واضح آرشیو وب فارسی:جام جم آنلاین: پرسهاي در بافت كلانشهر پكن، به انگيزه برگزاري بازيهاي المپيك و پارالمپيك اين آرمان دور نيست
جام جم آنلاين: براي انجام كاري بزرگ، بايد فكر و انديشهاي بزرگ داشت، بايد باورهاي خود را عمق بخشيد و همهجانبه همه مسائل ريز و درشت را ارزيابي نمود تا با برآوردي روشن از كاري كه ميخواهد انجام شود، جنبههاي آشكار و نهان موضوع، آسيبشناسي و مورد آناليز قرار گيرد تا در نهايت نتيجه آنچنان مشعشع باشد كه همگان لب به تعريف و تمجيدش بگشايند، آن هم وقتي قرار باشد بازيهايي به بزرگي، اهميت و جايگاه المپيك و پارالمپيك را برگزار نمود؛ كاري كه چينيها به بهترين شكل از عهده انجام آن برآمدند تا آگاهان و اهل فن با ستايش از عملكرد خوب ميزبان، كار را براي ميزبان دوره بعدي بازيها (انگليس) سخت و سختتر ارزيابي كنند، بويژه آن كه انگليسيها را عموما در هزينهكرد و خرج كردن سخاوتمند و دست و دلباز نميشناسند و جالب آن كه خود ميزبانان المپيك 2012 نيز با علم به ميزباني شايسته چينيها، بر اين نكته صحه ميگذارند كه كار به مراتب دشواري را پيش رو دارند.
چين در راه برگزاري بازيهاي المپيك و پارالمپيك با شعار «يك دنيا، يك رويا» افقهاي روشني از رشد و توسعه در ابعاد مختلف را مورد توجه قرار داد تا با بسيج سراسري كشور، جملگي چينيها يك هدف را مورد توجه قرار داده و امروز نيز سربلند و خرسند از اين باشند كه جايگاه كشورشان را بيش از پيش به بهترين شكل به دنيا شناساندهاند.
در حقيقت چين ميزباني المپيك و پارالمپيك را براي خود فرصتي ذيقيمت به حساب آورد تا با خيزشي عظيم و بسترسازيهاي لازم، جاي حرف و اما و اگري باقي نگذارند.
چينيها ظرف يك هفته از پايان المپيك، با تغييرات لازم در دهكده بازيها و تهيه و نصب تجهيزات و امكانات مورد نياز معلولان در محلها و معابر عمومي، سالنها و ورزشگاههاي محل برگزاري رقابتها، هتلها و سرويسهاي خدماتي نظير اتوبوسها، مترو و ... شرايطي را فراهم كردند تا ورزشكاران معلول، نابينا و كمبينا به سهولت در دهكده بازيها و سطح شهر پكن تردد نموده و با مانع دست و پاگيري مواجه نشوند.
البته نبايد ناديده گرفت كه زيرساخت امكانات و تجهيزات افراد معلول و دچار نقص عضو، همپا با توسعه ديگر زيرساختهاي شهري، تعريف شده و فراهمآمده هستند تا معلولان كه قريب به 80 ميليون نفر از جمعيت يك ميليارد و سيصد و چهار ميليوني چين را به خود اختصاص ميدهند، بدون نگاه ترحمآميز ديگر شهروندان، زندگي عادي و معمولي خويش را بدون نياز به ديگران پي گرفته و به نوعي اتكاشان تنها به خويش باشد و بس!
گريزي به داخل
در اين زمينه گريزي به كشور خودمان ميزنيم و ميپرسيم آيا در جامعه شهري، شرايط را براي حضور جانبازان و معلولان عزيز فراهم كردهايم كه آنان بيدردسر و بدون هيچگونه محدوديت و مانعي در سطح شهر تردد كرده و پي كسب و كار و تحصيلشان باشند؟ حتي تصورش هم سخت است چه برسد به اين كه بخواهيم يك جانباز و معلول را در جامعهاي بدون امكانات و تجهيزات تعريف شده براي آنان رويت كنيم. متاسفانه مسوولان و برنامهريزان شهري ما، تنها جامعه را در وجود افراد سالم ديدهاند و آنچه هم كه بعضا ديده شده آنقدر كم و ناچيز است كه اصلا به چشم نميآيد.
در حقيقت بديهيترين نيازهاي اوليه معلولان در جامعه شهري ايران ديده نشده است، شايد نياز به گفتن نباشد كه امروز يك معلول ويلچري براي تردد در سطح شهر دچار مشكل است، در حقيقت او حتي اگر بتواند از ساختمان محل اقامت خويش خارج شود، براي رفتن به سر كار و دانشگاه دچار مشكل است و جاي تاسف است كه در ساخت و ساز شهري، اصلا قشر معلول ديده نشدهاند.
دوستي دارم كه تعريف ميكند در دانشگاهشان معبري براي عبور و مرور معلولان در نظر گرفته نشده تا در ساختماني چند طبقه كه از آسانسور هم بيبهره است، همكلاسيها هر بار براي آوردن دوست معلولشان به كلاس، چند طبقهاي پايين رفته و او را همراه ويلچرش به بالا حمل كنند يا اصولا در نظر بگيريد كه يك معلول ويلچري چگونه ميخواهد از اتوبوسهاي واحد در سطح شهر استفاده كند. آيا فرد معلول ميتواند بدون كمك ديگران سوار اتوبوس شود و در جاي در نظر گرفته شده كه چندين سال است عادت به ديدنش كردهايم مستقر شود؟
همه اينها در شرايطي است كه طبق آمار سازمان بهزيستي، جامعه معلول ما جمعيتي قريب به 3 ميليون نفر را تشكيل ميدهد و از اين حق برخوردار است كه از امكانات و تسهيلات مورد نياز در سطح جامعه برخوردار شود. آنها نيازمند نگاه ترحمآميز ما نيستند و تنها توقع دارند كه نيازهاي آنان نيز در استانداردهاي شهري تعريف شده و اجرايي شود تا آنها كه سرشار از استعداد و قابليتهاي خاص هستند، به نوبه خويش در همه عرصهها ايفاي نقش كنند، نه آن كه به واسطه نبود زيرساختها در كنج خانهها محلي براي بروز و ظهور نيابند.
حاكميت نظم و قانون
نظم و قانون ضرباهنگ زندگي شهري به حساب ميآيند، بويژه در كلانشهرها كه اگر كوچكترين خدشهاي در نظم و انضباطش از سوي هريك از شهروندان ديده شود، زيباييهاي محيط شهري را به چالش ميكشد. اصولا شهر و محيط پيرامون آن زماني زيبا، انگيزهبخش و توسعهآفرين خواهد بود كه هر شخص و فردي فارغ از اين كه در چه مسووليتي مشغول انجام وظيفه است، وظايفش را به بهترين شكل بر مبناي نظم اجتماعي و قانون پذيرفته شده در سطح جامعه انجام دهد. چه در غير اين صورت در جامعهاي كه طبق عرف و قراردادهاي اجتماعي، همه بايد وظيفهمند و مسووليتشناس عمل كنند، سنگ روي سنگ بند نخواهد شد و محيط شهري نازيبا جلوه ميكند.
در پكن كه تصور ميشد شلوغ و پرترافيك باشد، همه چيز در طول بازيهاي المپيك و پارالمپيك روي نظم و قانون تعريف شده بود تا با كمك و همراهي شهرونداني وظيفهشناس، اين بازيها به بهترين شكل برگزار شود. بياغراق، در طول بازيهاي پارالمپيك يك چيني را نديديم كه خلاف نظم و قانون عمل كند، در حقيقت اگر غير از اين رفتار ميشد، با اين جمعيت انبوه شهر و محيط شهري آن براي شهروندان غيرقابل تحمل ميشد و آنان در تقابل با يكديگر، زندگي خويش را به چالش ميكشيدند.
اما چين اگر امروز به توسعهاي همهجانبه دست يافته است و امروزش حتي با دو سال قبل قابل مقايسه نيست، آن را مرهون اين همبستگي ملي در راه دستيابي به افقهاي روشن در دنياي متحولشونده فعلي ميداند.
چينيها كه از سال 1990 به اين سو، مرزهاي خويش را روي دنيا گشودهاند و به نوعي نيز جهان را با محصولات خويش به تسخير درآوردهاند، در راه برگزاري شكوهمند المپيك و پارالمپيك، جملگي از مقام دولتي و غيردولتي بسيج شده بودند تا مسابقات را به بهترين شكل برگزار كرده و به مهمانان خارجي سرويسدهي مطلوب داشته باشند.
