واضح آرشیو وب فارسی:فان پاتوق: تعریف سنگهای قیمتی و نیمه قیمتی
نام سنگهای قیمتی و نیمه قیمتی معمولا"برای دسته ای از کانی ها به کار برده می شود که با داشتن برخی ویژگی ها آنها را از سایر سنگها متمایز کند از آن جمله می توان برخی مواد آلی را نیز که پایداری و زیبایی ویژه دارند و در زینت به کار می روند نام برد. به غیر از مروارید، مرجان ، کهربا و چند ماده دیگر که جزء گوهرها به شمار می روند، بیشتر گوهرها از جمله مواد متبلور معدنی اند.
ویژگی هایی که باعث می شود یک سنگ و یا بطور کلی یک ماده معدنی یاغیرمعدنی در ردة سنگهای گرانبها جای گیرد عبارتند از :
1- زیبایی و درخشش و جلای دل پسند
2- استحکام
3- کم یاب بودن
4- رنگ
5- قابلیت حمل ونقل
خواص سنگهای قیمتی
همان طوری که در تعریف سنگهای قیمتی گفته شد ارزش وبهای گران سنگهای قیمتی بعلت برخی ویژگی ها ازجمله رنگ وسختی وزیبایی ودرخشندگی است . گذشته از اینها ، کم یابی و قانون خلل ناپذیر عرضه و تقاضا نیز در مطلوب بودن وبالابودن بهای آنها بی تأثیر نیست.سنگهای گرانبها ونیمه قیمتی، ساده و بی رنگند و یا رنگهای زیبا و خیره کننده دارند. اگرصاف وبلوری ودرخشان نباشندلازم است مانند فیروزه یا سافیر ستاره ای دارای رنگی دل پسند با تظاهرات رنگی مخصوص باشند.
رنگ که این اندازه در سنگهای گرانبها و سنگهای زینتی طرف توجه گوهرشناسان و گوهرفروشان و خریداران است در واقع یک خاصیت عارضی است و جزو خواص ذاتی و اصلی آن شمرده نمی شود. در این مورد نیز قانونی حکم فرماست که مدون نیست. یک قطعه سنگ گرانبها اگر دارای ترکیبات شیمیایی خالص باشد، بی رنگ خواهدبود مانند الماس که کربن خالص است . اما اگر این الماس ناخالصی در شبکه خویش بپذیرد رنگین می شود رنگ در کانی ، جذب برخی پرتوهای نوری ، از نورسفید تابیده شده به شبکه کریستال است . وجود ناخالصی ها سبب می شود که در شدت جذب تغییراتی در یک یا چندتایی از پرتوها داده شود. اتم های فلزی نوربیشتری را جذب می کنند و هرچه اتم درشت باشد ، میزان جذب نیز در آن بیشتر خواهدبود که در این صورت همه پرتوها جذب می شود ( آنچه به درون نفوذ کند) تنها سطح کریستال برخی پرتوها را بازتاب می دهد.
وجود اندکی اکسیدآهن دریاقوت، سبب جذب پرتوها و گذراندن بخش قرمز پرتو نور
می شود. همچنین وجوداکسید کروم ،به تنهایی ردیف سبز از پرتوها اجازه گذرکردن از درون کریستال را می دهد (البته عوامل دیگری هم برای رنگین نمودن سنگهای کانی وجود دارد که از ذکر آنها صرف نظر می شود) یک نفر گوهرشناس در سنگ کروندم که اغلب به رنگهای گوناگون یافت می شود، بها و ارزش های متفاوت تشخیص می دهد. گوهرفروشان یاقوتی را که دارای رنگ سرخ تیره شفاف مشابه لعل باشد برالماس ترجیح می دهند و ارزش بیشتری برای آن قائلند. در صورتی که کروندم خاکستری رنگ و خشن به هیچ وجه مورد توجه آنان نیست.
افزون بر رنگ ، ویژگی های دیگری همچون شفافی و تناسب شکل و جلا، بر زیبایی و درخشندگی گوهرها و سنگهای نیمه قیمتی می افزاید. تفاوت نسبت سرعت سیر نور بین هوا وسنگهای شفاف ، استعداد درخشندگی یک سنگ قیمتی را معین می سازد و الماس این استعداد را بیش از هرسنگ دیگر داراست.
