واضح آرشیو وب فارسی:فان پاتوق: يکي از راه هايي که موجب پيشرفت نظام خانواده در اجتماع مي شود، وجود اخلاق نيکو در بين اعضاي خانواده است. اخلاق حسنه متضمن سعادت و خوشبختي و باعث دلگرمي بيش تر افراد و اعضاي کانون خانواده است. رسول اکرم ص فرمود: اني بعثت لاتمم مکارم الاخلاق؛ به درستي که من براي تکميل مکارم اخلاق به پيامبري مبعوث شدم. نيز مي فرمود: احبکم الي الله احسنکم اخلاقا؛ محبوب ترين شما نزد خدا کسي است که اخلاقش بهتر و نيکوتر باشد.با وجود عشق و اخلاق در زندگي بشر، تمام نارسايي ها و کمبودها و کاستي ها در زندگي روزمره حل مي شود. از اين جهت، وجود اخلاق نيکو در خانواده موجب نشاط و دلگرمي اعضاي خانواده به زندگي است. عشق و اخلاق معجوني شفا بخش و التيام دهنده دردها و ضعف ها و کاستي هاي موجود در نظام خانواده مي باشد. لذا در کلام ائمه ع، صاحبان اخلاق پسنديده مورد تمجيد و تعريف واقع شدند، چنانچه در روايت آمده است: کسي که خلق و خوي پسنديده دارد مانند کسي است که هميشه در حال نماز و روزه باشد. بر عکس، صاحب اخلاق بد و زشت اگر نماز و روزهاي مستحبي به جا بياورد از فيض درک ثواب آنها محروم خواهد بود. روايت ذيل مويد همين مطلب است: در مدينه، اصحاب پيامبر نزد آن حضرت از زني که بسيار عبادت مي کرد، تعريف کردند آن حضرت فرمود: لاخير فيها لانها توذي جيرانها بلسانها؛ خيري در او نيست؛ چون او با زبانش همسايگان را آزار مي دهد.
خانمي که براي گرفتن طلاق و شکايت از شوهرش به دادگاه مراجعه کرده بود،مي گفت: در آمد ماهيانه شوهرم به 5 ميليون تومان مي رسد، ولي چون اخلاق ندارد خانه برايم جهنم شده. از او متنفرم و از زندگي سير شده ام. حاضرم بميرم ولي چنين مردي را نبينم. او فاقد اخلاق است.
امام حسن ع در جواب شخصي که براي انتخاب داماد با آن حضرت مشورت کرده بود، فرمود: و ان کان سوء الخلق لا تزوجه، اگر خواستگار دختر تو شخصي بداخلاق است دخترت را به ازدواج او در نياور.
پيامبر ص فرمود: مهريه ها را سنگين نگيريد، زيرا مهر و محبت را خدا بايد به وجود بياورد.
ديل کارنگي در مورد اخلاق و احترام متقابل بين زوجين مي نويسد: تحقير و قدرنشناسي زن نسبت به شوهر يا شوهر نسبت به زن، خيانت به شمار مي رود. وي همچنين اضافه مي کند: وظيفه زن و شوهر نسبت به همديگر اين است که يکديگر را در انظار بالا ببرند و در اين صورت است که خودشان احترام خود را حفظ مي کنند.
مادري مي گفت: به خانه دخترم زنگ زدم، ولي ديدم کسي گوشي را بر نمي دارد. دلواپس شدم و سراسيمه به طرف خانه او دويدم. هر چه در زدم، کسي در را باز نکرد. بالاخره با کليدي که داشتم، در را باز کردم. وارد خانه شدم ديدم از داخل حمام صداي آب مي آيد. دخترم را صدا زدم دخترم گفت: مادر، وضع لباسم مناسب است، بيا داخل. داخل حمام شدم، ديدم تمام بدن دخترم سوراخ سوراخ است. گفتم: مادر چه شده؟ بدنت چرا اين جور است. دخترم گفت: مادر، چيزي نيست. اصرار کردم، دخترم گفت: مادر اين ها جاي نوک سيگار شوهرم است مي گويد: من خوشم مي آيد نوک سيگار را به بدن تو بگذارم و تو بسوزي و چيزي نگويي؛ و گرنه بايد به خانه پدرت بروي و من هم براي حفظ آبرو و زندگي ام، مي سوزم ولي حرف نمي زنم.
ناپلئون در مورد وجود اخلاق در اجتماع مي گويد: هيچ جامعه اي بدون اخلاق نمي تواند به زندگي خود ادامه دهد.
ملک الشعراي بهار در اين مورد مي سرايد:
اقوام روزگار به اخلاق زنده اند
قومي که گشت فاقد اخلاق آن قوم مردني است
در مورد جايگاه والاي اخلاق به سخني از امام صادق ع بسنده مي کنيم که فرمود:
ما يقدم المومن علي الله عزوجل بعمل بعد الفرائض احب الي الله تعالي من ان يسع الناس بخلقه
مومن در روز قيامت، هيچ عملي پس از واجبات، به پيشگاه خداوند متعال نمي آورد که از خوش خلقي فراگير همه مردم، نزد خداوند متعال محبوب تر باشد.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فان پاتوق]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 236]