واضح آرشیو وب فارسی:حيات نو: هشدار مدير عامل بورس اوراق بهادار روند كاهش بازارهاى مالى مهار شود
مدير عامل بورس اوراق بهادار تهران نسبت به اوضاع بازارهاى مالى هشدار داد. على رحمانى اولويت فعلى را مهار بحران دانست و افزود: بعد از فروكش كردن آن بايد ريشههاى آن مورد تحقيق و بررسى بيشتر قرار گيرد. در حال حاضر جمهورى خواهان فريبكارى و طمع مديران و دموكراتهاى مقررات زدايى مالى از وال استريت را عامل مشكلات كنونى مىدانند. هرچه هست، بايد روند كاهش شديد بازارهاى مالى مهار شود و گرنه اين بحران دامن همه كشورها را خواهد گرفت.
مديرعامل شركت بورس دلايل اين بحران را تشريح كرده و تاثير منفى در رشد اقتصاد جهانى را از نتايج اين بحران برشمرد. رحمانى گفت: روزى كه بانك BNP Paribas معاملات سه صندوق سرمايهگذارى در اوراق رهنى را متوقف كرد، هيچكس تصور نمىكرد كه چه بحران بزرگى در پيشاست. اين بانك اعلام كرد كه بهدليل عدم اطمينان نسبت به قابليت وصول اوراق رهنى نمىتواند ارزش واحدهاى سرمايهگذارى اين سه صندوق را تعيين كند. اين آغاز هشدار در مورد ارزش واحدهاى سرمايهگذارى صندوقهاى سرمايهگذارى رهني، ارزش بازيافتنى وامها در صورتهاى مالى موسسات مالى و ارزش سهام اين موسسات بود. وى در ادامه اظهار كرد: واقعيت ايناست كه نوآورىهاى مالى در مغرب زمين طى سه دهه گذشته بسيار قابل توجه بوده است. اين نوآورىها باعث شده است كه براساس يك دارايى مالى به دفعات اوراق بهادار صادر شود و پيچيدگى محصولات مالى و ريسك آن افزايش يابد. براى مثال بانكى وام مسكن مىدهد و اين وام را به يك موسسه ديگرى مىفروشد. موسسه اخير اقدام به صدور اوراق بهادار مبتنى بر اين وام رهنى مىكند. اين وام رهنى توسط يك صندوق سرمايهگذارى خريدارى و واحدهاى سرمايهگذارى اين صندوق در بازار مالى معامله مىشد. بنابراين زنجيرهاى از اوراق بهادار مبتنى بر يك دارايى كه وام مسكن باشد در بازارهاى مالى معامله مىشود. تا اينجا مشكلى وجود ندارد ولى اگر بانكها در پرداخت وام از ضوابط و استانداردهاى اعتبارى عدول كنند و يا وامهاى سودگرانه بدهند، ريسك اعتبارى افزايش و قابليت وصول وام كاهش مىيابد.
رحمانى با اشاره به اينكه هرگونه نكول جدى و فراگير در بازپرداخت وامها بسيار مشكل آفرين و خطرزا خواهد بود گفت: مشكلات اخير در بازارهاى مالى همانند دوشنبه سياه 1987 منشاء مشابهى دارد. در آن سال نيز بهدليل مشكلات كشورهاى آمريكاى لاتين در بازپرداخت وامهايى كه از بانكهاى غربى گرفته بودند، مشكل كمبود نقدينگى در بازار به وجود آمد. اثر شيوع در بازارهاى مالى پديده رايجى است كه ناشى از بىاعتمادى سرمايهگذاران است و چنانچه مقامات دولتى واكنش مناسب و بموقع از خود نشان ندهند بهسرعت مىتواند بر دامنه بحران بيفزايد.
