واضح آرشیو وب فارسی:خبرگزاري قرآني ايران: سيدعبدالاعلي سبزواري؛ فقيه مفسر/ 29دبير كنگره بزرگداشت سيدعبدالاعلي سبزواري:تفسير الميزان در طرح مسائل از تفسير المنار الهام گرفته است
گروه انديشه: آيتالله سيدعبدالاعلي سبزواري در تفسير «مواهبالرحمن» ابداعكننده مسائل است، اين در حالي است كه الميزان طرح مسئله را از «المنار» گرفته، ولي بسيار خوب در آن موضوع قلمفرسايي كرده است. تفسير مواهبالرحمن هم مانند المنار است تا اينكه مانند الميزان باشد؛ يعني مرحوم سبزواري خود مبدع مباحث بودهاست.
سرويس انديشه خبرگزاري قرآني ايران (ايكنا)، جهت كسب اطلاعات بيشتر در مورد شخصيت علمي مرحوم آيتالله سيدعبدالاعلي سبزواري، به حضور حجتالاسلام و المسلمين «احمدعلي عابدي»، مسئول برگزاري و دبير كنگره بينالمللي بزرگداشت آيتالله سيدعبدالاعلي سبزواري رسيد.
عابدي در بخش قبلي اين گفتوگو كه تقديم حضورتان شد، تأكيد كرد: مرحوم آيتالله سيدعبدالاعلي سبزواري سبك مقايسه قرآن با تورات و انجيل و پرداختن به جنبه هدايتي قرآن را كاملا از «آلاءالرحمن» مرحوم علامه بلاغي گرفته است.
بخش قبلي را اينجا بخوانيد!
عابدي در پاسخ به اين پرسش كه بين دو تفسير «الميزان» و «مواهبالرحمن» كداميك بيشتر به مسئله تفسير قرآن به قرآن اهتمام داشته است، تصريح كرد: اولا خود اين سؤال نشاندهنده آن است كه شما اين مسئله را يك اصل مسلم گرفتهايد كه تفسير قرآن به قرآن خيلي خوب است يا بهترين روش است كه اين خود خيلي جاي تأمل دارد؛ يعني اين معلوم نيست كه تفسير قرآن به قرآن بهترين نوع و بهترين روش تفسير باشد.
دبير كنگره بينالمللي بزرگداشت آيتالله سيدعبدالاعلي سبزواري در توضيح بيشتر اين مسئله عنوان كرد: قبل از علامه طباطبايي صحبت از تفسير قرآن به قرآن بود، اما عمل به آن كمتر شده است. زماني كه علامه طباطبايي اين روش را عملي كرد، كسي به ايشان گفت كه به چه دليل بايد قرآن را به قرآن تفسير كنيم؟ فرموده بود به دليل حديث «القرآن يفسر بعضه بعضا».
وي در مورد اين سخن علامه اذعان كرد: اين حديث مدركي ندارد و تنها در نهجالبلاغه داريم «القرآن ينطق بعضه ببعض» و اين غير از آن تفسير قرآن به قرآن ميشود. تا به حال هم هنوز مدركي براي اين حرف نيافتهايم كه تفسير قرآن به قرآن رجحان بر روشهاي ديگر داشته باشد. شايد كسي بيايد و ادعا كند كه بهترين روش تفسيري تفسير مأثور است. پس اصل اينكه حالا اين بهترين روش باشد يا نه جاي نقد و بحث خيلي زيادي دارد.
عابدي با بيان اين مطلب كه حال اگر به اصل صحت و سقم روش تفسير قرآن به قرآن كاري نداشته باشيم و تنها بخواهيم روي اين دو تفسير مقايسهاي كنيم كه كداميك در اين جنبه موفقتر بودهاند، اظهار كرد: اين را من نميتوانم ادعا كنم كه مواهبالرحمن در تفسير قرآن به قرآن از الميزان موفقتر است، اما اين را ميتوانم ادعا كنم كه به هر حال ما نميتوانيم تفسير قرآن را از حديث و اهل بيت(ع) جدا كنيم و لااقل در منطق ما شيعيان اين دو قابل تفكيك نيست. اگر قابل تفكيك نيست، پس آن كسي كه هم نگاه هدايتي به قرآن و هم اطلاع بر آيات شريفه داشته باشد و در عين حال به روايات هم خوب توجه كند، موفقتر است.
عضو هيئت علمي دانشگاه قم در اين مورد اذعان كرد: علامه طباطبايي شخصيتي است كه بحارالانوار را دقيقا مطالعه كرده و بر 7 جلد آن هم پاورقي زده است. 10 سال هم بحارالانوار تدريس كرده است. پس؛ يعني علامه طباطبايي يك شخصيتي است كه با حديث كاملا آشناست و كتاب حديثي هم تأليف كرده است.
وي افزود: مرحوم آقاي سبزواري تدريس بحارالانوار نداشته است. به هر حال ايشان در حوزه نجف است و حوزه نجف هم از اينگونه مسائل نبوده و تنها فقه و اصول، درس رايج و غالب است، اما ميبينيم كه وي شخصيتي است كه بر بحارالانوار، وافي و وسائلالشيعه نيز حاشيه زده است. پس اين نشان ميدهد كه با كتابهايي كه تنها فقهي بوده انس نداشته است؛ يعني به كتب حديثي مانند بحارالانوار كاملا توجه داشته است.
وي افزود: پس اگر از جهت نگارش بخواهيم بررسي كنيم، آقاي سبزواري چون تأليفات حديثي بيشتري دارد؛ يعني اشرافش بر روايات بيشتر است. خوب قهرا كسي كه اشرافش بر روايات بيشتر باشد و وارد قرآن بشود، بهتر ميتواند قرآن را تفسير كند. نكته ديگر اينكه اينگونه نيست كه بگوييم كسي كه وارد تفسير قرآن ميشود، در نصف اول حرفهايش را ميزند و در نصف ديگر سريع ميگذرد و تمام ميشود و اين قانون كلي نيست و شما ميبينيد كه الميزان تقريبا 15 جلدش نصف قرآن ميشود و 5 جلد ديگر هم نصف ديگر قرآن ميشود. تفاسير بعد از الميزان هم همينگونه است.
عابدي در تبيين اين مسئله در الميزان گفت: علت اين مسئله اين نيست كه حرفهايشان را اول ميزنند و بعد بگويند قبلا گفتيم، نه، بلكه علت آن است كه علامه طباطبايي تفسير «المنار» جلوي دستش بوده است. وقتي در مورد آيهاي كسي ميخواهد بحث كند، آن بزنگاه بحث را بايد يكي نشان دهد كه مثلا اين آيه بحث اخلاقي دارد يا ندارد يا صرفا بحث تاريخي و فقهي است. اگر كسي باشد كه اين آيه را باز كند كه اين آيه اين بحث اخلاقي، اجتماعي و ادبي را دارد، علامه طباطبايي اينجا خوب قلمفرسايي ميكند و اين تا سوره توبه كه المنار هم دارد، خوب بروز دارد و علامه هم خوب وارد بحث شده است. اما از اينجا به بعد كه المنار تمام شد، الميزان هم ديگر حرفي براي گفتن ندارد.
عابدي با بيان اين مسئله كه نميخواهم بگويم الميزان از المنار گرفته شده است، تصريح كرد: ميخواهم بگويم كه المنار جاي بحث را باز ميكند و علامه خودش قلم ميزند. نه اينكه از آن ميگيرد، اما المنار مبدع بحث است؛ يعني ميگويد ذيل اين آيه اين بحثها را ميتوان انجام داد و بعد علامه آن بحثها را ارائه ميدهد و اين علت چاقي و لاغري نصف اول و دوم تفسير قرآن در الميزان است.
دبير كنگره بينالمللي بزرگداشت آيتالله سيدعبدالاعلي سبزواري عنوان كرد: با توجه به اين موضوع اگر وارد تفسير مواهبالرحمن شويم و اگر بخواهيم در مورد آن اينگونه بحث كنيم، بايد بگوييم كه مثل المنار است تا اينكه مانند الميزان باشد؛ يعني مرحوم سبزواري خود مبدع اين بحثهاست كه ذيل چه آيهاي چه بحثي را مطرح كند و لذا بسياري از مباحث را در مواهب مييابيم كه احدي ذيل اين آيه مطرح نكرده است. ولي مرحوم سبزواري براي نخستين مرتبه ذيل اين آيه وارد اين بحث ميشود.
وي همچنين خاطرنشان كرد: نكته ديگر اينكه جامعيت آقاي سبزواري بيشتر است تا علامه طباطبايي و اين در تفسير ايشان كاملا بروز پيدا كرده است. نكته ديگر اين است كه قلم علامه بسيار مشكل و مغلق است و قلم مرحوم آقاي سبزواري روانتر است. به هر حال در اين تفاسير چنين مقايسههايي را ميتوان انجام داد.
دوشنبه 29 مهر 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبرگزاري قرآني ايران]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 157]