واضح آرشیو وب فارسی:مهر: فرجپوري در گفتگو بامهر:مخالف شعار و هنر سفارشي هستم
خبرگزاري مهر-گروه موسيقي : كنسرت همايون شجريان با گروه موسيقي"دستان" به عنوان نخستين حضور مستقل او و كم و كيف همراهي گروه دستان با اين خواننده جوان براي بسياري از علاقمندان به موسيقي ايراني جالب توجه بود ؛ علاوه بر آن انتشار قطعات اين كنسرت در قالب دو آلبوم "خورشيد آرزو" و "قيژك كولي" بهانه اي بود تا با سعيد فرچپوري آهنگساز و نوازنده كمانچه گروه "دستان" در باره مسائل مربوط به اين برنامه ها گفتگو كنيم.
* شما جدا از نوازندگي ساز كمانچه در آهنگسازي هم آثاري را ارائه داده ايد ؛ آيا در ساخت ملودي ،آهنگسازي وتنظيم،سبك و روش خاصي داريد؟
- سعيد فرجپوري : در آهنگسازي مقوله حس و حال و آنيت براي من جايگاه ويژه اي دارد شايد واژه حال اين روزها از نظر كاربرد زياد آن در زندگي روزمره و در اطراف ما تكراري باشد اما به نظرمن در موسيقي شرق و به خصوص موسيقي ايران مفهوم "حال" و "آن" بسيار عميق است و دسترسي به آن كار آساني نيست و اين فاكتور از نظر آهنگسازي،خلاقيت و ذوق ورزي در موسيقي شرق و مشخصا موسيقي ايران بسيار مهم است و براي خود رمز و رازي دارد و مانند يك "مدي تيشن" است كه دسترسي به آن كار آساني نيست .
البته كه هركسي از مقوله حس و حال، دريافت خودش را خواهد داشت و نمي شود آن را به عنوان ويژگي يك اثر تعريف و معني كرد؛ اما تجربه من در طول ساليان و ارتباط با مخاطبين موسيقي از همه لايه هاي مختلف اجتماعي نشان مي دهد كارهايي ماندگار و جاودانه شده اند كه فاكتور "حال و آن" آن ها ازبقيه مشخصه هاي ديگر مانند ملودي ، ريتم ، تكنيك وشعر -البته همه اين موارد براي يك اثر خوب لازم هستند وبه نوعي در خدمت حس و حال اثر هستند- بارز تر بوده است. به عنوان مثال بعضي از آهنگسازان ما با پيچيده كردن و به كارگيري تكنيك هاي اضافي جلوي صاف و روان بودن اثر را مي گيرند ونهايتا حس و حال قطعه را از بين مي برند.
*در شيوه آهنگسازي برخي از آثار شما ملودي هاي كردي بسيار شنيده مي شود دليل خاصي براي استفاده از اين ملودي ها داريد؟
- نه دليل خاصي ندارد اين مسئله در ضمير ناخودآگاه من به نوعي وجود دارد و آن هم به دليل بستر قومي و فرهنگي كردستان است كه من در آنجا متولد شدم و دوران كودكي و نوجواني ام را در آن سرزمين سپري كرد و طبيعي است كه با اين موسيقي سال ها زندگي كردم ؛ اما به جرات مي توانم بگويم در آثاري كه در حوزه موسيقي دستگاهي ساخته ام هيچگاه از يك ملودي كردي استفاده نكرده ام اما اين نظر شما را كه در كارهايم يك نوع لحن و حالت از موسيقي كردي وجود دارد را رد نمي كنم چون به هرجهت و با توجه به مطالبي كه عرض كردم طبيعتا در ذوق ورزي و سليقه زيبايي شناسي من تاثير خواهد گذاشت.
*انتخاب شعرهاي مناسب از شاعران سرشناس اما مهجور از ويژگي آثار شما است دليل خاصي براي انتخاب اين اشعار داريد؟
- اين شعر آقاي كسرايي كه در كنسرت اخير اجرا شد، شعري زيبا و بسيار روان است كه جدا از زيبايي شناسي اثر نوعي واقع گرايي نيز در آن احساس مي شود وانتخاب اين شعر بيشتر به اين دليل بوده معمولا اشعاري كه راجع به وطن سروده شده جنبه هاي زيبايي طبيعت، هوا ، خورشيد و غيره را مد نظر داشته كه البته اين نوع اشعار در جاي خود خوب و زيبا هستند اما در اين شعر شاعر وطن را مخاطب قرار داده و با او درد و دل كرده و به نوعي از وطن گله و شكوه دارد و فراز ونشيب هايي كه باعث شده به خيلي از آدم ها غم غربت و دوري تحميل شود را بازگو مي كند و در نهايت با همه در نهايت با همه اين گلايه ها باز هم مي گويد:"وطن، وطن وطن! تو سبز و جاودان بمان".
