تور لحظه آخری
امروز : پنجشنبه ، 8 آذر 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):همیشه جاهل یا افراط گر و تجاوزکار و یا کندرو و تفریط کننده است.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

خرید نهال سیب

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

رفع تاری و تشخیص پلاک

پرگابالین

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1835068941




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

كتاب هنر - تاريخ نه آنكه روايت مي‌كند


واضح آرشیو وب فارسی:واحد مرکزي خبر: كتاب هنر - تاريخ نه آنكه روايت مي‌كند


كتاب هنر - تاريخ نه آنكه روايت مي‌كند

سميرا قرايي:«تاريخ‌هاي سينما» ژان لوك گدار حتما يكي از خلاقانه‌ترين تاريخ‌سرايي‌هاي سينمايي است. تاريخ سينما به روايت گدار يا تاريخ قرن بيستم به روايت سينما و گدار؛ و چه تاريخ‌سرايي بهتر از سينما براي قرن بيستم و چه تاريخ‌سرايي بهتر از گدار براي سينما؟ مدت‌هاست، از زمان ونسان گي‌گونو و كريستن دلاژ، كه ارزش تاريخي بالقوه سينما در مقام امري مشخصا «هنري» پذيرفته شده، امري كه هم قابليت بياني كاملا ذهني و انتزاعي دارد و هم مجهز به ابزار قدرتمندي به نام «دوربين» است كه وقايع خارجي را ثبت و نگهداري مي‌كند. گدار از سال 1989تا يك دهه هشت فيلم مي‌سازد و تكه‌تكه‌هايي از فيلم‌ها (يا شايد بهتر باشد بگوييم آثار هنري) را كنار هم قرار مي‌دهد، تكه‌تكه‌هايي كه گواهي بر زمان و دوران ساخته شدن‌شان هستند و كليت آن هشت فيلم خود گواهي بر آن 10 سال ساخته شدن‌شان و گواهي براي گدار تاريخ‌سرايي كه حالا جزئي از همان تاريخ است. در اين هشت فيلم ابزار صدا ـ تصوير مستندات و مداركي مي‌شوند براي پيگيري و ساختن روايتي تاريخي از آنچه «قرن بيستم» ناميده مي‌شود و در نگاهي جزئي‌تر از آنچه فرانسه پيش از جنگ جهاني دوم آن را تجربه مي‌كند. اين آثار هنري كه مستنداني براي پيگيري تاريخ هستند بايد موثق و قابل اطمينان بودن خود را ثابت كنند، يعني از آن حالت انتزاعي به حالتي كاملا عيني بدل شوند، و خب اين ماجرا براي هنرمندي چون گدار كه به هر ذهنيتي همان‌قدر مشكوك است كه به مثلا نامه‌اي از ناپلئون به ژوزفين، چقدر امكان‌پذير يا اصلا جدي است؟ دوران پس از جنگ در فرانسه دوران عجيبي است، دوران تغييرات سياسي سريع و افراطي، هرچه كه در دوران پيش از جنگ ساخته شده و الگوي اخلاقي، رفتاري و اجتماعي تلقي مي‌شد، دود شده و به هوا رفته بود. گسترش ماركسيسم و فلسفه برمبناي روانكاوي تمام معاني آشكار و مشترك را به طور خودكار بين انسان‌ها از بين برده بود و نسل پيش از جنگ و نسل پس از جنگ شبيه دو گونه انسان از دو مثلا سياره مختلف بودند. خيلي ساده و تكراري است، اما غالب آثار هنري پس از جنگ همين غرابت و از هم بيگانگي انسان‌ها در فاصله 10 سال را نشان مي‌دهد و آثار گدار نيز از «از نفس افتاده» تا «دو يا سه چيزي كه از او مي‌دانم» همگي به همين ماجرا پرداخته‌اند، حتي در فيلم‌هاي سياسي‌اش چون «زن چيني» يا «همه‌چيز روبه‌راهه»، پرداخت گدار به اين مسئله بيشتر از هر جاي ديگري ديده مي‌شود و اگر چندين سال بعد گدار به شيوه ويدئويي «تاريخ‌هاي سينما» را مي‌سازد، نبايد آن را به بافتي سمبليك بكشانيم و جدا از بستر تاريخي‌اي كه گدار تجربه‌اش كرده آن را بررسي كنيم. گدار در اين سري فيلم و در فيلم‌هاي متاخرش به فضاي سمبليك و متافيزيكي نزديك شده اما همچنان رابطه تاريخي خود را حفظ مي‌كند.

