واضح آرشیو وب فارسی:جام جم آنلاین: شهيد حاج مصطفي خميني انديشمندي نيك سيرت
به مناسبت سالروزشهادت آيت الله حاج آقا مصطفي خميني رحمه الله عليه
اول آبان سالروز شهادت عالم بزرگ آيت الله حاج سيد مصطفي خميني فرزند بزرگ امام خميني قدس سره الشريف مي باشد.
آيت الله سيد مصطفي خميني دوازدهم ماه رجب سال 1349 قمري در شهرستان قم ديده به جهان گشود . پس از اتمام دروس ابتدائي در حوزه علميه قم به آموزش و فراگيري دروس اسلامي پرداخت . ادبيات عرب را نزد اساتيد اين حوزه آموخت و دوره سطح را در محضر اساتيدي همچون آيت الله حائري آيت الله صدوقي آيت الله سلطاني و آيت الله شيخ محمد جواد اصفهاني گذراند.
در سن بيست ويك سالگي مشغول درس خارج شد و خارج فقه را از محضر آيت الله العظمي بروجردي استفاده نمود وخارج اصول را هم در نزد پدر بزرگوار خويش امام خميني قدس سره الشريف آغاز كرد. پس از درگذشت آيت الله العظمي بروجردي گذشته از اصول در درس فقه امام خميني (ره ) هم شركت نمود وهمچنين در اين زمان از درس مرحوم داماد استفاده مي كرد.
شهيد آيت الله سيد مصطفي خميني تا پايان عمر نيز درس فقه پدر را ترك نكرد و از فيوضات آن بزرگوار بهره برد. آيت الله سيد مصطفي خميني در علم رجال و تاريخ اطلاعات گسترده داشت و در اين زمينه از تبحر ويژه اي برخوردار بود.
شهيد سيد مصطفي خميني علاوه بر مقام ودرجه اي كه در اجتهاد و فقه و اصول داشت در علوم معقول وفلسفه و كلام نيزمتبحر بود. منظومه حكمت را نزديكي از اساتيد فلسفه آموخت و بلافاصله بتدريس آن همت گماشت و از اساتيد فن گشت . اسفار را از استاد بزرگ مرحوم سيدابوالحسن قزويني و علامه سيد محمدحسين طباطبائي فرا گرفت و هنوز سي سال از عمر پربركتش نگذشته بود كه جامع معقول و منقول گرديد. آيت الله شهيد سيد مصطفي خميني پس از تكميل علوم لازم به تدريس پرداخت و به مدت ده سال در حوزه علميه نجف اشرف خارج اصول تدريس مي نمود.
شهيد آيت الله سيد مصطفي خميني يكي از فرزانگان و اميد آينده اسلام در زمينه علمي بودند. اين بزرگوار صاحب تائليفات ارزشمند و پرباري در فقه اصول و تفسير قرآن مجيد هستند. تفسير علمي فلسفي عرفاني و فقهي و ادبي ايشان از سوره مباركه (حمد) يكي از آثار گرانبها و گهربار در زمينه خود مي باشد.
از تاليفات آيت الله شهيد سيدمصطفي خميني موارد زير را مي توان ذكر كرد : القواعد الحكميه القواعد الرجاليه القواعدالاصوليه كتاب اجاره كتاب البيع در سه جلد دو جلد كتاب در فقه (مكاسب محرمه ) كه در تبعيدگاه تركيه به رشته تحرير در آورده بودند يك دوره اصول مختصر و مفصل در مباحث خيارات معظم مسائل كتاب صلوه كه ساواك در يورش خودبه خانه امام خميني قدس سره الشريف در قم به يغما برد مستندي بر تحريرالوسيله امام خميني را نيز در دست نگارش داشتند شرح زندگاني ائمه معصومين را تا شرح زندگي حضرت امام حسين (ع ) نگاشته بودند و..
شهيد بزرگوار آيت الله مصطفي خميني همچنانكه در تلاشهاي علمي كوشا بودند در مبارزات سياسي نيز شركت بسيار فعالانه داشتند . اين شهيد بزرگوار از سال 1341 شمسي يكي از روحانيون فعال و پركار بود و در به حركت در آوردن نيروهاي اصيل فعاليت و كوششهاي طاقت فرسائي داشت . در پانزده خرداد 42 كه مزدوران و دژخيمان طاغوت به خانه اش يورش بردند و امام خميني قدس سره الشريف را كه در منزل ايشان بودند دستگير كردند او كه ديگر نمي توانست كاري بكند با تمام نيرو فرياد زد كه « مردم خميني را گرفتند مردم خميني را بردند » و ... اين خبر به گونه اي برق آسا در سراسر قم پيچيد و طوفاني از خشم در ميان توده هاي مسلمان و انقلابي اين شهر مذهبي برانگيخت ...
در روز 25 شعبان سال 1384 قمري رئيس ساواك قم همراه با عده اي از ماموران خود كه همگي لباس شخصي بر تن داشتند حدود ساعت 2 بعدازظهر كه رفت و آمد در خيابانها كمتر شده بود به منزل امام خميني (ره ) ريختند و آقا مصطفي را دستگير و بي درنگ روانه تهران و از آنجا به تركيه تبعيد كردند.
اصرار رژيم شاه از تبعيد حاج آقا مصطفي به اين خاطر بود كه ايشان شخصيتي داشتند كه مي توانستند بعد از تبعيد پدر بزرگوارش محور حركتهاي بسياري باشند و حدودا نقش پدر را ايفا نمايند و رژيم به اين امر واقف بود لذا نمي توانست آن بزرگوار را تحمل كند.
آيت الله شهيد سيدمصطفي خميني پس از تبعيد نيز به موازات تلاشهاي موفقيت آميز علمي كه داشتند از امر مبارزه نيز غفلت نداشتند و همواره در اين زمينه در كنار پدر و همراه ايشان بودند تا آنكه رژيم از وجود ايشان كه تحرك و جواني داشت احساس خطر كرد و آن بزرگوار را به شهادت رساند.
بالاخره رژيم ستمشاهي در اول آبان 1356 هجري شمسي قهرمان علم و مبارزه و فرزند شايسته و بزرگ امام خميني قدس سره الشريف را بطور مرموزي به شهادت رساند. با شهيد شدن حاج آقا مصطفي در حقيقت عصر بيداري و حركت فرا رسيد.
شهادت حاج آقا مصطفي گويي تازيانه اي براي بيداري و حركت مردم گرديد. در اينجا بايد ذكر كرد كه شيعه از عنصري به نام « شهادت » برخوردار است كه آثار فراواني دارد و از جمله آثار آن همانا بيداري و حركت است .
رژيم شاه به آن جهت تصميم به شهيد كردن حاج آقا مصطفي گرفت كه اولا حاج آقا مصطفي از زمان شروع نهضت در سال 41 در كنار امام قرار داشت و بازوي پرتوان امام محسوب مي شد و خود حاج آقا مصطفي يك چهره انقلابي بود كه با روحانيون روشنفكران و دانشجويان مسلمان و مبارز داخل و خارج كشور ارتباط داشت . از اينرو ساواك با به شهادت رساندن وي مي كوشيد يك مخالف جدي را از سر راه رژيم برداشته و امام را تنها بگذارد ثانيا رژيم مي خواست ضربه روحي بزرگي بر امام وارد ساخته و ايشان را از ادامه مبارزه منصرف كند. اما خداوند مكر مكاران را به خودشان بازگرداند. زيرا شهادت ايشان كوچكترين خلل و وقفه اي در راهي كه امام در پيش گرفته بود ايجاد نكرد و امام در مقابل اين هدف دشمن شهادت حاج آقا مصطفي را « حادثه جزئي ناچيز » شمردند و بيان داشتند زماني كه ما با گرفتاري عظيم مصيبت هاي دلخراشي مواجه هستيم بايد ذكري از مصائب خويش نكنيم و اين در حالي بود كه امام فرزندشان مصطفي را « اميد آينده اسلام » مي دانستند. بالاتر از اين ها امام شهادت اميد آينده اسلام را از الطاف خفيه الهي قلمداد كردند و عزم استوار خويش را به دشمن نشان دادند.
با انتشار خبر شهادت حاج آقا مصطفي موج تلگراف و نامه هاي تسليت از داخل و خارج كشور و از سوي شخصيت هاي روحاني و غيرروحاني گروههاي مذهبي و سياسي انجمن هاي اسلامي و... به امام (ره ) در نجف ارسال شد كه امام در چند پيام به آنها پاسخ داد و در ضمن اين پيامها به بيدارگري پرداخت و عزم استوار خويش را براي مبارزه اعلام نمود.
در تهران مجالس ختم مفصلي برگزار گرديد كه در جريان اين مجالس روحانيون روشنفكران دانشگاهيان بازاريان در اعلاميه هاي مستقلي ضمن ابراز تسليت شركت خود را در اين مجالس اعلام كردند.
گذشته از تهران در ديگر شهرها نيز مجالس متعدد و پرجمعيتي برپا شد و اين مجالس محل تجمع مخالفان رژيم شاه و مبارزان گشته بود . در همين مجالس ختم بود كه بار ديگر پس از 13 سال نام امام خميني بطور آشكار برده شد و از آن بزرگوار بطور آشكار تجليل نمودند. بالاخره برپائي مجالس متعدد ختم و چهلم در تهران و شهرستانها باعث آشنايي بيشتر مردم با نهضت امام خميني (ره ) شد و مردم كه اكنون در حال بيداري بودند به حركت افتادند. بدين ترتيب نهضت بزرگ امام خميني (ره ) به تدريج اوج يافت و گسترش پيدا كرد و هر روز ابعاد بيشتري يافت تا آنكه سرانجام در بهمن سال بعد (1357 ) به پيروزي كامل رسيد .
سه شنبه 30 مهر 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جام جم آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 284]