تور لحظه آخری
امروز : جمعه ، 9 آذر 1403    احادیث و روایات:  امام صادق (ع):آنگاه که روزه مى ‏گیرى باید چشم و گوش و مو و پوست تو هم روزه ‏دار باشند.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

خرید نهال سیب

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

رفع تاری و تشخیص پلاک

پرگابالین

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1835358458




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

آنچه ایرانیان به تمدن های دیگر دادند


واضح آرشیو وب فارسی:فان پاتوق: برنارد لوئیس استاد موسسه مطالعات خاورمیانه دانشگاه پرینستون ایالات متحده آمریکا و یکی از برجسته ترین نظریه پردازان مسائل دنیای اسلام است. متن زیر، ترجمه یکی از سخنرانی های اوست که حدود چهار سال پیش در یکی از موسسات وابسته به دانشگاه تل آویو ایراد کرده است. لازم به ذکر است که بخش پایانی سخنرانی که به مسائل جاری ایران اختصاص داشت، به دلیل بلاموضوع شدن آنها پس از چهار سال حذف شده است.
برای دست یافتن به افق هایی از جایگاه ایران در تاریخ، بهتر است از فتوح عربی -اسلامی در قرن ۷ میلادی آغاز کنیم. این مجموعه فتوح که به دنبال رخداد هایی همچون بعثت [حضرت] محمد، ظهور اسلام و نشر عقاید اسلامی در سراسر شبه جزیره آغاز شد، موجب گشت سرزمین های فراوانی از اقیانوس اطلس و رشته کوه های پیرنه تا مرز های هند و چین و ورای آن در چارچوب امپراتوری تازه بنیاد عربی- اسلامی به وحدت دست یابند. به هر کدام از حوادث یاد شده در ایران از زوایای مختلفی نگریسته شد. برخی آنها را اموری مقدس، ظهور فرقه ناجیه و پایان عصر جهل و کفر به شمار آوردند و در نظر بعضی دیگر تحقیر ملی اشغال کشور توسط مهاجمانی بیگانه تلقی شد. هر کدام از این دو برداشت با توجه به زاویه نگرش باورمندان آنها صادق است.
علاقه مندم در ابتدا توجه شما را به تفاوت های بنیادین میان حوادث داخل ایران در مقایسه با دیگر مناطق خاورمیانه و شمال آفریقا جلب نمایم که در مجموع خلافت اسلامی را در قرون هفتم و هشتم میلادی تشکیل می دادند. کشور های متمدن باستانی شامل عراق، سوریه، مصر و مناطق شمال آفریقا در زمانی بسیار کوتاه اسلامی عربی شدند. همچنین مذاهب قدیمی شان یا به طور کامل از میان رفت و یا به صورت گروه های کوچک و پراکنده به حیات خود ادامه داد. زبان های باستانی شان نیز تقریباً به دست فراموشی سپرده شد مگر تعدادی اندک که یا در متون مقدس و یا به شکل الواح مکتوب بر جای ماندند.
اکنون به برخی از این زبان ها تنها در روستا های دورافتاده تکلم می شود اما در میان بیشتر مردم زبان های پیشااسلامی به دست فراموشی سپرده شد و هویت هایی که بدان زبان ها بیان می شد تغییر یافت و تمدن های باستانی عراق، سوریه و مصر به آنچه که امروزه جهان عرب می نامیم، تبدیل شد. ایران به راستی اسلامیزه شد اما هیچ گاه عرب نگشت. ایرانیان همان یان ماندند و بعد از پایان دوره فترت خود را به عنوان عنصری متمایز و متفاوت، در درون امپراتوری اسلام بازیابی کردند و سرانجام خود به عنوان قطعه ای تازه به اسلام اضافه شدند. در این میان سهم ایران در تمدن تازه بنیاد اسلامی از لحاظ فرهنگی، سیاسی و شگفت انگیزتر از همه، دینی بسیار قابل توجه است.
محصول کار ایرانیان در حوزه های فرهنگی این دوره به ویژه در زمینه سرودن اشعار اصیل ایرانی در قالب شعر عرب به خوبی مشاهده می شود. در معنایی دیگر، اسلام ایرانی نسخه دیگری از اسلام اصیل است. اسلامی جدید که گاهی اوقات از آن به نام اسلام عجم یاد می شود. این اسلام ی که بیشتر از آنکه عربی باشد ایرانی بود ابتدا در میان ترک های آسیای صغیر و سپس ساکنان ترک خاورمیانه و منطقه ای که بعد ها ترکیه نامیده شد و البته در میان هندوان گسترش یافت. ترکان عثمانی شکل تازه ای از تمدن ایرانی را به پشت دیوار های وین رساندند. در قرن هفتم میلادی یک سیاح ترک که به عنوان کارمند سفارت عثمانی از وین بازدید می کند کنجکاوانه بیان می کند زبانی که در وین به آن صحبت می شود شکل تغییر یافته ای از زبان فارسی است.
او همچنین ساختار زبان های هند و اروپایی و رابطه آنها را در دو زبان فارسی و آلمانی بررسی کرده و این واقعیت را که آلمان ها به «است» ایرانی ها «ایست» می گویند و نیز مورد مشابه ای را در زمان فعل بودن (To Be ) گزارش می کند. در قرن هفتم میلادی و در زمان تهاجم مغولان، اسلام ایرانی خود را نه تنها به عنوان عنصر سازنده در جهان اسلام بلکه به عنوان عنصری غالب در تمدن اسلامی مطرح کرد. برای چندین قرن، مراکز اصلی قدرت سیاسی و تمدنی اسلام اگر ایرانی نبودند حداقل از نشانه های تمدن ایرانی بهره می جستند. اما در یک دوره زمانی کوتاه این برتری از سوی آخرین قدرت جهان عرب یعنی سلطنت ممالک مصر به چالش کشیده شد.
اما حتی این آخرین پایگاه قدرت اعراب نیز بعد از جنگ قدرت میان ایرانیان و عثمانیان بر سر فتح مصر، از میان رفت. این موفقیت عثمانیان را در غلبه بر ممالک باید پیش زمینه ای برای خروج از جنگ قدرت میان آنها و ایرانیان دانست. اسلام عربی تنها تحت حکومت اعراب شبه جزیره و مناطق دوردست همچون مغرب به حیات خود ادامه می داد. مرکز جهان اسلام در مناطق نفوذ ترک ها و ایرانیان قرار داشت که از سوی فرهنگ ایرانی شکل گرفته بود. در اواخر قرون میانه و اوایل دوران جدید، مراکز عمده سیاسی و تمدنی جهان اسلام مانند هند، آسیای میانه، ایران و ترکیه همگی جزیی از این تمدن ایرانی به شمار می آمدند. اگر چه در بیشتر این مناطق به انواع زبان ترکی تکلم می شد، اما زبان اداری و فرهنگی فارسی بود. زبان عربی زبان کتاب مقدس و قانون (فقه) بود اما زبان فارسی، زبان شعر و ادبیات بود.
● استثنای ایرانی
چرا این تفاوت ها به وجود آمد؟ چرا در زمانی که تمدن های باستانی عراق، سوریه و مصر از میان رفته و به دست فراموشی سپرده شدند، تمدن ایران به حیات خود ادامه داد و در شکلی متفاوت ظاهر شد؟
پاسخ های متفاوتی به این سئوال ها داده شده است. یکی از این جواب ها متضمن تفاوت زبانی است. مردم عراق، سوریه و فلسطین به انواع مختلفی از زبان آرامی صحبت می کردند که این زبان از طریق زبان سامی با عربی ارتباط داشته و در نتیجه بر خلاف زبان فارسی انتقال از آن به زبان عربی بسیار آسان تر انجام شد. در این پاسخ البته کمی جبرگرایی دیده می شود. زیرا زبان قبطی نیز - زبان بومی مصر- که ارتباطی با زبان سامی نداشت نتوانست در مقابل عربیزه شدن مصر مقاومت کند. زبان قبطی برای زمان کوتاهی میان مسیحیان مصر به حیات خود ادامه داد اما سرانجام منسوخ شد و فقط در مناسک کلیسای قبطی از آن استفاده می شد. بعضی دیگر در پاسخ به سئوال آغازین ما، علت وجود تفاوت میان تمدن ایرانی و دیگر تمدن های باستانی را برتری فرهنگی تمدن ایرانیان می دانند.
فرهنگ برتر، فرهنگ مادون خویش را در خود مستحیل می کند. به همین جهت باورمندان این نظریه این گفته لاتینی را نقل می کنند که: «یونان اشغال شده، فاتحان خود را تسخیر می کند». به عبارتی دیگر رومی ها فرهنگ یونانی را اختیار کردند. با اینکه این پاسخ منطقی به نظر می رسد اما مثال موجهی به کار نمی برد.
