واضح آرشیو وب فارسی:اطلاعات: پـرونـدههـاي مجـهول: ميخـواهم بـاور كنـم
كارگردان: كريس كارتر. فيلمنامه: فرانك اسپوتنيتز، كريس كارتر براساس سريال پروندههاي مجهول.
موسيقي: مارك اسنو. مدير فيلمبرداري: بيل رو. تدوين: ريچارد اي. هريس. طراح صحنه: مارك اس. فريبورن. بازيگران: ديويد داكاوني(فاكس مالدر)، جيليان آرمسترانگ (دانا اسكالي)، آماندا پيت(داكوتا ويتني)، بيل كانالي(پدر جوزف كريسمن)، آلوين «اگزبيت» جوينر (مامور مازلي درامي)، ميچل پيلجي(والتر اسكينر)، كال وم كيت رني(جنك داكيشين). 105 دقيقه. محصول 2008 آمريكا، كانادا. نام ديگر :2 The X Files
شش سال بعد از وقايع پاياني سريالي و فرار مالدر، زني جوان در غرب ويرجينيا ربوده ميشود. مدتي بعد مامورين با كمك كشيشي كه از قدرت فراطبيعي برخوردار است، دست بريدهاي را كه زير برفها دفن شده مييابند. اين تنها سرنخ موجود با حادثه ناپديد شده زن جوان است، كه بعدها مشخص ميشود مامور پليس است. سركار مازلي درامي از دانا اسكالي نيز كه از خدمت در FBI خارج و در يك بيمارستان به عنوان پزشك مشغول به كار شده، براي سافتن مالدر كمك ميخواهد. او يقين دارد تنها كسي كه ميتواند اين پرونده را حل كند كسي نيست جز فاكس مالدر. اسكالي به سراغ مالدر رفته و به وي ميگويد كه در ازاي كمك به حل اين پرونده FBI حاضر است وي را عفو كند. اما مالدر ابتدا باور ندارد و همه اينها را نقشهاي براي به دام انداختن خود ارزيابي ميكند. آن دو به واشنگتن رفته و با مسئول پرونده داكوتا ويتني ملاقات ميكنند و سپس به سراغ پدر جوزف فيتزپاتريك كريسمن ميروند كه در يافتن دست بريده به پليس كمك كرده بود. مالدر ميخواهد حرفها او را مبني بر دريافت الهام از سوي خدا براي كشف جنايت باور كند، اما اسكالي پيشينه او را گوشزد كرده و حرفهاي او را رد ميكند.
وقتي زن دوم نيز ربوده ميشود، ويتني و درامي به همراه مالدر و كريسمن به محل حادثه ميروند. در آنجا چشمان كريسمن شروع به خونريزي كرده و مالدر را بيش از پيش به صحت گفتههاي وي وادار ميكند.
فرداي آن روز او به ديدن ويتني ميرود تا روي پرونده ربوده شدن زن دوم كار كنند. كريسمن نيز كه به آنها پيوسته، مامورين را به محلي دفن اعضاي بدن انسان در منطقهاي يخ زده راهنمايي ميكند. بررسي اعضاي به دست آمده مامورين را به يك موسسه انتقال عضو و شخصي به اسم داكيشين كه در كودكي مورد تعرض پدر كريسمن قرار گرفته، رهنمون ميسازد.
داكيشين ميگريزد و در كيفي كه از به جاي ميگذارد، سري يافت ميشود. مالدر و ويتني به تعقيب داكيشين ميپردازند و طي اين كار ويتني كشته ميشود. اسكالي نيز كه به ديدن كريسمن رفته با بيهوش شدن وي و انتقالش به بيمارستان درمييابد كه او مبتلا به سرطان پيشرفته است. مالدر كه اتومبيل اسكالي را قرض گرفته در شهرك نزديك ربوده شدن زدن دوم، رد داكيشين را پيدا ميكند. اما داكيشين كه به تعقيب شدنش توسط مالدر پي برده، اتومبيل او را در جادهاي دورافتاده سرنگون ميكند. اسكالي كه تماسش با مالدر قطع شده، زماني كه از گرفتن كمك از FBI نااميد ميشود شخصاً به محل ميرود. اما مالدر كه از سانحه نجات يافته، قبل از او به مخفيگاه داكيشين رسيده و با حقايق هولناكي روبرو شده است.
اين فيلم به صورت يك سريال تلويزيوني در شبكه فاكس آمريكا پخش ميشد و ديويدي آن نيز مثل مجموعه گمشدگان دست به دست ميچرخد اما بين ساخت فيلم اول و دوم آن نيز مثل مجموعه گمشدگان دست به دست ميچرخد اما بين ساخت فيلم اول و دوم فاصلهاي طولاني وجود دارد اولين فيلم را زماني ديديم كه مجموعه اولين سيديهاي تصويري با زيرنويس فارسي و حفظ شئونات وارد بازار شده بود و از اين لحاظ نسبت به قسمت دوم و ديدنش علاقهاي مضاعف به وجود ميآيد.