*طرح مسائل اجتماعي در قالب شعر از پديده هاي خوب هنر موسيقي است كه دراجراي اخير گروه "دستان" هم در تصنيف "قيژك كولي" و هم در تصنيف "وطن" شنيده شد شما به عنوان آهنگساز تا چه اندازه با طرح مسائل اجتماعي از طريق هنر موسيقي معتقدر هستيد ؟
- بيبنيد آهنگساز و يا هر هنرمند ديگر در اين جامعه زندگي مي كند و بسياري از مسائل را مي بيند و درك مي كند بنابراين خيلي از پديده هاي اجتماعي در اطراف هنرمند بدون شك در هنر او كه انعكاسي از محيط پيرامون او ست تاثير مستقيم دارد اما من با هنرسفارشي و شعارگونه كه تاريخ مصرف داشته باشد و وسيله اي براي تبليغ مقاصد سياسي باشد مخالفم.؛ بنابراين دلم مي خواهد اگر هم يك جنبه اجتماعي در كار وجود دارد فارغ از شعار باشد و بن مايه هنري نيز داشته باشد.
*بحث آموزش كمانچه و تغييراتي كه در طي اين سالها اتفاق از جمله بحثهاي محافل هنري است و از سوي ديگر با تغييراتي كه ايجاد شده بحث چند صدايي در موسيقي ايران نيز مطرح شده است نظرشما در اين مورد چيست؟
- ماجراي ساز كمانچه خود حكايتي شده است و متاسفانه بعضي از دوستان و اساتيد با بي مهري با اين ساز و نوازندگان آن برخورد كرده و مي كنند اما به نظرم اين ساز در طي سالهاي متمادي راه و مسير خود را پيدا كرده و خوشبختانه راه بازگشتي هم وجود ندارد و با توجه به تعداد زياد نوازنده هاي اين ساز مخصوصا جوان ترها ديگر اين صحبت و حاشيه ها نمي تواند مانع پيشرفت و حركت رو به جلوي ساز كمانچه شود؛استقبال نسل جوان به اين ساز قابل مقايسه با دو يا سه دهه قبل نيست ؛خوب به ياد دارم سال 62 يا 63 من و آقايان (اردشير كامكار،علي اكبرشكارچي،هادي منتظري) در كانون چاووش درس مي داديم و بدون اغراق در مجموع 10 شاگرد داشتيم در صورتي كه كلاس هايي مانند سنتور،سه تار،تنبك و تار پر بود و شاگرد نمي گرفتند اگر ما واقع بينانه بااين مسئله برخورد كنيم نبايد در حال حاضر تلاش و زحمت نوزاندگان اين ساز در معرفي وشناساندن آن به جامعه ناديده بگيريم.
* بسياري معتقد هستند كه صداي كمانچه شما با صداي ساير كمانچه ها فرق مي كند آيا از شيوه خاصي در اجرا استفاده مي كنيد؟
- هر نوازنده اي كه ساز به دست مي گيرد به مرور شيوه و ويژگي خاصي را در ساز زدن پيدا مي كند بنابراين اگر صداي ساز نوازنده اي با ديگري متفاوت است به خاطر تجربه اي است كه در نوازندگي اين ساز طي چندين سال به دست آورده و اين امري طبيعي است چراكه به نظرمن هر نوازنده اي بايد حس و حال خاص خودش را داشته باشد تا بتواند آن ساز را با حس و حال خودش بنوازد.
*در كنار استاد شجريان بودن چه تاثيري در روند كاري شما داشته است؟
-اگر بخواهم از تجربه ها و خاطرات همكاري 25 سالي كه با استاد شجريان داشته ام و الان هم ادامه دارد بگويم مثنوي هفتاد من كاغذ خواهد شد اما مي توانم در يك جمله بگويم كه استاد محمدرضا شجريان محبوب ترين و تاثيرگذارترين هنرمند در تاريخ موسيقي ايران است كه توانسته نزديك به نيم قرن با عشق و تلاش خستگي ناپذير همچنان ثابت قدم به راه خود ادامه دهد و تعداد انبوهي از مردم ايران از پير و جوان با آثار ايشان زندگي كرده ومي كنند و براي من به شخصه دركنارايشان بودن باعث غرور و افتخاراست و هميشه لذت بخش بوده وهست.