رومی ها، یونان را فتح کرده و بر آن حکمروایی کردند، چنان که اعراب ایران را تسخیر و بر آن فرمان راندند اما رومی ها در این میان زبان یونانی را فراگرفتند. تمدن یونانی را تحسین کردند. توانستند به یونانی بخوانند، آن را به زبان مادری خود ترجمه و از کتاب های یونانی تقلید کنند. اما اعراب زبان فارسی را نیاموختند بلکه این ایرانیان بودند که زبان عربی را فرا گرفتند و تازه تاثیر ادبیات فارسی بر ادبیات و زبان عرب بسیار ناچیز بود که آن هم از طریق تازه مسلمانان ایرانی انجام شد. شاید نمونه نزدیک تر به این مسئله اتفاقی بود که در سال های بعد از سال ۱۰۶۶ میلادی و بعد از اشغال جزیره آنگلوساکسون توسط نرمان ها در انگلستان رخ داد. زبان آنگلوساکسون تحت تاثیر زبان فرانسوی نرمان قرار گرفت و به آنچه که امروزه زبان انگلیسی می نامیم، تبدیل شد.
شباهت هایی جالب میان فاتحان نرمان جزیره انگلیس و فاتحان عرب ایران وجود دارد. در هر دو جا زبان تازه ای که محصول گسست و ساده سازی زبان بومی بود با استفاده از حوزه لغت زبان فاتحان به وجود آمد. هویتی تازه و مرکب شکل گرفت که هم فاتحان و هم مردمان سرزمین های مفتوحه را در برمی گرفت. هر دو مهاجم، مشروعیتی را به دست آوردند که البته ایران همانند انگستان نبود زیرا مشروعیت فاتحان عرب با دینی تازه و بر پایه کتابی مقدس محافظت می شد. همچنین در مقایسه با مهاجمان چادرنشین بیابان های شبه جزیره، بیشتر مردمان سرزمین های فتح شده در عراق، سوریه و مصر سطح تمدنی بالاتر داشتند.
اما با این حال این تمدن ها بر عکس ایران مستحیل شدند. به این ترتیب باید سئوال اولمان را که هنوز پاسخی برای آن نیافته ایم دوباره مطرح کنیم. توضیح قابل قبول دیگر در پاسخ به سئوال مطرح شده، تفاوت سیاسی به ویژه در دو عنصر قدرت و پیشینه تاریخی است. به جز ایران سرزمین هایی که از سوی اعراب فتح شد مانند عراق، سوریه، فلسطین، مصر و سایر جاها به مدت طولانی پیش از آن تحت انقیاد امپراتوری هایی بودند که مرکز آنها در جایی دیگر واقع بود. بنا براین این سرزمین ها برای چندمین بار فتح می شد. آنها پیش از حمله عرب ها به مدتی طولانی تغییرات نظامی، سپس سیاسی- فرهنگی و در آخر مذهبی را از سر گذرانیده بودند به همین دلیل فتح دوباره سرزمین هایشان از سوی عرب ها تنها به معنی تغییر در آموزگاران حاکمشان بود.
اما موارد گفته شده درباره ایران صادق نیست. ایران تنها یک بار آن هم برای مدتی کوتاه توسط اسکندر اشغال و جزیی از امپراتوری بزرگ هلنی شد. ایران هیچ گاه به دست رومی ها اشغال نشد به همین دلیل تاثیر فرهنگی تمدن هلنی بر ایران در مقایسه با کشور های حاشیه دریای مدیترانه، مصر و شمال آفریقا که فرهنگ هلنی از سوی کارگزاران امپراتوری روم به آنها تحمیل می شد، بسیار کمتر بود. تاثیر هلنیسم بر ایران در زمان اسکندر و دولت مستعجل جانشینانش بدون شک قابل ملاحظه بود اما این تاثیر کم عمق و بسیار کمتر از آنچه بود که سرزمین های مدیترانه ای تحت فشار آن بودند. حتی این تاثیر فرهنگی، زمانی که جامعه ایران تحت لوای حکومت پارتیان و ساسانیان تجدید حیاتی دوباره یافت به دنبال جریان ملی، سیاسی و مذهبی «بازگشت به خویشتن» از میان رفت. یک امپراتوری جدید که هم پایه و رقیب امپراتوری های روم و بعد ها بیزانس شد در ایران پا به عرصه تاریخ گذاشت.
این به آن معنا بود که ایرانیان بلافاصله بعد از حمله عرب ها و برعکس همسایگان شان در غرب با توسل به گذشته و یا حتی می توان گفت با استفاده از یادواره های قدرت و جلال معاصرش پا بر جای ماند. این مفهوم از شکوه باستانی و هویت افتخارآمیز به روشنی در آثار مکتوب ایران دوره اسلامی و با استفاده از دامنه وسیعی از لغات عربی مشاهده می شود.






این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: فان پاتوق]
[مشاهده در: www.funpatogh.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 234]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن