تور لحظه آخری
امروز : پنجشنبه ، 24 آبان 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):همّت مؤمن در نماز و روزه و عبادت است و همّت منافق در خوردن و نوشيدن؛ مانند حيوانات. ...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

اوزمپیک چیست

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

نگهداری از سالمند شبانه روزی در منزل

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1829168644




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

داستانی برای کارآفرینان


واضح آرشیو وب فارسی:فان پاتوق: روزی روزگاری در ساحل یک رودخانه زلال و زیبا دهکدهای بود که مردمان آن به خوبی و خوشی در کنار هم زندگی میکردند. آنها آب مورد نیازشان را از این رودخانه برمیداشتند و برای غذاپختن، شستشو و آبیاری مزارعشان از آن استفاده میکردند. یک بار در فصل پاییز رودخانه طغیان کرد . وقتی که آب پایین رفت و طوفان و سیل تمام شد، اهالی دیدند که آب دیگر در همان مسیر قبلی جاری نیست بلکه آب رودخانه مجرای تازهای باز کرده که از دهکده خیلی دور است و همان آب در این مسیر جاری شده است. ریش سفیدهای دهکده نشستند و مشورت کردند تا برای حل این مشکل راهی پیدا کنند. آنها دیدند که بهتر است یکی از اهالی دهکده مامور این کار شود و راهی بیابد تا بتواند این آب را به سمت آنها هدایت کند. دو نفر از مردم داوطلب شدند و خواستند برای این کار قرارداد ببندند. بزرگان دهکده هم فکر کردند که یک رقابت کوچک هیچ اشکالی ندارد. پس این قرارداد را به هر دو ارائه کردند و گفتند هر کسی که راه بهتری پیدا کند، برنده این قرارداد خواهد بود. اولین نفر که «جان دانا » (John the Wise) نام داشت،گفت که میرود و پس از مدتی با مقادیر فراوانی آب سالم و پاکیزه برخواهد گشت. او رفت ولی تا هفتهها خبری از او نشد. نفر دوم،«الیس قدرتمند» بود. او که دید میدان خالی از رقیب است، فورا دو تا سطل برداشت و شروع به کار کرد. او هر روز این دو سطل بزرگ را برمیداشت،پیاده به رودخانه میرفت و با دو سطل پر از آب پیاده به دهکده برمیگشت. همه مردم دهکده از او آب میخریدند. الیس قدرتمند پول در میآورد و خوشحال و راضی بود. اما خیلی زود مردم دهکده آب بیشتری خواستند و دیگر به آن مقدار آب قبلی بسنده نمیکردند. الیس هم به جای یک بار رفت و برگشت به رودخانه، دو بار این مسیر را طی میکرد. مردم هم خوشحال شدند و به این مرد قدرتمند پول دادند. الیس قدرتمند این بار بیشتر پول درمیآورد و هم خانوادهاش و هم خودش راضی بودند. اما طولی نکشید که این داستان دوباره تکرار شد. این بار الیس تعداد سطلها را اضافه کرد. یک چهار چوب عمودی ساخت و آن را روی پشتش میگذاشت، دو تا از سطلها را روی پشتش حمل میکرد و دو تای دیگر را دستش میگرفت. با این کار درآمد «قدرتمند» دو برابر شد. متاسفانه این رشته سر درازی داشت. الیس مجبور بود هر روز تعداد رفت و برگشتهایش را زیاد کند و کار به جایی رسید که در همین مسیرها اندکی میخوابید و دوباره به راهش ادامه میداد. در همین زمان،«جان دانا» برگشت. او زمین های اطراف دهکده را بررسی کرد و از صاحبان زمین های دهکده خواست تا زمینها را چند قسمت کنند. سپس تعداد زیادی لولههای عجیب و غریب کارگذاشت که بخشی از آنها که پشت سر هم چیده شده بودند، مسیری طولانی را از دهکده تا رودخانه پوشش میدادند. جان کنار رودخانه ایستاد و جریان آب را به درون لولهها هدایت کرد. او در ابتدای دهکده مخزن بزرگی کارگذاشته بود که این لولهها آب را درون آن میریختند . به تدریج مردم عادت کردند که از آب درون مخزن استفاده کنند چرا که این آب تقریبا همیشه در دسترسشان بود و «الیس قدرتمند» هم کم کم بیکار شد. «جان دانا» به کسی نیاز داشت که کنار رودخانه بماند و سطلها را از آب پر کند و درون لولهها بریزد. او برای این کار «الیس قدرتمند» را استخدام کرد. وقتی که جان به الیس اعتماد کرد و دیگر بر کارش نظارت ننمود، الیس غیبش زد. این بار وقتی «جان دانا» بازگشت، دستگاه چرخ مانند بزرگ و عجیبی ساخته بود. او آن چرخ بزرگ را کنار رودخانه کار گذاشت و این دستگاه دائما کار میکرد و آب را همیشه درون لولهها جاری مینمود. به این ترتیب مردم دهکده هر وقت که میخواستند آب سالم و فراوان داشتند. بعد از این موفقیت،«جان دانا» به دهکدههای مجاور رفت و همین قرارداد را با آنها بست. پس از پایان یک قرارداد که او لولهها و چرخ آبی را کار میگذاشت و مخزنی هم اضافه میکرد، به سراغ انجام کار بعدیش در دهکدهای دیگر میرفت. به زودی بیشتر دهکدهها از این روش بهره گرفتند و «جان دانا» آنقدر پول درآورد که دیگر مجبور نبود شخصا کار کند. اندکی گذشت ومردم دهکدهها و مناطق دیگر پیش جان میآمدند و راز این «معجزه» را از او میپرسیدند. جان دانا هم به همه آنها یک روش که همان فوت و فن کار خودش بود را میگفت. مراجعان هم خوشحال و خندان میرفتند و حق مشاوره «جان دانا» را میپرداختند. علاوه بر آن این مرد «دانا» به آنها میگفت که به ازای هر سطل آبی که به دست میآوردند، باید مقدار مشخصی به او بدهند. حالا به وضعیت «الیس قدرتمند» نگاهی میندازیم. او به ازای هر 10 سطل پول میگیرد ولی آنها 10 برابر آن را برای خودشان نگه میدارند. پس از چندی، «جان دانا» به همین مراجعان اولیه اجازه داد تا خودشان این روش را شرح و رواج دهند. و باز هم این جان بود که به ازای هر سطل آب تولیدی پولی میگرفت. این لولهها به سرعت توسعه یافتند و در زنجیرهای پایانناپذیر و به اشکال پیشرفقته، رشد کردند و... این «جان دانا» بود که به «جان ثروتمند» تبدیل شد و سالهای سال به خوبی و خوشی زندگی کرد. خب شاید فکر کنید که این هم مانند قصههای وقت خواب کودکان است! اما این حکایت برای کودکان نیست بلکه شما کارآفرینان باید گوش کنید . حالا ما از این داستان چه میفهمیم؟ وقتی که الیس سعی کرد که برنده این مسابقه باشد، نه مثل یک کارآفرین که مثل یک کارمند رفتار کرد و در عوض این که کارمند خودش باشد، در اختیار کس دیگری بود. اگر او روزی پیاده به رودخانه نمیرفت و با دو سطل پر از آب برنمیگشت، از پول هم خبری نبود. در واقع او مرتبا کارفرمایانش را تغییر میداد. وقتی که جان دانا سیستم لوله کشیاش را ابداع نمود، در حقیقت مثل یک عضو وابسته در دهکده جهانی اینترنت دنیای امروز بود. او راه بهتری پیدا کرده بود ولی هنوز هم خودش باید کاری میکرد. وقتی که جان چرخ گردانش را به راه انداخت،کارش به روش اتوماتیک انجام میشد که درست مانند خودکار کردن یک وب سایت بود. ولی باز هم دامنه کسب و کارش همان دهکده و همان رودخانه بود. وقتی که این کارآفرین قدم بعدی را برداشت،به سراغ دهکدههای دیگر رفت و این پروژه را برایشان به پایان برد. به تدریج که این «جان دانا» برای خودش زیرمجموعههایی خلق کرد، دیگر از حالت یک عضو وابسته درآمد و به برنامهای تبدیل شد که اعضای وابسته را جذب میکند.آنها از این فنآوری استفاده میکردند تا پول دربیاورند و این کارآفرین بدون این که خودش شخصا زحمت بکشد، از حاصل کار این زیرمجموعهها درآمد کسب مینمود و در این حالت «جان دانا» به «جان صاحب شغل مستقل» تبدیل شد. پس از مدتی، جان به اعضای وابستهاش گفت که میتوانند این فنآوری را به دیگران نیز بیاموزند و برای خودشان زیرمجموعههایی خلق کنند، در این حالت با یک «جان کارآفرین» روبرو هستیم . جان از مجموعهای بزرگ و زنجیرهای بیپایان درآمد دارد. در ابتدا از خودش، بعد از وابستگانش و بعد از زیرمجموعههای وابستگانش و... و حالا داستان به پایان میرسد و «جان دانا» به «جان ثروتمند» تبدیل شده و سالهای خوشی پیش رو خواهد داشت. حالا سوال من اینست: شما از کدام دستهاید؟ دارید با زور و زحمت سطلها را حمل میکنید یا این که سیستم لولهکشی درست میکنید؟


By:John McCabes
مترجم: آذین صحابی








این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: فان پاتوق]
[مشاهده در: www.funpatogh.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 88]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن