واضح آرشیو وب فارسی:ایسکانیوز: در نشست «نظريه و نقد بيناتمدني در هنر و ادبيات» عنوان شد؛ انتقاد «نامور مطلق» از بيتوجهي به انديشههاي بينا تمدني در هنر و ادبيات
تهران-خبرگزاري ايسكانيوز:روابط و انديشههاي بيناتمدني هم اكنون داراي ادبيات، تاريخ و انديشمندان خاص است اما متأسفانه هنوز اين رويكرد در حوزه هنري و ادبي چنانكه شايسته و بايسته است مورد توجه قرار نگرفته است.
به گزارش گروه فرهنگي هنري باشگاه خبرنگاران دانشجويي ايران "ايسكانيوز" به نقل از مركز روابط عمومي نقشجهان، «نظريه و نقد بينا تمدني در هنر و ادبيات» موضوع نخستين نشست از نشستهاي نظريهپردازي بود كه در مركز هنر پژهشي نقش جهان 28 مهرماه برگزار شد.
در اين نشست كه با همكاري گروه هنر تطبيق و پژوهشكده هنر فرهنگستان هنر برگزار شد بهمن نامور مطلق براي نخستين بار به طرح نظريه خود در خصوص روابط بينا تمدني در عرصه هنر و ادبيات در حضور استادان و دانشجويان هنري و ادبي پرداخت.
نامور مطلق در ابتدا ضمن برشمردن مشكلات نظريهپردازي در ايران به ويژه در سه محور توليد، دريافت و توزيع نظريه درباره «نظريه و نقد بيناتمدني در هنر و ادبيات» سخن گفت.
وي گفت: وضعيت نوين در تكوين و خلق آثار هنري و ادبي نقش مهمي را ايفا ميكند آثاري كه همواره متأثر از همين روابط بيناتمدني است. اين روابط ميتوانند تعاملي و صلحجويانه يا چالشي يا جنگطلبانه باشد. اين گونه روابط در عرصههايي همانند سياست و فرهنگ داراي نظريهپردازان و منتقدان برجسته و صاحبنظر است، هانتينگتون، فوكوياما و ادوارد سعيد از اين دسته هستند. روابط و انديشههاي بيناتمدني هم اكنون داراي ادبيات، تاريخ و انديشمندان خاص است چنانكه حكم تاريخي در خصوص آيات شيطاني، يازده سپتامبر، حمله به افغانستان، حمله به عراق، ماجراهاي مربوط به كاريكاتورهاي اهانت آميز به پيامبر اسلام، فيلم فتنه و بسياري ديگر بخشي از تقويم بيناتمدني را شكل ميدهند.
نامور مطلق در ادامه افزود: اما متأسفانه هنوز اين رويكرد در حوزه هنري و ادبي چنانكه شايسته و بايسته است مورد توجه قرار نگرفته است. اين در صورتي است كه حجم تعداد و تنوع آثاري كه به نحوي روابط بيناتمدني را باز ميتاباند امروزه چنان گسترده است كه غيرقابل شمارش به نظر ميرسد.
وي گفت: فيلمهاي زيادي همچون سيصد، اسكندر بزرگ، فتنها، يا رمانها و يادداشتهايي همچون آيات شيطاني، بدون دخترم هرگز، تسليم، جواهر مدينه و همچنين انواع كاريكاتورها به ويژه كاريكاتورهاي اهانت آميز، پويانماييها، حتي بازيهاي رايانهاي همگي همگي پيكره مطالعاتي نظريه و نقد بينا تمدني محسوب ميشوند.
وي ادامه داد: مشكل از آنجا بيشتر شد كه جهان دو قطبي فروپاشيد و آمريكا با طرح «نظم نوين جهاني» در صدد بود تا تمام سهم هويتي جهان را از آن خود كند. تمدنهاي ديگر همچون شرقي به ويژه اسلامي و ايراني و حتي خرده تمدنهاي غربي همچون اروپايي و آمريكاي لاتين در برابر چنين تماميت خواهي مقاومت نشان دادند. كشورهاي اسلامي كه شاهد پارهاي از تحولات اجتماعي و فرهنگي بودند و خود را طليعهدار تمدن اسلامي ميدانستند بيش از ديگران مقاومت كردند. اين چالشها موجب واكنشهاي گوناگون و افراطي در عرصههاي متفاوت تمدني همچون هنر و ادبيات شد.
پس از آن سخنران نشست به گونهشناسي آثار بينا تمدني پرداخت و يادآوري كرد كه اين آثار به دو دسته تعامل و چالشي قابل تقسيم هستند. اما متأسفانه دسته چالشي داراي تاثيرات بيشتري هستند و همواره در اين احساسات و تحريك عواطف نقش مهمي را در دهههاي اخير ايجاد كردهاند.
در پايان نامور مطلق پس از طرح نظريه و بحث در مورد پايهريزي نقد بيناتمدني، يادآور شدند كه نظريه و نقد بينا تمدني در ادامه نظريهها و نقدهاي شرقشناسانه ادوارد سعيد و يارانش از يك سو و پسا استعماري از سوي ديگر است.
پيش از سخنراني نامور مطلق، حسن بلخاري در رابطه با لزوم نظريهپردازي به ويژه در عرصه هنر و ادبياتت و پارهاي از مشكلات در اين زمينه سخن گفتند.
همچنين پس از سخنران اصلي، فرزان سجودي به بحث در خصوص رابطه ميان نظريه ارائه شده با مباحث باختين به ويژه آميختگي فرهنگي پرداختند.
در ادامه از سوي استاداني همچون علي عباسي، مهرانگيز مظاهري، حبيبالله درخشاني و تني چند از استادان و دانشجويان پرسشهايي مطرح شد و مباحثي از سوي سخنران نشست ارائه شد./120
چهارشنبه 1 آبان 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایسکانیوز]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 103]