واضح آرشیو وب فارسی:حيات: وقايع نگاري تسخير لانه جاسوسي امريكا
تهران- حيات
تسخير سفارت امريكا در تهران اگر چه تاثيرات مهمي در عرصه سياست داخلي كشور داشت اما مهمترين تاثير را در سياست خارجي برجاي گذاشت و اين تاثير تا آن اندازه بود كه نتيجه انتخابات امريكا با اين اتفاق تغيير كرد.
ساعت 10 صبح روز سيزدهم آبان اوضاع اطراف سفارت آرام بود كه ناگهان جمعي از جوانان پر شور و حرارت پيرو خط امام با راهپيماي و شعار به طرف سفارت امريكا در حركت بودند و در حركتي هماهنگ از در و ديوار سفارت بالا مي روند. هر كدامشان با روبندي به دست و عكس امام به سينه، در حالي كه باران نيز مي باريد. در همين روز خبري روي تلكس خبرگزاري ها مي رود كه تا سالها اثرش ماندگار خواهد ماند.
خبر اين بود: "سفارت امريكا در تهران اشغال شد"
روز بعد امام خميني (ره) حركت دانشجويان را مورد تاييد قرار داد و گفت: امروز در ايران انقلاب است. انقلابي بزرگتر از انقلاب اول. در اين انقلاب شيطان بزرگ امريكا است.
مرحوم سيد احمد خميني فرزنده امام (ره) به نمايندگي از رهبري انقلاب در جمع دانشجويان حضور مي يابد و در يك مصاحبه مطبوعاتي شركت مي كند. خبرنگاري از او مي پرسد: علت حضور و ماموريت تان در رابطه با اشغال سفارت چيست؟ وي در پاسخ مي گويد: من به دعوت برادران دانشجو پيرو خط امام اينجا آمدم و اضافه مي كند: تمام مردم ايران از عمل دانشجويان پشتيباني مي كنند.
ساعتي بعد از مصاحبه فرزند امام، دولت موقت به صورت جمعي استعفا مي دهند و اين استعفا مورد پذيرش امام قرار مي گيرد و شوراي انقلاب مامور اداره دولت مي گردد.
16 روز بعد، خيابان هاي اطراف سفارت لبريز از حضور مردم است. انبوه جمعيت با عصبانيت و خشم از سياست امريكا و براي اعلام انزجار پرچم آن كشور را به آتش مي كشند و فرياد مي كشند: مرگ بر امريكا، مرگ بر كارتر
در همين روزها شوراي امنيت در اجماعي بي سابقه با پانزده راي بر آزادي فوري گروگان ها تاكيد مي كند. در اين ميان حتي شوروي هم راي مثبت مي دهد. ايران نيز در واكنش نشست نيويورك را تحريم مي كند. بني صدر در اين روزها كفيل وزارت خارجه بود و در واكنش به تحريم مي گويد كه، اگر تا روز نشست، وزير خارجه بود در نشست نيويورك شركت خواهم كرد كه با اعتراض مواجه شده و وقتي عزم رفتن مي كند از پاي هواپيما او بر مي گردانند.
19 نوامبر (28 ابان) دانشجويان سه گروگان را آزاد مي كنند. دو تفنگدار سياهپوست و يك منشي زن، روز بعد 10 نفر ديگر نيز آزاد شدند. كه كاركنان زن و يك سياهپوست بودند.
58 روز بعد شوراي امنيت در آخرين روزهاي سال 1979 ميلادي با 11 راي موافق و بي هيچ مخالفتي و با امتناع روسيه (شوروي)، چك و اسلواكي از راي دادن، تصويب مي كند كه ايران بايد تا هفتم ژانويه (18 دي 58) گروگان ها را آزاد كند و اگر در اين مهلت گروگان ها آزاد نشوند شوراي امنيت قطعنامه شديدتري صادر مي كند. همزمان والدهايم دبير كل سازمان ملل تصميم مي گيرد شخصا به ايران برود و ديپلماسي قديمي را بيازمايد. اما روزنامه هاي ايراني در اول ژانويه (12 دي 58) با عكس قديمي از او استقبال كردند. در آن عكس والدهايم بر دست اشرف پهلوي خواهر شاه بوسه مي زند. روزنامه جمهوري اسلامي در زير اين عكس اين گونه به والدهايم طعنه مي زند: «آقاي والدهايم اين شما هستيد كه بر دست بدكاره اي بوسه مي زنيد»
والدهايم به ايران مي آيد اما هيچ يك از مقامات رسمي ايراني حاضر به استقبال از او نمي شود و ديداري نيز صورت نمي گيرد و او پس از سه روز اقامت در تهران بر مي گردد و به مقامات سازمان ملل مي گويد كه تشديد زور عليه ايران تنها مقاومت آنها را افزايش مي دهد.
شوراي امنيت تصويب قطعنامه را به تعويق مي اندازد و در نهايت در 23 دي 58 (13 ژانويه 1980) بنا به پافشاري ايالت متحده تشكيل جلسه مي دهد. در اين جلسه «مك هنري» نماينده امريكا دعاوي خود را عليه ايران اقامه مي كند و از شورا تقاضا مي كند كه براي حفظ صلح بين المللي قطعنامه مورد درخواست امريكا را مبني بر تحريم اقتصادي ايران را به تصويب برساند.
آن شب يكي از شورانگيزترين جلسات شوراي امنيت بود. پس از چندي ساعت بحث و بررسي انگلستان، نروژ، پرتغال و فرانسه از قطعنامه امريكا حمايت مي كند. بنگلادش و مكزيك راي ممتنع و چك و اسلواكي راي مخالف و در نهايت شوروي با استفاده از حق وتو قطعنامه امريكا را به بايگاني شوراي امنيت مي فرستد. ديپلماسي دبير كل شكست مي خورد و ايالات متحده مي گويد كه يك طرفه به قطعنامه عمل مي كند.
در ماه سوم گروگانگيري و تسخير لانه جاسوسي امريكا ابوالحسن بني صدر به رياست جمهوري برگزيده مي شود. او دراولين مصاحبه اش خاطرنشان مي كند كه آماده نيست با دانشجويان خط امام دو حكومت موازي را تشكيل دهد. وي معتقد بود در اين كشور دو گروه حكومت مي كنند دانشجويان پيرو خط امام و شوراي انقلاب.
بني صدر مدعي بود كه در صورت عذرخواهي امريكا مشكل حل خواهد شد و گروگان ها آزاد مي شوند.
در همين روزها زمزمه هايي مبني بر گفتگوي مقامات دولت ايران و امريكا شنيده مي شود كه از سوي وزارت خارجه رد شده و وزير خارجه ايران در گفتگويي شرط ايران را براي آزادي گروگان ها همان شروط سابق مي داند كه در واقع بازگرداندن شاه و اموال او به كشور است.
چند سال بعد گري سيك در خاطراتش مي نويسد كه قطب زاده راه حل كشتن شاه را براي آزادي گروگان ها پيشنهاد داده بود. شايعه اي در اين ايام پيچيده بود كه بني صدر با امريكا به صورت محرمانه سازش كرده است. در اين ميان خبرگزاري فرانسه گزارش مي دهد كه تا چند روز ديگر يك هيات امريكايي كه از جانب دانشجويان پيرو خط امام دعوت شده اند، احتمالا وارد تهران خواهند شد.
در چنين فضايي بود كه آسوشيتدپرس و رويترز گزارش دادند كه به محض ورود اعضاي يك دادگاه بين المللي كه قرار است اتهامات ايران عليه شاه مخلوع را رسيدگي كند، گروگان هاي امريكايي آزاد خواهند شد. اين مطلب را هيكل روزنامه نگار معروف مصري در مقاله اي نوشته و اضافه كرده كه هر چند گروگان ها به مجرد ورود اعضاي دادگاه بين المللي به تهران بلافاصله آزاد خواهند شد.
اما در تهران زير نظر طرف سوم (سويس) قرار خواهند گرفت، تا امريكا به آنها دسترسي داشته و مسوول سلامتي آنها باشد. اما ماجرا به دلخواه امريكايي ها پيش نرفت، هر چند قطب زاده اعلام كرد كه به نمايندگي از شوراي انقلاب، گروگان ها را تحويل خواهد گرفت اما دانشجويان در بيانيه اي اعلام كردند گروگان ها را تحويل قطب زاده نخواهند داد. پس از گذشت چند ساعت از اين بيانيه دانشجويان، دفتر امام، شوراي انقلاب و هيات وزيران هرگونه تصميم گيري درباره گروگان ها را مربوط به مجلس شوراي اسلامي دانستند. هيات تحقيق هم به تهران آمد و خواستار ديدار با گروگان ها شد. اما دانشجويان ملاقات هيات تحقيق با گروگان ها را كاري انحرافي خواندند و اعلام كردند كه گروگان ها تنها برگ برنده ايران در مبارزه با امريكا هستند و اجازه نمي دهند اعضاي اين كميسيون با گروگان ها ملاقات كنند. بدين ترتيب نقشه قطب زاده و نماينده امريكا (جردن) هم نتوانست گرهي را باز كند.
