واضح آرشیو وب فارسی:خبرگزاري قرآني ايران: درآمدي بر ارزش زبان در آفرينش انسان از جانب خداوند
گروه خبرنگاران افتخاري / احسن ميرزايي : خداوند «ج» زمانيكه در مرحله دومين آفرينش انسان (نسل انساني)، از قرار دادن آنها در ميان قبايل گوناگون بحث ميكند، با علم كامل خود در آيات ديگر اين را نيز يادآوري ميكند كه در نتيجه زندگاني آنها در محيطهاي متفاوت زمين و مبارزه آنها با طبيعت، اختراع و اكتشاف و روبرو شدن آنها با اندوخته و داشتههاي متفاوت زمين، در مكالمه و زبان آنها نيز تفاوت به وجود ميآيد.
به گزارش خبرنگار افتخاري خبرگزاري قرآني ايران(ايكنا) به نقل از پايگاه اطلاعرساني دائرةالمعارف اعجاز علمي در قرآن و حديث، خداوند «ج» زمانيكه در مرحله دومين آفرينش انسان (نسل انساني)، از قرار دادن آنها در ميان قبايل گوناگون بحث ميكند، با علم كامل خود در آيات ديگر اين را نيز يادآوري ميكند كه در نتيجه زندگاني آنها در محيطهاي متفاوت زمين و مبارزه آنها با طبيعت، اختراع و اكتشاف و روبرو شدن آنها با اندوخته و داشتههاي متفاوت زمين، در مكالمه و زبان آنها نيز تفاوت به وجود ميآيد و از اينجاست كه در گذر زبان پديدهاي به نام زبان مادري به وجود ميآيد، در سوره الروم آيه 22 خداوند ميفرمايد: وَمِنْ آيَاتِهِ خَلْقُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَاخْتِلَافُ أَلْسِنَتِكُمْ وَأَلْوَانِكُمْ إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَاتٍ لِّلْعَالِمِينَ[الروم:22]
و از زمره نشانههاي «دال بر قدرت و عظمت» خداوند آفرينش آسمانها و زمين و مختلف بودن زبانها و رنگهاي شماست، بيگمان در اين (آفرينش كواكب فراوان جهان كه با نظم و نظام شگفتآور گردانند و در اين تنوع خلقت) دلايلي است براي فرزانگان و دانشوران.
در آيات فوق در پهلوي گوناگوني و تفاوت زبان ميان انسانها از تفاوت رنگ پوست كه بيشتر به عنوان بارزه اصلي بخشبندي نژادها نيز يادآوري ميكند كه اين تفاوت نژادي نيز به اساس سنت الهي و پراكنده شدن انسانها در گوشههاي گوناگون زمين و جغرافياي متفاوت و در پيامد آنها تغييرات ژنتيك به وجود آمده است؛ از اينرو هم تفاوت زبانها و نيز تفاوت نژادها به عنوان قرارداد آفرينش و سنت الهي در نظامي كه خداوند آفريده است به عنوان «تعارف» به رسميت شناخته شده است؛ از اينجاست كه زبان و رنگ به عنوان دو برجستگي هويت اهميت پيدا ميكنند.
رابطه نبوت با زبان مادري
چون در سنت الهي و نظام آفرينش زبان به عنوان اصل «تعارف» و «اختلاف تنوع» پذيرفته شده است، بنا بر اين تنوع سبب ميشود كه برخي اقوام، زبان برخي اقوام ديگر را ندانند و ضرور است تا پيامبران ويژه براي اقوام جداگانه فرستاده شود تا ابلاغ رسالت الهي به شكل سهل و آسان به آنها صورت گيرد.
خداوند ميفرمايد:وَمَا أَرْسَلْنَا مِن رَّسُولٍ إِلاَّ بِلِسَانِ قَوْمِهِ لِيُبَيِّنَ لَهُمْ فَيُضِلُّ اللّهُ مَن يَشَاءُ وَيَهْدِي مَن يَشَاءُ وَهُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ(لبراهيم:4)
اي محمد! ما هيچ پيامبري را نفرستاده ايم مگر اينكه به زبان قوم خودش (متكلم بوده است) تا براي آنان (احكام الهي را) روشن سازد؛ سپس خداوند ج هركس را كه (به فرمان آسماني گوش نكرده است) گمراه ساخته است و هركس را كه (برابر دستور آسماني حركت نموده است) رهنمود ساخته است و او چيره (بر هر كاري است كه بخواهد) و كارهايش داراي حكمت است.
روشنترين پيامي كه اين آيت دارد، اين است كه خداوند زبان مادري را به رسميت شناخته و نقش آن را در تبيين و تفهيم حقايق رسالت الهي پذيرفته است تا آنجا كه براي هر گروهي كه به گرد زبان مادري جداگانه گرد آمدهاند، پيامبري ميفرستد.
