تور لحظه آخری
امروز : چهارشنبه ، 7 آذر 1403    احادیث و روایات:  امام صادق (ع):تکمیل روزه به پرداخت زکاة یعنى فطره است، همچنان که صلوات بر پیامبر (ص) کمال نماز ...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

خرید نهال سیب

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

رفع تاری و تشخیص پلاک

پرگابالین

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1834857479




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

هزاره.ی الان در قفقاز شمالی


واضح آرشیو وب فارسی:فان پاتوق: حبیب برجیان

در سیر تاریخ اقوام ایرانی.زبان شمالی، الان.ها میان سکاها و سَرمَت.های دنیای باستان از یک سو و آس.های کنونی کوهپایه.های قفقاز از سوی دیگر جای می.گیرند و نه تنها از نظر زمانی بلکه از نظر جغرافیایی حلقه.ی واسطه به شمار می.آیند.(١) الان در اصل نیرومندترین گروه از عشایر سرمت بود که پراکندگی جغرافیاییشان از سده.ی سوم پیش از میلاد سراسر دشت.های شمالی و شرقی دریای سیاه را در برمی.گرفت. از حوالی میلاد مسیح، نقش الان در میان سایر قبایل سرمتی برجسته.تر شد، چندان که مورخان روم و بیزانس غالباً از عموم سرمت.ها با نام الان یاد می.کردند. محتمل این است که از همین تاریخ گروهی از الان از تنه.ی اصلی سرمت جدا شده و منطقه.ی وسیعی از قفقاز شمالی، از ناحیه.ی آزوف تا ولایت چرکس، را زیر فرمان آورده باشند. در هر حال رشته.ی وحدت و یگانگی سرمت (الان)ها با هجوم تاریخ.ساز هون.های آسیای داخلی در سده.ی چهارم میلادی از هم گسست. این رویداد نقطه.ی پایانی بر مرحله.ی باستانی تاریخ ایرانیان شمالی نهاد و موجب آمد تا دوره.ی تازه.ای آغاز گردد. گروهی از الانها هم.زنان با موج «مهاجرت بزرگ اقوام» به غرب رفتند و سرانجام در اقوام اروپایی مستهلک شدند. گروه دیگر که در جلگه.ها و کوهپایه.های قفقاز ماندند، با نام الان یا آس به هستی خود ادامه دادند. استیلای این قوم بر قفقاز شمالی سرانجام با حمله.های مغول و تیمور در سده.های سیزدهم و چهاردهم میلادی به سر رسید.

دوره.ی الانی اگرچه از نظر مدت زمان با دوره.ی پیشین بیش و کم برابر است ـ بنابراین بیجا نیست اگر آن را هزاره.ی دوم تاریخ ایرانیان شمالی بنامیم ـ لیکن به تناسب تحدید جغرافیایی از نقش.آفرینی قوم در تاریخ تا حد تماس با همسایگان کاسته می.شود. به همین سبب الانان به مراتب کمتر از اسلاف سکایی و سرمتی خود مورد اعتنای اهل تاریخ بوده و هستند. علت دیگر گمنامی الانِ دوره.ی میانه آن است که این طوایف به اقتضای سرزمین محدودشان که دیگر فراخی مرغزارهای بی.سامان دشت.های شمالی را دارا نبود، رفته رفته از معیشت ایلیاتی و شبانی دست کشیدند و با اشتغال به کشاورزی و دامپروری در کوهپایه.ها و در دست گرفتن امور بازرگانی با بومیان آمیختند و زندگی روستایی و شهرنشینی پیشه کردند و به تناسب این شیوه.ی زندگی، از جنبه.ی پرهیاهوی سلحشوری قوم تا اندازه.ای کاسته شد. با این همه جنگاوری و دست.اندازی به کشورهای جنوبی از خصایص بارز الان تلقی شده و کمتر جنبه.ی دیگری از حیات ایشان در تاریخ ثبت شده است. آنچه از تاریخ قفقاز شمالی از سد بلند رشته جبال قفقاز گذشته و به گوش مردمان صاحب خط رسیده، اطلاعات جسته گریخته.ای است که باید از میان سطور این یا آن نوشته برکشید و مجموعه.ای که از این رهگذر به دست می.آید وقایع بریده بریده.ای است که از توالی تاریخ ممالک جنوبی ـ که به واسطه.ی سلاله.های پی در پی تنظیم و تبویب می.شود ـ البته بی.بهره است. آثار کتبی رومی و گرجی و ارمنی و اسلاوی و فارسی و تازی و آثار باستانی ر وی هم رفته به اندازه.ای نیست که بتوان تاریخ پیوسته و منسجمی از الان حتی در دوران اوج اقتدار بازسازی کرد. در حقیقت ارائه.ی تصویری روشن از سرگذشت الان آسان.تر از نگارش تاریخ سکا و سرمت نیست. کمبود داده.ها از ویژگی.های تاریخ.نگاری اقوام ایرانی.زبان شمالی از سه هزار سال پیش تاکنون است.
الان و آس

قوم الان در منابع تاریخی به دو نام خوانده شده است. از این دو نام یکی «الان» (نیز الّان و ارّان و آلان) در آثار فارسی و عربی معادلِ Alanoi یونانی و Alani و Halani رومی است و در فولکور آسی (بازماندگان این قوم) Allon خوانده می.شود. این نام از arya ایرانی باستان مشتق است، بنابراین با «ایران» و «اران» (در جنوب.شرقی قفقاز) از یک ریشه است.(٢) نام دیگر، «آس» (در فارسی و تازی)، برابر Asii در منابع یونانی و رومی، Yas در تواریخ روسی و O(v)s در زبان گرجی است. (گرجیان سرزمین این قوم را Oset می.نامند.) این نام بنا بر حدسی که از نظر تاریخی و زبان.شناختی قابل اثبات نیست، از ائورسی یا ایازیگ (قبایل سرمت) ممکن است مشتق شده باشد. اما با گمان نزدیک به یقین می.توان این نام را با آس (Asii)های آسیای مرکزی مربوط دانست که در حدود ١٣٠ پیش از میلاد در برانداختن دولت یویانیان بلخ با دیگر قبایل سکایی همدست بودند ـ قبایلی که باید با یوئه.چی.های منابع چینی مرتبط باشند. این آسیان در زمان نامعلومی به دشت.های غرب بحر خزر کوچیدند و ظاهراً به سلطه.ی الان تن دادند و به طریق اولی در الان و دیگر اقوام سرمتی تحلیل رفتند.(٣)

رابطه.ی الان و آس به گونه.های مختلف در تاریخ ذکر شده و غالباً موجب سردرگمی می.شود. بطلمیوس (پنجم، ٩، ١٩) و استرابو (یازدهم، ٨) سرمت.ها را به لفظی که شبیه «آس» است، خوانده.اند. لیکن در عموم مصادر غربی الفاظ آس و الان مترادف می.آید. برای نمونه یوهانس پلانو کارپینی (فرستاده پاپ به دربار مغول در سده.ی سیزدهم میلادی) و یوسفوس بارباروس (سیاح سده.ی سیزدهم) هر دو عبارت «الان یا آس» (۴) را به کار برده.اند. از طرف دیگر در تاریخ ارمنی منسوب به موسی خورنی، در ضمن گفتگو از قبایل سرمتی قفقاز شمالی در بخش علیای رودهای کوبان و ته.رک از «آش تیگر» و «دیکر» یاد می.شود. ولی چون متن ابهام.آمیز است معلوم نمی.شود که این دو طایفه در شمال الانان، یا طوایفی مجزّا بوده.اند. در هر حال «دیکر» ظاهراً همان «دیگور» است که طایفه.ای از آسیان کنونی.اند و «آش تیگر» را می.توان به دو بخش «آش» (= آس) و «تیگر» (= دیگور) تجزیه کرد.(۵) مسلمانان قوم آس را جدا از الان می.دانستند و وطن ایشان را جایی میان قلمرو الان و روس ذکر کرده.اند. برای مثال حمدالله مستوفی در ذکر فاصله.ی شهرها از مکه «الان و چرکس» را ٣۵٠ فرسنگ، «آس و روس» را ۴٠٠ فرسنگ و دشت قبچاق را ۴۵٠ فرسنگ ذکر کرده است.(۶) این اختلافات به تعبیرهای گوناگون اهل تاریخ میدان داده است. گروهی آس و الان را دو قوم یا دو تیره از یک قوم با دو گویش متفاوت می.دانند و گروهی دیگر معتقدند که دو نام الان و آس به دو بخش شرقی و غربی الانیه اطلاق می.شده و هر یک از این واحدها استقلال سیاسی داشته است. شواهد زبان.شناختی به روشن شدن مطلب یاری چندانی نمی.رساند. از بررسی و سنجش نام.های جغرافیایی و شخصی و قومی فراوانی که از این قوم بر جای مانده و نیز واژگان کوتاهی از زبان «یاسی» (آسی) مهاجران الانی سده.ی سیزدهم در مجارستان (که با ترجمه.ی لاتینی در سال ١۴٢٢م. تحریر شد) و دو سه عبارتی که یوهانس تزتزیس(٧) در سده.ی دوازدهم میلادی در ضمن آوردن نمونه.ها از زبان.های خارجی از زبان الانی نقل کرده(٨)، تنها به ایرانی بودن زبان الانی و پیوند نزدیک آن با آسی نو، زبانی که در قفقاز شمالی هنوز رایج است، پی می.بریم. باید افزود که پس از حمله.ی مغول لفظ «الان» رفته رفته متروک شد و «آس» جایش را گرفت.
جغرافیای تاریخی

با آن که ظهور الان با تاریخ سرمت عجین است و پایان کار الان با تاریخ قوم آس گره می.خورد، دو هجوم بزرگ هون و مغول دوره.ی الانی را از دوره.های قبل و بعد به خوبی متمایز می.سازد. بنابراین می.توان سده.های چهارم تا چهاردهم میلادی را دوره.ی میانه.ی تاریخ اقوام ایرانی شمالی (یا دقیق.تر شمال غربی) به حساب آورد. جغرافیای این عصر نیز حد فاصل میان دوره.های باستان و نوین است و فرآیند تدریجی تنگ و تنگ.تر شدن سرزمین.های ایرانی.نشین را نشان می.دهد. آنچه را که اروپاییان «الانیه» (٩) می.خوانند عبارت از دشت.ها و کوهپایه.های واقع در شمال جبال بزرگ قفقاز است که از رود کوبان و دریای سیاه در مغرب تا تنگه.ی داریال در مرکز این جبال و از آنجا به سوی پستی.ها داغستان شمالی در مشرق تا بحر خزر کشیده می.شود. با این حال در آغاز دوران مورد بحث ما پراکندگی الانان سرزمین.های وسیع.تری را از دربند تا دهانه.ی ولگا در برمی.گرفت. اما در جنوب رشته جبال قفقاز الان پایگاهی استوار نداشت. گروهی از الانان که در سده.ی چهارم میلادی از کوه.ها گذشته به گرجستان رفتند، ظاهراً به علت کمی جمعیت بسیار زود در بومیان تحلیل رفتند. اگر چه معین کردن حدود شمالی قلمرو حضور یا نفوذ الان با هیچ درجه.ای از یقین میسر نیست، مرزهای جنوبی همیشه تیغه.ی بلند و دشوار گذر جبال قفقاز بود. وجود این رشته.کوه هم استقلال الانیه را از جانب دولت.های نیرومند جنوبی تضمین می.کرد و هم ایمنی نسبی سرزمین.های جنوبی را از دستبرد طوایف شمالی موجب می.شد. لشکریانی که قصد گذشتن از این کوهستان را داشتند، باید یکی از دو راه زیر را برمی.گزیدند. یا نوار باریک میان دریا و کوه در کرانه.ی خزر را پیش می.گرفتند تا به دربند (باب الابواب) برسند؛ که اینجا هم ساسانیان بارویی سنگی به طول سه میل میان کوه و دریا بسته بودند و از راه دریا نیز شهر دربند را زنجیر و چفت و بست آهنین ایمن می.داشت.

معبر دیگر، داریال، در مرکز رشته.کوه.های قفقاز و در شمال تفلیس است، تنگه.ای که در آثار کلاسیک غربی به «دروازه.ی کاسپین» معروف است. لفظ «داریال» صورتی است از «دار الان» یا «درِ الان» که در کتیبه.ی شاپور اول (که فقط بخش پارتی آن خواناست) با حروف «ترعا الانن» و در کتیبه.ی کرتیر «ببا الان» کنده شده است. دو لفظ آرامی «ترعا» و «ببا» به معنی دروازه است و در هزوارش پهلوی «در» خوانده می.شود. «باب اللان» ترجمه.ی تازی «در الان» است. پیش از احداث جاده.ی نظامی قفقاز در سده.ی نوزدهم، این گذرگاه به صعوبت شهره بود و سپاهیان را دمی از بیم شبیخون دشمن در کمین نشسته، آسوده نمی.گذاشت. از این گذشته استحکاماتی که در هر دو جانب تنگه.ی داریال ساخته شده بود، کار عبور را دشوارتر می.کرد. مسعودی می.نویسد: «مابین مملکت الان و جبل قبخ ـ = قفقاز بزرگ ـ بر یک دره.ی بزرگ قلعه و پلی هست که قلعه را قلعه.اللان گویند و این قلعه را به روزگار پیشین یکی از شاهان قدیم ایران به نام اسپندیار... بنیاد کرده و در آنجا مردانی نهاده که قوم الان را از وصول به جبل قبخ مانع شوند که جز بر این پل و از زیر این قلعه راه ندارند... از تفلیس تا این قلعه پنج روز راه است».(١٠)

مسعودی اطلاعات سودمند دیگری درباره.ی الانیه به دست می.دهد. پایتخت الان را «معص» می.نویسد (که تصحیفی از «مغص» و این نیز خود معرّب «مگس» است)(١١) و می.افزاید که سی هزار سوار همواره در رکاب شاه الان است، پادشاهی که به تدبیر و شجاعت شهرت دارد و در میان شاهان، صاحب نفوذ و شوکت است.(١٢) در مملکت وی دهکده.ها چندان به هم نزدیک است که هرگاه خروسی بانگ زند پاسخ خروس.های آبادی.های پیرامون را می.توان شنید.(١٣) نظر به این قول مسعودی می.توان گفت که در آن روزگار سراسر دشت و کوهپایه.های قفقاز شمالی همچون امروز آباد بوده و این امر مستلزم اشتغال اهالی به کشاورزی و وجود نظام آبیاری در الانیه است. منابع دیگر سده.های سوم و چهارم هجری اطلاعات بی.بدیل دیگری درباره.ی الانیه در بردارند. ابن رُسته الان را مرکب از چهار قبیله می.داند که اشرف ایشان دحساس نام داشته است(١۴) وی لقب شاه الان را «بغایر» ثبت کرده و می.گوید که باب اللان بر کوهی پایین.تر از جبال پیرامون بنا شده و هزار تن از اهالی آن پیوسته به حراست مشغولند. نیز باب الابواب ـ دربند ـ از رأس کوه قفقاز (جبال القبق) تا دریای خزر گسترده و سه میل در دریا پیش می.رود.(١۵) در حدود الاعالم الان یکی از پنجاه و یک کشور ربع مسکون، پس از روم و سریر و پیش از خزر و سقلاب، در بخش چهل و هشتم با عنوان «سخن اندر ناحیت الان و شهرهای وی»، درج شده است. به گفته.ی مؤلف گمنام کتاب، الان «ناحیتی است اندر شکستگی.ها و کوه.ها و جایی با نعمت... ایشان را هزار ده است ـ بزرگ... و مردمان وی گروهی کوهی.اند و گروهی دشتی».(١۶) سه شهر الان در حدود العالم ذکر شده: کاشک، بندر بازرگانی در کرانه.ی دریای گرز ـ = سیاه ـ، خیلان، جایگاه لشکریان؛ درِ الان که «شهری است چون قلعه بر سر کوه و روزی هزار مرد به نوبت باره.ی این قلعه نگاه دارند.»(١٧) موقع جغرافیایی الانیه به گونه.ای بود که از جنوب با قلمرو نفوذ بیزانس و ایران ساسانی و در زمانی دیرتر با ثغور اسلام مجاورت داشت و از جانب شمال در معرض سیل روان اقوام بادیه.نشینی بود که برای یافتن چراگاه.های تازه، همواره با یکدیگر در زد و خورد بودند ـ درست همان طور که نیاکان الانان یعنی سرمت.ها خانه به دوشانِ سرگردان مرغزارهای بی.کران شمالی بودند. این امر موجب می.آمد تا مرزهای شمالی الان در طول اعصار، میان اقوام بیابانگرد یا نیمه.مسکون همواره دست به دست گردد. استیلای آوارها در سده.ی هفتم میلادی جای خود را به خزرها داد که باشندگان قفقاز شمالی را چندی مقهور ساختند و سپس کش.مکش خانات ترک با طوایف بلغار رخ نمود و تا چند قرن جامعه.ی الانی را تحت شعاع گرفت. این منازعات باعث تنگ شدن اراضی الان می.شد و این قوم را بیش و بیشتر به سوی کوهپایه.ها می.راند. بنابراین به تعبیری می.توان الانیه را مرز میان صحراگردان و سرزمین.های متمدن تلقی کرد. از همین روست که تمدنی که الانان از همسایگان جنوبی اخذ کردند و در طی سده.ی دهم تا دوازدهم میلادی به اوج خود رسید، هرگز نتوانست در این قوم و زمین ریشه.ای ژرف بدواند و به گونه.ای برجسته جلوه کند. این تمدن همواره دستخوش تزلزل بود، کما این که الان نتوانست به خط و کتاب دست یابد و ادبیاتی مکتوب از خود به یادگار بگذارد.(١٨)






این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: فان پاتوق]
[مشاهده در: www.funpatogh.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 3288]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن