واضح آرشیو وب فارسی:خراسان: سلامت جامعه در گرو بهداشت رواني خانواده
حيدرزاده بهداشت رواني، پيش گيري از بروز بيماري هاي رواني و سالم سازي محيط اجتماعي است تا افراد جامعه بتوانند با برخورداري از تعادل رواني با عوامل محيط خود رابطه اي منطقي و سازش برقرار كنند.
روان پزشكان فردي را از نظر رواني سالم مي دانند كه ميان رفتار و كنترل او در مواجه شدن با مشكلات اجتماعي تعادل وجود داشته باشد.
با توجه به اين كه خانواده كوچك ترين تشكل جامعه محسوب مي شود بايد به بهداشت رواني آن بيشتر پرداخته شود تا افراد در روابط اجتماعي و رويارويي با مشكلات موفق باشند.
يك شهروند در اين مورد مي گويد: خانواده اي از بهداشت رواني برخوردار است كه رابطه بين زن و شوهر دوستانه و صميمانه باشد در نتيجه فرزندان با الگو گرفتن از اين رفتار و بزرگ شدن در كانون گرم خانواده، روابط اجتماعي خوبي خواهند داشت.
رستمي مي افزايد: داشتن روابط اجتماعي خوب موجب موفقيت فرد در امور و افزايش اميد به زندگي مي شود در حالي كه اغلب كساني كه در خانواده هاي از هم گسيخته و بي توجه به مسائل بهداشت رواني خانواده رشد مي كنند، اعتماد به نفس كمي دارند و منزوي اند و در جامعه كنار زده مي شوند.
شهروند ديگري هم اظهار مي دارد: وجود تفاهم، محبت، احترام، صبر و تحمل براي برقراري بهداشت رواني در يك خانواده بسيار مهم است و هر چه خانواده ها به اين امر بپردازند جامعه سالم تر و روابط اجتماعي افراد مناسب تر خواهد بود.
وي ادامه مي دهد: رسانه ها، آموزش و پرورش و صدا و سيما مي توانند با فرهنگ سازي و اطلاع رساني در خصوص بهداشت رواني خانواده و تأثير آن بر روابط اجتماعي و موفقيت افراد، گام هاي مؤثري بردارند.
وي معتقد است: بايد به افرادي كه سواد و تحصيلات پاييني دارند آموزش بيشتري داده شود تا در سالم سازي و بهبود سلامت و بهداشت رواني خانواده خود بكوشند.
يك معلم هم مي گويد: اغلب دانش آموزاني كه در مدرسه منزوي، بي انضباط، پرخاشگر، سهل انگار و ... مي باشند در خانواده هايي تربيت شده اند كه بهداشت رواني در آن خانواده ها ناديده گرفته شده است و اين افراد هنگام ورود به جامعه با مشكلات بيشتري مواجه خواهند شد.
يزدان پناه ادامه مي دهد: مدارس بايد با شناسايي اين دانش آموزان و برگزاري كلاس هاي آموزشي و مشاوره براي والدين تأثير بهداشت رواني را براي خانواده بيان كنند تا آينده سازان كشور در روابط اجتماعي خود دچار سردرگمي و يأس نشوند و نقش خود را در جامعه پر رنگ و فعال احساس كنند.
يكي از شهروندان با ابراز بي اطلاعي از اهميت بهداشت رواني خانواده عنوان مي كند: فراهم كردن درآمد بخور و نمير براي خانواده ام فرصت نمي دهد به اين موضوع فكر و نقش آن را در زندگي فردي و اجتماعي بررسي كنم.
رضايي مي افزايد: وقتي خانواده ها از نظر اقتصادي تأمين باشند مي توانند به حفظ و برقراري بهداشت رواني خانواده نيز بينديشند.
يك كارشناس آموزشي، نقش خانواده و بهداشت رواني را در رشد شخصيت افراد بسيار مهم ذكر و بيان مي كند: كساني كه در جامعه مشكلات مختلف شخصيتي و رواني دارند در خانواده هاي ناسالم رشد كرده اند.
اسماعيلي مي افزايد: خانواده هايي كه اعضاي آن روابط سرد و به دور از هر گونه مهرورزي داشته باشند و به خواسته ها و عقايد يكديگر احترام نگذارند به نوعي از هم گسيخته محسوب مي شوند و ممكن است آسيب هاي زيادي به جامعه وارد كنند.
وي اظهار مي دارد: تأمين بهداشت رواني افراد در خانواده جايگاه مهمي دارد و اجراي راهكارهاي مناسب در اين زمينه ضروري است.
وي ادامه مي دهد: روش هاي نامناسب ارتباط افراد در يك خانواده به بهداشت رواني آن ها و در نتيجه به جامعه و روابط اجتماعي صدمه مي زند.
وي مي گويد: والدين بايد براي رشد شخصيت فرزندان خود به تعليم و تربيت اسلامي روي آورند و بيشترين بهره را از آن ببرند.
او اضافه مي كند: دور كردن افراد از ناهنجاري ها و آن چه با دين اسلام منافات دارد، موجب تعادل رواني و هماهنگي با روابط اجتماعي مي شود.
اسماعيلي اظهار مي دارد: در افرادي كه رفتار و اعتقادات خلاف جامعه دارند، تضاد شخصيتي و بحران هاي رواني و دوگانگي نمود پيدا مي كند و حضور اين افراد در اجتماع موجب مختل شدن روابط اجتماعي و به خطر افتادن سلامت ساير افراد جامعه مي شود.
به گفته وي، ريشه بسياري از بيماري ها و اختلالات رواني در خانواده، بي توجهي بهداشت رواني است در حالي كه با اهميت دادن به اين موضوع مي توان سلامت رواني خانواده را تأمين كرد و از ناهنجاري هاي موجود در جامعه كاست.
وي تأكيد مي كند: اعتلاي جامعه و مناسب بودن روابط اجتماعي بستگي به بالا بودن بهداشت رواني محيط خانواده و سلامت افراد دارد.
يك روان شناس هم اظهار مي دارد: جامعه اي سالم است كه از خانواده هاي بالنده و سالم تشكيل شده باشد بنابراين بايد به بهداشت رواني خانواده و روابط بين فردي در آن پرداخته شود.
محمدي مي افزايد: والديني كه مهارت هاي مفيد زندگي را نياموخته باشند نمي توانند الگوي مناسبي براي فرزندان خود باشند و زمينه بروز مشكلات زيادي را در روابط اجتماعي فرزندانشان ايجاد مي كنند.
وي با بيان اين كه فرزندان سرمايه هاي جامعه اند مي گويد: اعضاي خانواده بايد از روش هاي صحيح به كارگيري مهارت هاي زندگي مانند كنترل استرس و هيجان، مديريت اقتصادي خانواده و ارتباطات برون خانوادگي، و ... آگاهي كامل داشته باشند و آن ها را در تعليم و تربيت فرزندان خود به كار ببرند.
وي يادآور مي شود: كودكي كه پرخاشگري پدر و مادر خود را در برابر مشكلات زندگي مي بيند اين روش را الگو برداري مي كند و در آينده در روابط اجتماعي خود آن را به كار مي برد.
وي به داشتن روابط صحيح و صميمانه افراد در خانواده تأكيد مي كند و مي گويد: هر چه اين روابط محكم تر و سالم تر و برخاسته از معنويات باشد روابط اجتماعي افراد مطمئن تر و منسجم تر خواهد بود.
به گفته وي ازدواج موفق و تشكيل خانواده سالم، موجب حفظ بهداشت رواني مي شود بنابراين جوانان بايد در انتخاب همسر خود دقت كافي داشته باشند.
وي اظهار مي دارد: بالا بودن ظرفيت، متواضع بودن، آرامش فكري و نوع دوستي افراد در خانواده شكل مي گيرد و از آن جا كه اين نهاد، اساسي ترين نهاد اجتماعي است بايد بيشتر به آن پرداخته شود.
وي ادامه مي دهد: كم هزينه ترين راه داشتن جامعه سالم و روابط اجتماعي مطلوب، آموزش بهداشت رواني خانواده است.
محمدي بيان مي كند: خانواده مكاني است كه مي توان در آن به عشق، تفاهم، محبت، درك متقابل و پشتيباني دست يافت.
وي معتقد است: در خانواده سالم افراد به يكديگر احترام مي گذارند، به صحبت ها و نظرهاي همديگر گوش مي كنند و پدر و مادر نيز در افزايش اعتماد به نفس فرزندان خود مي كوشند و در نتيجه آن ها در اجتماع نيز با ساير افراد مي توانند روابط سالمي برقرار كنند.
وي مي افزايد: تقويت اعتماد به نفس و افزايش عزت نفس در خانواده شكل مي گيرد و موجب بالا رفتن روابط بين فردي و اجتماعي مي شود.
يك جامعه شناس با بيان اين كه انسان موجودي اجتماعي است كه زندگي اش در محيط اجتماعي و در قالب روابط آن شكل مي گيرد، مي گويد: محيط هاي اجتماعي بر يكديگر تأثير مي گذارند و خانواده در اين زمينه بيشترين اثرگذاري را بر رفتار اعضاي آن دارد.
محمدزاده با بيان اين كه پايه هاي شخصيتي فرد در خانواده شكل مي گيرد اظهار مي دارد: والدين در نوع روابط افراد خانواده تأثير به سزايي دارند. بنابراين ناهنجاري هاي موجود در خانواده اثرات منفي خود را در جامعه بر جاي مي گذارد و براي جلوگيري از اين امر بايد به بهداشت رواني خانواده به طور جدي پرداخته شود.
وي ادامه مي دهد: اگر خانواده محيطي مناسب و مطلوب باشد و پدر و مادر الگوي رفتاري خوبي داشته باشند خود به خود تأثير مثبتي در رفتار فرزندان مي گذارند.
وي اظهار مي دارد: هر جامعه تعريف مشخصي از رفتارها و روابط اجتماعي دارد و ارزش هاي جامعه به فرهنگ آن بر مي گردد.
وي مي افزايد: در جامعه ما رفتاري مطلوب است كه منطبق بر ارزش هاي ديني و اسلامي باشد بنابراين از خانواده ها انتظار مي رود اين رفتارها را ميان فرزندان خود رواج دهند.
وي با اشاره به اين كه يكي از مشكلاتي كه در جامعه براي فرزندان به وجود مي آيد تطابق نداشتن رفتارهاي خانواده با جامعه، مدرسه و وسايل ارتباط جمعي و ... است مي گويد: اين رفتارها موجب چندگانگي فرد در محيط اجتماعي مي شود و در نتيجه روحياتي در فرد به وجود مي آيد كه از آن به عنوان نفاق، دورويي و نداشتن تعادل رفتاري و شخصيتي ياد مي شود و اين فرد عضو مفيدي براي جامعه نخواهد بود.
وي اظهار مي دارد: محيط خانواده بايد متعادل و به گونه اي باشد كه به فرزندان فرصت خودباوري و اظهار نظر دهد، در غير اين صورت فردي گوشه گير و منزوي وارد جامعه خواهد شد.
محمدزاده مي گويد: براي داشتن جامعه اي سالم بايد برنامه هاي مختلفي در مراكز فرهنگي، مشاوره و كانون ها براي خانواده ها برگزار و آموزش هاي لازم ارائه شود تا در متعادل كردن و سالم سازي محيط خانه و بهداشت رواني خانواده تأثير گذاشت.
شنبه 27 مهر 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خراسان]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 379]