واضح آرشیو وب فارسی:تابناک: چرا براي آبروي فوتبال ايران ارزشي قائل نيستيم؟
البته شايد عدم برخورد با اين عده و در مجموع پديده دلالي كه به نظر ميرسد قدرت هيات رئيسه فدراسيون نيز توان برخورد با آن را نداشته باشد، به برخي عوامل تاثيرگذار در اين دلاليها كه بنابر اظهارات برخي رسانهها در فدراسيون فوتبال نقش دارند، نيز مرتبط باشد كه در صورت صحت ايم موضوع براي اين فوتبال آلوده بايد افسوس خرد و منتظر بود تا هر روز از گوشهاي صداي پاي فساد به گوش برسد و مسئولين براي آنكه چيزي از آن نشنوند، گوشهايشان را بگيرند.
يك گفتگو كه يك خبر در دل آن آمده بود، بار ديگر جنجال آفرين شد تا آنچه بسياري از معضلات فوتبال و حتي فرآيندهاي ورزش كشور را در بر ميگيرد، سر باز كند و شايد بار ديگر با سكوت از واقعيتهاي تلخ ورزش ايران بگريزيم.
"روني كوكل تا چندي پيش نخستين بازيكن آلماني حاضر در ليگ برتر فوتبال ايران بود. وي اكنون از ايران به آلمان بازگشته، چون ديگر نميتوانسته در ايران فوتبال بازي كند. كوكل ميگويد كه ديگر براي فوتبال به ايران باز نميگردد.
روني كوكل، دروازبان ۳۲ ساله آلماني، در فصل ۲۰۰۷ – ۲۰۰۶ در باشگاه "آينتراخت ترير" آلمان در ليگ منطقهاي غرب (دسته چهارم) توپ ميزد. وي براي فصل پس از آن (۱۳۸۷ – ۱۳۸۶) به عنوان نخستين بازيكن آلماني حاضر در ليگ برتر ايران، به تيم پيكان پيوست. وي اكنون بار ديگر در آلمان به سر ميبرد و منتظر دريافت پيشنهادي از يك باشگاه آلماني است كه البته به هيچ عنوان كار سادهاي نيست."
به گزارش خبرنگار ورزشي تابناك، اين نخستين پاراگراف گفتگوي دويچه وله با دروازه سابق پيكان است كه برخي رسانههاي داخلي نيز آن را ذكر كردند و تا حدي به تلخيهاي پشت پرده فوتبال ايران - در صورت علني شدن- اشاره كردهاند. در ادامه اين گزارش آمده است:
"كوكل از زمان حضورش در ايران خاطره خوبي دارد. وي دليل خداحافظي از فوتبال ايران را قانون جديد فدراسيون فوتبال ايران ميداند كه بر اساس آن دروازبانان خارجي حق امضاي قرارداد جديد با تيمهاي دسته برتر ليگ ايران را ندارند. اين قانون ظاهرا زماني كه اين بازيكن در تعطيلات بوده، به تصويب رسيده است. كوكل بدين ترتيب از امضاي قرارداد خود براي فصل جديد باز مانده است. گفتني است كه قانون يادشده شامل قرادادهاي جاري نميشوند و اگر قرارداد كوكل با باشگاه پيكان پيش از تصويب آن امضا ميشد، وي اكنون در ليگ ايران حضور داشت. كوكل ميگويد، باشگاه پيكان هم از تصويب قانون جديد شوكه شد."
البته اين دروازهبان آلماني وضيت ورزش ايران را فقط از نگاه خود كه البته برخي از آنها به عنوان واقعيتهاي تلخ موجود، ورزش ايران را رنج مي دهد، روايت كرده است. وي از هواداران و دست اندكاران پيكان به خوبي ياد كرده و ۱۲۰ هزار تماشاگر دربي را مورد اشاره قرار داده كه با وجود آنكه اين تماشاگران را تنها مردان تشكيل ميدهند، هيچگاه نديده كه حضور هواداران دو تيم رقيب، به خشونت كشيده شود. به هر حال بيان برخي مشكلات ورزش ايران جذابيتي به گفتههاي او براي منتقدين ورزش ايران داده است. مثلا وي در مورد نقش دلال ها در فوتبال سخن به ميان آورده و البته وضعيت نگران كننده فوتبال ايران را در بحث نقل و انتقالات نيز يادآور شد كه راديو آلمان در اين ارتباط ميافزيد:
"كوكل ميگويد: كه يك بار مربي دروازبانها از وي پول خواسته تا ترتيبي دهد كه او در ميدان حضور پيدا كند. دروازبان آلماني با اشاره به اينكه اين پيشنهاد را رد كرده، ميگويد: كه همواره جايگاه ثابت خود را در تركيب تيم داشته است.
دروازبان سابق تيم پيكان با وجود تمام خاطرات خوبي كه از بازي در ليگ ايران دارد، به احتمال زياد ديگر به اين كشور باز نخواهد گشت...دستكم به عنوان فوتباليست."
نكته جالب آنكه هيچ كدام از مسئولين فدراسيون فوتبال، سازمان ليگ فوتبال و باشگاه پيكان كوچك ترين عكس العملي نسبت به گفته ها و ادعاهاي اين بازيكن انجام نداده اند و تا كنون سكوت قاطع ترين پاسخ به گفتههاي اين ژرمن بوده
كه به خودي خود صحت و سقم برخي گفتههاي اين بازيكن را مشخص ميسازد اما به نظر مي رسد فدراسيون فوتبال به اين مسائل عادت كرده و ترجيح مي دهد به جاي پيگيري چنين مسائل دردسرسازي(!) و خروج دلالها از گردونه معادلات فوتبال ايران، سر خود را با مسائلي همچون برخورد با بازيكن معترض دربي با تكيه بر لبخواني(!) گرم كند.
آيا اين ميزان زير ذرهبين بردن يك اعتراض ساده بازيكن كه منجر به رفتارهاي پرخاشگرانه نيز نشده و همچنين دهها مورد اينچنيني حائز اهميت است يا ميلياردها تومان بودجه بيتالمل كه هر ساله به حساب باشگاههاي دولتي واريز شده و در يك چشم بر هم زدن، در فصل نقل و انتقالات به جيب دلالاني ميرود كه وسعت آنها، برخي رسانهها، برخي مديران باشگاهها، برخي سرپرستان و برخي مربيان تيمها، برخي بازيكنان و حتي تعدادي از مسئولان جز را نيز در بر ميگيرد.
البته شايد عدم برخورد با اين عده و در مجموع پديده دلالي كه به نظر ميرسد قدرت هيات رئيسه فدراسيون نيز توان برخورد با آن را نداشته باشد، به برخي عوامل تاثيرگذار در اين دلاليها كه بنابر اظهارات برخي رسانهها در فدراسيون فوتبال نقش دارند، نيز مرتبط باشد كه در صورت صحت اين موضوع براي اين فوتبال آلوده بايد افسوس خورد و منتظر بود تا هر روز از گوشهاي صداي پاي فساد به گوش برسد و مسئولين براي آنكه چيزي از آن نشنوند، گوشهايشان را بگيرند.
به راستي چرا براي آبروي فوتبال ايران ارزشي قائل نيستيم و ترجيح مي دهيم شرايط طبق روال گذشته با همين شرايط ناهنجار پيش رود؟!
شايد دوستانمان در ساختمان سازمان ورزش و فدراسيون فوتبال، از صيد فصلي اسكناس توسط خانها و خانزادهها خبر نداشته باشند و در جريان نباشند كه آبروي ورزش ايران چگونه در خطر ريختن است و به سكوت يا بيان چند واقعيت تلخ توسط يك بازيكن سابق فوتبال ايران پيوند خورده است اما در مجموع به ايشان پيشنهاد ميكنيم، تدبيري بيانديشند كه تكرار چنين اظهاراتي و بازگو شدن مگوها، آنچه تحت عنوان اخلاق در قلب يك سام براي ورزش ايران باقي مانده را نيز از ميان خواهد برد.
سه شنبه 23 مهر 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تابناک]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 122]