واضح آرشیو وب فارسی:فان پاتوق: توحيد و خداشناسي از موضوعات بسيار اساسي و حائز اهميت در كتاب شريف نهج البلاغه است. مروري سريع در خطبه ها نامه ها حكمت ها و رهنمودهاي ژرف حضرت امام علي (ع) به وضوع نشان مي دهد كه آن حضرت نسبت به اين موضوع كه اولين اصل و ركن از مجموعه مباني اعتقادي اسلام مي باشد دقت و توجه اي خاص روامي دارند. در نهج البلاغه و در برخي از خطبه ها اين اصل مبنايي و زيرساختي به طور كامل به مداقه و شرح و تبيين درآمده است و در برخي از خطبه ها و نامه ها و حكمت ها در متن رهنمودهاي امام در شرايط گوناگون به اصل توحيد و خداشناسي به اجمال واشاره توجه و نظر شده است كه اين نيز نشان مي دهد امام (ع) در همه جا و در هر مناسبت و شرايط و با هر روش پرداختن به اين اصل و ركن را لازم و ضروري مي دانسته اند. اين نكته قابل توجه است كه اجمال و اشاره هاي حضرت علي (ع) به اين موضوع نيز همانند اختصاص برخي از خطبه ها به طور كامل به اصل توحيد داراي عمق و ژرفا و پيام هاي آگاهي بخش و معرفت آفرين مي باشد.
آنچه پيش روي خوانندگان گرامي صفحه آفتاب هدايت مي باشد خطبه 185 از كتاب شريف نهج البلاغه است كه به طور كامل به موضوع توحيد و خداشناسي با بيان زيبا و بصيرت زاي حضرت امام علي (ع) اختصاص يافته است.
● منبع: روزنامه - جمهوری اسلامی - تاريخ شمسی نشر 22/01/1389
خداشناسي
ستايش خداوندي را سزاست كه حواس پنجگانه او را درك نكنند و مكان ها او را در برنگيرند ديدگان او را ننگرند و پوشش ها او را پنهان نسازند با حدوث آفرينش ازلي بودن خود را ثابت كرد و با پيدايش انواع پديده ها وجود خود را اثبات فرمود و با همانند داشتن مخلوقات ثابت شد كه خدا همانندي ندارد. خدا در وعده هاي خود راستگو و برتر از آن است كه بر بندگان ستم روا دارد ميان مخلوقات به عدل و داد رفتار كرد و در اجراي احكام عادلانه فرمان داد حادث بودن اشيا گواه بر ازليت او و ناتواني پديدها دليل قدرت بيمانند او و نابودي پديده ها گواه دائمي بودن اوست. خدا يكي است نه با شمارش؛ هميشگي است نه با محاسبه زمان؛ برپاست نه با نگهدارنده اي؛ انديشه ها او را مي شناسند نه با درك حواس؛ نشانه هاي خلقت به او گواهي مي دهند نه به حضور مادي؛ فكرها و انديشه ها بر ذات او احاطه ندارند كه با آثار عظمت خود بر آنها تجلي كرده است و نشان داد كه او را نمي توانند تصور كنند و داوري اين ناتواني را برعهده فكرها و انديشه ها نهاد. بزرگي نيست داراي درازا و پهنا و ژرفا كه از جسم بزرگي برخوردار باشد و با عظمتي نيست كه كالبدش بي نهايت بزرگ و ستبر باشد بلكه بزرگي خدا در مقام و رتبت و عظمت او در قدرت و حكومت اوست.
گواهي مي دهم كه محمد(ص) بنده و فرستاده خدا و پيامبر برگزيده و امانتدار پسنديده اوست درود خدا بر او و عترت او باد خدا او را با حجت هاي الزام كننده و پيروزي آشكار و راه روشن فرستاد پس رسالت خود را آشكارا رساند و مردم را به راه راست واداشت و آن را به همگان نشان داد و نشانه هاي هدايت را برافراشت و چراغ هاي روشن را بر سر راه آدميان گرفت رشته هاي اسلام را استوار كرد و دستگيره هاي ايمان را محكوم و پايدار كرد.
شگفتي آفرينش مورچه
اگر مردم در عظمت قدرت خدا و بزرگي نعمت هاي او مي انديشيدند به راه راست باز مي گشتند و از آتش سوزان مي ترسيدند اما دل ها بيمار و چشم ها معيوب است. آيا به مخلوقات كوچك خدا نمي نگرند كه چگونه آفرينش آن را استحكام بخشيد و تركيب اندام آن را برقرار و گوش و چشم براي آن پديد آورد و استخوان و پوست متناسب خلق كرد به مورچه و كوچكي جثه آن بنگريد كه چگونه لطافت خلقت او با چشم و انديشه انسان درك نمي شود نگاه كنيد چگونه روي زمين راه مي رود. و براي به دست آوردن روزي خود تلاش مي كند دانه ها را به لانه خود منتقل مي سازد و در جايگاه مخصوص نگه مي دارد در فصل گرما براي زمستان تلاش كرده و به هنگام درون رفتن بيرون آمدن را فراموش نمي كند!.
روزي مورچه تضمين گرديده و غذاهاي متناسب با طبعش آفريده شده است.
خداوند منان از او غفلت نمي كند و پروردگار پاداش دهنده محرومش نمي سازد گرچه در دل سنگي سخت و صاف يا در ميان صخره اي خشك باشد. اگر در مجاري خوراك و قسمتهاي بالا و پايين دستگاه گوارش و آنچه در درون شكم او از غضروف هاي آويخته به دنده تا شكم و آنچه در سر اوست از چشم و گوش انديشه نمايي از آفرينش مورچه دچار شگفتي شده و از وصف او به زحمت خواهي افتاد. پس بزرگ است خدايي كه مورچه را برروي دست و پايش برپاداشت و پيكره وجودش را با استحكام نگاه داشت در آفرينش آن هيچ قدرتي او را ياري نداد و هيچ آفريننده اي كمكش نكرد. اگر انديشه ات را به كارگيري تا به راز آفرينش پي برده باشي دلائل روشن به تو خواهند گفت كه آفريننده مورچه كوچك همان آفريدگار درخت بزرگ خرماست به جهت دقتي كه جدا جدا در آفرينش هر چيزي به كار رفته و اختلافات و تفاوت هاي پيچيده اي كه در خلقت هر پديده حياتي نهفته است. همه موجودات سنگين و سبك بزرگ و كوچك نيرومند و ضعيف در اصول حيات و هستي يكسانند و خلقت آسمان و هوا و بادها و آب يكي است. پس انديشه كن در آفتاب و ماه و درخت و گياه و آب و سنگ و اختلاف شب و روز و جوشش درياها و فراواني كوه ها و بلنداي قله ها و گوناگوني لغت ها و تفاوت زبان ها كه نشانه هاي روشن پروردگارند. پس واي بر آن كس كه تقديركننده را نپذيرد و تدبيركننده را انكار كند! ناگهان گمان كردند كه چون گياهانند و زارعي ندارند و اختلاف صورتهايشان را سازنده اي نيست بر آنچه ادعا مي كنند حجت و دليلي ندارند و بر آنچه در سر مي پرورانند تحقيق نمي كنند. آيا ممكن است ساختماني بدون سازنده يا جنايتي بدون جنايتكار باشد!
شگفتي آفرينش ملخ
و اگر خواهي در شگفتي ملخ سخن گو كه خدا براي او دو چشم سرخ دو حدقه چونان ماه تابان آفريد و به او گوش پنهان و دهاني متناسب اندامش بخشيده است داراي حواس نيرومند و دو دندان پيشين است كه گياهان را مي چيند و دو پاي داس مانند كه اشيا را بر مي دارد. كشاورزان براي زراعت از آنها مي ترسند و قدرت دفع آنها را ندارند گرچه همه متحد شوند. ملخ ها نيرومندانه وارد كشتزار مي شوند و آنچه ميل دارند مي خورند درحالي كه تمام اندامشان به اندازه يك انگشت باريك نيست
نشانه هاي خدا در طبيعت
پس بزرگ است خداوندي كه تمام موجودات آسمان و زمين خواه و ناخواه او را سجده مي كنند و در برابر او با خضوع چهره بر خاك مي نهند و رشته اطاعت او را در تندرستي و ناتواني به گردن مي نهند و از روي ترس و بيم زمام اختيار خود را به او مي سپارند. پرندگان رام فرمان اويند و از تعداد پرها و نفس هاي پرندگان آگاه است برخي از پرنده آبي و گروهي را پرنده خشكي آفريد و روزي آنها را مقدر فرمود و اقسام گوناگون آنها را مي داند؛ اين كلاغ است و آن عقاب اين شتر مرغ است و آن كبوتر. هر پرنده اي را با نام خاصي فراخواند و روزي اش را فراهم كرد. خدايي كه ابرهاي سنگين را ايجاد و باران هاي پي درپي را فرستاد و سهم باران هر جايي را معين فرمود زمين هاي خشك را آبياري كرد و گياهان را پس از خشكسالي روياند.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فان پاتوق]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 377]