واضح آرشیو وب فارسی:فان پاتوق: چگونه به دانش آموزم مهارت حل مسئله بیاموزم؟
فهرست مطالب
1-ضرورت کلی از نوشتن این مقاله
2-مقدمه
3-ترجمهی واژه ریاضی
4-چرا ریاضی برای دوره آموزش همگانی در نظر گرفته شده است؟
5-دیدگاههای تدریس ریاضی
الف-دیدگاه سنتی تدریس ریاضی
ب-دیدگاه دوم در تدریس ریاضی
ج-دیدگاه سوم در تدریس ریاضی
6-فراشناخت چیست؟
7-فراشناخت در آموزش ریاضی
8-ویژگیهای یک مسئله خوب
9-تکنیکهای آموزش ریاضی براساس هوش منطقی-ریاضی
10-تجارب موفق در تدریس ریاضی
-آموزش تجربی هندسه
ضرورت کلی از نوشتن مقاله
ریاضی نقش ویژهای در آموزش رسمی و همگانی دارد. تمام برنامههای مواد درسی در هر مقطع تحصیلی، شامل حداقل چند ساعت آموزش ریاضی است. توجیه اصلی این مهم، تأثیر ریاضی در ایجاد قدرت تفکر و استدلال، نظم فکری، قوهی ابتکار و سرانجام، نیاز به ریاضی برای رفع مشکلات یعنی، درک مفاهیم ریاضی و توانایی کاربرد آن در دنیای حاضر است.ریاضی در تمام مقاطع تحصیلی، در هر رشته و در هر پایه نقش کلیدی دارد، همچنین در زندگی هر فرد نیز نقش اساسی دارد.انسان روز خود را که آغاز مینماید از همان ابتدا به نقش سودمند ریاضی نظیر محاسبات، ارتباطات، تفکرات و... نیاز مبرم دارد.پس بهتر است به جای تبدیل ریاضی به برخی فرمولهای فراموش شدنی آن را به درسی ملموس و دست یافتنی در زندگی تبدیل نماییم. به این منظور بایستی ابتدا دانش آموزان را باضرورت وجود ریاضی در زندگیشان آشنا کنیم، مثلاً میگوییم شما چگونه شمارهی تلفن منزلتان را میگیرید؟ سپس با گرفتن جواب از دانشآموز که با عدد ...و...و... میگوییم خوب پس برای اینکه بتوانید به راحتی با جایی تماس بگیرید، باید اعداد را شناخته باشید.
مقدمه
به اعتقاد بلوم، آنچه تعیین کننده انگیزش (ویژگیهای ورودی عاطفی) فراگیرنده برای یادگیری یک مطلب آموزشی است، تصورات او از موفقیتها و شکستهایی است که در گذشته از دروس مشابه یا درس تازه کسب کرده است. تصور فراگیرنده درباره موفقیت یا شکست در یک مطلب یادگیری، مبتنی بر تجاربی است که او از آن مطلب یا مطالب مشابه گذشته، با شکست مواجه شده است. احتمالاً در مورد مطلب بعدی با نوعی عاطفه منفی روبهرو خواهد شد و پدیدار شدن عاطفه منفی در درس خاص مثل ریاضی، به مرور زمان به پدید آمدن عاطفه منفی نسبت به آموزشگاه منجر خواهد شد و چنانچه این وضع ادامه یابد، سبب پدید آمدن مرحله حادتری میگردد که حاکی از تصورات کلی فراگیرنده نسبت به ناتوانی او در زمینه یادگیری آموزشگاهی است.
در این مرحله، فراگیرنده احساس میکند که باید درس و آموزشگاه را رها کند. زیرا استعداد درس خواندن ندارد. بنابراین بیشترین شکستها و ناکامیها را در درس ریاضی میبینیم. چون این درس از مقطع ابتدایی شروع میشود و فراگیر مفاهیم پایه و اصلی را در این مقطع فرا میگیرد. لازم است معلمان این مقطع به جای وارد کردن فرمولها و مفاهیم انتزاعی فراموش شدنی در ذهن کودک، سعی کنند این درس را از طریق مراحل مجسم و نیمه مجسم و استفاده از وسایل کمک آموزشی مناسب در محیطی دلنشین به فراگیر آموزش دهند که کودک تجربهای موفق از این درس در خاطرش باقی بماند و از همین ابتدا به این درس علاقمند شود.
البته نقش معلمان پایههای بالاتر هم در این خصوص نباید فراموش شود تا دانشآموزان دچار سرخوردگی و ناکامی نشوند و همیشه از درس ریاضی ترس و دلهره نداشته باشند.
برای پرداختن به موضوع مقاله ابتدا به معنی و مفهوم ریاضی میپردازیم.
ریاضی : واژهی ریاضی در لغت به معنای علمی اطلاق میشود که دربارهی مقادیر و اعداد بحث میکند و بر حساب و جبر و مقابله و هندسه اطلاق میشود.
چرا ریاضی برای دورهی آموزش همگانی درنظر گرفته شده است؟
ریاضی دیگر نه تنها به نخبگان تعلق ندارد، بلکه هر شهروندی برای بهتر زندگی کردن به درک معقولی از ریاضی و توانایی کاربرد آن نیاز دارد. با این حال، سؤال مهمی که برنامهریزان درسی باید به آن جواب دهند، تعیین و انتخاب محتوای مناسب است. ریاضیاتی که امروزه در مدارس متداول است با ریاضیات صدسال پیش تفاوت دارد، در واقع پیشبینی وجود چنین ریاضیاتی در قرن گذشته امری ناممکن به نظر میرسید، همچنان که این پیشبینی برای صدسال آینده نیز محال است.
در تدریس ریاضی دیدگاههای متفاوتی وجود دارد که در اینجا به برخی از آنها میپردازیم.
1-دیدگاه سنتی تدریس ریاضی
هدف از آموزش مفاهیم و مهارتها، ایجاد توانایی حل مسئله در فراگیران است و پاسخ نهایی بیش از فرایند حل مسئله اهمیت دارد. در این دیدگاه به روشهایی که در حل مسئله مورد استفاده قرا میگیرد، توجه شده است، شرودر و لنستر این دیدگاه را، تدریس ریاضی برای حل مسئله مینامند، حل مسئله یکی از مبانی بنیادی ریاضی میباشد که برای روشن شدن بهتر موضوع به این مطلب میپردازیم.
-چگونه مسائل را آسان حل کنیم؟
مهارت حل مسئله یک بخش مهم از برنامهی آموزش ریاضی است. ارائه راههای متعدد به دانشآموزان که بتوانند فرایندهای تفکر و یادگیری را کنترل کنند در کمک به آنان برای مسئله حل کننده میتواند مؤثرتر باشد.
در بیشتر محیطهای آموزشی کشور، رسم بر این است که معلمان مسائل را برای دانشآموزان حل کنند و دانشآموزان هم وظیفه دارند، راه حل آنان را پی بگیرند.
چنین شیوهای سبب میشود، دانشآموزان بیشتر به حفظ کردن فرمولهای حل مسئله بپردازند؛ در حالی که حفظ کردن صِرف فرمول ها، امکان تعمیم قاعده حل مسئله را فراهم نمیکند. اگر بیشتر فعالیتها صرف به یاد سپردن فرمولهای حل مسئله شوند، کار بسیار ضعیفی صورت گرفته است؛ زیرا، راهحل حفظ شده، به زودی فراموش میشود و معنی و مفهوم ویژهای به وجود نمیآورد.
نکته بعد آن است که درک و فهم اندکی از قاعده حل مسئله، برای حل مسائلی که اولینبار با آنها روبهرو میشویم، مانع ایجاد میکند. باید توجه کرد که حل مسائل نمونه، زمینه را برای یادگیری حل مسائل دشوارتر ، هموار نمیکند.برای آنکه بتوانید مسائل دشوارتر را حل کنید، باید بتوانید مسئله را تعریف کنید و طرح یا نقشهای برای حل آن بریزید. سپس، طرح یا نقشه آماده شده را برای دستیابی به پاسخ، اجرا کنید. هدف نهایی حل مسئله آن است که بتوانید، دانش خود را به صورتی چندگانه، در موقعیتهای جدید به کار ببرید و برای حل مسائل از قبل راههای مؤثر و مبتکرانه بیابید.از راههای متعددی میتوان به حل مسائل پرداخت. شما باید خود را از قید یک راه حل محدود رها کنید و راهحلهای متفاوتی را برای مسائل خود برگزینید.
الگوی حل مسئله:
-مسئله را به دقت بخوانید.
فهرستی از معلومها و مجهولها فراهم آورید-خواسته و سؤال مسئله را مشخص کنید.
-اطلاعات لازم را برای طرح نقشه فراهم آورید.
-اجرای نقشه برای حل مسئله.
اگر مسئله پیچیده است میتوانید آن را به چند جزء قسمت کنید. اگر در راه حل خود با مشکل یا مانعی روبهرو شدید، هراسان نشوید، تلاش کنید راه دیگری را آزمایش کنید.
-پیشنهاد پاسخ برای مسئله
نقشه خود را پیگیری کرده و با انجام محاسبات جوابی برای مسئله پیشنهاد کنید. زمانی که گامها طی شده را از نو ردگیری میکنید، کارتان بسیار آسان میشود.
-اعمال خود را کنترل کنید.
این گام، شامل بررسی منطقی و عقلانی بودن پاسخی است که آماده کردهاید. اگر در بررسی پاسخ مسئله دیدید که جواب مسئله با «مطلوب» تناسب ندارد، اعمال پیشین خود را یکایک وارسی کنید و برای رسیدن به پاسخ مناسب مجدداً بکوشید. رشد معلم(2) آبان 1382
2-دیدگاه دوم در تدریس ریاضی
چگونگی حل مسئله بدون در نظر گرفتن محتوا یک مهارت فرض شده است و معلمان انواع مراحل حل مسئله را برای دانشآموزان توضیح داده و سپس با حل چند مسئلهی نمونه آنان را با چگونگی حل مسئله آشنا میکنند، لستر شرودر آنرا تدریس دربارهی حل مسئله نامیده.
3-دیدگاه سوم
در این دیدگاه حل مسئله به صورت یک فرایند پویا و مستمر در نظر گرفته شده است که در آن محصول نهایی، یعنی جواب مسئله به اندازهی روشها، مراحل و راهبردهای استفاده شده به وسیلهی فراگیران اهمیت ندارد و تدریس ریاضی ممکن است موقعیتی ایجاد کند تا فراگیران به طور خلاق و فعال مسائل ریاضی را حل کنند.
چنین دیدگاهی توانایی فراگیری و استفاده از استدلالهای ممکن را با تدریس چگونگی آن در اختیار فراگیران قرار میدهد، به این منظور، باید فهمید که دانشآموزان چگونه حل مسئله را یاد میگیرند، به عبارتی آیا آنان تفکر فراشناختی دارند؟
فراشناخت چیست؟
شناخت، توصیفکنندهی فرایندهایی چون تشکیل مفاهیم، استدلال زبان، تعمیم و تفکر است که یادگیرنده به وسیله آنها اطلاعاتی درباره محیط کسب میکند. فراشناخت بر پایهی شناخت و نظریه شناختگرایی شکل گرفته است که این مفهوم اولینبار به وسیلهی جان فلاول به منزله دانش فرد در مورد فرایندها و تولیدات شناختی توصیف شده است.در مقایسهی شناخت و فراشناخت میتوان گفت: شناخت با فعل و انجام دادن درگیر است، اما فراشناخت با انتخاب و طراحی آنچه میخواهد انجام شود و کنترل آن چیزی که انجام میشود مرتبط است.
در ادبیات ریاضی، متخصصان از اصطلاح فراشناخت در حیطههای متعدد مثل دقت، هوش مصنوعی، ادراک، پردازش اجتماعی و ریاضیات استفاده کردهاند.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فان پاتوق]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 220]