واضح آرشیو وب فارسی:واحد مرکزي خبر: پس از اعتراف به ۱۶ جنايت كشف شد آخرين حلقه گمشده قاتل دوچرخه سوار
گروه حوادث ـ محمد غمخوار: همزمان با كشف ميله آهنى متعلق به جنايتكار «بهمنشير»، آخرين حلقه گمشده قتل هاى سريالى زنان در آبادان تكميل شد.
به گزارش خبرنگار ما، تلاش براى كشف ميله، زمانى آغاز شد كه «فريد بغلانى» اعتراف كرد ۱۶ قربانى اش را با ضربه ميله اى آهنى از پا درآورده است.بر اساس اين گزارش، از آنجا كه در بازرسى خانه متهم هيچ اثرى از ميله آهنى به دست نيامده بود، بازپرس پرونده و كارآگاهان به تحقيق از متهم ادامه دادند تا اين كه او پس از چند روز قفل سكوت را شكست و اظهار داشت ميله آهنى را در گودالى نزديك خانه اش مخفى كرده است.با اعتراف هاى فريد، مأموران همراه مرد جنايتكار راهى محل دفن ميله آهنى شده و با راهنمايى هاى «فريد» ميله خون آلود را يافتند.
جزئيات تازه ۱۶ جنايت
عامل قتل هاى سريالى «بهمنشير» در جريان تحقيقات قاضى مزرعه - بازپرس ويژه پرونده - دوباره جزئيات ۱۶ جنايت هولناكش را به صورت كتبى تشريح كرد.او اظهار داشت: نخستين جنايتش را اواخر سال ۸۳ در خرمشهر انجام داده و زن ۶۰ ساله اى به نام «نوريه پورعلى» را هنگامى كه در نخلستان تنها در حال قدم زدن بود، به قتل رسانده است.جنايتكار سريالى گفت: «پس از قتل درحالى كه بشدت ترسيده بودم، از آنجا گريختم. پس از اين جنايت تا چند روز عذاب وجدان داشتم تا اين كه براى آرام كردن آتش كينه وجودم، تصميم به قتل هاى ديگر گرفتم. بنابراين يكم شهريور ۸۴ در حال عبور از نخلستان هاى نزديك «شط» دختربچه تنهايى را ديدم. همان موقع نيز دختر ۱۰ ساله «ايران دريس» را با ضربه سنگين ميله آهنى از پا درآوردم.اما هنگام فرار از آنجا ناگهان متوجه حضور حسين پسرعموى ۱۰ ساله «ايران» شدم. به همين خاطر شاهد جنايت را نيز به قتل رساندم. سپس اجساد آنها را در محل خلوتى مخفى كرده و متوارى شدم.دو ماه پس از اين جنايت يعنى ششم آبان همان سال دختر ۱۳ ساله اى به نام «خديجه مقدم» را از پا درآوردم.بدين ترتيب ديگر كشتن افراد برايم راحت شده بود و پس از غافلگير كردن طعمه هايم با اصابت ضربه اى سنگين به سرشان آنها را از پا در مى آوردم.پنجمين قربانى ام زن ۲۸ ساله اى به نام «لميعه سوارى» بود. وقتى او را تنها در منطقه «بهمنشير» ديدم، از دوچرخه پياده شدم و با ميله آهنى چند ضربه به او زدم.
فريد ادامه داد: البته پس از قتل چند ضربه ديگر نيز به پيكر قربانيان مى زدم تا از آنها انتقام گرفته باشم.
۲۹ بهمن سال ۸۴ آخرين جنايت اين سال را انجام دادم. قربانى ام زن تنهايى به نام « مهين» بود كه در نخلستان هاى منطقه مشغول كار بود. وقتى از پشت سر به او نزديك شدم، ضربه اى محكم به سرش كوبيدم.سال ۸۵ را با قتل دخترى به نام فاطمه ناصرى - 12 ساله - در خرمشهر آغاز كردم.هشتمين قربانى ام دختر ۱۱ ساله اى به نام مريم حدادى بود. ساعت ۱۰ و ۳۰ دقيقه ۲۵ تير سال ۸۵ مريم را در حال بازى پشت ساختمان بيمارستان طالقانى آبادان ديده و با ضربه ميله آهنى او را از پا درآوردم. پس از سرقت گوشواره ها و النگوهايش، جسد او را كنار جاده انداختم.۲۹ مرداد همان سال دختر ۹ ساله اى به نام «سيده عاطفه پورمحمود» را در آبادان كشتم. قربانى بعدى من دختر ۹ ساله اى به نام «نرگس خلفى» بود. او را هنگام دوچرخه سوارى با ضربه ميله به قتل رساندم. سپس با ميله آهنى چند ضربه ديگر به بدنش كوبيدم.در آخرين روزهاى سال ۸۵ نيز يازدهمين قتل را در اطراف نخلستان هاى آبادان انجام داده و زن ۴۰ ساله اى به نام «نديمه معارضه» را با ضربه هاى مرگبار كشتم. 15 فروردين ۸۶ زن ۴۵ ساله اى به نام «امينه شفيعى» را به قتل رساندم. پس از آن ۱۶ شهريور همان سال زن ۵۰ ساله اى به نام خديجه را به قتل رساندم.
سه جنايت آخر
مرد جنايتكار ادامه داد: سال ۸۷ تصميم گرفتم فاصله زمانى قتل هايم را كم كنم. بنابراين ۱۳ فروردين نخستين قتل اين سال را در دفتر ذهنم ثبت كردم. قربانى زن ۵۰ ساله اى به نام «خديجه رئيسى» بود. پس از قتل ، جسدش را داخل رودخانه انداختم. ششم ارديبهشت ۸۷ دختر ۹ ساله اى به نام «فاطمه كروشات» را به ساختمان نيمه كاره كشانده و او را نيز همان جا به قتل رساندم.آخرين قربانى ام نيز دختر ۱۲ ساله اى به نام «خديجه بغلانى» بود كه ۳۱ خرداد او را در آبادان از پا درآوردم.فريد در پايان اعترافاتش گفت: هيچ كدام از طعمه هايم را از قبل نمى شناختم و آنها را هنگامى كه در حال كار كردن در نخلستان ها، چيدن علف در كنار رودخانه و يا دوچرخه سوارى بودند، انتخاب كرده و به قتل مى رساندم. ميله آهنى را نيز پس از هر قتل در گودالى كه ساخته بودم، مخفى مى كردم.
تحقيق از همسر متهم
همسر مرد جنايتكار كه از قتل هاى همسرش بى اطلاع بود، در جريان تحقيقات گفت: «همسرم در خانه رفتارى عادى داشت. ما هيچ وقت تصور نمى كرديم او عامل قتل هاى سريالى زنان و دختران باشد. البته اين اواخر كمى افسرده و گوشه گير شده بود و هميشه به يك نقطه خيره مى ماند. با اين حال من و چهار فرزندم از دستگيرى و اعتراف هاى شوهرم شوكه ايم.»
انتقال متهم به زندان
شاپور محرابى، دادستان عمومى و انقلاب آبادان كه از خرداد امسال به اين سمت منصوب شده، در گفت و گويى اختصاصى به خبرنگار ما گفت: بزودى و با تكميل تحقيقات مقدماتى متهم با قرار قانونى بازپرس پرونده راهى زندان خواهد شد تا پرونده با صدور كيفرخواست به دادگاه كيفرى استان خوزستان فرستاده شود.وى افزود: رسيدگى به اين پرونده به صورت فوق العاده در دستور كار قرار گرفته كه با توجه به تعداد قتل ها رسيدگى به آن ، به زمان نياز دارد.
اعزام تيم بازرسى پليس آگاهى به آبادان
يك مقام آگاه نيز به خبرنگار ما گفت: هم اكنون يك تيم از بازرسى پليس آگاهى به استان خوزستان اعزام شده تا علت تأخير در كشف راز اين جنايت ها طى چهار سال گذشته را بررسى كند.
دوشنبه 13 آبان 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: واحد مرکزي خبر]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 109]