واضح آرشیو وب فارسی:ایران اسپورت: آخوندي : علي آبادي پدر ورزش است
سرمايه، امير صدري، رامين طبرسي: در اين سه سالي كه سازمان تربيت بدني زيرنظر محمد علي آبادي فعاليت مي كند انتقادهاي بسيار زيادي از سازمان ورزش صورت گرفته است. بيشترين انتقاد در مورد عملكرد محمد علي آبادي و ادعاهاي بعضاً عجيب او است كه شايد حاكي از ناآشنايي او با ورزش باشد. البته مدافعان آقاي رئيس - و در راس آنها محمد آخوندي سخنگوي سازمان تربيت بدني - هميشه از عملكرد ورزش در دولت نهم دفاع مي كنند هر چند ادبيات سخنگوي سازمان در بعضي از مواقع چندان باب ميل رسانه ها نيست. با اين همه محمد آخوندي سعي كرد اين بار كمتر از موضع تهاجمي جواب سوالات را بدهد و با آرامش پاسخگوي سوالات ما بود.
¦
¦ حتماً اين شايعه را شنيده ايد كه بين شما و رئيس سازمان رابطه فاميلي وجود دارد.
چنين چيزي صحت ندارد. آقاي علي آبادي اهل استان مركزي هستند من اهل مازندران. قبل از اينكه بيايم سازمان اصلاً ايشان را نديده بودم.
¦فكر مي كرديد با ايشان چنين تفاهمي داشته باشيد؟
بالاخره من سيستم نظام را قبول دارم و در آ ن بايد به افراد كمك كنم. سازمان را دوستان به من پيشنهاد دادند. نشستيم با آقاي علي آبادي صحبت كرديم. سوابق ايشان را مي دانستم و تشخيص دادم كه مي توانم كمك كنم البته آن موقع تصور فعلي را از ورزش نداشتم.
¦ حالا پس از سه سال حضور در ورزش اين تصور مثبت است يا منفي؟
اگر اجازه بدهيد بعداً اشاره مي كنم. اما اگر تصور فعلي را داشتم يا اصلاً اين پست را قبول نمي كردم يا با قدرت بيشتري وارد مي شدم البته الان هم خدا را شكر مشكلي در زمينه اختيارات ندارم.
¦شايد همين ادعاي شماست كه باعث شده شما را نفر دوم سازمان بدانند.
من به اندازه خودم در كارهاي سازمان دخالت مي كنم. اگر از من نظر بخواهند كمك مي كنم اما بعد از سه سال علاقه قلبي به علي آبادي دارم اما اگر او هم نبود باز هم با تمام وجود كار مي كردم. سازمان يك نفر اول دارد و بقيه كارها در شوراي معاونين انجام مي شود.
¦بعد از سه سال كار در سازمان تربيت بدني چه نمره اي به عملكرد مجموعه تان مي دهيد؟
شايد نمره اي كه الان داده شود با نمره اي كه پنج سال ديگر به سازمان داده مي شود فرق كند چون امروز خيلي از كارهاي سازمان ممكن است نمود نداشته باشد و مردم درباره آن چيزهايي كه مي بينند قضاوت مي كنند اما در كل من به عملكرد سازمان نمره خوب مي دهم.
¦منابع مالي سازمان در اين دوره اصلاً قابل قياس با دوره هاي قبل نيست ضمن آنكه سازمان حمايت جدي رئيس جمهور را هم پشت سر خودش مي بيند. طبيعي است در چنين شرايطي انتظار از سازمان بالا باشد.
در دوره هاي ديگر هم پول در ورزش بوده اما استفاده درستي از آن نشده. ما براي 48 فدراسيون هيات هاي ورزش و ادارات كل تربيت بدني استان ها بايد هزينه كنيم. ضمن اينكه باشگاه هاي استقلال و پرسپوليس را در نظر بگيريد. بودجه تمام آنها در سال 84 بين 30 تا 40 ميليارد بوده كه واقعاً نمي شد با آن كار خاصي كرد. الان بعد از سه سال و با توجه به گسترش بعضي از ورزش ها تبديل به 56 ميليارد تومان شده اما براساس كارشناسي حداقل به 650 ميليارد تومان براي امورات جاري ورزش نياز داريم.
¦واقعاً كار كارشناسي شده؟
صددرصد. حتي سند توسعه ورزش موجود است كه در اصل اجرايي شده طرح جامع ورزش است. در رديف بودجه جمهوري اسلامي، ورزش تا سال 84 رديف خاصي نداشته و قرار بود دستگاه ها از بودجه خود در اختيار ورزش قرار دهند. آقاي مهرعليزاده گفته بود ما 400 ميليارد براي ورزش آورديم در حالي كه علي آبادي توانست حداكثر 80 ميليارد از اين پول را از دستگاه ها بگيرد. سازمان در زمان مهرعليزاده براساس اين 400 ميليارد تومان پروژه هايي را شروع كرد كه نيمه كاره باقي ماند. در زمان آقاي احمدي نژاد رديف بودجه اي براي مسائل عمراني ورزش در نظر گرفته شد كه الان با بودجه اي كه در اختيار شركت توسعه و تجهيز قرار گرفته نزديك به 450 ميليارد تومان است ضمن اينكه طبق قانون در بودجه عمراني نمي توانيم در بودجه جاري هزينه كنيم.
¦سازمان بودجه عمراني زيادي دارد. پس شروع به ساخت و ساز كرد اما براي بخش نرم افزاري اين قضيه و منابع انساني آن هم فكر كرده؟
يكسري پروژه ها از قبل شروع شده بود و ما بايد آنها را تمام مي كرديم. ما 30 كتاب در مورد ورزش استان ها داريم كه در آن هر شهري يك فايل دارد و در آن به تمام امكانات ورزش هر شهر اشاره شده. ما در ساخت و ساز از الان براي 20 سال ديگر برنامه ريزي كرده ايم. نكته بعدي اينكه قرار نيست مالكيت اين فضاها در اختيار ما بماند و به جز پروژه هاي ملي بقيه اماكن بايد واگذار شود حتي اگر ما نخواهيم. از اول سال 88 سازمان ديگر پروژه هاي كوچك را نخواهد ساخت. قرار است بعد از سال 88 هر سال از بودجه عمراني كم شود و به بودجه جاري ورزش اضافه شود.
¦با تمام اين حرف ها اما هنوز استاديوم آزادي تنها مجموعه استاندارد ورزش ماست.
ما براي اين هم فكر كرديم و 9 مجموعه مثل آزادي در ابعاد كوچك تر در سراسر كشور مشغول ساخت است. فضاهايي كه ساخته شده براي ميزباني مثلاً بازي هاي كشورهاي اسلامي مشكل نداريم.
¦انتقاد ديگر از رئيس سازمان اين است كه او مدير پيروزي است و در شكست ها هيچ خبري از محمد علي آبادي نيست.
من معتقدم تمام شكست ها را به نام سازمان سند مي زنند و اگر موفقيت ها را خود سازمان اعلام نكند مي گويند متعلق به گذشته است مثلاً در دوحه قطر موفقيت ها را به قبلي ما نسبت دادند اما شكست فوتبال را متوجه سازمان دانستند. پيروزي و شكست در ورزش ما درست يا غلط متعلق به سازمان است. ما زماني بايد از سازمان همه انتظارها را داشته باشيم كه همه اختيارات ورزش را به آنها داده باشيم اما زماني كه ما به سازمان ورود كرديم ورزش مثل مجمع الجزاير بود و هر كس ساز خودش را مي زد. ورزش قهرماني بستگي به ورزش در خيلي بخش ها دارد. فدراسيون ها از يك طرف مستقل هستند از يك طرف ديگر بودجه را از ما مي خواهند ولي مي گويند سازمان حق دخالت ندارد. الان در افتخاراتي كه فدراسيون ها كسب مي كنند رسانه ها كمترين اشاره رابه سازمان دارند. مثلاً همين واليبال كه پس از قهرماني آن در جام ملت هاي آسيا كجا به نام سازمان اشاره شد؟
¦بهتر است بحث را موردي كنيم. وقتي كه ايران ركورد كسب سهميه ورودي المپيك را شكست رئيس سازمان هر جا كه رفت گفت سازمان اينقدر سهميه آورد و در واقع اين موفقيت را به نام خودش سند زد.
شما اشتباه مي كنيد. ما يك خانواده بزرگ به نام ورزش داريم كه علي آبادي پدر آن است حالا اگر اين جمله را بگويد عيبي دارد در هيچ جاي دنيا هيچ آدمي شكست بخورد نمي آيد آن را به همه بگويد اما موقع پيروزي داستان كاملاً متفاوت است.
¦ اگر علي آبادي اوايل المپيك در يك تريبون رسمي ظاهر مي شد و معذرت خواهي مي كرد شرايط بسيار متفاوت بود اما در آن روزها هيچ كس ايشان را نديد.
علي آبادي تا آخر المپيك نمي توانست موضع بگيرد چون ما به كشتي و تكواندو اميد مدال داشتيم ضمن اينكه ما برخوردي كه با نتايج المپيك شد را قبول نداشتيم. در المپيك پتانسيل كشورها مشخص است. مثلاً ما مي دانستيم كه بعضي رشته ما مدال نمي گيرد. تحليل ما اين بود كه در وزنه برداري تكواندو و كشتي مدال كسب مي كنيم.
در دو ميداني در يك جا شانس مدال داريم. حتي قبل از الميپك مسوول فدراسيون جودو اعلام كرد شانس مدال در المپيك ندارند و حداكثر براي جايگاه پنجمي تلاش مي كنند ضمن اينكه رئيس سازمان مجبور بود بعضي جاها به تيم ها روحيه بدهد بالاخره ايشان مسوول ورزش كشور هستند. در همان جام جهاني فوتبال هم ما پيش بيني واقعي را داشتيم اما رئيس سازمان كه نمي توانست بگويد تيم ملي در جام جهاني چه نتايجي مي گيرد. ما در المپيك هم نتايج واقعي را مي دانستيم. ما برگه هايي را داريم كه بعضي روساي فدراسيون ها يك سال قبل امضا داده كه سهميه المپيك مي گيرند مثل بسكتبال. در اينكه كشتي در المپيك ناكام بوده هيچ شكي نيست اما نبايد ناكامي كشتي را ناكامي كل ورزش دانست.
¦شما مي گوييد علي آ بادي بايد به ورزشكاران روحيه دهد پس چرا او بعد از باخت حميد سوريان در المپيك سالن مسابقه را ترك كرد.
اولاً سوريان رفت رختكن و علي آ بادي كه نمي توانست برود رختكن اما ما بعداً از كشتي حمايت كرديم و اتفاقاً به استقبال اين تيم در فرودگاه رفتيم. اتفاقاً خود مهندس هم گفتند آقاي رئيس جمهور گفته سازمان برنامه اي براي استقبال از ورزشكاران المپيكي دارد كه آقاي علي آبادي مي گويند خير و رئيس جمهور دستور مي دهند كه از ورزشكاران بدون توجه به نتايج آنها استقبال شود. به هر حال جريان ورزش ادامه دارد. ما بازي هاي آسيايي را هم در پيش رو داريم و نبايد ورزشكارانمان را به دليل باخت در المپيك نابود كنيم.
¦اما نمي شود اهميت باز ي هاي آسيايي را در سطح المپيك فرض كرد.
بالاخره المپيك هم تمام شده و بايد از آن درس بگيريم. ما نمي توانيم چون احسان حدادي در چين نتيجه نگرفته او را نابود كنيم چون مي شود از او تا چند سال ديگر انتظار مدال داشت.
مي خواستند حدادي را خرد كنند اما احسان مي تواند سه المپيك ديگر باشد ضمن اينكه المپيك با بقيه تورنمنت ها فرق دارد اما ما نبايد عملكرد كل ورزش را زير سوال ببريم. مثلاً نمي توانيم بگوييم چون تكواندو امروز مدال گرفته همه چيز متعلق به امروز است يا اگر فوتبال باخته همين طور.
¦تمام حرف هايي كه زديد درست اما رئيس سازمان در شرايطي كه همه انتظار داشتند او استعفا دهد با يك عذرخواهي همه چيز را تمام شده دانست.
اصلاً كسي در اين اندازه نيست كه به آقاي علي آبادي بگويد.بكشد كنار اصلاً ما به اين موضوع اعتقاد نداريم كه ملاك ارزيابي مديران سازمان نقطه مدال المپيك باشد حالا كه بحث به اينجا رسيد بهتر است روشنگري كنم. هر سازماني وظيفه خاص خودش را دارد. وظيفه سازمان توسعه منابع مالي و نيروهاي انساني در ورزش، توسعه در بخش زير ساخت ها و نيروي قهرماني است. اصلاً به ما نگفتند مدال آوري به سازمان مرتبط است در قانون آمده كه مسائل مربوط به المپيك انحصاراً در اختيار كميته ملي المپيك است. حالا ما آمده ايم از بودجه سازمان هم پولي را به كميته ملي المپيك داده ايم.
تازه بايد طلبكار باشيم كه چرا وقتي پول داديم نتيجه نگرفتيم.
¦اين توجيه نيست؟
به هيچ عنوان. وظيفه ما مشخص بوده كه خدمتتان عرضه كردم.
¦به نظر شما سازمان تربيت بدني توقع مردم از كاروان ايران در المپيك را بالا نبرده بود.
اتفاقاً ما از صدا و سيما و رسانه اين انتقاد را داريم كه آنها توقع را بالا بردند. مصاحبه هاي مسوولان سازمان موجود است همه جا گفته اند تا همين جا كه توانستيم 52 سهميه بگيريم يك موفقيت بزرگ است. ما انتظارمان از رشته هايي مثل تيراندازي و تنيس روي ميز در همان حد بود. سياست ما اين بود كه يك نفر از مسوولان سازمان حتي يك كلمه هم درباره تعداد مدال ها در المپيك حرف نزند. الان هم مي گوييم كه كشتي انتظارات را برآورده نكرد. آن كسي كه در مورد تعداد مدال ها صحبت كرد رئيس كميته ملي المپيك بود. برآورد مكتوب ما دو طلا، يك نقره و سه برنز بود كه به آن نرسيديم امااميدواريم كه در دوره هاي بعدي المپيك تعداد رشته هاي مدال آورمان را بالا ببريم. نكته ديگر هم اين بود كه ما حداكثر از 10 ورزشكار مي توانستيم انتظار مدال داشته باشيم.
¦ انتقاد ديگري كه نسبت به مديريت رئيس سازمان مي شود شيوه او يعني مديريت آزمون و خطاست. به نظر مي رسد سطح تغييرات در بعضي از پست هاي ورزش بسيار بالاست.
نسبت به دوره هاي قبل ما كمترين تغييرات را در فدراسيون ها داشتيم. بالاخره يكسري پست ها هر فردي دوست دارد افرادي را كه با سليقه فكري خودش نزديك است بياورد اما شما مي توانيد همه نوع نگرش فكري را در بين مديران سازمان ببينيد. الان عده اي از معاونان علي آبادي كساني هستند كه در دوره هاي قبلي هم سمت داشتند.
¦ تغييرات در استقلال و پرسپوليس را چطور ارزيابي مي كنيد.
زماني كه علي آبادي آمد هيات مديره پرسپوليس دچار تغيير شد و اين هيات مديره ماند و مدير عاملش عوض شد. دوباره بعد از يك سال مدير عامل عوض شد و بعد از سه سال هيات مديره دوباره دچار تغيير شد. در استقلال هم يك تصميمي گرفته شد كه دو باشگاه بروند زيرمجموعه دو وزارتخانه. استقلال هم قرار شد زيرمجموعه وزارت رفاه شود اما چون اين قضيه با تغييراتي در وزارت رفاه مصادف شد آن تصميم عملي نشد و ما مجبور شديم دوباره استقلال را زير نظر بگيريم و نمي توانستيم با افرادي كه ما سر كار نگذاشتيم، كار كنيم. بعد از آن هم ديگر هيات مديره باشگاه عوض نشد فقط زريبافان رئيس مجمع شده البته علت تغييرات اين است كه اين دو باشگاه با سيستم دولتي اداره مي شوند.
اگر اين دو باشگاه در دست بخش خصوصي باشد حداقل به مدير عامل اين دو باشگاه فرصت زيادي داده مي شود. در مورد آقاي فتح الله زاده شايد ما تمايلي به تغيير ايشان نداشتيم اما چون اختيارات را تفويض كرده بوديم نخواستيم دخالت كنيم. واقعاً اين دو باشگاه براي ما مشكل دارد. بايد به آنها پول بدهيم آن وقت فقط شكست ها را به نام سازمان مي زنند پيروزي مال مديران.
¦ داستان واگذاري سهام پرسپوليس
به هدايتي چيست؟
قرار نيست سهام به شخص واگذار شود. قرار است براساس قانون و زيرنظر سازمان بازرسي سهام دو باشگاه واگذار شود.
چهارشنبه 1 آبان 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایران اسپورت]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 197]