كارتر در 26 مارس 1980 (چهارم فروردين 1359) نامه اي محرمانه خطاب به امام (ره) مي نويسد و اعلام مي كند: ما آماده پذيرش حقايق جديد كه مولود انقلاب ايران است، مي باشيم اين امر آرزو و هدف ما است. زيرا من تصور مي كنم كه ما هدف واحدي را كه صلح جهاني و برقراري عدالت براي همه ملل است، تعقيب مي كنيم. امام خميني (ره) با هوشمندي و شجاعت دستور مي دهند تا نامه كارتر منتشر شود. انتشار اين نامه براي كارتر در امريكا يك افتضاح سياسي بود. كسينجربلافاصله پس از افشا شدن محتواي نامه كارتر اعلام كرد كه امريكا بايد به مقامات ايراني بگويد كه مهماني تمام شده است.
صدو پنجاه و پنجمين روز تسخير لانه جاسوسي روز مقدسي براي امريكايي هاي به اسارت درآمده بود. روز عيد پاك بود و سه كشيش امريكا وارد لانه جاسوسي شدند تا مراسم عيد پاك را اجرا كنند. اما دقيقا فرداي اين روز كارتر رسما روابط ديپلماتيك با تهران راقطع كرد و بالاخره قطعنامه يك طرفه را نيز اجرا نمود. دستور داد تردد كليه محموله ها جز غذا و دارو را به ايران ممنوع كنند. به "علي آگاه" كاردار سفارت ايران در واشنگتن و ديپلمات هاي ديگر، 36 ساعت فرصت داده مي شود تا ايالات متحده را ترك كنند. اين عمل تهران را شادمان كرد و امام خميني (ره) از كارتر به خاطر قطع رابطه با ايران تشكر كردند و گفتند: "قطع روابط به اين معنا است كه امريكا از نفوذ در ايران قطع اميد كرده است."
در روز 23 فروردين ماه (11 آوريل 1980) كارتر شوراي امنيت ملي را احضار كرد و طرح عمليات نجات را شرح داد پس از يك ساعت بحث و گفتگو تصميم گرفته شد تا عمليات آزادسازي گروگان ها انجام شود. اما حادثه طبس رخ داد و شكست مفتضحانه ديگري در كارنامه كارتر ثبت شد و او را در عرصه سياست خارجي امريكا ناكام نهاد. پس از مدت ها كشمكش و قريب به يك سال تسخير سفارت امام خميني (ره) شروط چهارگانه اي را براي آزادي گروگان ها اعلام مي كند، "باز گرداندن دارايي هاي شاه، تعهد به عدم مداخله در امور ايران، آزادكردن دارايي هاي ايران در امريكا و لغو ادعاهاي امريكا عليه ايران."
شرط دوم براي امريكايي ها ظاهرا آسان تر بود چرا كه "ادموند ماسكي" وزير خارجه امريكا مي گويد: ايالات متحده استقلال ايران را به رسميت مي شناسد و درباره ديگر شرايط امريكايي ها بسيار محتاطانه عمل مي كنند. كارتر از الجزاير مي خواهد واسطه ايران و امريكا شود، چرا كه چند ماه پيش روابط واشنگتن – تهران قطع شده بود.
در اين ميان در 25 و 27 شهريور 59، صادق طباطبايي كه ادعا كرده بود نماينده ايران است با وارن كريستوفر، معاون وزارت امور خارجه امريكا ديدار مي كند. شهر بن ميزبان اين ملاقات بود. در اين ديدار طباطبايي ازامريكا مي خواهد شروط ايران را بپذيرد كه در اين صورت پيش از فرارسيدن اولين سالگرد تسخير سفارت گروگان ها آزاد خواهند شد اما اين اتفاق نيافتاد.
يكسال از واقعه اي كه در 13 آبان 58 رخ داده بود، گذشت. موقعيت كارتر به عنوان سخنران تبليغاتي انتخابات رياست جمهوري همچون شمشيري دولبه بود. برگشت با سلامت گروگان ها انتخاب كارتر را حتمي مي كرد اما اشتباه يا واكنش عصبي اميدهاي رونالد ريگان را پر رنگ مي كرد.
اشپيگل نوشت: زماني ايالات متحده مي توانست تصميم بگيرد كه در ايران چه كسي بر مسند قدرت بنشيند، اما امروز يك آيت الله (امام خميني) در ايران مي تواند سرنوشت انتخابات رياست جمهوري در امريكا را تعيين كند. اين مساله حاكي از قدرت امام بود. در امريكا همه آماده برگزاري انتخابات مي شوند. محمد موسوي خوييني ها مي گويد اگر امريكا شرايط ما را بپذيرد، گروگان ها مي توانند (دوشنبه) شب انتخابات امريكا از ايران پرواز كنند.
مجلس ايران راي به آزادي گروگان ها داد و سرانجام گروگان ها آزاد شدند ولي كارتر گفت: ما مي گوييم مي خواهيم با شرايطي موافقت كنيم كه با قوانين امريكا در تعارض نباشد.
گروگان ها آزاد شدند و البته كارتر در انتخابات روز بعد پيروز نشد. پس از راي نياوردن كارتر، تحولات روند سريع تري به خود مي گيرد كريستوفر پاسخ شروط ايران را به الجزاير مي گويد و تاكيد مي كند: بقيه اش به ايراني ها بستگي دارد.
هنري كسينجردموكرات، انتظار دارد قبل از اينكه ريگان قدرت را در دست گيرد، گروگان ها آزاد شوند. چند روز بعد ايالات متحده اصولا بيانيه ايران را مي پذيرد و جزييات را براي مذاكره باقي مي گذارد. اما (شهيد) رجايي نخست وزير ، پاسخ امريكايي ها را مبهم مي خواند و خواستار پاسخ مجدد امريكا مي شود. آيت الله (شهيد) بهشتي رييس ديوان عالي كشور، هم مساله گروگان ها را مجدد مطرح مي كند تا اينكه در ساعت 12 شب 27 دي آخرين پاسخ امريكا تسليم ايران مي شود. نماينده ايران در مذاكرات مي گويد: امريكا متعهد شده است كليه سپرده هاي ايران را كه براساس حكم رييس جمهور امريكا در بانك هاي امريكايي و شعب اروپايي آنها توقيف شده است قبل از آزادي گروگان ها به حساب بانك مركزي كشور ثالث واريز شود.
تقريبا شرايط آماده آزاد سازي گروگان ها بود كه امريكا با افزودن تبصره اي خارج از قرار داد الجزاير آن را به تعويق مي اندازد.
گروگان ها از فرودگاه مهرآباد به بازداشتگاه برگردانده مي شوند. نماينده ايران در توضيح اين اقدام مي گويد: بيانيه الجزاير به امضاي دولتين ايران و امريكا رسيده و ما منتظريم تا سپرده هاي ايران به يكي از بانك هاي انگليس واريز و به ايران پرداخت گردد. اما ظاهرا يادداشتي از سوي بانك هاي امريكايي ارسال شده بود كه مغاير با اين موضوع بود. نماينده ايران تاكيد مي كند كه منتظر هستيم تا اين اقدام انجام گيرد، در غير اين صورت مسلما تصميمات جديد اتخاذ خواهد شد.
ايرانيها تا زمان تعويض دفتر رياست جمهوري ميان كارتر و ريگان تعلل كردند و هر گونه واكنشي از سوي امريكا را با پاسخ محكم تري مواجه مي ساختند. ريگان در سخني توهين آميز ايراني ها را به بربرها تشبيه كرد كه در پاسخ يك وزير ايراني گفت: ما اين حرف ها را جدي نمي گيريم؛ ريگان هنوز فكر مي كند در فيلم هاي وسترن بازي مي كند و بايد رفتار وحشيانه اي داشته باشد او اضافه مي كند: گروگان ها مثل ميوه هايي هستند كه همه آبش كشيده شده است.
پس از معاينه پزشك هاي الجزايري، گروگان ها به سمت فرودگاه روانه مي شوند. بسياري معتقد بودند كه انقلابيون كارتر را تا آخرين لحظه عذاب خواهند كرد و سرانجام در لحظاتي كه كارتر ديگر رييس جمهور نبود، هواپيماي حامل 52 گروگان امريكايي با شعار مرگ بر امريكا مشايعت شد. 5 دقيقه به 9 شب به وقت تهران روز 444 بود كه ديگر موضوع پايان يافته بود و چهره امريكا تبديل به چهره يك كشور تحقير شده بود.
پايان پيام
دوشنبه 13 آبان 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: حيات]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 256]