گذشته از اینها ، زوایای تاج یا قسمت بالای یک نگین و همچنین زوایای قاعده آن باعث تشدید درخشندگی و تشعشع و چند رنگی می شود. بنابراین هرچه تناسب تراش سنگ بهتر باشد،زیبایی و جلوه آن بیشتر خواهدبود به طوری که گفته شد، نور سفید در گذشتن از سنگ شفاف ، بنابر اختلاف طول امواج اختلاف سرعت پیدا می کند وهمین امر باعث تجزیه نوروبازتاب های مختلف و چند رنگی سنگ می گردد. این خاصیت را تشعشع و درخشندگی یا لمعان می نامند. گوهرهای بدلی و الماس و یاقوت سبز این استعداد تشعشع را بیش از سنگهای دیگر دارا می باشند. بعضی از سنگهای معدنی، نور را به دو قسمت تجزیه می کنند که آن رابازتاب دوگانه می گویند. در بعضی از سنگها بازتاب های نامساوی و به رنگ های مختلف وجود دارد که زیبایی انواع یاقوت ها از همین آمیختگی موزون رنگهای تجزیه شده به دست می آید. گوهرها اصولا"از همه اشیاء و اجناسی که ما در زندگانی خود مورد استفاده قرار می دهیم ،سختی و دوام بیشتری دارند و پربهاترین آنها سخت ترین آنهاست. درسنگهای گرانبها، اغلب ترک هایی دیده می شود که اصطلاحا" در سازی به آنها مو می گویند و چنین سنگهایی مودار نامیده می شوند. مو برداشتن یک قطعه گوهر معمولا"در نقاطی روی می دهد که در آنجام پیوند بلور سست و ضعیف باشد ولی شکستن یک گوهر مربوط به این امر نیست. سنگ از سخت ترین نقاط خود نیز می شکند. مقاومت سنگهای مختلف در مقابل مو برداشتن و یا شکستن متفاوت است. مثلا"یشم بسیار پردوام است ولی اپال و سنگ ماه و زیرکن از همه کم دواتر هستند.
گوهرها علاوه بر مزایا و خواص فوق ،دارای خاصیت دیگری هم هستند و آن کم یابی و پراکندگی معادنشان در نقاط مختلف ودور افتاده جهان است. پیداست گوهری که خواص یادشده را به میزان بیشتری در خود جمع کرده باشد مانند الماس و یاقوت البته گرانبهاتر و مرغوب تر است و با کمبود این خواص، از ارزش آن نیز کاسته می شود.
سنگ هایی که میزان سختی آنهابرابربا کوارتز و یا کم تر از آن است و در ضمن نمود های رنگ ویژه ای نیز ندارد ولی به علت آرایش داخلی مساوی و همسان و اشکال مخصوص از سایر سنگ ها متمایز هستند، در برابر گوهرهای گرانبها و یا " احجار کریمه " سنگ های نیمه قیمتی یا سنگهای زینتی نامیده می شوند. هرچند از نظر علمی حد فاصل معینی میان این سنگها وگوهرهای گرانبها و مواد کانی دیگر نمی توان قائل گردید.
راه های شناخت سنگهای قیمتی
شناخت گوهرهاازروی خصوصیات ظاهری آن همیشه امکان پذیر نیست. بنابراین راه هایی شناسایی گوهرها باید به طریقی باشد که به گوهرها پرداخت شود و یا به بلورها آسیب نزند بنابراین ویژگی های شناخت و اندازه گیری خصوصیات نوری آنها باید بدون وارد آمدن هیچ صدمه ای به سنگ ،امکان پذیر باشد.
شناسان وسیله ای به نام انکسارسنج برای اندازه گیری مشخصه اصلی سنگ که بعنوان راهنمای انکساری شناخته شده استفاده می کنند.
به علاوه وسیله ای به نام پلاریسکوپ برای تعیین انکسار منفرد و یا مضاعف یک به کار می رود، زمردها ، یاقوت های کبود و سرخ طبیعی و مصنوعی همگی دارای شکست مضاعف اند درحالی که الماس ها اسپینل ها ( طبیعی ومصنوعی ) ، گروناها و شیشه دارای انکسارمنفردند. همچنین مسئله ای که برای شناخت گوهرها لازم است تمایز نوع طبیعی از مصنوعی است.
برای مشاهده درون یک گوهر ،تشخیص منشاء طبیعی و یا مصنوعی آن و نیز پیدا کردن انکلوزیون در آن از یک میکروسکوپ دوچشمی استفاده می شود.
در این راستا گاهی به وسایل دیگری مثل میکروسکوپ واجد ابزار اندازه گیری دورنگی و یا یک اسپکتروسکوپ برای تعیین طیف جذبی احتیاج می شود.
برای تعیین میزان سختی هیچ گاه گوهرشناس ازسنگ بریده نشده برای انجام آزمایش های مربوطه استفاده نمی کند.
آزمایش فیزیکی دیگری که روی یک سنگ ناشناخته می توان انجام داد . تعیین وزن مخصوص آن است. برای تعیین دقیق آن دستگاههای گوناگون اندازه گیری وزن مخصوص بکار برده می شوند. اما برای تخمین تقریبی وزن مخصوص سنگهای سبک تر می توان از وسایلی و مواردی مثل مایعاتی با وزن مخصوص معینی استفاده نمود.
مثلا" اگر سنگ مورد نظر در مایعی با وزن مخصوص 4 شناور شده و در مایعی با وزن مخصوص 3 غوطه ور شود در آن صورت وزن مخصوص سنگ باید بین این حدود بوده و تقریبا" 5,3 باشد.
گوهرهای مصنوعی
عنوان گوهرمصنوعی برای گوهرهایی به کارمی رود که ازنظر ترکیب شیمیایی با گوهرهای طبیعی یکسانند.
گوهرهای بدلی
چنین گوهرهایی ممکن است از ذرات شیشه ساخته شده باشند که اغلب پشت آنها را با نقره می پوشانند تا درخشندگی آنها افزایش یابد.
از جنگ جهانی دوم به بعد، پلاستیک های رنگین به علت این که ارزان ترو سبک تر هستند و به راحتی شکل می پذیرند، جایگزین شیشه شده اند بطور مثال ات روی لباس ها.
درطول قرن نوزدهم ،مرواریدهای مصنوعی بدین گونه ساخته می شدند که دانه های شیشه را می دمیدند و داخل آنها یک ترکیبی از آمونیاک و ماده سفیدی که از فلس های ماهی نظیر دایس ،روچ و بلیک تهیه می شد می ریختند.
یک نوع مروارید مصنوعی خیلی زیبا با طول عمر مفید در اوایل قرن بیستم تهیه شد. این دانه مروارید از شیشه جامد که دارای سوراخی برای به نخ کشیدن بود، ساخته شده بود. خود مروارید شامل فلس های فشرده شده شاه ماهی واقعی بود که برای سطح خارجی شیشه بکار برده می شد و با یک رنگ لاکی بی رنگ و شفاف پوشیده می شد.
موفق ترین تقلید از یک الماس ،تیتانیت استرونسیم است که با روش گداخته کردن ساخته شده است . ضریب شکست آن اغلب با یک الماس برابر و تفرق نوری آن بیشتر است . بنابراین درخشندگی خوبی داشته و تلالو بیشتری نسبت به الماس دارد اگر چه به آسانی خراش بر می دارد . ماده سخت تری که به الماس تشبیه می شود روتیل یا اکسید تیتانیم است.
ویژگی های گوهرهای مصنوعی
شرایطی که یک گوهر مصنوعی باید داشته باشد توسط کمیسیون بازرگانی آمریکا معین شده است که به کمک آن بدل یک گوهر طبیعی براساس خواص شیمیایی، فیزیکی و نوری شناخته شود.
به وسیله یک میکروسکوپ ، گوهرهای مصنوعی تشخیص داده می شوند چرا که نسبت به گوهر طبیعی خالص تر و بی نقص تر بوده و بی نظمی آن را ندارد.
الماس های مصنوعی اولین بار در سال 1955 در ایالت متحده آمریکا توسط شرکت جنرال الکتریک ساخته شدند. در فرآیند آنها ترکیبات کربن دار تحت فشار 56 تن در هر سانتی متر مربع ، در دمایc 2760 یا F 5000 قرار می گیرند. این الماس ها نه دارای جلای مناسب بودند و نه رنگ زیبا داشتند بنابراین الماس های به دست آمده فقط برای مصارف صنعتی مناسب هستند.
در اواخر سال 1960 یک روش برای رشد الماس ها با گرم کردن یک قطعه الماس تا یک دمای بالا و قرار دادن آن در معرض گاز متان گسترش یافت . این گاز به اتم های کربن تجزیه می شود که به بلور الماس می چسبند. ساختمان بلور الماس رشد یافته مشابه یک الماس طبیعی است .
الماس های حدود یک قیراط (mg 200 تا oz 0007 ) توسط این روش ساخته شده اند ولی قیمت آنها هنوز به طور قابل ملاحظه ای بالاتر از الماس هایی است که به طور طبیعی به وجود آمده اند.
یاقوت های کبود در یک دستگاهی شبیه به یک چراغ قوه اکسی هیدروژه ساخته می شوند. شعله به داخل یک محافظ خاک نسوز دریک اتاق روپوش دار هدایت می شود. گاز اکسیژن، اکسید نرم شده لطیف و خالص آلومینیوم را شعله ور می سازد و این پودر تبدیل به ذرات کوچک مایع می گردد که در نتیجه سایه های رنگ پریده و یا سایه های قشنگ و دلپذیر استوانه ای در روی پایه تشکیل می شود.
اندازه یاقوت کبود حاصل با تغییر دادن جریان گاز، درجه حرارت و مقدار پودرکنترل
می شود.
بالزهایی که 200 قیراط وزن دارند (mg 40 یا oz 41,1) می توانند از طریق این تکنیک ساخته شوند.
یاقوت ها و یاقوت های کبود واقعی تا 50 قیراط (mg 10-1 یا oz 353،0) از یک جنین بالزی بریده شده اند.
یاقوت ها با همین فرایند با اضافه کردن 5 تا 6 درصد اکسید کروم به اکسید آلومینیوم ساخته می شوند به استثناء رنگ قرمز کلیه سنگ ها با افزودن اکسیدهای فلزی مختلف ساخته می شوند.
ستاره ها می توانند با افزودن یک اکسید تیتانیم اضافی به پودر اکسید آلومینیوم و حرارت دادن تا دمای بیش از c 1000 (بیش ازF 1832) ،به یاقوت ها و یا یاقوت های کبود مصنوعی اضافه شوند.
در اتی که با این تکنیک ساخته شده اند، ستاره های مصنوعی بیشتر از ستاره هایی که بطور طبیعی به وجود آمده اند مشاهده می شوند
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فان پاتوق]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 2337]