«تاريخ‌هاي سينما» تكه‌هايي از فيلم‌ها و صداها و ديالوگ‌هايي است كه اتفاقا از متن اصلي‌شان ايزوله شده‌اند و به شكلي كاملا بي‌هدف و رها در «زمان» و نه «فضا» به تاريخ‌هاي گدار آمده‌اند و حاصل اثري تاريخي است كه يك چشم به گذشته دارد و يك چشم به آينده و تنها كاري كه مي‌كند تخطئه حال است، تصوير بر تصويرهايي كه مشخص‌ترين كاركردشان، آن‌طور كه «يوسف اسحاق‌پور» مي‌گويد از بين بردن زمان حال است.
فرانسه بيشترين تحولات خود را در نيمه دوم قرن بيستم متحمل شده و گدار فرزند اين دوره است، پس نخستين و كمترين حقي كه مي‌توانيم براي او قائل باشيم اين است كه او را شاهد خوبي براي روايت اين تاريخ بدانيم و اينگونه است كه او هرچيزي بسازد تاريخ راه خود را به آن پيدا مي‌كند. جايگاه گدار در تاريخ نيز براي همه روشن است، درباره كمتر كارگرداني به زبان‌هاي مختلف اين تعداد مقاله نوشته شده، پس رابطه تاريخ در آثار گدار و گدار در تاريخ رابطه‌اي دوطرفه و غني است و بدون نگاه كردن و درك كردن آن بهتر است به سمت «تاريخ‌ها» نرويم. گدار سينما را ارجح‌ترين روش براي فهم و درك تكه‌هاي زمان مي‌داند. او روايت داستان‌ها و تاريخ‌هاي سينما را برعهده مي‌گيرد، چراكه مي‌خواهد ثابت كند سينما تا چه حد در روايت و ثبت وقايع حياتي گذشته نه چندان دور نقش اساسي و غيرقابل انكاري برعهده داشته است.

گدار معتقد است «دوربين» بهتر از «قلم» است و سينما بايد راهي پيدا كند تا بهتر از كتاب تاريخ را ثبت كند، اما در اين گفته هيچ بي‌احترامي به متن مكتوب نيست، گدار در جاي‌جاي تاريخ‌هايش كتابي در دست گرفته و مي‌خواند و اينگونه احترام خود را به كلمات نوشته شده نشان مي‌دهد و البته چيز ديگري هم در كار است و آن هم اينكه گدار از اين طريق رسانه مكتوب را به‌گونه‌اي در اختيار مي‌آورد كه نمي‌تواند مقابله به مثل كند، سينما از كتاب بهره‌اي مي‌برد كه كتاب نمي‌تواند مشابه آن را تجربه كند. گدار در تاريخ‌هايش كار ديگري هم مي‌كند و آن نمايش جملاتي روي تصاوير است، چيزي كه بيننده را گيج مي‌كند، اينكه بخواند يا ببيند. و اين شايد از حسدي ناشي مي‌شود كه گدار به رمان و مكتوبات مي‌برد: اينكه خواننده رمان، هم مي‌خواند و هم مي‌بيند و اين در سينما ممكن نيست. اما اينجا اتفاق جالبي مي‌افتد. تمام منظور ما از نوشتن اين يادداشت معرفي كتاب «باستان‌شناسي سينما و خاطره يك قرن» ديالوگ يوسف اسحاق‌پور و ژان لوك گدار ترجمه مازيار اسلامي است. كتابي كه چندي‌پيش توسط انتشارات «حرفه نويسنده» منتشر شد و از جهاتي مي‌توان آن را درباره «تاريخ‌هاي سينما» خواند و از جهاتي هم نمي‌توان آن را تنها محدود به يك معنا و مفهوم كرد چراكه كتاب بحث‌هاي جذاب و كلي دارد كه در برخي مواقع از «تاريخ‌هاي سينما» پيش مي‌افتد.

در اين كتاب اسحاق‌پور درباره تاريخ‌هاي سينماي گدار و احساسات شخصي‌اش به اين سري فيلم با گدار صحبت مي‌كند و باور كنيد كه حرف‌هاي اسحاق‌پور خيلي شنيدني‌تر از حرف‌هاي گدار هستند. انگار اين كتاب، كتاب اسحاق‌پور است، نه گدار و نكته جالب اينكه لطف خواندن اين كتاب با ديدن اين سري فيلم‌ها صدچندان مي‌شود. نكته جالب كه در بالا صحبت‌اش بود همين جاست. يعني باز هم كتابي و نوشته‌اي هست كه به كمك گدار بيايد، شايد گدار چيزي خلق كرده كه از نظر بصري كامل است و ديدنش بسيار لذت‌بخش، اما وقتي كتاب «اسحاق‌پور» كنار اين فيلم‌ها خوانده شود، فيلم‌ها معناي ديگري مي‌گيرند و احساس مي‌كنيد كاش حجم كتاب بيشتر بود و اين ديالوگ طولاني‌تر و نكات نامفهوم بيشتري براي‌تان باز مي‌شد.

با خواندن اين كتاب فرآيند جالبي طي مي‌شود. گدار در بخش «تاريخ‌هاي سينما: فيلم‌ها و كتاب‌ها» صفحه 48 مي‌گويد: «كتاب‌ها عمر بيشتري دارند. جدا از آن اين فيلم مخاطب اندكي دارد، با چاپ اندكي از يك كتاب آدم احساس شرمندگي نمي‌كند، اما در سينما چرا، و واقعا هم تماشاگر كمي مي‌آمد، كتاب‌فروشي‌هاي دست دوم وجود دارند، اما سينماهاي دست دوم وجود ندارند...»
اين كتاب توضيحي است بر فيلمي كه خود در جاهايي سعي مي‌كند با آوردن متن و تصوير كنار هم مانند يك كتاب عمل كند و جالب آنكه موفق هم نمي‌شود، چون خواننده مي‌خواهد ببيند، او فيلم را مي‌بيند، نمي‌خواند و بعد با اين كتاب تمام صحنه‌هاي فيلم چون عكسي ظاهر شده، حتي جاهايي كه فيلم نظير يك كتاب عمل مي‌كرد و با متن ديالوگ اسحاق‌پور، گدار بسياري نكات حتي نوشته‌هاي فيلم معنا و مفهوم بيشتري مي‌يابند. پس خيلي ساده بايد گفت «باستان‌شناسي سينما و خاطره يك قرن» كتابي است كه بهتر است به همراه فيلم خوانده شود يا اينكه سراغ «تاريخ‌ها» نرويد مگر آنكه پس از ديدن آنها اين كتاب را بخوانيد.

«تاريخ‌هاي سينما» مثال‌هايي از فيلم‌هاي فراتر از خود آنهاست، از هژموني سودجوي هاليوودي گرفته تا پروپاگانداي نازي‌ها و موج نو و سينما حقيقت و عجيب اينكه اينها تمامي يك ايده را به ذهن مي‌آوردند: سينما ققنوس است و همواره مي‌تواند از ميان خاكسترهايش برخيزد و دوباره بر امپراتوري‌اش حكمفرمايي كند. گدار با كند و كاو در گذشته به ماهيت تكه‌تكه زمان حال معنا مي‌بخشد. گدار به «مرگ سوژه» هيچ اعتقادي ندارد، او يك‌تنه و با اميد هم در فيلم‌هايش و هم در كتابش از «تاريخي مشتمل بر چيزهاي تمام نشده، كامل نشده و جملات ناگهاني قطع شده» مي‌گويد و همچنان به سينمايي اعتقاد دارد كه پل رابط بين فرد و جهان پيرامونش است و چقدر خواندن و ديدن اين نكات امروز مي‌توان دلگرم‌كننده باشد.

«تاريخ‌هاي سينما» تاريخ يا فرعي بر تاريخ هستند. هرچه هستند تا حد بسياري برداشت و تلقي معمول ما از تاريخ را بر هم مي‌زنند. تاريخي كه با زمزمه‌ها و تكرار جملات، دو يا سه تصوير بر هم و در وسط تصويري بر نگاتيو، ديالوگ‌هايي ايزوله از متن اصلي‌شان، عكس‌هايي كه يك‌راست حسي قوي و عميق از نوستالژي را در بيننده بيدار مي‌كنند و خود گدار كه گاه‌به‌گاه بر تصوير ظاهر مي‌شود چيزهايي را چندبار مي‌گويد و بعد پژواك همان گفته‌ها روايت مي‌شود. اينها شايد هيچ ربطي به ثبت تاريخ نداشته باشند، اما در كليت خودشان چيزي جز تاريخ نمي‌توانند باشند، چراكه تنها يك ابزار براي ثبت تاريخ كافي است و آن هم دوربين است، باقي عرضه آن است و واقعا قرن بيستم را جز هذياني كه گدار عرضه كرده، مي‌توان نشان داد؟

ساختار كتاب «باستان‌شناسي سينما و خاطره يك قرن» نيز مشابه فيلم ساختاري تكه‌تكه است. بنا نيست با صحبت‌هاي اسحاق‌پور چيزي آغاز شود و فصل با صحبت‌هاي گدار به پايان برسد، بسياري جاها خلاف اين اتفاق مي‌افتد. سوال و جواب چنداني در كار نيست و قرار نيست اسحاق‌پور از درياي گدار قاشق‌قاشق آب ‌بردارد و به گودالي بريزد. و شايد يكي ديگر از خصوصيات اين كتاب براي ما شناخت بهتر اسحاق‌پور و آشنا شدن با ايده‌ها و نظريات او باشد. ايراني‌اي كه در اين سال‌ها مايه شگفتي فرانسويان بوده و در سال 2001 به خاطر كتاب «اورسون ولز سينماگر، يك دوربين مرئي» جايزه «كتاب هنري و جستار آنري ژينه» از آن خود كرد و در همان سال و براي همين كتاب جايزه بهترين كتاب فرانسوي را از سنديكاي ملي منتقدان سينمايي فرانسه دريافت كرد. اسحاق‌پور سال‌هاست كه استاد دانشگاه رنه دكارت، پاريس 5، است و كتاب‌هايي در زمينه فلسفه، نقاشي و ادبيات دارد كه به بيش از شش زبان دنيا ترجمه شده‌اند. نخستين كتاب اسحاق‌پور در سال 1982 با نام «از يك تصوير به تصوير ديگر: مدرنيته جديد سينما» توسط انتشارات دونوئل منتشر شد و آخرين كتاب‌هاي او همين كتاب «باستان‌شناسي سينما» و يك كتاب درباره سينماي عباس كيارستمي و يك كتاب با نام «موراندي، نور و خاطره» (ترجمه مريم موسوي انتشارات ديگر، 1384) است. «باستان‌شناسي سينما و خاطره يك قرن» تصوير دقيقي از نظريات اسحاق‌پور درباره سينما، فلسفه، نقاشي و حوادث قرن بيستم به دست مي‌دهد.

مازيار اسلامي ترجمه اين كتاب را از متن انگليسي انجام داده و البته در مقدمه كتاب آمده كه برخي از فصول كتاب با متن فرانسه مطابقت داده شده است. مازيار اسلامي، دانش‌آموخته زبان انگليسي، سال‌هاست كه در زمينه تئوري و نقد سينما فعاليت مي‌كند و با توجه به علاقه شخصي‌اش به گدار، اين ترجمه از بهترين ترجمه‌هايي است كه تا به حال از او خوانده‌ايم.

باستان‌شناسي سينما و خاطره يك قرن
ديالوگ يوسف اسحاق‌پور و ژان لوك گدار
ترجمه: مازيار اسلامي
انتشارات حرفه‌نويسنده
چاپ اول 1387
شمارگان: 2200 نسخه
قمت: 2500 تومان
 يکشنبه 28 مهر 1387     





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: واحد مرکزي خبر]
[مشاهده در: www.iribnews.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 155]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن