واضح آرشیو وب فارسی:ایسکانیوز: به بهانه پخش فيلم "قلمرو ممنوعه" از سينما يك پيروزي افسانه اي « خير » بر مظاهر « شر »
تهران- خبرگزاري ايسكانيوز: يكبار ديگر پرداختن به مضمون «خير» و «شر» دستمايه فيلمي شده است كه ريشه در افسانه هاي شرقي دارد، همان گونه كه عرفان و ادبيات مشرق زمين در تمام آثار مكتوبش تلاش دارد انسان را در مسير يا در دغدغه طي طريقي نشان دهد كه او را پس از گذراندن آن به «خير»، «جاودانگي »يا «نور الانوار» مي رساند.
نويسنده : حسن گوهرپور
اين دغدغه و كنش هدفمند ايدئولويك در فيلم «قلمرو ممنوع» هم به نوعي بازتاب پيدا كرده است. «قلمرو ممنوع» با اقتباس از اثري كلاسيك در ادبيات چين تحت عنوان «سفر به غرب» تلاش دارد افسانه اي قديمي را با تصويري امروزين به مخاطب عرضه كند. دو قطب نامتجانس خير و شر در دو كاراكتر "پادشاه ميمون ها و پادشاه جيدا" متبلور شده است.
"پادشاه ميمون ها" كه خود برگرفته از شخصيتي است كه شاعر چيني قرن شانزدهم آن را بر ساخته است استاد كونگ فوست و به جنگ "پادشاه جيرا" مي رود.
طبق شكل كلاسيك چنين افسانه يا روايت هايي با فريبي كه از جيدا مي خورد يكي از ابزارهاي مهمش، چوب دستي براي مبارزه را از دست مي دهد و با ترفند جيدا ( نيروي شر) به سنگ تبديل مي شود.
نكته قابل تامل و مهم در اين اثر سينمايي اين است كه زمان در آن شكسته شده به نوعي يك شخصيت از جهان غرب شيفته جهان شرق مي شود و اين شيفتگي تا به جايي پيش مي رود كه او شانس گذشتن از «دروازه بي دروازه» را پيدا مي كند. وقتي از دروازه زمان مي گذرد و وارد جهاني مي شود كه نه مي داند كجاست و نه مي داند در چه زماني به سر مي برد ( مجهول بودن مكاني و زماني) اين مجهول بودن خود مي تواند سرآغازي براي روايت تازه فيلم باشد. چرا كه فصل ابتدايي فيلم كه پسر را علاقمند به ورزش هاي رزمي به ويژه كونگ فو نشان مي دهد و پيرمرد مغازه دار را معرفي مي كند و چوبدستي را به عنوان يك زنجيره مهم براي عبور از« دروازه بي دروازه» به مخاطب به عنوان نشانه اي كليدي معرفي مي كند به لحاظ زماني و مكاني با فضاي تازه متفاوت است وقتي پسر جوان كه به نوعي نماينده مغرب زمين هم مي تواند باشد وارد جهان تازه فانتزي و سورئال مي شود و بر حسب اتفاق سه تن او را همراهي مي كند نخست لويان ( جكي چان)، سپس گنجشك و در آخر جت لي كه هر كدام به دليلي همراه جوان راه مي افتند. «لويان» به خاطر معجون جاودانگي، «گنجشك» براي انتقام پدر و مادر و «جيسون» براي به ثمر رساندن تعهد و وظيفه اش كه همانا رساندن چوبدستي به پادشاه ميمون ها يا همان عنصر "خير" است.
يكي ديگر از نكاتي كه در اين اثر سينمايي قابل بررسي و كندوكاو است آموزش ديدن پسر جوان غربي است كه او تلاش مي كند ورزش هاي رزمي بياموزد . او به نوعي از غرب آمده و در اين فيلم به گونه اي به تصوير كشيده مي شود كه اگر مي خواهي شر را از سر راه برداري بايد آموزش هاي شرقي ببيني. در جايي از فيلم وقتي او نااميد شده و به سراغ «جت لي » مي رود، «جت لي» در پاسخ به سوالش پيرامون اينكه آن ها شكست خواهند خورد مي گويد سعي كن نفس كشيدن را فراموش نكني. پسر جوان از تكنيك هاي شرقي مي آموزد كه چگونه بايد بجنگد، احترام بگذارد، فداكاري كند و ويژگي هاي بسيار ديگري كه قابل برشمردن هستند.
در فصل ديگري از فيلم كه فلش بك به زماني است كه پسر جوان در ابتداي فيلم از ارتفاع پرتاب در نقش زمين شده مي بينيم كه او چگونه در مقابل اشرار و كساني كه مي خواستند پيرمرد چيني را بكشند مي ايستد. شايد يكي از تعابيري كه مي شود از اين سكانس دريافت ، اين باشد كه وقتي پسر به جهان شرق مي آيد و فرامين و آموزش هاي شرقي را در دل و جان مي پروراند به راحتي در برابر "شر" جهان درون و غرب مي ايستد و شكست نشان مي دهد. جالب اين جاست كه فضاي فانتزي و سورئال فيلم با يك خواب كه البته روياي صادق هم هست آغاز و در دقايقي بيهوشي چند ثانيه اي قهرمان غربي قصه روايت مي شود.
در كنار هم بودن دو چهره شاخص سينمايي رزمي جهان يعني "جت لي و جكي چان" بسيار جذاب و مخاطب پسند است. چرا اين كه شخصيتي هايي اين چنيني اغلب بعيد است كه در كنار هم قرار گيرند اما در "قلمرو ممنوعه" با توافق در كنار هم قرار گرفته اند و در روند قصه هم بسيار به درد هم خورند.
پايان بند فيلم يكي ديگر از مواردي است كه در افسانه ها موسوم و معمول است طبيعي است در اين گونه روايت ها اگر اطرافيان "خير" تعدد داشته باشند هم اين شانس را نخواهند داشت كه پس از پيروزي "شر" زنده باشند. در واقع براي بار "دراماتيك" يا ايجاد فضايي غمگنانه يا "تراژيك" بخشي ( افرادي يا فردي) از "خير" در اين مسير از ميان مي رود. اين بار و در اين فيلم قرعه به نام «گنجشك» مي افتد كه او البته به گنجشكي تبديل شده و پس از "دروازه دروازه ها"عبور و به زمان و مكاني مي رود كه پسر جوان آنجا مي زيد و در فصل پاياني شاهد آن هستيم كه مقابل پسر جوان آمده و خودش را به عنوان خدمتكار مغازه روبه رو معرفي مي كند.
«قلمرو ممنوعه» به عنوان يك اثر سينمايي كه دستمايه اصلي اش را افسانه هاي شرقي قرار داده است تا آنجايي كه مفهوم "خير و شر" را به شكلي عاميانه و مخاطب پسند جلوه دهد و بيان كند اثر قابل توجهي است به ويژه اين كه هنرهاي رزمي بستر مناسبي براي هر چه بهتر جلوه دادن اين مفاهيم ازلي- ابدي است.
به نقل از ايسكانيوز فيلم سينمايي "قلمرو ممنوعه" پنجشنبه ۱۸ مهر ساعت ۲۲ در قالب برنامه سينما يك از شبكه اول روي آنتن رفت . اين فيلم رزمي به كارگرداني راب مينكوف داستان يك نوجوان آمريكايي شيفته كنگفو است كه در سفري فانتزي به چين ميرود و آنجا براي نجات يك پادشاه زنداني با گروهي از جنگجويان رزمي كار همكاري ميشود.
"قلمرو ممنوعه" اولين فيلمي است كه جكي چان و جت لي دو چهره شاخص فيلمهاي رزمي كنار هم نقشآفريني كردهاند. اين فيلم بر مبناي يك قصه معروف چيني به نام "شاه ميمون" ساخته شده و مايكل آنگارانو ديگر بازيگر اصلي آن است. "قلمرو ممنوعه" توليد سال ۲۰۰۸ آمريكا و چين و مدت زمان آن ۱۱۳ دقيقه است.
اين فيلم با بودجهاي ۵۵ ميليون دلاري ساخته شد و فروش جهاني آن ۱۱۵ ميليون دلار بود. مينكوف كارگردان "قلمرو ممنوعه" بيشتر براي ساخت دو فيلم كودكانه "استوارت ليتل" و "استورات ليتل ۲" شهرت دارد.
جمعه 19 مهر 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایسکانیوز]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 3849]