حضور 70 هزار والنتير (داوطلب) در بازيهاي المپيك و 30 هزار نفر در پارالمپيك كه جملگي از بين دانشجويان و دانشآموزان چيني و همينطور داوطلبين خارجي برگزيده شده بودند و با تسلط به زبان انگليسي و ديگر زبانها از شروع تا پايان بازيها بيوقفه و بدون خستگي مشغول خدمترساني به ورزشكاران، خبرنگاران، عكاسان و ساير مهمانان شركتكننده بودند، ساماندهي و تفكر مديريتي چينيها را به خوبي به تماشا گذاشت تا مشخص شود كه ميزباني مسابقاتي در اين سطح، نيازمند مشاركتي فعال و گسترده از سوي تمام بخشهاي جامعه است.
بويژه از سوي نوجوانان و جواناني كه بايد به صورت داوطلبانه بسيج شده و با رفتار خوب و متين خويش در برخورد با مهمانان، فرهنگ بالاي كشور خود را به جهت رفتارهاي انساني و مهرورزانه به نمايش بگذارند.
در پكن والنتيرها با لباسهاي متحدالشكل خويش همه جا پخش بودند، در هتلها، سالنهاي مسابقات، اتوبوس هاي ويژه خبرنگاران و عكاسان، مركز خبري بازيها (MPC) و... به واقع آنان از خدمترساني به مدعوين لذت ميبردند و براي يك لحظه هم خنده و تبسم از صورتشان محو نميشد تا اهداف بازيها را به نوبه خويش براي كشورشان محقق كرده باشند.
تناسب ويژه شهري و زيباييهاي پكن
پكن به عنوان شهري تاريخي با زيباييهاي خاص خود، از تناسب ويژهاي در ساخت و ساز شهري برخوردار است تا همه چيز متناسب و تعريف شده در بافت شهر جلوهگر شود. ساختمانهاي بلندمرتبه و مجلل در فاصلهاي تعريف شده از يكديگر قرار گرفتهاند تا در يك نگاه نظم موزون بين آنها به چشم بيايد.
چنين به نظر ميرسد كه شهرداري پكن در اعطاي مجوز ساخت از مقرراتي خاص تبعيت كرده است تا اينطور نباشد كه هر كس هر طور دلش خواست، برجها را علم كرده و بافت شهر را بيتناسب سازد. از اين حيث محيط شهر بسته نيست و فضاي سبز خيابانها كه با درختان بيد مجنون زيبايي چشمنوازي يافتهاند، توجه هر بينندهاي را در نگاه اول به خود جلب ميكند.
استفاده از گل و تزئينات گلي در سطح پيادهروها، حاشيه خيابانها و بزرگراهها، از خوشسليقگي چينيها حكايت ميكرد تا شهر پكن كه با هزار ترفند از حجم آلودگياش در ايام المپيك و پارالمپيك كاسته شده بود، براي مهمانان خارجي خاطرهانگيز جلوهگر شود.
در پكن علاوه بر اين كه دوچرخهسواران محلي ويژه براي تردد دارند، برايشان نيز محلهايي ويژه براي پارك دوچرخهها در سطح پيادهروها در نظر گرفته شده است تا آنان بيدغدغه از رفت و آمد و نگهداري تنها وسيله نقليهشان، به رتق و فتق امورات روزمره خويش بپردازند.
حالا كه ميخواهيم بحث را جمع كرده و به پايان ببريم، بد نيست بگوييم كه پلهاي عابر پياده نيز در پكن با شيبي ملايم نصب شدهاند تا امكان استفاده كليه اقشار از آنها فراهم باشد. حتي اگر يك دوچرخهسوار بخواهد از پل روگذر استفاده كند، نيازي به اين ندارد كه دوچرخه را كول كند، چرا كه در دو طرف پلهها محل حركت دوچرخهها تعيين شدهاند تا فرد براحتي دوچرخهاش را به سمت ديگر خيابان انتقال دهد.
الگوبرداري مثبت
برشمردن نقاط قوت جامعه شهري پايتخت چين، بدين معني نيست كه بخواهيم توانمنديهاي جامعه خويش را ناديده بگيريم، بلكه هدف اين است كه با مروري به آنچه توجه هر بينندهاي را برميانگيزد، ما نيز به عنوان يك شهروند به مسوولان شهري كمك كنيم تا از تجارب ديگران الگوبرداري مثبت نموده و شهري كاملا مرتب و شكيل را پيش روي همگان قرار دهند.
بديهي است بهرهمندي از شهري خوب و انگيزهبخش كه به لحاظ برخورداري از امكاناتي خوب و مطلوب براي استفاده همگان در نقطه مطلوبي قرار ميگيرد دو روي يك سكه است و نميتوان همه چيز را صرفا از مسوولان شهري انتظار داشت. يقينا براي برخورداري از شهري زيبا و پاكيزه تكتك شهروندان مسووليت دارند و اين نيز منوط به آن است كه در فرهنگ شهريها تجديدنظر كرده و به عنوان عضوي از يك جامعه بزرگ كمك كنيم تا شهر از همه حيث زيبا باشد.
نياز به توضيح نيست كه شهر را بايد در تمام ابعادش ديد؛ شهري به وسعت تمام خانههاي ايراني، نهتنها يك خانه من و شما. بيشك در خانهشهر همه در نظافت و پاكيزگياش سهيم هستند و نبايد از خويش سلب مسووليت نموده و توپ را به زمين ديگران بيندازند.
بايد ايمان داشت كه براي نوسازي جامعه هيچ زماني دير نيست، تنها بايد در صفحه شطرنجي اجتماعمان ما نيز حركت كرده و ايفاي نقش نماييم تا در محيط شهري خود به جايگاهي برسيم كه همه چيز تعريف شده و سر جاي خود قرار داشته باشد، آن هم بدون تمايز.
در آرمانشهر ما بايد معلولان و افراد دچار نقص عضو نيز جايگاه خاص خود را داشته باشند تا با تعريف شدن زيرساختهاي ويژه آنان، بدون سايه انداختن نگاه ترحمآميز مردم، از حاشيه به متن جامعه وارد شده و استعدادهاي بيبديل خداوندي خويش را در معرض بروز و ظهور قرار دهند. يقينا اين آرمان دور نيست.
زندگي مثل ساير شهروندان
در چين معلولان و افراد نابينا و كمبينا مثل ديگر شهروندان به زندگي عادي خويش مشغولند. در سطح كليه پيادهروها خط عبور نابينايان و كمبينايان با موزاييكهاي برجسته مشخص شده و طراحي به گونهاي است كه آنان با رسيدن به سطح تقاطعها و شنيدن بوقهاي راهنمايي، نيك واقفند كه بايستي كي و چگونه حركت كنند تا خطري آنان را در سر چهارراهها تهديد نكند.
در ايستگاههاي مترو نيز علاوه بر تعريف شدن اين خط ويژه براي افراد نابينا، محل ويژه عبور و مرور معلولان نيز مشخص است تا در شرايطي كه اصولا به واسطه استفاده زياد مردم چين از مترو كه با 9 خط از ساعت 5 صبح تا ساعت 24 شب به سرويسدهي مشغول است تردد در ايستگاهها با حجمي بالا صورت ميگيرد.
اين اقشار براحتي از مترو استفاده نموده و حتي هنگام سوار شدن نيز در محل استقرار خويش مستقر ميشوند. قطارها نيز در فاصله 2 دقيقهاي از يكديگر در حال حركت هستند تا همه حسابشده و در ساعت مقرر به محل كار خويش رسيده و به نوعي برنامهريزيشان دقيق باشد.
در ايستگاهها نيز كه به طرزي زيبا با تصاوير و مناظري زيبا آراسته شدهاند، شيشههاي دوجداره مسافران را پشت خط نگه ميدارند تا به محض توقف قطارها در جاي تعيين شده، در قطارها و محافظ شيشهاي همزمان با يكديگر باز شده و مسافران سوار و پياده شوند. راهنماي استفاده از خطوط مترو هم به گونهاي است كه يك مسافر و توريست خارجي براحتي از طريق آن ميتواند مسيرهاي مورد نظر خويش را جهت رسيدن سريع به مقصد برگزيند.
حجتالله اكبرآبادي
چهارشنبه 17 مهر 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جام جم آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 96]