تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1835053954
گفتوگو با مسعود كيمياييو بروبچههاي مدرسه كارگاه آزاد فيلم؛سينما درس نميدهيم سينما ياد ميدهيم
واضح آرشیو وب فارسی:واحد مرکزي خبر: گفتوگو با مسعود كيمياييو بروبچههاي مدرسه كارگاه آزاد فيلم؛سينما درس نميدهيم سينما ياد ميدهيم
در روزهايي كه ورك شاپهاي مدرسه كارگاه آزاد فيلم مسعود كيميايي با حضور هنرجويان او برگزار ميشد، فرصتي از استاد گرفتم تا فضاي حاكم بر يكي از معتبرترين مدارس سينمايي كشور را از نزديك ببينم. در ديرترين ساعت كاري آموزشگاه و حتي ساعت غيردرسي، تعداد زيادي هنرجو در كنار طهماسب صلحجو و خود مسعود كيميايي نظرم را جلب ميكند. ميان هنرجويان قرار ميگيرم تا درباره تاثير آموزشگاهها و به خصوص مدرسه كارگاه آزاد فيلم پرسشهايي را مطرح كنم. از فكر تاسيس آموزشگاه كه ميپرسم كيميايي اين حرف را با صراحت در ميان هنرجويانش به زبان ميآورد كه ايجاد اين مدرسه براي پولسازي و درآمدزايي نبوده و اگر همين حالا از مدير مالي ما سوال كنيد به شما ميگويد كه اين كار از جنبه مالي يعني ضرر.
تربيت كارگردانهايي به سياق سينماي كيميايي
وي اضافه ميكند: چيزي كه در اين كلاسها دنبال ميكنم اين است كه چند كارگردان به سياق سينماي خودم تربيت كنم. دوست دارم وقتي پا به سن 80 ميگذارم گاه فيلمهايي شبيه فيلمهاي خودم يا بازيگراني با استيل مورد علاقهام را ببينم. به گفته كيميايي، در سه سالي كه كلاسهاي مدرسه آزاد فيلم داير شده حدود 400 فيلم كوتاه توسط هنرجويانش ساخته شده كه در ميان آنها دهها فيلم قابلتوجه با نگاهها و سبكهاي مختلف وجود دارد. اين فيلمها كه راهي جشنوارههاي مختلف شدهاند به صورت كارگاهي تهيه شده و در آنها از بازيگران همين مدرسه استفاده شده و حتي در زمينه مونتاژ نيز خود هنرجويان كيميايي كار را عهدهدار بودهاند. اما نكتهاي كه مسعود كيميايي آن را فراتر و مهمتر از آموزشهاي تخصصي ميداند، مساله نگاه سينمايي و نگاه به سينما است. او ميگويد: هنرجويان من آن نگاه سينمايي را كه خنثي و خاموش نباشد ميآموزند. اين نگاهها است كه برايم اهميت دارد. طهماسب صلحجو را كه دقيق و حواس جمع نشسته، طرف پرسش قرار ميدهم و از او ميخواهم درباره سابقه تاسيس مدارس سينمايي در ايران سخن بگويد. سوالم ناگهاني است ولي شروع كه ميكند هماني ميشود كه هميشه هست: قبل از اينكه دانشكده سينمايي در ايران داشته باشيم آموزشگاهها تاسيس شدند، يعني اولين كساني كه در ايران سينما خواندند از آموزشگاههاي آزاد برآمدند. اگر اشتباه نكنم اولين بار موسسه آمريكايي سيراكيوز پايههاي آن را گذاشت. يكي از اقداماتي كه آمريكاييها بعد از 28 مرداد 32 انجام دادند كه به اصل 2 ترومن برميگشت، نمايش فيلمهاي آموزشي در شهرها و روستاهاي ما بود. اين فيلمها از نظر بهداشتي و اجتماعي آموزشهايي را به مردم ميداد تا زندگيهاي بسامانتر و سالمتري داشته باشند. آنها بعد از مدتي تصميم گرفتند در ايران هم فيلمهايي از اين دست توليد كنند بنابراين شروع كردند به تربيت افراد مختلف كه مازيار پرتو و مهدي رئيسفيروز جزو درسخواندگان آن بودند. وي بعد از تشريح تاريخ شكلگيري آموزشگاههاي سينمايي توسط نهادهاي آمريكايي در ايران اضافه ميكند: نسل فيلمسازان اواخر دهه 40 و اوايل 50 موج نوي سينماي ايران را ايجاد كردند. اولين فيلمي كه اين موج نو را راه انداخت بود. هيچ كدام از افراد اين نسل فارغالتحصيل سينما نبودند و عموما سينما را از طريق سينما آموخته بودند. نكته جالب اينكه آنها اصلا شبيه هم فيلم نميساختند و با يكديگر تفاوت داشتند.
