تور لحظه آخری
امروز : پنجشنبه ، 8 آذر 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):صدقه بجا، نيكوكارى، نيكى به پدر و مادر و صله رحم، بدبختى را به خوش بختى تبديل و...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

خرید نهال سیب

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

رفع تاری و تشخیص پلاک

پرگابالین

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1835082886




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

مرجان ازدواج نكرده بود! پشت پرده تشكيلات (خاطرات عضو سابق فرقه بهائيت) - 71


واضح آرشیو وب فارسی:کيهان: مرجان ازدواج نكرده بود! پشت پرده تشكيلات (خاطرات عضو سابق فرقه بهائيت) - 71
نوشته : سعيد سجادي
اشاره:
در شماره قبل خوانديم كه فرهاد ناراحت از نقشه اي كه محفل براي او و مهتاب كشيده بود، به خانه رفت و به مادرش گفت كه «من و مهتاب به درد هم نمي خوريم.» خانمي نيز از طرف خانواده مرجان زنگ زد و به فرهاد گفت كه اگر كادو يا هديه اي از اين خانواده نزد او مانده، برگرداند. فرهاد در ميان وسايلش جست وجو كرد و پس از مدتي كند و كاو جعبه اي حاوي چند عكس مشترك و ادكلن و مانند آنها پيدا كرد. ادامه ماجرا:
به شماره تلفني كه آن خانم داده بود تلفن زدم و پس از سلام و احوالپرسي مجدد، گفتم:
«مرا معذور بداريد؛ چون حق با شما بود و من در خدمت شما هستم. »
اما آن خانم گفت:
«بهتر است خودتان در منزل تحويل مادر مرجان خانم بدهيد. »
مي خواستم بگويم:
«وقتي مرجان نامزد كرده، ديگر رفتن من كار زيبايي نيست، اما من. . . »
و او با خنده گفت: «حالا شما برو. . . »
وقتي به خانه جناب سرهنگ رسيدم، مريم با چشمان گريان در را به رويم گشود و گفت: «آقافرهاد. اين بود معناي مردي و مروت و مردانگي. . . »
گفتم:
«كار من عين مردانگي است مريم خانم؛ چون شما زنگ زده ايد من هم مابقي كادوها را آورده ام. . . »
لحظه اي بعد مادر مرجان با چهره اي تكيده مرا به درون فرا خواند، اما من امتناع كردم و گفتم:
«ببينيد خانم، الآن مرجان خانم متأهل است و درست نيست من وارد اين خانه بشوم. »
در اين حال قطره اشكي از چشم هاي مادر مرجان به روي گونه اش دويد و در همان حال گفت:
«آقاي جهانديده اگر اين اتفاق افتاده بود، شما الآن اينجا نبودي. . . »
با تعجب گفتم: «پس اين اتفاق نيفتاده. . . »
مادر مرجان گفت:
«وقتي مرجان با خواهرزاده سرهنگ ازدواج نكرد، سرهنگ هم گفت اگر به پسر خواهرم نه مي گويي، پس شر محفل بهائيان را هم از سر ما كم كن، ضمناً از شما توقع نمي رفت از طرف شما تلفن بزنند و بگويند: وسايل اهدايي فرهاد را پس بدهيد. . . »
گفتم:
«به خدا روح من از اين ماجرا خبر ندارد، به من گفتند مرجان ازدواج كرده، خوشبخت است، شما هم كه زنگ زديد، من امرتان را اطاعت كردم، اما از ايمان مرجان بعيد بود كه بخواهد صدمه اي به خودش بزند. . . »
ناگهان مرجان وارد حياط شد، به اندازه 10 سال پيرتر و تكيده تر شده بود. نمي دانستم بايد چه عكس العملي نشان بدهم. تنها گفتم:
«چقدر تكيده شدي؟ من خوشحال بودم كه تو خوشبخت شده اي. »
گفت:
«من خطاي خودم را جبران كردم، حق با توست؛ چون تو هميشه مي گفتي براي مسلماني از من الگو مي گيري. اما كدام خوشبختي؟!»
گفتم:
«تو هميشه الگوي من بوده و هستي، اما نمي دانم چه كسي از طرف من زنگ زده. »
و مادر مرجان گفت: «پروين خانم دوست مادر شما. . . »
در اين حال مرجان كه قدري جلوتر آمده بود شكستگي چهره اش بيشتر نمايان شد، آن همه شور و نشاط ديروز، امروز تبديل به غمي گنگ شده بود. . .
در اين حال گفت: «مهستي گفت كه نامزد كرده اي، مبارك باشد. . . »
گفتم:
«مهستي چه زماني اين حرف را به شما زده. . . خود شما هم به من گفتي من نامزد كرده ام مگر نگفتي؟! بعد هم كه آب پاكي روي دست من ريخته شد كه شما رفته اي دنبال سرنوشتت. »
گفت:
«ديگر تحمل رنج خانواده ام و شمارا نداشتم. . . باور كن من مهياي اين مبارزه بودم، اما نه تو آماده بودي و نه خانوادأ من. آنها در اين سن و سال دنبال آرامش هستند. . . »
گفتم: «دروغ گفته، دروغ محض. . . من. . . من. . . »
مرجان گفت:
«درك مي كنم، آنها مي ترسيدند كه ما دوباره به سوي هم برگرديم، به همين خاطر از همان اول خبر دروغ نامزدي تو را پخش كردند. . . بعد هم خبر خوشبختي مرا. . . اما الآن هم. . . »
گفتم:
«اما من چند روز پيش نامزد كرده ام، آن هم يك نامزدي اجباري؛ چون آن دختر بيچاره كس ديگري را دوست دارد، اما تشكيلات فشار مي آورد كه شما با هم ازدواج كنيد، بيچاره دلم براي او هم مي سوزد؛ چون همه ما قرباني تشكيلات هستيم. الآن هم درصدد هستيم تا دوستانه از هم جدا شويم. »
در اين حال مرجان به انگشتر نامزدي ام اشاره كرد و گفت:
«وقتي اين حلقه را دستت كردي، يعني اينكه به يك بندأ خدا تعهد داري و بايد او را خوشبخت كني. . . »
گفتم:
«ولي من زماني كه از ناحيه شما سرخورده شدم، سعي كردم از ايران به خارج از كشور بروم تا از شر تشكيلات در امان باشم، اما محفل اجازه نمي داد، مگر به شرط ازدواج، اگر رفتم براي اين بود كه خودت قاطعانه گفتي: برو. . . مگر نگفتي. . . ؟! از هر كسي هم پرسيدم، گفتند مراسم نامزدي تو برگزار شده. . . »
مرجان در حالي كه اشك در چشمانش جمع شده بود در پاسخ حرف هايم گفت:
«الآن هم مي گويم فرهاد برو آن دختر را خوشبخت كن. من او را نمي شناسم اما هر كه هست، چه بهايي و چه مسلمان، مرد رؤياهايش شما هستي، پس نااميدش نكن. »
 يکشنبه 28 مهر 1387     





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: کيهان]
[مشاهده در: www.kayhannews.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 104]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن