واضح آرشیو وب فارسی:ايرنا: روايت رسايي از حادثه روز چهارشنبه مجلس
نماينده مردم تهران در خانه ملت طي يادداشتي كه در وب سايت شخصي اش منتشر كرده گزارش كاملي از حادثه روز چارشنبه مجلس داده است.
حجت الاسلام حميد رسايي در اين باره نوشته است: "آنچه نمي توان از كنارش به سادگي گذشت، دو خطايي است كه به وقوع پيوست : يكي اعطاي چك هاي پنج ميليوني در ايام نزديك به استيضاح يك وزير و دومي موضوع اخذ امضاي انصراف از استيضاح به شيوه اي غير اخلاقي. هر دو عمل با اصول پذيرفته شده در قاموس اصولگرايان و بويژه دولت پاك دست احمدي نژاد در تناقض آشكار است. اما واقعيت قصه چه بود؟.
در باره حادثه اي كه روز چهارشنبه در حاشيه صحن علني اتفاق افتاد ، حرف و حديث هايي را در سايت ها و روزنامه ها ديده ايم و شنيده ايم . بنا نداشتم به جزئيات اين حادثه بپردازم اما وقتي كم لطفي و يا كم اطلاعي برخي دوستان را ديدم كه از قصه روايت ديگري را به ذهن مي آورد و حتي نقش يكي مثل من را در حد كسي كه براي لاپوشاني قضيه كوشيده، نشان مي دهد و يا برخورد آقاي زارعي با فرد متخلف را چنان شديد و غليظ نشان مي دهد كه كارش به بيمارستان كشيده شده !! ... صلاح ندانستم كه سكوت كنم، هر چند هنوز بخشي از اين قصه را ننوشته ام. به هر روي با توجه به رسانه اي شدن آن و لزوم جلو گيري از ارائه روايت هاي غلط ، به عنوان كسي كه از ابتدا اين موضوع را دنبال كرده و به نتايجي هم رسانده ، گزارشي از آن را در اختيار كاربران سايتم قرار مي دهم :
صبح روز چهارشنبه در صحن علني مجلس شوراي اسلامي خبري را شنيدم كه نه تنها مرا به تعجب واداشت بلكه وقاهت اين اقدام زشت آن قدر زياد بود كه نتوانستم بي تفاوت باشم. ماجرا از اين قرار بود كه آقاي حيدرپور وقتي به دفتر دولت براي امضاي رسيد دريافت چك هاي پنج ميليوني كمك به مساجد حوزه انتخابيه مراجعه كرده بود، به عنوان رسيد، در دو برگه از او امضا گرفته شده بود، در حالي كه مضمون يكي از اين برگه ها نامه ي انصراف امضا كننده از استيضاح خطاب به آقاي لاريجاني بوده است! اصل قضيه را از نماينده شهررضا جويا شدم و پس از شنيدن ماجرا درخواست كردم تا نسخه اي از رسيد را جهت پيگيري قصه از فرد خاطي و رسيدن به ريشه اين اقدام در اختيارم قرار دهد. در اين بين برخي از نمايندگان مطلع ، راهكار تعجب آور ديگري را در برابر آقاي حيدرپور قرار مي دادند ، از جمله آقاي لاريجاني كه از وي خواسته بود تا اين موضوع را از پشت تريبون مجلس تذكر دهد و با خبرنگاران هم مصاحبه كند! از پيشنهاد ايشان متعجب شدم چرا كه طرح موضوع به اين شكل همه را متهم مي كرد. از آقاي حيدرپور خواستم تا نسبت به تصميمش تجديد نظر كند بويژه كه قطع داشتم شخص رييس جمهور از اين اقدام و حتي پرداخت چك هاي پنج ميليوني در اين مكان و زمان هيچ اطلاعي ندارد. دوستاني مثل دكتر نجابت هم نظرمرا تاييد كردند و به جاي تذكر عمومي از وي خواست تا در پيگيري قصه به من كمك كند.
در اين بين با آقاي شيخ الاسلام ، مسئول دفتر رييس جمهور تماس گرفتم و شكي كه داشتم به يقين تبديل شد، دكتر احمدي نژاد از توزيع چك ها در اين محل و در اين ايام اطلاعي نداشت. آقاي شيخ الاسلام از من خواست براي اطلاع از حواشي اين داستان بويژه نحوه جلب امضاي انصراف، موضوع را ريشه يابي كنم. به همين منظور به دفتر دولت رفتم تا از آقاي عباسي كه چك ها را پرداخته و امضاها را جلب كرده بود، در اين باره سئوال كنم. در بين راه آقاي زارعي را ديدم و از ايشان خواستم تا مراقب شيطنت هاي داخل صحن مجلس باشد ... وقتي آقاي حيدرپور و فتحي پور را با آقاي عباسي روبرو كرديم متوجه برخي تناقض گويي ها شديم. اين در حالي بود كه عباسي يكبار سخن آنها را انكار و وقتي عصبانيت آنها را مي ديد با ترس و لرز از آنها عذرخواهي مي كرد! همين رفتار وي مرا به اين نتيجه رساند كه آقاي فتحي پور و حيدرپور درست مي گفتند.
در اين بين آقاي زارعي كه از رفتار زشت اين فرد عصباني شده بود، با تندي خطاب به او گفت كه چرا آبروي نظام را مي بري ، چرا با آبروي دولت بازي مي كني ، چرا به همه ما در مجلس و دولت لطمه مي زني ... و در برابر، آقاي عباسي از اين كه جانباز است و مدافع خون شهدا سخن مي گفت و البته باز در برابر ادعاهاي دو نماينده تناقض گويي مي كرد ! آقاي زارعي خطاب به او گفت كه ساكت شو و با اين كار مفتضح دم از خانواده شهدا و جانبازان نزن كه مي زنم توي دهانت و عباسي گفت اگر راحت مي شوي بزن و در اين هنگام هم آقاي زارعي با دست به صورت اين فرد زد ولي نه به شكلي كه برخي به بزرگ نمايي آن پرداخته اند و ادعاي پاره شدن پرده گوش او را كرده اند ... به نظرم اين سيلي در دفاع از حيثيت مجلس و حتي دولت پاك دست احمدي نژاد لازم و از افتخارات نمايندگان اصولگراي مجلس هشتم خواهد بود.
من دست آقاي زارعي و عباسي را گرفتم و به اتفاق دو نماينده ديگر به اطاق دفتر دولت رفتيم. مجددا از دو طرف خواستيم تا ادعاي خود را ثابت كنند . آقاي حيدرپور و فتحي پور به ادعاي خود اصرار داشتند و آقاي عباسي زير لب آنها را تكذيب مي كرد ولي وقتي از او مي خواستم كه ادعايش را بلند بگويد ، حرفش را پس مي گرفت و عذرخواهي مي كرد، حتي چندبار از اينكه آنها قضيه را علني كرده اند گله و شكايت كرد. اين رفتار چند بار تكرار شد و تا آخر آقاي عباسي حاضر نشد در برابر آنها بر ادعاي خود پافشاري كند. نهايتا از آقاي زارعي خواستم تا نمايندگان را به بيرون ببرد تا من با آقاي عباسي به تنهايي سخن بگوييم. نتيجه حدود چهل دقيقه صحبت خصوصي با ايشان و تاكيد بر اين سخن اميرالمومنين كه النجاة في الصدق (رستگاري و نجات در راستي است) اين بود كه آقاي عباسي حقيقت را گفت. بنده نيز بنا به وظيفه اي كه داشتم گزارش كامل اين واقعه و حواشي آن را از طريق دفتر رييس جمهور محترم در اختيار ايشان قرار دادم و اميدوارم تصميم قاطعانه اي در اين باره اتخاذ شود.
نتيجه اين گزارش اين شد كه رييس جمهور محترم، آقاي شيخ الاسلام را مامور بررسي اين قصه كرد و روز پنج شنبه با دعوت افرادي كه در اين واقعه نقش داشتند ، ابعاد مختلف آن مورد بررسي قرار گرفت كه قاعدتا نتيجه آن اعلام مي شود.
آنچه نمي توان از كنارش به سادگي گذشت، دو خطايي است كه به وقوع پيوست : يكي اعطاي چك هاي پنج ميليوني در ايام نزديك به استيضاح يك وزير و دومي موضوع اخذ امضاي انصراف از استيضاح به شيوه اي غير اخلاقي. هر دو عمل با اصول پذيرفته شده در قاموس اصولگرايان و بويژه دولت پاك دست احمدي نژاد در تناقض آشكار است. قطعا اگر برخورد قاطعانه اي با عوامل اصلي اين خطا صورت گيرد، مي توان به نتايج بزرگ آن اميدوار بود و الا همين قصه تبديل به يكي از نقاط ضعف دولت نهم مي شود.
نكته دوم كه به راحتي از كنارش مي گذرند اين كه در ريشه يابي و برخورد با اين عمل زشت ، نمايندگاني پيشگام بوده اند كه از جمله مدافعان دولت مكتبي و ولايي هستند ، ولي اقتضاعات دنياي آلوده سياسي اين است كه برخي تريبون ها و رسانه ها يا اساسا به اين افراد اشاره نمي كنند و يا اگر اشاره كنند ، ترجيح مي دهند كه به گرايش فكري و سياسي آنها اشاره نكنند! در حالي كه براي برخي اتفاقات كوچك ديگر چنان با آب و تاب به گرايش فكري و سياسي نمايندگان مدافع دولت مكتبي و ولايي مي پردازند كه ..."
جمعه 10 آبان 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ايرنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 132]