اينجا بيشتر يك محفل سينمايي است
اين منتقد سينما به پيشينه ادبياتي فيلمسازان دهههاي 40 و 50 ايران اشاره ميكند و ميگويد: اين مساله كه برخي تجربه را بر آموزش سينما ارجح ميدانند حرف بيراهي نيست ولي به اين معنا هم نيست كه بيمقدمه دوربين را برداريم و فيلم بگيريم. كارگاه آزاد سينمايي كه زيرنظر مسعود كيميايي اداره ميشود بيشتر يك محفل سينمايي است تا مدرسه. در اينجا چوب بالاي سر كسي نيست و هر كس كه نخواهد ميتواند نيايد ولي آنها كه ميآيند با عشق به سينما ميآيند. اتفاقا آنچه هنرجويان را جذب اين مدرسه ميكند همين تجربهاي است كه شايد نقطه مقابل آموزش تصور ميشود؛ تجربه مسعود كيميايي و هم دورهايهاي او. اين محفل چيزي جز آموزش تجربه سينما نيست. ضمن اينكه بحث آموزش هيچ گاه متوقف نميشود بلكه روشها هستند كه تغيير ميكنند. در اينجا حتي گاهي خود من از هنرجويان چيزي ياد ميگيرم. 20 درصد كلاسهاي مدرسه كارگاه آزاد فيلم را مباحث نظري و 80 درصد را موضوعات عملي دربرميگيرد. قنبرعلي هراتي از شاگردان كيميايي كه سابقا در مراكز ديگري چون كانون سينماگران جوان نيز آموزش ديده، درباره تفاوت كلاس مسعود كيميايي با ساير آموزشگاهها ميگويد: در اين آموزشگاه ديد هنرجو تغيير ميكند و دستور زباني متفاوت از سينما به او داده ميشود. كدهاي مهمي كه در كلاسها ميدهند به گونهاي است كه هر يك از ما اگر علاقهمند و پيگير باشيم ميتوانيم دنبال آنها را در كتابها و فيلمها بگيريم و به درك عميقتري برسيم. من سالها آموزش سينما را در مراكز ديگر تجربه كردهام ولي وقتي وارد اين مدرسه شدم به فهم واقعي از ميزانسن، دكوپاژ، تدوين و فيلمنامه رسيدم. من قبلا هم فيلم ميساختم ولي از كلاس كيميايي به بعد بهگونهاي ديگر بودهام و حالا ميتوانم به راحتي كاري 90 دقيقهاي توليد كنم.