به گفته وى آلن گرينسپن در كتاب عصر آشفتگى واكنش فدرال رزو و وزارت خزانهدارى را به بحران 1987تشريح كرده است. اقدامات دولت در آن زمان شامل كاهش نرخ بهره، درخواست از بانكها براى پرداخت وام، تزريق نقدينگى و حمايت پنهان از قيمت سهام موسسات مالى بود.وى با اشاره بهاينكه بانكهاى مركزى در كشورهاى اروپايي، بانك مركزى اروپا و فدرال رزوى آمريكا دو گام اساسى برداشتند گفت: نرخ بهره را كاهش دادند و بيش از 1300 ميليارد دلار طى سه ماهه اول آغاز بحران به بازار تزريق كردند. اين تزريق در قالب عمليات بازار باز انجام شد. اما مشكل تخفيف نيافت. بانكها در گزارشهاى مياندورهاى و سالانه زيان كاهش ارزش وامها را به اجبار شناسايى كردند، هرچند كه برخى از آنها شناسايى زيان را به تعويق انداختند. گزارش كاهش سود و يا زيان در بازارهاى مالى بر قيمت سهام آنها تأثير گذاشت. سرمايهگذارىهاى زنجيرهاى موسسات مالى ايجاب مىكرد كه رشته جديدى از زيان كاهش ارزش سرمايهگذارى شناسايى شود و كاهش ارزش سهام را تشديد كرد.
به گفته وى اگرچه سرمايهگذارانى از ژاپن و خاورميانه درصدى از سهام موسسات مالى بزرگ همانند سيتى گروپ و مورگان استنلى را خريدارى كردند ولى عمق فاجعه بيش از آن بود كه تصور مىشد. در مرحله دوم بحران، ناتوانى پرداخت و ورشكستگى بانكهايى چون بيراسترنز، فردى مك، فانى مي، واشنگتنميوچال و اىآىجى بزرگترين موسسه بيمه جهان، باعث شد كه دولت آمريكا مستقيم و با حمايت بانكهاى ديگر همچون بانك آمريكا و جى پى مورگان به كمك اين موسسات بروند.
به گفته وى هفته گذشته دارندگان اوراق قرضه ليمين برادرز در هنگكنگ در مقابل ساختمان دولت اين ايالت چينى دست به تظاهرات زدند. ميلياردها دلار دارايىهاى صندوقهاى بازنشستگى و پسانداز مردم مغرب زمين نيز دود شدهاست. مداخله دولت آمريكا براى تزريق مستقيم پول، بدهىهاى آمريكا را افزايش خواهد داد و اين منجر به كاهش ارزش دلار خواهد شد. چنانچه اقدام موثرى صورت نگيرد مطمئنا اين بحران بزرگ مىتواند بر رشد اقتصاد جهانى تأثير منفى بگذارد كه در بلند مدت بر قيمت نفت، دلار، فلزات و طلا تأثير خواهد گذاشت.
رحمانى با بيان اين مطلب كه كاهش قيمت نفت و كاهش ارزش دلار مىتواند اقتصادهاى منطقه خاورميانه را تحت تأثير قرار دهد عنوان كرد: ولى چرا با وجود اين همه تحليلگر و متخصص چنين مشكلى به وجود آمد و چرا دير موضوع آشكار شد. جرج ساروس در كتابى كه اخيرا با عنوان پاراديم جديد براى بازارهاى مالى نوشته است ادعا مىكند برخلاف آنچه در تئورى مطرح است نه تحليلگران، نه سرمايهگذاران و نه دولتمردان و ناظران از اطلاعات كافى و كامل براى تصميمگيرى استفاده نمىكنند. شايد لازم باشد مفروضات بازار كامل كنار گذاشته شود. شرايط فعلى را تئورى انعكاس بهنحو مناسبترى بازتاب مىدهد. طبق اين تئورى انسان به سيكلهاى تجارى و ماهيت آن توجه جدى نمىكند و در شرايطى كه قيمتها در حال رشد است، همه خشنود از اينكه خوب تصميمگيرى كردهاند و سود بردهاند فرآيند رشد قيمتها را تشديد مىكنند. وى نتيجه اين فرآيند را شكلگيرى حباب دانست كه تركيدن آن همه را متأثر مىكند و در ادامه گفت: حبابهاى قيمتى مسكن موجب حباب در بخش مالى شده است و تركيدن اين حبابها كل اقتصاد را متأثر كرده است. بهنظر مىرسد همانند بحران 1929 بايد براساس تئورى كينز دخالت دولت را تجويز كرد تا قبل از تعميق ركود اقتصادى جلوى بحران گرفته شود.
شنبه 20 مهر 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: حيات نو]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 69]