* كمي درباره دو آلبوم تازه "خورشيد آرزو" و"قيژك كولي" از آثار منتشر شده گروه "دستان" با آواز همايون شجريان توضيح دهيد.
-دو آلبوم "قيژك كولي" به آهنگسازي حميد متبسم و"خورشيد آرزو" ازساخته هاي خودم با آواز همايون شجريان است كه دوستان عزيزم حسين بهروزي نيا نوازنده عود، پژمان حدادي تنبك،بهنام ساماني دف در توليد اين آلبوم ما را همراهي كردند؛ از ويژگي مهم اين آثار اجراي زنده آن است كه حدود 9 ماه پيش در شهربرلين آلمان روي صحنه ضبط شده و با توجه به حضور مردم از حال و هواي خاصي نيز برخوردار است.
در مورد گروه دستان هم بايد بگويم كه با توجه به تجربه هاي زيادي كه در گروه هاي مختلف داشته و در حال حاضر دارم گروه هاي موسيقي در ايران عمدتا دو نوع هستند، در نوع اول اعضاي گروه توسط گروه انتخاب مي شوند و آهنگسازي ، خط مش گروه و مديريت مالي و هنري و مسائل ديگر به عهده يك نفر است و گروه تنها اجرا كننده است ؛ اما در نوع دوم گروهها كه فكر مي كنم گروه دستان در اين طيف قرار گرفته از انتخاب اعضاي گروه گرفته تا خط مشي هنري، مالي و آهنگسازي ، سرپرستي همه به شگل گروهي و شورايي انجام مي شود ونكته مهم توانايي اعضا است كه تك تك آنها دراجرا نقش ويژه و منحصر به فرد خودشان را دارند به عنوان مثال كانون چاووش در سالهاي 59 يا 60 چنين ويژگي را داشت و به شكل شورايي اداره مي شد و كارهاي ارزنده و تاثيرگذاري منتشر كرد كه حاصل آن هنوز هم در زمره بهترين آثار است كه در حافظه مردم باقي مانده است.
*به عنوان آخرين سئوال همايون شجريان نخستين كنسرت مستقل خود را توسط گروه موسيقي "دستان" اجرا كرد ارزيابي خود را از توانايي اين خواننده جوان موسيقي رديف دستگاهي بگوييد.
-اصولا در فن خوانندگي به دليل نداشتن كلاس هاي مدون و سيستماتيك در امر آموزش و همچنين فاقد صلاحيت بودن بسياري از كساني كه به امر آموزش مشغول هستند متاسفانه به شكل ساده انگارانه اي هنرجوياني كه يك دوره رديف را مي گذرانند خود را محق آواز خواني مي دانند و به مسائلي چون صداسازي ، نفس گيري ،خارج نخواندن، لحن ،ريتم و شناخت واژه ها و هجاها كه قبل از يادگيري رديف بايد آموزش ببينند توجهي ندارند كه راه سخت و دشواري است و خيلي زحمت و پشتكار لازم دارد و از آنجا كه از نزديك در جريان كار و تمرين هاي همايون شجريان بودم مي توانم بگويم كه مدت 12 سال به صورت پيگير در حال تمرين و تجربه اندوزي براي يافتن نكاتي بود كه به آن اشاره كردم و بالاخره دست يافت.
شاهد آن هم دو آلبوم "خورشيد آرزو" و "قيژك كولي"بود كه همايون دو ساعت و نيم به طور زنده برنامه اي را خواند و حتي يك نت خارج از ريتم اجرا نكرد و ما توانستيم اين كارها را بدون رفتن به استوديو منتشر كنيم و بازهم فكر مي كنم وقتي خواننده اي مانند همايون بتواند با صدايش هركاري كه مي خواهد انجام مي دهد و يا آهنگسازهراجرايي را از او مي خواهد توانايي اش را دارد كه انجام دهد ومي تواند بر مخاطب اثر بگذارد مطمئنا راه خودش را پيدا كرده و بتدريج شخصيت مستقل و جايگاه درخور شايسته خود را به دست آورده و خواهد آورد و ديگر منصفانه نيست كه به اين دليل كه او پدرش را تكرار مي كند (كه اين نكته خود جاي بحث زيادي دارد) ارزش هاي واقعي و كم نظير او را نديده بگيريم.
شنبه 4 آبان 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: مهر]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 191]