اساس جامعه اسلامي
از بحثي كه قبلاً صورت گرفت، بر ميآيد كه بيگمان، اساس نظام جامعهاي اسلامي عقيده اسلامي بوده كه از هر انسان خواسته شده كه اين عقيده را حمل كرده تا جايگاه خود در زندگي، رابطه خود با جهان و هدف خلقت خويش را بشناسد. اين عقيده، افكار، سلوك و ساير تصرفات انساني را رهبري كرده و تهي شدن از آن در هيچ امر وگسترهاي ممكن نيست.
از آن رو كه انسان مدني بالطبع است، پس بديهي است كه عقيده اسلامي در بناي اين جامعه و نظام كه براي آن گزيده ميشود، رهبري كننده باشد و يا به عبارت ديگر عقيده اسلامي بايد اساسي براي بناي اين جامعه و نظام آن باشد، تا آنكه افراد در روشنايي عقيدهشان همچون افراد و اعضاء در جامعه عمل كرده و جامعه همچون جماعتي منظم در روشنايي عقيدهاي كه افراد آن حمل ميكنند، عمل كند.
پيامد اين امر آن است كه هر كسي اين عقيده را حمل كرده و پيرو آن بوده و به مقتضي آن التزام دارد، اهليت نسبت داشتن به اين جامعه را داشته و بدينگونه عضو جامعه ميشود، براي تعالي و تحقق اهداف جامعه سهم گرفته و از مزاياي آن بهره برده و از سعادت آن بهرهمند ميشود.
(كلكم لآدم وآدم من تراب)
- همه پديد آمده از آدم است و آدم پديد آمده از خاك است.
همچنان اتخاذ اقـليم يا سرزمين به عنوان اساس براي اعمار جامعه بشري مفهوم ندارد زيرا زمين را خدا براي مردم خلق كرده و زمين سرزمين و وطن مشتركشان است. خداوند(ج) ميفرمايد:
(وَالْأَرْضَ وَضَعَهَا لِلْأَنَامِ)
- خداوند(ج) زمين را براي (زندگي) انسانها آفريده است.
همچنان نژاد، قبيله، نسل، هيچ يكي شايستگي اين را ندارند كه اساس جامعه بشري قرار گيرند زيرا آنها در سرشتشان تنگ بوده و توانايي پذيرش تمام مردم را ندارد، و براي هيچكس مقدور نيست تا وقتيكه خداوند(ج) او را در يكي از قوميت، قبيله و نژادهاي ويژه آفريده است، در قبيله ديگري عضويت بگيرد، اما براي انسان مقدور است تا عقيده اسلامي را انتخاب كرده و در شمار اعضاي جامعه اسلامي قرار بگيرد و كسيكه به سوي التزام به اين عقيده رو كند، جامعه اسلامي اين انتخاب او را در اين گرايش رد نميكند و هر غير مسلمانيكه براي پيوستن به جامعه اسلامي علاقه داشته باشد، پذيرفته ميشود. مگر به شرط اعلان پذيرفتن ولايت نظام و انقياد او به نظام، از طريق عقد ذمه.
در اين حالت فرد غير مسلمان در جامعه اسلامي مكان ايمن يافته و از حقوق عمومي و خصوصي و حمايت تام از نفس، مال و آبرويش بهرهمند ميشود.
براي ديدن دائرةالمعارف اعجاز علمي در قرآن و حديث اينجا كليك كنيد!
********************************************************************
نوشته: دكتر هجرتالله جبرئيلي
پينوشتها:
عبدالباقي، محمد فواد، معجم الفهرس لالفاظ القرآن الكريم، قاهره، 1364
خرم دل، دكتر مصطفي، تفسير نور، نشر احسان، تهران، 1384
صابوني، محمد علي، صفوة التفاسير، ترجمة محمد طاهر حسيني، نشر احسان، تهران، 1383
سعدي، دكتر عبدالملك، شرح عقايد اهل سنت، ترجمة صادق تبريزي، نشر كردستان، كردستان، 1385
سبحاني، جعفر، فروغ ابديت، جلد اول، چاپ هشتم، قم، 1372
سباعي، دوكتور مصطفي، سيرت نبوي، ترجمة ف. فاضل، نشر ميوند، كابل، 1384
انصاري، بشير احمد، ذهنيت قبيلوي، كابل، 1382
خدوري، مجيد، گرايش هاي سياسي در جهان عرب، ترجمة عبدالرحمن عالم، تهران، 1374
زيدان، دوكتور عبدالكريم، اصول الدعوة، نشر احسان، تهران، 1382
چهارشنبه 8 آبان 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبرگزاري قرآني ايران]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 340]