واضح آرشیو وب فارسی:همشهری: گردشگري از اجلاس كوهنوردي بهرهاي نبرد
گردشگري- عباس محمدي*:
گردشگري ورزشي از جملهروشهايي است كه در جذب توريست مؤثر است و ميتواند ايفاگر نقش مهمي در عرصه توريسم كشورمان باشد.
اين روزها و بهويژه پس از حضور غارنوردان بينالمللي در ايران و برگزاري كارگاههاي مشترك با ايرانيان، اجلاس اتحاديه جهاني سازمانهاي كوهنوردي هم در تهران برگزار شد تا فرصتي براي رونق اين قبيل ورزش – گردشگريها باشد. ايران در زمينه ورزشهايي كه استعداد توريستي دارند موقعيت بسيار بكر و خوبي دارد و كافي است براي آن به درستي برنامهريزي و تبليغ شود. براي نمونه قايقراني در رودخانههاي خروشان، كوهنوردي، غارنوردي، رالي خودرو و موتورسيكلت، دوچرخهسواري، ورزشهاي هوايي و... را ميتوان نام برد. با اين وصف بايد ديد در هر كدام از اين شاخهها به درستي چه اقدامي صورت گرفته يا ميگيرد.
اتحاديه جهاني سازمانهاي كوهنوردي(UIAA)كه فدراسيون جهاني كوهنوردي هم خوانده ميشود، از روز24 تا 27 مهر در تهران جلسه داشت. در سه روز نخست، هيات اجرايي و كميتههاي خاص اتحاديه، جلسه داشتند و در روز آخر، مجمع عمومي برگزار شد. در روز بيست و هشتم مهر هم اتحاديه (فدراسيون) كوهنوردي آسيا (UAAA) مجمع خود را برگزار كرد. به نوشته تارنماي فدراسيون كوهنوردي ايران، 80نفر مهمان ايراني و خارجي از 28 كشور جهان در اين مجمع شركت داشتند.
اتحاديه جهاني سازمانهايكوهنوردي از سال 1932 تشكيل شده و كمتر از يكدهه است كه عنوان «فدراسيون جهاني» را هم براي خود به كار ميبرد. «UIAA» نهاد بينالمللي كوهنوردي است و خلاصه هدفهاي اعلام شده آن، مطابق آنچه در تارنماي رسمي آن آمده، چنين است: تلاش براي فراهم ساختن امكان دسترسي مسئولانه به كوهها، حفاظت كوهها، ارائه استانداردهاي مطمئن براي وسايل كوهنوردي و برگزاري مسابقههاي يخ نوردي و اسكي كوهستان.
تا سال گذشته، مسابقههاي صعود(سنگنوردي داخل سالن) هم در حيطه كارهاي اتحاديه بود اما اين فعاليت ورزشي از پارسال براي خود تشكيلات مستقل يافت؛ اگرچه در ايران، هنوز اين رشته ورزشي در مجموعه فدراسيون كوهنوردي كه به فدراسيون كوهنوردي و صعودهاي ورزشي تغيير نام داده، پيگيري ميشود. تا چند سال پيش، انگلستان، فرانسه، ايتاليا و... هر كدام 2نماينده و ديگر كشورها هر كدام يك نماينده در UIAA داشتند، اما در سالهاي اخير اين اتحاديه از هر كشور، عضوهاي متعدد (با عنوانهاي عضو وابسته و عضو ناظر) هم ميپذيرد. براي مثال امروزه، از كانادا 3سازمان، از ايتاليا 4سازمان، از فرانسه 2سازمان، از سوييس 2 سازمان، از آمريكا 2 سازمان در UIAA عضويت دارند.
ايران و حضور در UIAA
از سابقه حضور ايران در اتحاديه جهاني، در دوران پيش از انقلاب اطلاعي زيادي در دسترس نيست، گويا زندهياد ابوالقاسم نوروزي كه از دبيران فدراسيون در آن زمان بوده، نخستين ايراني باشد كه در اين سازمان شركت كرده است. در دوران پس از پايان جنگ تحميلي، ايران در مجامع عمومي و بسياري از اجلاسهاي ديگر UIAA شركت كرده است. اما، فدراسيون كوهنوردي تاكنون از اين رفتوآمدها كه بهويژه در 10سال اخير زياد شده، هيچ گزارش تحليلي و آموزشي منتشر نكرده است. آنچه در اين مورد در چند شماره از گاهنامههاي نامنظم فدراسيون (كه پنج سال است منتشر نشده) درج شده و يا آنچه در يكي دو سال اخير در تارنماي فدراسيون ميآيد، فقط در حد يك خبررساني كوتاه بوده و اصلا چيزي به دانش و تجربه جامعه كوهنوردي كشور نيفزوده است.
امسال، پس از سالها، نوبت به ايران رسيد ( بهدليل چرخشي بودن محل برگزاري و نه لزوما بهدليل «توانمندي و جايگاه ارزنده اين ورزش در كشور» آنگونه كه علي آبادي، رئيس سازمان تربيت بدني گفته) و مجمع عمومي اتحاديه جهاني در كشور ما برگزار شد. بد نبود كه به اين مناسبت، فدراسيون اطلاعرساني دقيقي در مورد هدفها و جايگاه UIAA ميكرد و حداقل يك كارنامه مختصر از دستاوردهاي خود از سالها نشست و برخاست با اين سازمان ميداد. اين چنين نشد كه هيچ، خبررساني خود مجمع نيز آنچنان ناقص و پر ايراد بوده است كه اگر چند بار هم اخبار سايت فدراسيون و «بولتن اينترنتي» كم محتواي آن را بخوانيد، شايد درنيابيد كه مجمع دقيقا در چه روزي آغاز شده و كي به پايان رسيده است! و در اين سايتها اصلا درباره محتواي گفتوگوهاي مجمع چيزي نيامده است.
توقع گروههاي غيردولتي
فعالان جامعه كوهنوردي ايران انتظار داشتند كه فدراسيون از فرصت پيش آمده استفاده ميكرد و ترتيبي ميداد تا چند نفري از باشگاهها و انجمنها و گروههاي كوهنوردي فعال كشور (رسما در مقام نمايندگان اين تشكلها، نه به شكل عناصر جدا شده از آنها ) در چندتايي از جلسهها يا (دستكم) ضيافتهاي مجمع شركت ميكردند تا از نزديك با اين نهاد جهاني و با چند شخصيت كوهنوردي و احيانا با چند مورد از چالشهاي پيش روي كوهنوردي آشنا شوند. نيازي به گفتن نيست كه اين نمايندگان، فقط بهعنوان ناظر ميتوانستند در مجمع شركت كنند و از اين رهگذر، مشكلي در ارتباط با موضوع حق راي پيش نميآمد.
فدراسيون
سازمانهايي كه به نمايندگي از كشورهاي خود در UIAA عضويت دارند، نوعا باشگاههايي هستند كه عضوگيري ميكنند، مديريتشان انتخابي است و در سطح ملي در كشورشان فعاليت ميكنند. براي مثال، «شوراي كوهنوردي بريتانيا» (BMC) كه آن كشور را در UIAA نمايندگي ميكند، اتحاديهاي است از حدود 200 باشگاه كوهنوردي بريتانيا و هيأتمديره شورا با راي باشگاهها انتخاب ميشود. در خود UIAA هم هيات رئيسه و هياتهاي اجرايي با رايگيري از نمايندگان فدراسيونهاي عضو انتخاب ميشوند.
در ايران اما، با وجود آنكه اساسنامه فدراسيونهاي ورزشي مصوب 9/3/78 هيأت وزيران، فدراسيون را «مؤسسه عمومي غيردولتي» تعريف كرده و براي انتخاب رئيس فدراسيون كوهنوردي دو بار «مجمع عمومي» برگزار شده (در سالهاي 79 و 86 )، اين فدراسيون همچنان با همان مديران دوران قبل و با همان شيوههاي انحصاري اداره ميشود. واقعيت اين است كه دولت در ايران، توانسته با مهارت خاصي، ضمن حفظ ظاهر انتخاباتي براي فدراسيونها، اين دستگاهها را كاملا در دست خود داشته باشد كه البته ضعف جامعه مدني و بيتحركي باشگاهها و سازمانهاي غيردولتي هم به اين داستان كمك كرده است.
شگفت آور اينكه دولتهاي ايران از بيش از شصت سال پيش، واژه «فدراسيون» را كه مطابق فرهنگهاي آكسفورد، وبستر، حييم و... به معناي «اتحاد در راه يك هدف مشترك» و يا «اتحاديه» است، به نادرست براي ادارهاي دولتي كه نه اتحاديه باشگاههاست و نه جمعي از هيچ مجموعه يا سازمان ديگر، به كار برده و صدايي هم از هيچ جا درنيامده است كه اين چه غلط لغوي است؟!
از مهارت فدراسيون دولتي ايران، يكي هم اينكه «مايك مورتيمر» رئيس UIAA در سخنان خود در مراسم افتتاحيه مجمع اخير گفت كه؛ «فدراسيون كوهنوردي ايران 12000 عضو دارد....» اين در حالي است كه نه در فدراسيون و نه در ادارههاي تابعه آن (هياتها) چيزي به نام عضو وجود نداشته و ندارد! پيدا است كه دوستان به اتحاديه جهاني القا كردهاند كه فدراسيون ايران اتحاديهاي از باشگاهها است با تعداد زيادي عضو ؛ چيزي كه اصلا واقعيت ندارد.
اجلاس ضعيف
در اجلاس تهران، از 66 كشور عضو UIAA فقط 28 كشور شركت داشتند. آمار مجمع سال گذشته (ژاپن) را نتوانستم به دست آورم، اما در بولتنهايي از فدراسيون كه در دسترس داشتم، تعداد كشورهاي شركتكننده در مجمع سال 2001 ( پاريس ) را 55 كشور ديدم. لازم است در اين مورد تحقيق شود كه ببينيم چرا حاضران در مجمع تهران، كمتر از نصف كشورهاي عضو بوده است. اين موضوع براي ما كه ميگوييم قصد داريم گردشگري را توسعه دهيم و خارجيان را به كشور خود بياوريم، نقطه ضعف بزرگي به شمار ميرود. جلسه آزادي كه براي آشنايي با «دوگ اسكات» كوهنورد بزرگ انگليسي، در شب 28 مهر برگزار شد، ميتوانست تا حدي ضعف حضور كوهنوردان غيردولتي ايران را در مجمع تهران جبران كند. اما تأسف اينكه مدت در نظر گرفته شده براي اين برنامه كم بود و شيوه اداره جلسه هم طوري بود كه اصلا اجازه گفتوگو با اسكات به كسي داده نشد.
از فرصتي كه براي جامعه كوهنوردي ايران پيش آمده بود، بهرهبرداري كافي نشد. اين اجلاس اگر در خارج از ايران هم برگزار ميشد، نتيجهاش براي ما در همين حدود بود. قطعا يكي از دلايل عقب ماندن كوهنوردي ايران از قافله جهاني، همين بسته عمل كردن فدراسيون، به بازي نگرفتن باشگاهها و گروههاي كوهنوردي، و ضعف شديد در كسب اطلاعات و انتقال آن بوده است. درست است كه عضويت در سازمانهاي ورزشي جهان و حضور نمايندگان ما در بخشهاي گوناگون اين سازمانها امتيازي براي ما محسوب ميشود، اما اگر تجربههاي حاصل از اين حضورها به عموم ورزشكاران منتقل نشود، اين عضويتها و رفتوآمدها فقط تلف كردن پول و عمر گرانمايه (و البته براي بعضيها، مايه شهرت و...) است. فدراسيون كوهنوردي ما تاكنون نتوانسته است در هيماليا و ديگر كوههاي بزرگ جهان و در داخل كشور، كاري نو و در مقياس جهاني با ارزش را به انجام رساند.
اين فدراسيون، حتي نتوانسته در گسترش فرهنگ و دانش روز كوهنوردي و ارائه معيارهاي كوهنوردي با ارزش كار درخور اعتنايي انجام دهد. در واقع، كار كوهنوردي ما بيشتر كميتي بوده و ارتقاي كيفي ناچيزي داشته است. لازم است سامانه مديريت فدراسيون دگرگون شود و به جاي آنكه در روز«انتخابات» دنبال افراد مناسب در ميان چند نفري كه در نهايت بهعنوان نامزدهاي رياست شناخته ميشوند بگرديم، كل جامعه كوهنوردي – از طريق باشگاهها و سازمانهاي غيردولتي– در يك روند درازمدت و از پايين به بالا، درگير انتخابات شود.
* رئيس هيأتمديره كوهنوردان ايران
چهارشنبه 8 آبان 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: همشهری]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 83]