واضح آرشیو وب فارسی:فان پاتوق: آنچه فرزندان را درهم مي.شكند
والدين همواره حامي و پشتيبان فرزندان هستند و در بسياري از موارد خود را سپر بلاي فرزندانشان مي.كنند؛ اما همه ما مي.دانيم گاهي زخم.هايي كه به دل مي.نشيند از زخم خنجر نيز كاري.تر است و براي يك عمر بر دل و جان باقي مي.ماند.
والدین همواره حامی و پشتیبان فرزندان هستند و در بسیاری از موارد خود را سپر بلای فرزندانشان می كنند؛ اما همه ما می دانیم گاهی زخم هایی كه به دل می نشیند از زخم خنجر نیز كاری تر است و برای یك عمر بر دل و جان باقی می ماند.
ما در این نوشتار تصمیم داریم شما والدین عزیز را از رفتارها و گفتاری كه در بیشتر موارد بدون آگاهی كافی مورد استفاده قرار می گیرد، اما تاثیرات منفی بر روح و قلب فرزندان می گذارد، آگاه كنیم. گاهی فكر می كنیم با رفتار و كلام غیرمحبت آمیز بهترین كار را در قبال فرزندان انجام می دهیم، اما نه تنها آنها را می رنجانیم، بلكه به نوعی اعتماد به نفس و عزت نفس آنها را نیز در هم می شكنیم. در این میان تاثیر كلام و گفتار به مراتب بیش از عملكرد ما تاثیرگذار است.
پس به موارد زیر دقت كنید تا ناخودآگاه فرزندان را درهم نشكنید:
شیوه صدا زدن
پسر بد، احمق، دیوانه. اینها همگی بسیار مضر هستند. باید بدانید والدین برای فرزندان بویژه در دوران كودكی شان مانند الگوهای مقدس هستند. پس اگر با اسامی نامناسب فرزندان را مورد خطاب قرار دهید آنها باور می كنند كه به نوعی همان هستند كه شما می گویید.
گفتنی است اسامی نامناسب به نوعی شخصیت فرزندان را مورد حمله قرار می دهند. درست است كه برای مبارزه با نوعی از رفتارهای او به كار برده می شود، اما هویت وی را در هم می شكند.
وقتی به فرزندتان می گویید احمق یا بی استعداد از جزیی ترین عواقب چنین كلماتی این است كه او از شركت در بازی ها یا تفریحات و حتی ورزش های گروهی خودداری می كند، زیرا احساس می كند استحقاق بازی را به دلیل فقدان استعداد ندارد. سعی می كند از بودن در جمع بپرهیزد تا شاید دیگران پی به بی ارزشی او نبرند.
عدم پذیرش
كاش هرگز متولد نشده بودی، هیچ كس تو را دوست ندارد و...
عدم پذیرش یعنی شما از بودن با فرزندتان احساس ناراحتی می كنید و تمایل دارید او را تنها بگذارید. در مورد كودكان وقتی كسی كه او را به این دنیا آورده از بودنش ناراحت است، یعنی واقعا دوست داشتنی نیست و خودش هم ممكن است بخواهد از دنیای شما بیرون رود. از آنجا كه حس می كند دیگران نیز او را نمی خواهند نمی تواند به جای دیگری برود و ممكن است آرزو كند كاش واقعا به دنیا نیامده بود. از عواقب این احساس، انزوا و افسردگی و عدم لذت از زندگی است.
فرزندان تمایل دارند بدون قید و شرط توسط والدین مورد علاقه و محبت باشند.
این كه هیچ كس آنها را دوست نداشته باشد، اما والدین به آنها عشق بورزند برایشان كافی است ولی نقطه مقابل آن را نمی توانند تحمل كنند.
به جای چنین برخوردهایی بهتر است به او بگویید چقدر دوستش دارید، اما انتظار رفتارهای بد را از چنین موجودی دوست داشتنی ندارید.
منفی بافی
تو هیچ چیز نمی شوی، یك روزی شكست می خوری و...
همه افراد گاهی در اوج هستند و گاهی نیستند. آنچه ما به عنوان والدین به فرزندان می گوییم موجب ایجاد یك باور ذهنی در آنها می شود. این باور آنقدر مرور می شود كه روزی به حقیقت می پیوندد.
شاید برایتان عجیب باشد، اما در یك تحقیق مشخص شد بیش از 80 درصد از زندانیان جوان افرادی بوده اند كه مادر یا پدرشان در كودكی آنها را بی خاصیت و مایه ننگ و سرشكستگی خود نامیده بودند. در عوض بهتر است بگویید رفتار بد آنها چه عواقبی دارد و می تواند برای خودشان و دیگران موجب بروز مشكل و ناراحتی شود.
ایجاد احساس گناه
تو مرا پیر كردی، من به خاطر تو این زندگی جهنمی را تحمل می كنم و...
اینها همگی مواردی هستند كه موجب ایجاد حس گناه در فرزندان می شوند. در بسیاری از موارد طلاق، والدین به گونه ای رفتار می كنند كه فرزندان حس می كنند اگر وجود نداشتند، شاید كار والدین به جدایی نمی كشید.
اینها احساس های خطرناكی هستند كه سرزنش و انتقاد مداوم از خود و سرخوردگی را در پی دارند. البته فرزندان باید بیاموزند كه باید در قبال رفتارهایشان، مسوولیت پذیر باشند و عواقب بد یا خوب رفتارهایشان را بپذیرند؛ اما این كه مشكل اعضای دیگر خانواده به دلیل وجود یا رفتار آنهاست، درست نیست.
پس بهتر است حتی در مواردی كه از دست رفتارهایش عصبانی می شوید، به او بگویید كنترل خود را از دست دادید و از این بابت متاسفید یا این كه امروز خیلی خسته اید و سعی می كنید در موقعیت مناسب تری با او در مورد مسائل صحبت كنید.
كمال گرایی
چرا تو همیشه دوم می شوی؟ نمره 17 گرفتی؟ چرا نتوانستی 20 بگیری؟ و...
این كه مرتب درصدد باشید فرزندتان را به جلو و به سوی اهداف خاص هل دهید تا به عقیده خودتان بهتر شود، كمكی به او نمی كند.
در مقابل، پیامی كه به او می دهید این است كه «تو به اندازه كافی خوب نیستی و ما تو را قبول نداریم.» وقتی او فكر كند مورد پذیرش نیست، نمی تواند خودش را دوست داشته باشد و احساس كمبود می كند. بدین ترتیب اعتماد به نفس او كاهش می یابد و حتی نمی تواند از استعدادها و امكاناتی كه دارد، به اندازه كافی استفاده كند.
مقایسه
چرا نمی توانی مثل خواهرت باشی؟ وقتی من همسن تو بودم، نمراتم بهتر از تو بود و... در مقایسه شما به فرزندتان می گویید كه تو كمتر از دیگران هستی. به این ترتیب او احساس خودكوچك بینی و تحقیر می كند. ممكن است اوایل یا در ظاهر به طور موقتی بیشتر تلاش كند تا رضایت شما را به دست بیاورد؛ اما درواقع نسبت به دیگران، احساس بدبینی، نفرت و كینه پیدا می كند.
این موضوع در میان چند فرزند در یك خانواده بسیار جدی است و موجب حس كینه در میان خواهر و برادران می شود.
در چنین مواردی می توانید به او بگویید كه «سال گذشته عملكرد بهتری داشتی» و این بدان معنی است كه هنوز هم می توانی بهتر از این عمل كنی.
سرزنش و تحقیر
من به این كه تو عقل داری، شك می كنم. باید از خودت خجالت بكشی، خدا لعنتت كند و...
در مقابله با چنین گفتاری معمولا فرزندان سعی می كنند حالت دفاعی به خود بگیرند؛ اما درواقع از درون می شكنند. شما با این كار موجب تخلیه منفی قدرت، توان و انرژی روحی و جسمی آنها می شوید.او تصور می كند كه توان انجام هیچ كاری را به طور صحیح ندارد و در بسیاری از موارد نیز واقعا همین طور می شود و كم كم از نظر فكری و روحی ضعیف می شود و حتی نمی تواند با همسن و سالان خود بخوبی ارتباط برقرار كند.
تهدید كردن
اگر حرفم را گوش ندهی، همین جا رهایت می كنم و می روم. اگر دوباره این كار را بكنی، تو را از خانه بیرون می اندازم و...
درواقع تهدید به معنی بزرگ جلوه دادن ناراحتی شما از موضوعی است. شما نخستین تاثیری كه بر فرزندتان می گذارید، ترور شخصیت اوست. وقتی احساس تهدید كند؛ یعنی از آینده می ترسد و ترس بزرگ ترین مانع در راه شكوفایی استعداد و شخصیت اوست. او آسیب پذیر خواهد شد و به قدری ضعیف می شود كه از هر چیز و هر كسی می ترسد و با هر مشكلی به گریه می افتد.
وقتی احساس كند شما كه به عنوان والدین مورد اعتمادترین افراد زندگی اش هستید، میخواهید او را رها كنید یا به او صدمه بزنید، چگونه خواهد توانست به خودش و دیگران اعتماد كند و در آینده از زندگی با روابط سالم لذت ببرد؟
به همین دلیل در چنین مواقعی كه بشدت از دست او عصبانی می شوید، به جای این تهدیدها به او بگویید بهتر است به اتاقش برود و چند دقیقه ای در تنهایی با خود به كارهایش فكر كند. مطمئن باشید با رعایت موارد بالا بهتر نتیجه می گیرید و هم احساس احترام و صمیمیت بیشتری در خانواده و میان شما و فرزندانتان ایجاد می شود و هم این كه رفتارهای فرزندان از حالت لجبازی و فرسایشی خارج می شود و انعطاف بیشتری از خود نشان می دهند.
منبع : jamejamonline.ir
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فان پاتوق]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 130]