قسمت اول ده سال قبل در آمريكا اكران شد و به گفته كريس كارتر خالق سريال رفع اختلاف حقوقي بر سر قرار داد با شركت فاكس سالها طول كشيد و تهيه فيلم دومي كه قرار بود به محض پايان يافتن پخش سريال شروع شود شش سال عقب افتاد و شش سال هم از پايان سريال در آمريكا ميگذرد.
در دومين فيلم سينمايي بر اساس مجموعه علمي تخيلي تلويزيوني پروندههاي مجهول ماجراي كشف و تعقيب يك پرونده پزشكي مخوف است كه با يك لايه رمانتيك پيوند خورده است.
قسمت دوم فيلم بيشتر بر اسطورهشناسي شخصيتهاي جديد مبتني است تا خود داستان. شخصيت فاكس مالدر (ديويد دوكاوني) و همكارش دكتر اسكالي (جيليان آرمسترانگ) كه يكي مومن و ديگري شكاك مثل هميشه در مورد پيشبينيهاي مذهبي پدر جوزف كريسمن(بيل كانلي) است. اما فيلم به خاطر داستان رمانتيك خود بين آن دو يگانه ميشود بنابراين تركيبي به وجود آمده كه شبيه آن را نديدهايم، به يك فيلم كارآگاهي هيجاني يك پوشه رمانتيك افزوده است.
كارگرداني اين فيلم را آقاي كريس كارتر برعهده داشته كه خود خالق سريال اصلي بوده است. تماشاي اين فيلم جادويي است براي دو هنرپيشه و دليل آن اين است كه انگار زمان براي همه عوامل فيلم خصوصاً دو هنرپيشه آن ايستاده است و به هم كه نگاه ميكنند انگار رازي دارند انگار كه كسي نميداند كه در برخورد اين دو بازيگر لحظه دروغين وجود ندارد و يك گرماي واقعي بين آنها هست فيلم جديد پروندههاي مجهول شش سال پس از پايان مجموعه تلويزيوني روي پرده آمده شش سال زود گذشت و تعبير زمان براي آدمها فرق ميكند شايد اگر اين فيلم زودتر ساخته ميشد ديگر آن گردهمايي دوباره و گرمايي كه بين بازي بازيگرانش بود بيشتر حس ميشد.
هواداراني كه در ايران مجموعه كامل اين سريال را ديدهاند سرسختانه منتظر ديدن اين فيلم بودند البته فيلم برايشان جاذبهاي ايجاد نميكند و كماكان سريال با فانتزيهاي كارآگاهي خود برتر از فيلم مينمايد. اما داستان خط تكراري دشمني شوروي و آمريكا به سان اواخر دهه 80 را بيخود و بيجهت حفظ كرده و انگار قرار نيست بدمن بودن اصليت روس از هاليوود پاك شود.
اگر اين فيلم ساخته نميشد علاقهمندان با خاطره خوشي از ماهيت پروندههاي مجهول فيلم اول و سريال ياد ميكردند.
در ضمن ظاهراً با اين فيلم سازندگان دوباره به فكر ساخت سريال بيفتند مجموعه و علاقهمنداني كه اميدوار هستند بتواند مجموعه ديگري از آن را ببينند خود من كه راضيم 40 دي وي دي سريال اول را تماشا كنم حال اگر سري دوم هم به دستمان برسد حتماً استقبال ميكنيم اما ساختن اين فيلم به تكرار افتادن در تصويرهاي سريال اصلي است و جاي بحث نميگذارد. اما در روابط كارآگاه مادلن و دكتر اسكالي نكته جذاب اعتقاد داشتن و يا نداشتن را تشريح ميكند ديد و اختلاف آنها بر سر مسائل ماوراي طبيعه براي آن دو نفر كه در سريال درباره جهانهاي ناشناخته تحقيق ميكنند بسيار جذاب مينمايد و در اين فيلم هيجانبرانگيز و آرام مثل سريال اين دو كارآگاه به حل آن مشغولند و لحظات فيلم همان شكها و شبهات سريال را دنبال ميكند كه به تدريج كارآگاه كنا در سريال كنار رفت دو فصل آخر با شخصيتهاي جديد جوليا اندرسون قهرمان اصلي سريال شد.
اين سريال طولانيترين و موفقيتآميزترين سريال در آمريكا بوده است و نخستين سريال بود كه بصورت چند مجموعه لوح دي وي دي در بازار جهاني موجود بود (و بعد از هالك دومين مجموعه سريالي بود كه در كنار آن وارد بازار شد) و از پربينندهترين و از طرفي طولانيترين سريالهاي علمي ـ تخيلي در آمريكا به شمار ميرفت. اين سريال در آمريكا موفقيت خيرهكنندهاي داشت و جايزههاي فراواني را از آن خود كرد غير از امي و گلدن گلوب جايزه معتبر «پي بادي» را نيز از آن خود كرده است.
اين سريال اواسط دهه نود در آمريكا به اوج شهرت خود رسيد از جهاتي ميتواند توصيفكننده يك دوره فرهنگي و بعضي گرايشها و طرز تلقيهاي مردمان آن دوره آمريكا در فرهنگ عامه سرزمين آنها باشد مثل بياعتمادي به دولت و انتقاد به حضور موجودات فضايي و پديدههاي غيرقابل توجيه كه موج بسياري را بوجود آورده بود.
«كريس كارتر» كمدي نويس اوايل دهه نود قبل از اينكه نخستين قسمت اين سريال را بنويسد به يك گزارش برخورد كرد كه برايش بسيار جالب مينمود «سه ميليون و هفتصد هزار آمريكايي را موجودات فضايي با خودشان بردهاند» اما ميدانيم كساني به بشقاب پرنده و سفينههاي فضايي اعتقاد دارند نماينده طيفي هستند كه به دولتها بياعتماد شدهاند و خيال ميكنند دولتها حقايق را از آنها پنهان ميكنند اين دو فكر ريشه اين سريال و فيلم محسوب ميشود.
بياعتمادي به دولت و موجودات غيرقابل توجيه در تاروپود اين سريال تنيده شده است و محبوبيتش غير از جنبه فرهنگي و اجتماعي از نظر صنعت سرگرمي در آمريكا مهم بود چرا كه يكي از ستونهاي موفقيت شبكه تازه كار فاكس نيز به حساب ميآمد كه توانست خود را تثبيت كند و با تكثيرش بر روي لوح دي وي دي به نوعي پيشتاز تازهاي از توزيع برنامه تلويزيوني بود كه قبلا سابقه نداشت.
اين فيلم نسبت به مجموعه تلويزيوني ترسناكتر به شمار ميرود با ابعادي بزرگتر و فيلم تقريبا مستقلي نيز به حساب ميآيد و براي آن تماشاگراني نگران نديدن سريال هستند توصيه ميكنم لازم نيست كه حتماً مجموعه تلويزيوني و يا فيلم قبلي را ديده باشند خود من عاشق شخصيت كشيش فيلم شدم كه نماد بدي و زشتي بود اما روح پاكي داشت.
كارگردان «كريستوفر كارل كارتر» متولد 1956 بلفلاور، كاليفرنيا و فارغالتحصيل رشته روزنامهنگاري از دانشگاه ايالتي كاليفرنيا در لانگ بيچ است. روزنامهنگار آزاد و مدتي سردبير مجله موج سواري بوده و از 1985 با نوشتن فيلمنامه در استوديوهاي ديزني شروع به كار در زمينه فيلم كرده است. در 1992 به شبكه تلويزيوني فاكس قرن بيستم پيوست و سريال پروندههاي مجهول را خلق كرد كه پخش آن از سال 1993 آغاز و تا 2002 ادامه پيدا كرد. اين مجموعه براي او و همكارانش جوايز معتبر فراواني از جمله گولدن گلاب و امي به ارمغان آورد و تبديل به يك پديده محبوب شد. كارتر تاكنون سريالهاي ديگري مانند هزاره (1996) و Harsh Realm (1999) نيز نوشته و گاه قسمتهايي از آنها را تهيه و كارگرداني نيز كرده است.
تقريباً تمامي اين سريال موفق بوده و توانستهاند جايگاه مناسبي در ميان تماشاگران همه كشورهاي دنيا پيدا كنند. اما پروندههاي مجهول بدون شك مهمترين كار او و موفقترين آنهاست. پروندههاي مجهول كه در 201 قسمت توليد و پخش شد، كارگردانهاي متعددي به خود ديد.
كريس كارتر نيز نخستين تجربههاي فيلمسازي خود را با ساختن 10 اپيزود آن به دست آورد. اما وقتي در 1998 قرار شد نسخه سينمايي پروندههاي مجهول با نام دوم the Future Fight توليد شود، راب بومن كه قسمتهاي زيادي از مجموعه را ساخته بود، روي صندلي كارگرداني آن قرار گرفت.
اما حاصل كار از نظر تجاري و هنري به اندازه سريال موفق نبود و به زحمت توانست هزينههاي توليد خود را بازگرداند. و اينك يك دهه بعد از نخستين فيلم سينمايي و شش سال پس از پايان سريال خود كريس كارتر پشت دوربين قرار گرفته تا دومين قسمت سينمايي ماجراهاي مالدر و اسكالي را با نام فرعي ميخواهم باور كنم كارگرداني كند.
عليرضا پورصباغ
دوشنبه 29 مهر 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: اطلاعات]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 546]