هر شهر در محله هاي مخصوصي بسر ميبردند و غالبا آزار و شکنجه مي ديدند و از شهرها طرد ميشدند. با تمام اين احوال تجارت از قرن دوازدهم در نتيجه جنگهاي صليبي سياست عاقلانه برخي از پادشاهان و احياي صنعت پيشرفت زيادي کرد مديترانه مرکز بازرگاني بود و سه قاره را به هم مي پيوست.کشتيراني در اقيانوس ها بندرت انجام ميگرفت و ساير درياها را درست نمي شناختند و از رفت و آمد در آنها وحشت داشتند. محصولاتي که با کشتي مي رسيد از راه رودخانه ها که مطمئن تر و ارزانتر بود بداخل مملکت حمل ميشد مع ذلک راههاي خشکي هم که کاروانها و قافله هاي مسلح در آنها حرکت ميکردند مورد استفاده بودند.
از آسيا ادويه-عطريات-رنگ-فرش-پارچه-شيشه-چيني و سنگهاي گرانبها به اروپا صادر ميشد صادرات اروپا کم بود و قيمت واردات را به طلا و نقره مي پرداخت و در نتيجه سرمايه و اعتبار او تقليل مي يافت. ميان اروپاي شمالي و اروپاي جنوبي هم تجارت بالنسبه مهمي وجودداشت از شمال انواع خز و پوست به اروپاي جنوبي ميرسيد و اروپاي جنوبي انواع شراب و روغن و پارچه به شمال ميفرستاد.
برخي از کشورها با بعضي شهرها بخصوص از توسعه تجارت سود فراوان بردند: از آن جمله امپراطوري يونان که واسطه ميان اروپا و آسيا بود چند شهر ايتاليا (ونيز-ژن-پينر)فلاندر شهرهاي آلماني شمال که با هم متحد شده بودند (اتحاديه هانزئاتيک که بعدها قدرت زيادي کسب کرد در نتيجه اين اتحاديه بوجود آمد.)
مسافرت:
يونانيها وروميها تقريبا تمام اروپا.شمال آفريقا و آسيا را تا هند مي شناختند اروپاييها قبل از قرن دهم اکتشاف جغرافيايي تازه اي نکردند. دريانوردان اسکانديناوي باردو کشتي هايي براي تصرف نواحي جديد و يا غارتگري پرداختند و بعد بطرف شمال غربي پيش رفته جزيره ايسلند را که تا سال 876 خالي از سکنه بود کشف کردند و اريک معروف به قرمز فرمانده يکي از اين هيات ها در سال 982 به گروئنلند رسيد. پسر او ليف در حدود سال1000 پاره اي از نواحي قاره آمريکا را که وينلند.هللند.استولي لند نام گذاشت و شايد همان مناطق ساحلي اتازوني بوده اند. لابرادور ارض جديد را کشف کرد منتهي اين اکتشافات در خارج از اسکانديناوي برهيچکس معلوم نشد. بطور کلي اروپايي ها از اينکه خود را در دريا ها و دور از ساحل به خطر افکند بيم داشتند و در خشکي هم تعصب مذهبي و جنگ با مسلمانان ها مانع سفر ميشد.
اين وضع با ايجاد امپراطوري مغول تغيير يافت بطوري که چند تن از اروپاييان بخود جرات داده و از راه خشکي تا قلب آسيا پيش رفتند.
وضع اقتصادي اروپا بعد از قرون وسطي
در وضع کشاورزي تغييري بروز نکرد. با اينحال بجاي آنکه مزارع را بدون استفاده بگذارند به کشت هاي متناوب پرداختند و با اين کار ميزان توليد را افزايش دادند. صنعت در اختيار اتحاديه ها که مقرراتي سنگين داشت و هر نوع ابتکار را منع ميکرد بود. صنايع جنبه حرفه اي و تخصصي داشتند و کارگران معدودي در آن مشغول کار ميشدند. فقط کارخانه هاي ماهوت بافي گاند.ايپر در ناحيه فلاندر از اين حکم مستثني بوده شهرهاي صنعتي بزرگي محسوب ميشدند. از اختراعات جديد باروت که منسوب به چيني ها است و سلاح آتشي که نخستين نوع آنها يعني زنبورک و شمخال در جنگهاي قرن چهاردهم و پانزدهم بکار رفت ميباشد. اين اختراعات شيوه جنگ را تغيير داده از قدرت نجبا کاست. صنعت چاپ در حدود سال 1420 بوسيله گوتنبرگ آلماني اختراع شد با اين اقدام تحولي عظيم در وضع کتاب بروز کرد.کتب چاپي بجاي نسخه هاي خطي مورد استفاده قرار گرفته و بسرعت در سراسر اروپا رواج يافت.
بازرگاني اروپا در حال توسعه بود و دامنه آن در نتيجه استيلاي مغول به آسيا نيز کشيده شد ولي مراکز عمده آن مديترانه و دريايشمال و درياي بالتيک بود. در مديترانه زن و ونيز مقام اول را داشتند تمام تجارت ايتاليا بوسيله آنها انجام ميگرفت و در واقع انحصار معاملات با امپراطوري يونان و دنياي اسلام مشرق و مغول با آنها بود. در شمال اروپا اتحاديه بازرگاني معروف به هانس هر روز بر قدرت و ثروت خود مي افزود.بيش از هشتاد شهر که اکثر آنها آلماني بودند و لوبک پايتخت و مرکز آنها به شمار ميرفت در اين اتحاديه عضويت داشتند. اين اتحاديه داراي نمايندگي هايي در کشورهاي اسکانديناوي و بالتيک بود و ناوگان جنگي معتبري داشت که با پيروزي. با دانمارکيها جنگيده.دزدي هاي دريايي را از بين برد. کشتيراني در اقيانوس ها دردست فرانسه و انگليس بود منتهي بعلت جنگهايي که ميان اين دو دولت در ميگرفت پيشرفت قابل ملاحظهاي نداشت. تجارت از راه خشکي هم به سبب فقدان راههاي خوب.حقوق گمرکي.راهزني و جنگ از رونق افتاده بود.
هر مملکت سکه هاي طلا و نقره مخصوص بخود داشت ولي حکام و فرمانروايان اغلب سکه هاي تقلبي بجريان ميگذاشتند. حواله و برات نيز که تسهيلاتي در معاملات فراهم ميکرد از همين زمان معمول شد. وام با منفعت با وجود منع کليسا رايج بود و اين کار بيشتر بدست يهوديان و لمباردها انجام ميگرفت. همين فعاليت ها مقدمه ايجاد بانک ها بود و نخستين بانک در ايتاليا داير گشت. البته کارهاي مهمي بوسيله اين بانک ها انجام يافت منتهي بسياري از آنها که جرات و جسارت بيشتري در عمليات خود نشان ميدادند ورشکست شدند.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فان پاتوق]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 355]