ما اينجا سينماي خوب را ياد ميگيريم
به قول اين هنرجو كه جزو قديميترين و مسنترين نفرات مدرسه كيميايي است، دستور زبان فني سينما را در هر كتابي ميتوان جست ولي تجربه و متاعي را كه اساتيد مدرسه كارگاه آزاد فيلم در اختيار ميگذارند در هيچ دكاني فروخته نميشود. چگونگي استفاده از تكنيك، چگونگي ايستادن بازيگر در مقابل دوربين، نحوه بهكارگيري لنزها در نماهاي باز و بسته و... آموزههايي نيست كه در كتابها يافت شود. كساني كه از مسعود كيميايي سينما ياد ميگيرند معمولا به اين دليل او و آموزشگاهش را انتخاب كردهاند كه سينماي مطلوب خودشان را بياموزند. سارا حمزه كه ترم مياني را گذرانده و ترم تخصصي را سپري ميكند افرادي چون طهماسب صلحجو، مسعود كيميايي، جمشيد ارجمند، جواد طوسي، اميد روحاني، احمدرضا احمدي و امير پوريا را به عنوان استادانش معرفي ميكند و ميگويد: ما فيلمهاي بزرگ تاريخ سينما را نقد ميكنيم و در كنار آثار كلاسيك، برخي فيلمهاي روز سينماي ايران را هم ميبينيم و راجع به آنها بحث و گفتوگو ميكنيم. او كه در رشته كارگرداني درس ميخواند عنوان ميكند: ما اينجا سينماي خوب را ياد ميگيريم. من كلاسهاي كيميايي را انتخاب كردم تا از او سينماي خوب را بياموزم. وقتي اين نكته را با كيميايي در ميان ميگذارم كه بعضيها معتقدند كار آموزشي و آكادميك سينما بيهوده است و بايد به جاي وقتكشي در كلاسها سراغ كار تجربي رفت، اكبر ناظمي - فيلمبردار، عكاس و از اساتيد جديد كارگاه آزاد فيلم - زودتر از استاد جوابم را ميدهد: درست است قبل از اينكه سينما آغاز به كار كند هيچ مدرسهاي نبود. از نيوتن پرسيدند بزرگترين دانشمند جهان كيست و او گفت خودم، چون پا بر دوش تمام دانشمندان قبل از خود گذاشته ام. بايد گفت اين تجربههاي پيشينيان است كه جمع شده و به صورت آكادميك درآمده است. كيميايي 40 سال فيلم ديده و ساخته و حالا ما خودخواهانه ظرف يك سال حدود 40 سال تجربه او را ياد ميگيريم. آيا نبايد جايي وجود داشته باشد تا تجربه كارگردانان بزرگ به ديگران تدريس شود؟
سينما ياد گرفتم پس ياد ميدهم
مسعود كيميايي حرفهاي ناظمي را اين طور پي ميگيرد: مانيفست يا عهد دروني من در زمان تاسيس مدرسه اين بود كه قرار است ذهن و ادبيات شكل سينما به خود بگيرد. مدرسه ياد ميدهد از چه راهها و پلهايي بايد گذشت تا فكر تبديل به عكس و عكس تبديل به فيلم شود. او سپس به تفاوت ميان آموزشگاههاي مختلف و تعبيري كه از آموزش بازيگري رايج است ميپردازد و ميافزايد: نود درصد آموزشهاي بازيگري سينما آموزشهاي تئاتري است. اين كار را براي سينما مشكل ميكند؛ اينكه به خطوط صورت بازيگر كار نداشته باشي و تنها به صدايش اهميت بدهي. تئاتر به حس روي صحنه تاكيد دارد ولي جلوي لنز دوربين قضيه فرق ميكند. در نتيجه براي سينما گفتن (ياد دادن) بايد سينماگر بود. بايد سينما را شناخت. كيميايي در مقام يك مدرس سينمايي از جانفورد، هواردهاكس و آلفرد هيچكاك به عنوان دست و پاهاي سينما و صاحبان گرامر سينما ياد ميكند و ميگويد: انتقال تئوري و دانستههاي فني با دانستههايي كه به راه خلاقيتورزي منجر شود فرق ميكند. هراتي هنرجوي كيميايي حرف او را تاييد و تاكيد ميكند و ادامه ميدهد: دانشگاه عمدتا مسائل تئوريك را باز ميكند اما كلاسهايش به گونهاي است كه مثلا بعد از چهار سال وقتي بازيگر ميخواهد 10 قدم بردارد و پشت ميز بنشيند يك بار با پاي چپ پشت ميز مينشيند و يك بار با پاي راست. بعد از اينكه با نامهاي كساني كه بعد از آموزش در اين مدرسه راهي سريالهاي تلويزيوني شدهاند آشنا ميشوم، يكي ديگر از حاضران ميگويد: من در آموزشگاه ديگري ثبت نام كرده بودم و از فضاي اينجا اطلاعي نداشتم. در ديگر مدارس معمولا كساني بازيگري را تدريس ميكنند كه هنوز خيلي جوان هستند. در اينجا ضمن آموزشهاي بازيگري و فنون سينمايي نوع نگاه هنرجو به مديومهاي سينما و تلويزيون هم تغيير ميكند. اميرحسين تقيلو از جمله كساني است كه تاثير مدرسه آزاد فيلم بر او از حد سينما فراتر رفته است. او تجربه كلاسها را اين طور توصيف ميكند: من اينجا ياد گرفتم كه خودم چه عقايدي دارم و چگونه ميتوانم آنها را بپرورانم. فيلم ديدن را آموختم و فهميدم آنچه قبلا به آن فيلم ديدن ميگفتم در واقع فيلم ديدن نبوده است و ديگر اينكه صبح كه از خواب بيدار ميشوم متوجه ميشوم كه دارم با چشمانم اديت ميكنم. حواسم دائم به گوشهها و زواياي كادرهايي است كه هر لحظه از مقابل چشمم عبور ميكنند. چيز ديگري كه فهميدم اين بود كه چرا بعضيها نگاه كيميايي را نميپسندند. آنها تنها به آنچه كيميايي سينماي اول مينامد توجه ميكنند در حالي كه فيلم ميتواند لايههاي متعددي داشته باشد. ما در شعر با كلمه مواجهيم اما همه شعر، ظاهر آن كلمه نيست.
لمس كردن دوربين گوزنها
اين هنرجو ابتدا فقط براي بازيگري به كلاسهاي كيميايي آمده ولي وقتي در معرض نگاه تازه و آموزشهاي اساتيد قرار گرفته، ميان يك چند راهي گير افتاده است. او اعترافي هم نزد مدير مدرسه كرد و گفت: اعتراف ميكنم كه چقدر دوست داشتم وزن دوربيني كه فيلم را ساخت بدانم و به آن دست بزنم. لمس كردن دوربين گوزنها افتخار بزرگي براي من است. الهه طريقي دختري شيرازي، از شيفتگان سينماي كيميايي و يكي از هنرجويان پرشور اوست. وي ميگويد: فقط به عشق بازيگري به كلاسها ميآمدم و از پيچيدگيها و ظرافتهاي اين كار هيچ چيز نميدانستم. دورهاي را گذراندم و در سال 86 فيلمي ساختم كه در دو جشنواره هم شركت كرد و موجب تحول در كار و نگرش من شد. او از فضاي حسي و آموزشي حاكم بر اين كلاسها نيز ميگويد و ادامه ميدهد: من همراه دانشجويان سينما كه فيلم ميبينم متوجه فاصله نگاه خودم و آنها ميشوم و ميفهمم كه تجربه كلاسهاي كارگاه آزاد چقدر با جاهاي ديگر متفاوت است. علي صالحي هم كه از قديميترهاي كلاس است به تفاوت دانشآموختههاي رسمي سينما با هنرجويان اين مدرسه اشاره ميكند و ميگويد: بايد بگويم حتي درس خواندههاي دانشگاهها هم به اينجا ميآيند تا دركي تازه از سينما را تجربه كنند. ميتوان گفت در اين مركز، گرامر سينما صميميتر و بدون تنگنظري آموزش داده ميشود.
آمدهام كپسول سينما را از شما بگيرم
اين هنرجو به حضور اساتيد زبده مدرسه كارگاه آزاد فيلم اشاره ميكند و ميافزايد: من نشنيدم كه هيچ كدام از اساتيد ما بگويند اينجا بهترين مدرسه سينمايي جهان است. همه انتظارات در سطحي معقول قرار دارد. من يك سال تحقيق كردم تا اين محل را براي آموزش سينما پيدا كردم. به كيميايي هم گفتم كه آمدهام كپسول سينما را از شما بگيرم و ببلعم. آنچه از ميان گفتههاي يكي ديگر از هنرجويان كيميايي (ناديا لارستاني) ميتوان برداشت كرد اين است كه در جايي كه فقط تئوري تدريس ميشود حس اعتماد آنچناني وجود ندارد. واژههاي فيلمها و آموزههاي مسعود كيميايي ريشه در درون او دارند و حسي از اعتماد با خود ميآورند. اين اعتماد همراه با تجربه او كه به آموزش درميآيد، باورپذير و قابل اعتماد است؛ همان طور كه تحسين شنيدن از او قابل اعتماد و از سر صداقت است. هنرجويان كيميايي هر يك منتقد و تحليلگري فرهنگي نشان ميدهند. او كه ميگويد مرا به سوال يكي ديگر از حاضران پيوند ميزند كه ميپرسد:
انتهاي خبر // روزنا - وب سايت اطلاع رساني اعتماد ملي//www.roozna.com
------------
------------
چهارشنبه 24 مهر 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: واحد مرکزي خبر]
[مشاهده در: www.iribnews.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 3491]
-
گوناگون
پربازدیدترینها