واضح آرشیو وب فارسی:فان پاتوق: نيروی دريايی ایران در دوران ساسانيان
نیروی دریایی از آغاز دوران ساسانی، زمان اردشیر یکم، و از هنگام بازپسگیری ساحل جنوبی خلیج فارس، تاثیر خود را نشان داد. تسلط و چیرگی بر دریای ، از دیدگاه اقتصادی، پاکسازی از دزدان دریایی، جلوگیری از دستاندازی و هجوم متجاوزان رومی و از همه مهمتر، مهار تازیان که رفتهرفته در سواحل جنوبی آن مستقر میشدند، یک نیاز نظامی شمرده میشد.
بنا بر گزارش تبری، هر کشتی ایران توانایی حمل یکصد مرد را داشته و در زمان خسرو انوشیروان دادگر، هشت فروند از این کشتیها را، تحت فرمان سردار ایرانی، وهرز دیلمی، به یمن فرستادند. در دوران ساسانی فرمانده ناوگان را ناوبد مینامیدند. سرفرماندهی نیروی دریایی ایران در بندر سیراف قرار داشت. فرمانده کل نیروی دریایی ایران را ناوبدسالار نامیده میشد. همچنین در این بندر و هرمز نوعی دانشکده افسری به نام ناوارتشتارستان به آموزش و پرورش افسران نیروی دریایی ایران میپرداخت. دریانوردان دلاور ایرانی، هرگونه تحرکی را در تحت نظر و مراقبت داشتند و خطوط کشتیرانی از چین تا زنگبار را، راه دریایی ابریشم، راه دریایی ادویه و راه دریایی بخور مراقبت مینمودند. شاید در کل تاریخ، هیچگاه این دریا تا این حد ی نبوده است. همچنین وظیفه ساخت و نگهداری و بازسازی فانوسهای دریایی، خشاب، بر عهده این نیرو بوده است.
در جامعه طبقاتی دوران ساسانی، لشکریان، ( = ارتشتاران)، دومین طبقه جامعه بودند و وظیفه آنها حفظ امنیت ایران و ایرانیان بوده است. در آغاز فرمانده کل ارتش را آرانسپهبد (= ایرانسپهبد)، مینامیدند. سپس در زمان پادشاهی قباد و فرزندش خسرو انوشیروان دادگر، این مقام از میان رفت و چهار سپهبد به فرماندهی چهار ناحیه کشور، کوست، برگزیده شدند. این چهار ناحیه عبارت بودند از به مرکزیت تیسفون، خراسان (= پارت) به مرکزیت مرو، آذربایجان (= ماد) و نیمروز به مرکزیت اصفهان. ناوبدسالار ایران تحت فرمان سپهبد نیمروز قرار داشت. نگهبانان دریای مازندران تحت فرمان سپهبد آذربایجان قرار داشت.
این چهار سپهبد تحت فرماندهی یک سپهسالار کل به نام ارتشتارانسالار، که بالاترین درجه نظامی در ارتش ساسانی بود قرار داشتند. ارتش از عضویت و حمایت شاهان محلی (شهرداران)، شاهزادگان، بزرگان و از همه مهمتر خرده مالکان ( = آزادان) برخوردار بود. به گفته مینویخرد، وظیفه جنگجویان و ارتشیان که در مراسمی هر سال نوروز به آن سوگند وفاداری تا پای جان میخوردند، حفاظت از کشور و مردم آن بود، اینکه به مردم ستم و آزار نرسانند و پیمانشکن نباشند.
ارتش به دو واحد اصلی سواره نظام، اسواران، و پیادگان تقسیم میشد. افسران این ارتشها میباید آموزش نظامی میدیدند و فنون و علوم جنگی را میآموختند. در کتاب دینکرد چنین آمده که هم کتابهای درسی نظامی و هم نوعی دانشکده افسری به نام ارتشتارستان برای تربیت افسران وجود داشته است. واحد نخبگان ارتش هنگ جاویدان ( = گارد جاویدان) نام داشت و فرمانده آن هنگ،
پشتیبانسالار نامیده میشد.
در کنار این ارتش، سازمان لجستیک عظیمی وجود داشت تا به امور خوراک، زخمیان، چادر زدن و ... بپردازد.
آتشکده ویژه ارتشیان، آذرگشنسب، در جنوب شرقی دریاچه ارومیه، در شیز نزدیکی گنزک، تخت سلیمان کنونی، قرار داشت و شاه و ارتشیان برای نیایش به
آنجا میرفتند.
سلسله مراتب فرماندهی ارتش و نیروی دریایی در نیمه دوم دوران ساسانی.
مراجع و ماخذ:
1. شاهنشاهی ساسانی، تورج دریایی
2. سندی از آیین ناوبری در عصر ساسانی، مهرداد بهار
3. مینویخرد
4. دینکرد
5. تاریخ تبری
6. سیرت، ابنهشام
7. تجارب الامم، ابنمسکویه
----------------------------------------
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فان پاتوق]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 200]