واضح آرشیو وب فارسی:واحد مرکزي خبر: قطب جنوب، آزمايشگاهي براي سفر به مريخ
گروه ترجمه، مينا شرفي؛ كاشفان و دانشمندان استراليايي مستقر در پايگاه هاي تحقيقاتي در اعماق قطب جنوب ممكن است به زودي راهي سياره مريخ شوند. مسوول هيات پزشكي اكتشافات قطبي در استراليا مي گويد؛ «سپري كردن 9 ماه از سال در فضاي يخ زده قطب جنوب، بدون هيچ راهي براي گريز، جسم و روح اين افراد را كاملاً دگرگون مي كند.»
دس لاگ مي افزايد؛ «بازگشت از كره مريخ به زمين ساده تر و سريع تر از خروج از قطب در ماه هاي زمستان است.» به گفته وي، همين حالت زندگي منزوي و دورافتاده در يك محيط بسته، دانشمندان و كاشفان استراليا را به افرادي مناسب براي ماموريت هاي طولاني فضايي بدل مي كند.
از سال 1993 موسسه فضايي امريكا، ناسا، در يك برنامه مشترك با موسسه تحقيقاتي قطب جنوب در استراليا، مشغول بررسي وضعيت سلامتي و پزشكي افرادي است كه در اين پايگاه هاي قطبي كار و زندگي مي كنند. جف آيتون مسوول پزشكي پايگاه هاي قطبي استراليا مي گويد؛ «اين مراكز دورافتاده ترين نقاط روي كره زمين هستند و افراد ساكن آن 9 ماه از سال را بدون هيچ تماس واقعي با جهان خارج سپري مي كنند.» به گفته وي اين پايگاه هاي قطبي، موارد مناسبي براي آزمايش هاي لازم در مورد سفرهاي فضايي و بررسي واكنش هاي جسمي و روحي افراد به شرايط انزوا و سفرهاي طولاني هستند.آيتون مي افزايد؛ «شرايط اين پايگاه ها از لحاظ تكيه يك جانبه افراد به تكنولوژي براي برآورده كردن تمام نيازهاي كاري و زندگي روزمره با فضاپيماها و ايستگاه هاي فضايي شباهت بسياري دارد.» وي اضافه كرد؛ سال ها فعاليت پژوهشگران استراليايي در اين مراكز، تجارب مفيدي را در زمينه سلامتي و تحقيقات پزشكي فراهم آورده كه برنامه ريزان سفرهاي فضايي به مريخ و سيارات ديگر مي توانند از آن استفاده كنند.به طور مشخص، موسسه فضايي امريكا به تجربيات پزشكان عمومي كه در اين پايگاه ها مستقر هستند، علاقه ويژه يي نشان داده است. برخي از اين پزشكان، سابقه كار در مناطق روستايي و دورافتاده استراليا را دارند كه تخصص آنها درمان هر عارضه يا مشكل پزشكي در محيط هاي دورافتاده است. اين پزشكان در پايگاه هاي قطبي، انواع درمان هاي پيچيده را انجام داده اند، از درمان شكستگي استخوان و بارداري و وضع حمل گرفته تا جراحي مغز يا درمان عارضه هاي روحي و رواني. يك چنين تجارب متنوع و عملي مي توانند براي تيم پزشكي اعزامي به فضا بسيار مفيد باشند. موارد ديگر از عارضه هاي متداول در ميان ساكنان پايگاه هاي قطبي، كمبود « ويتامين دي» به خاطر نبود آفتاب، افسردگي و ضعف عمومي سيستم ايمني بدن است.جف آيتون مي گويد؛ «تحقيقات در مورد دلايل تضعيف سيستم ايمني بدن ادامه دارد و احتمالاً اين عارضه با كاهش ويتامين دي مرتبط است. اما نكته جالب اين است كه عارضه هايي شبيه به اين براي فضانوردان نيز پيش مي آيد.
دس لاگ مسوول هيات پزشكي اكتشافات قطبي استراليا معتقد است برخي از ويروس هاي موجود در بدن انسان پس از اعزام اين افراد به نواحي قطبي يا فضا، تحت تاثير شرايط جوي و زندگي در آن محيط فعال تر مي شوند و عوارض پزشكي ويژه يي را خلق مي كنند. سلامت روح و روان يكي ديگر از عرصه هاي نياز و تحقيقات پزشكي در ماموريت هاي قطبي است كه دستاوردها و تجارب آن مي تواند براي سفرهاي فضايي مفيد باشد. زندگي در يك محيط محدود در عمق قطب جنوب و دوري از دوستان و خانواده براي بخش اعظم سال، عامل اصلي نارسايي هاي روحي در ميان ساكنان اين پايگاه هاي قطبي است. دس لاگ مي گويد؛ اكثر پژوهشگران و كاشفان مستقر در اين مراكز به آساني با محيط جديد انطباق پيدا مي كنند و تجارب آنها نشان مي دهد تعداد ناچيزي، حدود چهار درصد از اين افراد، به مشكلات روحي دچار مي شوند.
با وجودي كه تجربه نشان مي دهد موارد مشكلات روحي بسيار ناچيز است، ولي با توجه به حساسيت و شرايط ويژه ماموريت هاي فضايي، حتي يك نمونه كوچك از بروز اين عوارض مي تواند فاجعه بار باشد. به همين خاطر، معمولاً آزمايش هاي پزشكي دقيقي در مورد افرادي كه قرار است به پايگاه هاي قطبي يا فضا اعزام شوند، انجام مي شود. دس لاگ مي گويد؛ «به عنوان مثال، افراد مبتلا به بيماري آسم، افرادي كه مشكل قلب دارند يا دچار تنش هستند براي اين نوع ماموريت ها مناسب نيستند.» او مي افزايد؛ در آينده ضريب دقت اين آزمايش ها بيشتر خواهد شد.
اما نكته ديگري كه دس لاگ بر آن تاكيد مي كند، شناخت از خصوصيات فردي و فرهنگي افراد است. او مي گويد؛ «در مناسبات انساني به خصوص در شرايطي محدود و بسته، آنچه بيش از همه مهم است، خصوصيات، اخلاق و عادات فردي و فرهنگي است. در نهايت بايد سنجيد و ديد كه هر فرد مشخص يا يك گروه از افراد آيا مي توانند با يكديگر كار و زندگي كنند يا نه؟» و بالاخره آنچه كه اين دو كارشناس امور پزشكي در پايگاه هاي قطبي استراليا بر آن تاكيد مي كنند، اين است كه با وجود تمامي محدوديت ها در چنين مراكزي كه شبيه به ايستگاه هاي فضايي است، بايد تلاش كرد محيط اين مراكز و فضاي حاكم بر مناسبات اين افراد با يكديگر شبيه به يك زندگي متعارف تنظيم شود. بنابراين بايد به فكر تامين انواع نيازهاي ساده و روزمره آنها بود، نيازها و عاداتي كه تمام انسان ها در شرايط طبيعي به آن نياز دارند؛ از نياز به غذاي لذيذ گرفته تا تفريح.
منبع؛تايمز
شنبه 27 مهر 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: واحد مرکزي خبر]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 148]