واضح آرشیو وب فارسی:ايسنا: خرمشاد: *در دانشگاه حالت انجماد نميبينم *براي پويايي دانشگاهها اميدمان به انتخابات است *تسخير لانه جاسوسي آمريكا باعث شد ما به آمريكا گل بزنيم
خبرگزاري دانشجويان ايران - تهران
سرويس: سياسي
نشست همانديشي سياسي واحد جوانان جامعه اسلامي مهندسين، يكشنبه شب با حضور دكتر خرمشاد، معاون فرهنگي وزير علوم، تحقيقات و فناوري و با موضوع 13 آبان و تسخير لانه جاسوسي آمريكا برگزار شد.
به گزارش خبرنگار سياسي خبرگزاري دانشجويان ايران(ايسنا) محمدباقر خرمشاد در اين نشست با اشاره به روند پيروزي انقلاب اسلامي ، ابتدا سخن خود را درباره كودتاي 28مرداد سال 1332 آغاز كرد و گفت: از 28 مرداد سال 32 به بعد سياست داخلي و خارجي ايران تابع آمريكا ميشود و با توجه به اينكه رژيم پهلوي را انگليسيها بر سر كار آوردهاند و مردم باعث خروج آنها شدند و دوباره آمريكا آنها را بر سر كار آورد اين باعث شد كه مشروعيت آنها مضاعف شود و بنابراين شاه هم بعد از سال 32 چارهاي جز استبداد نداشته باشد.
وي افزود: به همين دليل است كه ميگويند آمريكا شيطان بزرگ است؛ چون آمريكا به نقش غرب كه در طي چند قرن عمل كرده بود در كودتاي 28 مرداد 32 مهر نهايي زد.
خرمشاد با اشاره به نقش سازمان سيا در ايران گفت: در واقع ساواك را سازمان سياي آمريكا بنيان ميگذارد و موساد هم مسوول سازماندهي ساواك ميشود و در آن سالها نفوذ سيا و آمريكا در ايران بسيار بالاست در واقع ساواك ايران در اختيار سيا است و ساواك آنتن سيار منطقهي خاورميانه ميشود.
وي افزود: همچنين آمريكا در پيمان سنتو كه بين ايران، تركيه و عراق بسته ميشود در حمايت از شاه ايران وارد عمل ميشود و در دورههاي بعد هم همين روند در پيش گرفته ميشود .
وي در ادامه توضيح داد: از سالهاي 1339 تا 1342 علي اميني همراه با رياست جمهوري كندي در آمريكا و به دليل جلوگيري از نفوذ شوروي و كمونيست به عنوان نخست وزير، عامل اصلاحات در ايران ميشود و در واقع بعد از ماجراي كاپيتولاسيون هم آمريكا امام(ره) را تبعيد ميكند نه شاه. چون نوك حملهي امام به آمريكا و اسراييل بود.
خرمشاد با بيان اينكه سالهاي 1969 تا 1979 انتهاي نقش انگليسيها در ايران است، گفت: در اين سالها ايران دو نقش را بازي ميكند؛ اول اينكه ايران ژاندارم آمريكا در خليج فارس ميشود و درواقع در خليج فارس دكترين نيكسون خوب و موفق عمل ميكند. به طوري كه ايران طي پنج سال صد ميليارد دلار به آمريكا ميدهد و ادوات از آن ميخرد و نقش دوم هم اينكه ايران به عنوان كوباي غرب در مقابل كوباي شرق در آمريكاي لاتين ايفاي نقش ميكند.
اين استاد دانشكاه با بيان اينكه آمريكا علاوه بر تقويت ارتش با مقاومت در كوههاي زاگرس باعث به تاخير انداختن حملهي زميني احتمالي شورويها ميشود، اظهار كرد: در جريان انقلاب هم آمريكاييها تا لحظهي آخر از شاه دفاع ميكنند و در واقع آمريكاييها اصلا نميتوانستند قبول كنند كه انقلاب درايران اتفاق بيفتد چون معتقد بودند كه انقلاب پشتوانه خارجي ميخواهد و در ايران اولين گروهي كه فهميدند آنچه در حال اتفاق افتادن است انقلاب ميباشد، اسراييليها بودند و گروه دوم هم فرانسويها، اما در اين بين آمريكاييها تا اين لحظه از شاه حمايت كردند كه اين از ديد انقلاب ايران پنهان نميماند.
وي دربارهي علت اين امر كه امام(ره) 13 آبان را انقلاب دوم ناميدند، گفت: با انقلاب اول شاخ و برگ زده شد، اما با انقلاب دوم ريشه يعني آمريكا قطع شد و آمريكا تنها جايي كه دچار مشكل شد ايران بود؛ چون آمريكاييها پس از پيروزي انقلاب درصدد راهي بودند كه مانند 28 مرداد سال 32 شاه بازگردد.
خرمشاد در ادامه تاكيد كرد: در واقع آنچه كه در 13 آبان سال 58 اتفاق افتاد جواب سيلي 28 مرداد سال 32 و سيلي محكمي به آمريكا بود كه صداي آن تا چندين كيلومتر پيچيد و از آنجا كه آمريكاييها معتقد هستند واقعگرايي يكي از اصول ليبراليسم و سرمايهداري است به دليل تلقي كه از ايران داشتند اين واقعبيني را پيشبيني نميكردند و درواقع با تسخير لانه جاسوسي آمريكا، عداوت و دشمني با ايران نهادينه ميشود.
در ادامهي اين همانديشي خرمشاد در پرسش و پاسخ با اعضاي واحد جوانان جامعه اسلامي مهندسين درباره اين پرسش كه آيا همهي اطلاعات را از لانهي جاسوسي آمريكا به دست آورديم؟ گفت: يقينا نتوانستيم همهي اطلاعات را به دست آوريم چون تعدادي از اسناد سوخته يا پودر شده بودند ولي با همان چيزهايي كه هم به دست آمد توانستيم خيلي از چيزها را بفهميم. باتوجه به اينكه آمريكاييها واقعا فكر نميكردند انقلاب در ايران اتفاق بيفتد و خيلي نگران نبودند 13 آبان سال 58 تمام اين افكار را كور كرد.
خرمشاد دربارهي اين سوال كه چرا همان بهمن سال 57 سفارت را تصرف نكرديم و چند ماه بعد اين كار را انجام داديم؟ پاسخ داد: در آن زمان دو نهاد يعني شوراي انقلاب و دولت موقت با دو منطق و دو ايدئولوژي بر سر كار بودند و قدرت هم در دست دولت موقت بود كه بنابراين اين عوامل باعث شد 13 آبان چند ماه بعد از انقلاب رخ دهد.
وي در پاسخ به اين سوال كه چرا سفارت انگليس اشغال نشد؟ گفت: اگر انقلاب در 28 مرداد سال 32 رخ ميداد شايد اين گونه ميشد اما 25 سال بعد يعني بين سال 32 تا 57 قدرت اول، آمريكاييها بودند نه انگليسيها و انگليس ديگر در اكثريت كشورها زير علم آمريكا سينه ميزد و بعد از جنگ جهاني دوم غرب رهبري خود را از انگليس به آمريكا داد و درواقع با توجه به اينكه انگليس ديگر آن قدرت نفوذ قبلي را نداشت با اشغال سفارت آمريكا توانستيم انگليس را هم كنترل و مديريت كنيم.
خرمشاد در پاسخ به سوالي دربارهي شكلگيري چپ و راست در ايران گفت: پس از انقلاب چرخش ايدئولوژيك در بخشي از بدنهي نيروهاي انقلاب اتفاق افتاد و بعد از انحلال حزب جمهوري اسلامي نيروهاي انقلاب به صورت يد واحده با هم رقابت ميكردند و دو جريان درون حزب جمهوري اسلامي شكل گرفت كه هر دو اسلامگرايي بودند، اما يكي اسلامگرايي متجدد و ديگر اسلامگرايي سنتي بود كه در مقابل آنها هم اسلامگرايان متحجر قرار داشتند.
وي با بيان اينكه روشهاي چپ و راست در قالب بينالمللي قرار دارد و خاستگاه غربي دارد، گفت: در اين فضاي تقسيم بندي چپ و راست بود كه مجاهدين انقلاب شكل گرفتند و شامل دو جريان شدند يكي مجاهدين انقلاب اسلامي و ديگري اسلامگرايان كه در اين بين اسلامگرايان سنتي به عنوان نيروهاي راست و اسلامگرايان متجدد به عنوان نيروهاي چپ شناخته شدند.
عضو هيات علمي دانشگاه علامه طباطبايي ادامه داد: در فاصلهي سالهاي 1374 تا 1376 كه به لحاظ بينالمللي و داخلي اتفاقاتي رخ داد فضاي راستگرايي در بدنهي نيروهاي متجدد اتفاق افتاد كه از چپ سنتي به راست متجدد چرخش پيدا كردند كه بنابراين سالهاي بين 76 تا 84 و قبل از آن بين چپ و راست رقابتي نيست و در واقع رقابت بين راست و راست است و اين كساني كه از چپ به راست متجدد چرخش پيدا كردند اصلاحطلب ميشوند ولي چون محتواي حرفشان راست بود اصولگرايي شكل ميگيرد ودر نتيجه دچار بحران هويت ميشوند .
خرمشاد در پاسخ به سوالي با بيان اينكه دولت و وحدت ملي بايد همه جناحها را در بر داشته باشد، گفت: در شرايط فعلي ايران اصلاحطلبي به پايان رسيده و بنابراين در آن دچار فقر مفهومي هستيم؛ چون اصلاحطلب محافظهكار در ادبيات دنيا راست هستند.
وي با بيان اينكه پس از تحولي كه از سال 84 آغاز شد ضعف در اصلاح طلبي ديده ميشود واين اصطلاح اصلاح طلبي پاسخگوي بيرون نيست و آنها بايد نامي جديد براي خود پيدا كنند، گفت: همچنين به دليل سليقهها و ديدگاههاي مختلفي كه در اصولگرايي ديده ميشود ما شاهد همگرايي، واگرايي، ريزش و رويشهاي جديدي خواهيم بود و بنابراين بايد گفت كه اين فضاي جديد نياز به يك تحليل و بازخواني دارد.
وي دربارهي اين تحول كه نياز به تحليل و بازخواني دارد، گفت: اين امر هم خوب است و هم خوب نيست؛ چون از يك طرف نشان از پويايي جامعه ايران دارد و از طرفي هم اگر اين تحول ساماندهي نشود مشكلساز ميشود و در واقع اين تغيير و تحولاتي است كه در دنيا رخ داده و ايران هم از سياست دنيا تاثيرپذير است مانند اينكه چون الان راست بينالمللي به دليل بحران مالي با يك علامت سوال مواجه شده اين باعث ريزش و رويش شده كه در ايران هم تاثيرگذار است.
خرمشاد در پاسخ به اين پرسش كه به نظر ميرسد وزارت علوم نگران خمودي سياسي در دانشگاهها نيست و آيا شما احساس نميكنيد كه حالت انجماد در دانشگاهها وجود دارد؟ گفت: من حالت انجماد در دانشگاه نميبينم و ما هر روز براي تحرك بخشيدن در حال فكر كردن و رونق بخشيدن به دانشگاهها هستيم، اما اگر شما رونق بخشيدن را فقط در سوت وكفزدن ميبينيد ما اين را رونق نميبينيم زيرا فعاليت سياسي به اين مفهوم است كه سياست بدون سوت و كف زدن و جنجال جريان داشته باشد و ما به اين نوع فعاليت سياسي كمك ميكنيم كه در اين خصوص تشكلهاي سياسي دانشجويان هم خود بايد فعاليت كنند نه اينكه نهادهاي دولتي در اين امر به آنها كمك نمايند.
وي افزود: بايد به اين موضوع هم توجه كرد كه چون برخي فعاليتها مانند انتشار نشريات دانشجويي با محتواي گوناگون نمود بيروني ندارد شما فكر ميكنيد كه فضاي منجمد وجود دارد و چون جنجالي نميشود شما ميگوييد كه فعاليت سياسي نيست.
خرمشاد با بيان اينكه استراتژي وزارت علوم اين بود كه به ويژه در بحث ميزگرد و مناظره به تشكلها كمك كند، گفت: اينكه شما از سكوت و خمودگي صحبت ميكنيد بايد گفت كه استراتژي اصلاحطلبان در سه سال گذشته به لحاظ ملي سكوت بوده كه اين امر در سطح دانشگاهها هم تاثير گذاشته و اميد ما امسال به ايستگاههايي مانند انتخابات است كه ميتواند تحرك و پويايي ايجاد كند و انتظار ما اين است كه در فضاي انتخابات رياست جمهوري اين فضا را ببينيم.
خرمشاد ادامه داد: اما از سوي ديگر از بارزترين فعاليت سياسي دانشجويي اين است كه دانشجويان افراد سخنران و سياسي را براي حضور در دانشگاهها دعوت ميكنند، اما اين افراد در دانشگاه حضور پيدا نميكنند كه ما اميدواريم در انتخابات رياست جمهوري، ديگر اين افراد باشند كه به دنبال تشكلهاي دانشجويي بروند .
وي در ادامه تاكيد كرد: فضاي دانشجويي نيز تابعي از فضاي ملي است كه فضاي ملي هم دچار ركود شده است و ما اميدواريم به فضايي برسيم كه قانونگرايي، علمگرايي و عقلگرايي در دانشگاهها حاكم باشد.
وي همچنين در پاسخ به اين سوال كه آيا راه ديگري غير از تسخير سفارت نداشتيد كه پيام خود را به آمريكا برسانيد؟ پاسخ گفت: در واقع تصميم گرفتن زماني كه درون واقعه قرار داريد سخت است و در شرايط 13 آبان سال 58 هم انتخاب راه دومي سخت بود، چون آن زمان فضاي «در حال شدن» شكل گرفته بود و در دسترسترين راه براي انقلاب ايران براي دستاندازيهاي آمريكا 13 آبان بود.
خرمشاد درباره رابطه با آمريكا گفت: در آن شرايط ايجاد رابطه به معني مرگ ما بود؛ چون حالت ايدهآل اين است كه ابتدا به يك قدرت بزرگ تبديل ميشديم و در شرايط برابر قرار ميگرفتيم و در واقع خود را در شرايط مطلوب بده و بستان با آمريكا قرار ميداديم كه تسخير لانهي جاسوسي آمريكا باعث شد كه ما به آمريكا گل بزنيم.
خرمشاد با بيان اينكه ما در شرايط فعلي بايد بتوانيم خود را از مردمك چشم آمريكاييها ببينيم، گفت: تا اين انتخابات رياست جمهوري آمريكا گفتمان غالب اين بود كه جمهوري اسلامي يك نظام سركش و محور شرارت است كه بايد مهارش كرد كه در اين سي سال هم گفتمان غالب آمريكاييها اين بود كه بايد ايران را به بند كشيد تا نتواند تكان بخورد و فرصت نكند بجنبد.
وي افزود: با توجه به اينكه ايران در طي چند سال به يك قدرت منطقهاي تبديل شده است لذا رئاليستهاي آمريكا به اين نتيجه رسيدند كه فكر كردن به ايراني كه قدرت منطقهاي شده است گفتمان غالب است و در حال حاضر ما در موقعيت برتري نسبت به آمريكا به لحاظ قدرت منطقهاي قرار داريم و در واقع ايران قدرت منطقهاي خاورميانه است و اين قدرت منطقه بودن با زمان شاه فرق دارد؛ چون در آن زمان شاه به حمايت آمريكا ژاندارم منطقه بود، اما در حال حاضر تكيهگاه ايران خودش است.
انتهاي پيام
دوشنبه 13 آبان 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ايسنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 79]