تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1838064407
گفت وگو با فرشید اعرابی نوازنده و آهنگساز
واضح آرشیو وب فارسی:سیمرغ: جالب است بدانید در آن زمان هنگامی که برنامههای موسیقی راک به اجرا درمیآمدند، هیچ اتفاق عجیب و غریبی هم رخ نمیداد. اما اندک اندک همه چیز تغییر کرد و دیگر مجوزی برای موسیقی راک داده نشد که نتیجهاش... وابسته به راک نیستم وضعیت موسیقی در ایران مشخص است. در این سالها به اندازهیی از مشکلاتی که فعالان این عرصه با آن مواجه بوده اند، گفته شده که دیگر نه مجالی برای تکرار دوباره اش هست و نه نیازی به گفتنش. حکایت موسیقی در ایران سالهای سال و حتی قرنهای متوالی است که شده است مثنوی هفتادمن، در این میان دیگر تکلیف موسیقیهایی همچون «راک» و «متال» روشن است، اینها اما مانع نشده است که چهرههایی در موسیقی ایران ظهور کنند که در سبکهای مختلف حرفهای بسیار برای گفتن داشته باشند. «فرشید اعرابی» از جمله آهنگسازانی است که با آلبومهایی چون پنهان و سکوت راوی بر تمام محدودیتهایی که در این زمینه وجود دارد، فائق آید. شاید به عنوان اولین سوال بهتر باشد به کم کاری تان در حوزه موسیقی و به خصوص انتشار آلبوم اشاره کنیم. این به خاطر این است که ترجیح میدهید گزیده کار باشید یا شرایط برای ارائه این جنس موسیقی وجود ندارد؟ شاید هر دو یا حتی میتوانم دلایل بیشتری نیز برای آن بیان کنم، اما به طور کلی میتوانم بگویم جنس موسیقی که من در آن فعالیت میکنم، به گونهیی نیست که بشود آثار چندانی را در آن عرضه کرد. از طرفی فاصله کوتاه در انتشار این آثار سبب میشود کار کیفیت خود را نیز از دست بدهد. به هر حال من هیچ اصراری به اینکه آثار فراوانی منتشر کنم و از نظر کمیت آنان را افزایش دهم، ندارم. جالب است اینکه هیچ اشارهیی به مساله ممیزی نکردید، چیزی که تقریباً تمامی هنرمندان آن را یکی از مهم ترین دلایل کم کاری و حتی دست کشیدن از فعالیتهای موسیقایی میدانند. آخر به اندازهیی این مشکل عمومیت دارد که گمان نمیکنم احتیاجی باشد درباره آن صحبت کنیم. انتخاب شعر، ملودی و سایر مراحل فنی هر اندازه هم که با حساسیت از طرف آهنگساز و سازنده اثر روبه رو شود، تنها بخش کوچکی از وقتی است که از صاحب یک اثر میگیرد. قسمت اعظم مشکل زمانی رخ میدهد که آلبوم منتظر مجوز از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی است و گاهی این زمان به دو سال هم میرسد. اصلاً شنیده ام که جزء برنامههای وزارتخانه فرهنگ و ارشاد اسلامی است که هر سال به هنرمندان مجوز ندهند و فاصلهیی یک ساله و نیم تا دو سال را برای این موضوع در نظر بگیرند. تازه بعد از آنکه موفق هم شدیم از این خوان بگذریم، تهیه کننده مترصد فرصت مناسب برای انتشار است. گاهی هم پیش میآید که فراهم شدن شرایط انتشار یک آلبوم مثلاً در ماههایی چون محرم و صفر پیش میآید و به همین خاطر باید مدتی نیز صبر کرد. دیگر سبک موسیقی راک هم که جای خودش را دارد و امکان انتشار آثار چندانی در آن وجود ندارد یعنی مثل پاپ نیست که بشود آثار زیادی در آن تولید کرد. زمانی که شرایط- به همه آن دلایلی که به آن اشاره شد و حتی دلایلی فراتر از آن- برای انتشار یک اثر فراهم نیست، اصلاً انگیزه و مهم تر از آن دلیلی برای فعالیت در این حوزه میماند؟ به خصوص اینکه موسیقی راک، سبکی کاملاً جدی و تخصصی است. مساله درست همین جاست. هنرمند دلش میخواهد بتواند آثار خود را به دیگران عرضه کند. یک نقاش اگر قرار باشد تمام کارهایی که میکند، در زیر زمین خانه اش پنهان کند، دیگر دلیلی برای کار نمیبیند، او دلش میخواهد نمایشگاههای مختلف برگزار کند و به این ترتیب اثرش را مورد قضاوت دیگران قرار دهد. در حوزه موسیقی اما یک کار بعد از سه تا چهار سال بیرون میآید که کاملاً بیات شده است و حتی گاهی خود آدم هم از شنیدنش رضایت ندارد، چون سبک و نحوه کار کردنش تفاوت کرده است. اجرای برنامههای زنده هم که کاملاً منتفی است یعنی همه این مشکلات برای اجرای برنامه چندین و چند برابر میشود. و با تمام این مشکلات همچنان اصرار به فعالیت در این سبک موسیقی دارید؟ نه، واقعاً اجباری به کار کردن در این سبک ندارم. ضمن اینکه در این سالها در سبکهای دیگر نیز کار کرده و آثار بسیاری را نیز ساخته ام. بنابراین هیچ وقت خودم را وابسته به موسیقی راک نکرده ام. در پرونده من آثار تکنو؛ ارکسترال، موسیقی تئاتر و... بسیاری مشاهده میشود، اما نمیتوانم این موضوع را نادیده بگیرم که من تنها میتوانم احساسم را در این قالب بیان کنم و چون در این کتگوری احساس راحتی میکنم، دلیلی ندارد که سبکم را عوض کنم تا بتوانم راحت تر مجوز بگیرم، به خصوص اینکه همان طور که گفتم اصراری به انتشار آثار متنوع در این زمینه ندارم. اما در دورهیی موسیقی راک در ایران چنان پا گرفت و چنان سر و صدا به پا کرد که میتوانست کاملاً با موسیقی پاپ رقابت کرده و حتی از آن فراتر رود. هم اکنون چه اتفاقی افتاده که این سبک موسیقی در چنین انزوایی سخت فرو رفته است؟ در دورهیی سختگیریها در حوزه موسیقی راک کمتر بود و هنرمندان این عرصه از فضای بازتری برخوردار بودند. در آن دوره کنسرتهای پژوهشی بسیاری به اجرا درمیآمد. این فضای باز نتایج بسیاری را دربرداشت و حتی این امکان وجود داشت که فعالیت گروههای راک ایران را با گروههایی که در دهه 70 در اروپا فعالیت میکردند، مقایسه کرد. خاطره خوش اجراهای متنوع در دانشگاههای مختلف از جمله دانشگاه فارابی و همچنین هنر هنوز در خاطر بسیاری باقی مانده است. جالب است بدانید در آن زمان هنگامی که برنامههای موسیقی راک به اجرا درمیآمدند، هیچ اتفاق عجیب و غریبی هم رخ نمیداد. اما اندک اندک همه چیز تغییر کرد و دیگر مجوزی برای موسیقی راک داده نشد که نتیجه اش همین انزوا و سکونی است که شما به آن اشاره کردید. با این حساب باید پرونده موسیقی راک در ایران را تقریباً بسته شده قلمداد کرد؟ خوشبختانه هم اکنون فضای وب باعث شده بسیاری از گروهها بتوانند آثار خودشان را به گوش مخاطب برسانند، هرچند اینها همه راهکارهای مقطعی است و فایده چندانی هم ندارد. به نظر میرسد پاشنه آشیل موسیقی راک در ایران کلام بوده است. از طرفی کلام در بسیاری از مواقع عامل مهمی در عدم مجوز کار بوده و از طرفی دیگر بسیاری بر این اعتقاد هستند که گذاشتن کلام فارسی در موسیقی راک نمیتواند موضوعیت داشته باشد. نظر شما در این خصوص چیست؟ در نهایت حرفی که آنان میزنند، درست است. درست مثل این است که بخواهیم موسیقی سنتی ایران را با کلامیانگلیسی ارائه دهیم. اما به هر حال من در تمام این سالها سعی کرده ام هجاها و قالب شعر فارسی را به نحوهیی تنظیم کنم که بشود روی موسیقی راک نیز آن را شنید و مشاهده کرد. گاهی هم این تلفیق شعر و موسیقی خوب از کار درآمده است. به هر حال دامنه فعالیت ما برای مخاطبان فارسی زبان است بنابراین باید از شعر فارسی بهره برد. ضمن اینکه کلام فارسی میتواند بیش از گذشته دیگران را به این موضوع ترغیب کند که برخلاف آنچه عموم مردم تصور میکنند، موسیقی راک به هیچ عنوان موسیقی عصیانگر، پرخاشجو و غربزده نیست. شما در آلبوم قبلی تان علاوه بر استفاده از اشعار شاعرانی چون «محمود استادمحمد» و «عباس روشن زاده» و حتی مولانا بهره بردید. دلیل خاصی داشت؟ از اشعار شاعران معاصر استفاده کردم، چون کلماتی را که میخواستم در اشعار آنان وجود داشت و از لحاظ ترکیبی با موسیقی من جور درمیآمد. برخیها دل شان میخواهد کلام فارسی را در این سبک موسیقی با لهجه انگلیسی بخوانند که کاملاً سلیقهیی است، من اما میخواستم کلام فارسی را بسیار عادی و دور از هر ادایی بخوانم. چرا مولانا؟ فکر میکنید ضرورتی دارد اشعار قدمایمان را نیز با این سبک بخوانیم؟ ضرورتی ندارد، اما میتواند جوانان را با شعر این شاعران آشنا کند، به خصوص اینکه موسیقی پاپ ما سرشار از اشعار بی هویت است که تنها به عشق و عاشقی توجه دارند بنابراین تکرار این مسائل مخاطب را هم خسته میکند. به هر حال عدهیی در موسیقی و کلام به دنبال چیزهایی فراتر از این موضوعات میگردند. حالا ممکن است برای بسیاری این سوال مطرح باشد که چرا من از اشعار «مولانا» بهره بردم و برای مثال «حافظ» را نخوانده ام که دلیل آن، این است که حالت اعتراضی که در اشعار مولانا وجود دارد، به هیچ عنوان در شعرهای حافظ نیست. مولانا همیشه تاثیرات شگرفی بر من میگذارد. و در ادامه مشکلاتی که کلام در موسیقی راک در ایران دارد، نبود کسی است که بتواند اینها را عرضه کند. در این سالها برخلاف نوازنده و آهنگساز بسیار، تعداد کمیخواننده در سبک راک در ایران ظهور کردند. به همین خاطر است که خود خواندن آثارتان را برعهده میگیرید؟ واقعیت همین است. من با وجود اینکه به شکل حرفهیی در این زمینه فعالیت کرده ام و سالها در تلویزیون تنور میخواندم، اما هیچ انگیزه و تمایلی برای خواندن ندارم. نمیدانستم این آلبوم را به چه کسی بدهم. یکسری خوانندگان هستند که با وجود تواناییهای فراوانی که دارند، صدایشان کاملاً به گوش مردم آشناست و رنگ خاص خودشان را دارند، اما آلبوم من احتیاج به صدای جدیدی داشت، چون فرمی کاملاً جدید بود، ضمن اینکه به طور کلی تعداد خوانندگان راک در ایران اندک است. البته انتظاری هم جز این نمیتوان داشت. در این سالها از لحاظ آکادمیک فعالیت چندانی در زمینه موسیقی راک صورت نگرفته است. از طرفی این نوع موسیقی در ایران بسیار جوان است، در حالی که در اروپا عمری 60-50ساله دارد. موسیقی راک در دنیا علاوه بر مسائل آکادمیکی از لحاظ تکنیک هم پیشرفتهای بسیاری داشته است و صنعت آن نیز قدرتمند شده است. در ایران هیچ کدام از این اتفاقات نیفتاده است و عدم وجود خواننده هم یکی از این دلایل است. عجیب نیست که تا این اندازه فقر در زمینه خوانندگی موسیقی راک داریم، آن هم در شرایطی که هر روز یک خواننده موسیقی پاپ ظهور میکند؟ شاید باشند کسانی که در این زمینه فعالیت میکنند، اما چون زمینه اجرای کنسرت وجود ندارد، شناخته شده نیستند. اما میتوان نمونههای بسیار قدرتمندی مثل «نیما نواپور» را مثال زد که اگرچه بیشتر به عنوان نوازنده درامز شناخته میشود، اما سالهاست در زمینه خوانندگی در این سبکها نیز فعال است و آثار فراوان و تکنیکی بسیاری نیز به زبان انگلیسی در این زمینه خوانده است. فارسی خواندن مقوله را سخت تر میکند. البته خواندن تان در این قطعات هم تجربه موفقی شد؟ من همچنان معتقدم خواننده و به خصوص خواننده موسیقی راک نیستم، اما آنچه در توانم هست را برای اجرای این قطعات به کار میگیرم. از طرفی من در آلبومهایم بیشتر به زیبایی شناسی و رعایت قوانین موسیقایی پرداختم تا صدا. بیشتر میخواستم کلمات به شکل درستی بیان شود، موسیقی نیز شنیده شود و اینکه من به چه چیزی فکر میکنم مشخص شود. موسیقی راک دارای فرهنگی است که صداهایی را نیز به وجود میآورد مثل تمام سبکهای دیگر موسیقی. شما هیچ وقت نمیتوانید در کالیفرنیا یا انگلستان، تحریرهای بومیرا بشنوید که در منطقه خراسان ایران وجود دارد. این تحریرها به حنجره، فرهنگ، محیط، ژنتیک و خیلی چیزهای دیگر بستگی دارد. و در این میان میتوان آنچه به نام موسیقی راک در ایران وجود دارد- صرف نظر از تمام محدودیتها- با اتفاقاتی که در دنیا رخ میدهد، مقایسه کرد؟ به طور قطع و یقین میگویم بله. گروهها و افرادی هستند که در ایران کاملاً به شکل حرفهیی فعالیت میکنند. از طرفی در همان غرب هم که مهد این سبک موسیقی است، گروههای بسیاری فعالیت میکنند که میتوان آنان را جزء گروههای درجه سوم و چهارم به حساب آورد. اما فعالان موسیقی راک در ایران به ایده آلهایی میاندیشند که در دنیا وجود دارد و مدام خودشان را با سولو آرتیستهایی مقایسه میکنند که در دنیا نمونه اند. بنابراین کارشان از لحاظ کیفی قدرت بسیاری دارد. منتها در تمام دنیا گروهها مدیربرنامههایی دارند و عوامل بسیاری به آنها کمک میکند که موفق شوند، این اتفاق اما نه تنها در ایران رخ نمیدهد که آنها ناگزیرند یا به شکل اینترنتی فعالیت کنند یا به شکل زیرزمینی و به همین خاطر پس از مدتی انرژیهایشان را از دست میدهند یا افسرده میشوند یا موسیقی را برای همیشه کنار میگذارند یا مهاجرت میکنند. آقای اعرابی چه بر سر همه آنهایی آمده است که در سالهای اوج موسیقی راک در ایران کار میکردند؟ همه شان مهاجرت کرده اند؟ خیلیهایشان به خارج از ایران مهاجرت کردند، در واقع چارهیی جز این نداشتند. مشکل خیلی از اهالی موسیقی که از ایران مهاجرت کردند، فقط مجوز و عدم امکان ارائه آلبوم نبود. یک نوازنده میخواهد در آثار مختلف نوازندگی کرده و از راه هنرش زندگی اش را بگذراند. این امکان به هیچ عنوان در ایران وجود ندارد. در اینجا هیچ منبع درآمدی جز تدریس وجود ندارد. اما گروههایی چون ما یا کهت میان که به شکل رسمی در زمینه موسیقی راک فعالیت داشتیم، هنوز در ایران زندگی میکنند. ما از راههای دیگری زندگی مان را میگذرانیم که از جمله آن فعالیت در زمینه موسیقی تئاتر یا تدریس و مسائلی از این دست است. در این سالها حتی میتوان گفت در این دههها، تدریس تنها راه ارتزاق هنرمندان عرصههای مختلف بوده است؛ چه آنهایی که در موسیقی سنتی کار میکنند، چه کسانی که در زمینه موسیقی راک فعالیت دارند. اما مگر نه اینکه تدریس خلاقیت هنری را از بین میبرد. کاملاً. تدریس اصلاً ریشه خلاقیت را میسوزاند. از طرفی نمیتوان این مساله را نادیده گرفت که تدریس موسیقی کاری بسیار دشوار و خسته کننده است. نمیتوان مثلاً «ادبیات» مفاهیمی را به هنرجو ارائه داد تا او آنان را حفظ کند و فرا بگیرد. موسیقی یک امر اجرایی است که با فیزیک بدن سر و کار دارد بنابراین بسیار خسته کننده است. البته گاهی عدهیی از کسانی که در زمینه موسیقی فعالیت دارند، تدریس کردن را دوست دارند، اما در صورتی که این مساله تنها برای ارتزاق باشد، کاری بسیار دشوار است. یکی دیگر از مشکلات تدریس موسیقی در ایران به خصوص در آموزشگاههای هنری این است که هنرجویان بسیاری در آن حضور دارند اما نمیتوان هیچ گونه استعداد یا حتی انگیزهیی را در آنان مشاهده کرد و همین کار را برای کسی که مشغول تدریس است، سخت تر میکند. البته خیلیها رشد آموزش موسیقی در این سالها را مثبت ارزیابی میکنند، نظر شما هم همین است؟ باید بدون تعارف این واقعیت را پذیرفت که از هر صد نفری که وارد آموزشگاههای هنری میشوند، تنها سه یا در نهایت چهار نفر هستند که میتوانند حرفی برای گفتن داشته باشند. بیشتر هنرجویان موسیقی آموزشگاههای هنری، مجبور به این کار شده اند. مثل اینکه خانوادهها به شدت بر این اعتقادند که بچههایشان همان طور که زبان و کامپیوتر را فرا میگیرند، سازی هم بزنند. به همین خاطر نه وقت و نه انگیزهیی برای تمرین کردن دارند و همه چیز به همان ساعتی منتهی میشود که در آموزشگاه حضور دارند. این مساله طبیعی هم هست، به هر حال درس در اولویت است. حتی آنانی هم که در هنرستان موسیقی تحصیل میکنند، وقت شان بیشتر از موسیقی صرف دروس عمومیو تخصصی میشود. این چیزهاست که یک موسیقیدان را خسته میکند و ادامه کار را گاهی حتی برایش غیرممکن میسازد.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سیمرغ]
[مشاهده در: www.seemorgh.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 368]
صفحات پیشنهادی
موج جهاني شدن و گسترش رسانه ها ازعوامل ترويج عرفان هاي ...
گفت وگو با فرشید اعرابی نوازنده و آهنگساز · دلخوری مداح مشهور پس از جلسه با رئیسجمهور · جنايتكار پس از 6 ماه فرار دستگير شد ...
گفت وگو با فرشید اعرابی نوازنده و آهنگساز · دلخوری مداح مشهور پس از جلسه با رئیسجمهور · جنايتكار پس از 6 ماه فرار دستگير شد ...
حافظان استقلال و تماميت ارضي كشور
گفت وگو با فرشید اعرابی نوازنده و آهنگساز · آيين اختتاميه تور دوچرخه سواري آذربايجان برگزار شد · فکر می کنید عشق در چند ثانیه اتفاق میافتد! ...
گفت وگو با فرشید اعرابی نوازنده و آهنگساز · آيين اختتاميه تور دوچرخه سواري آذربايجان برگزار شد · فکر می کنید عشق در چند ثانیه اتفاق میافتد! ...
-
گوناگون
پربازدیدترینها