واضح آرشیو وب فارسی:فان پاتوق: هویت، هدیه مدرسه به دانش آموزآیا پدر و مادری را می توان یافت كه یك بار درباره برخی از جنبه های رفتار فرزندان خود نگران نشده باشند؟ احتمالاً نه! فرق نمی كند كه چه اندازه به فرزندانتان نزدیك باشید یا تا چه حد او را دوست دارید، به هر حال اوقاتی پیش می آید كه رفتارشان در نظر شما معما می شود. كودكان همچنان كه به وسیله كلمات با ما سخن می گویند از طریق رفتار خود نیز سخنانی ابراز می دارند كه باید در فهم آن كوشش كنیم و این وظیفه پدران و مادران، آموزگاران و دیگر اولیای كودك است كه زبان كودكی بگشایند، به سخنان كودكان گوش دهند و جمله را تفسیر كنند. می گویند كه (فهم گفتار از فهم كردار آسانتر است) ولی باید به خاطر داشت كه در ورای هر یك از كارهای یك كودك علتی نهفته است. توجه و مراقبت نسبت به مشكلات عاطفی یا جسمی كودك ما را كمك می كند كه از بروز مشكلات بزرگتر جلوگیری كنیم. این مسأله همچنین كمك می كند كه پدران و مادران و آموزگار حمایت خود را از فرزندشان دریغ ندارند. اطلاع دقیق از ویژگیهای روانی فرزندان در فواصل سنی معین ارزشیابی كارهای برجسته كودكان را آسانتر می كند و معلوم می دارد كه چه كارهایی باید مورد توجه مخصوص قرار گیرد. جنبه های مهم رفتار یك طفل در هر سن و مرحله ای، عبارت از افكار و احساساتی هستند كه اعمال او را موجب می شوند. روابط و مناسبات كودك با نزدیكانش، آموزگار و همشاگردیها، در شكل گیری افكار، احساسات و ادراكات او به طور مؤثر كمك می كند.
كودك از طریق تجربیات خود یاد می گیرد كه به دیگران اعتماد كند یا نكند. به خود اعتماد داشته باشد یا احساس حقارت كند. فردی معاشر و دوستی پذیر باشد یا مردم گریز و كمرو. در عین حال رفتار یك كودك در مراحل مختلف رشد به طور مداوم تغییر پیدا می كند و كودكان توانایی و قابلیت انعطاف خود را به نحو شایسته ای دگرگون می كنند. هر كودك یك شخصیت منحصر به فرد است و وقتی یك كودك وارد مدرسه می شود دنیای او به طور قابل ملاحظه ای توسعه می یابد. یكی از چیزهای بسیار مهم كه زندگی مدرسه تقدیم كودك می كند باز شناختن مجدد خویشتن است، بدین معنی كه درباره خود به عنوان یك شخصیت مستقل و جدا از خانواده اش چیزها می آموزد. همچنین مدرسه هوش تازه ای درباره انجام كارها به او می بخشد یعنی درك می كند كه می تواند مهارتهای تازه كسب كند و از آنهااستفاده ببرد. در همان حال مدرسه فرصت تازه ای برای بهره وری از تجربیات بیشتر اجتماعی تقدیمش می دارد. البته پدر و مادر و خانواده همچنان به عنوان دنیای مطمئن و آشنای او باقی می مانند كه شوق آموختن و عمل كردن را در او بر می انگیزد. آموزگاران در چنان موقعیتی هستند كه می توانند جنبه های گوناگون شخصیت رفتار كودكان را كه اغلب از دید پدر و مادر پنهان می ماند ببینند. وقتی پدر، مادر و آموزگار با یكدیگر در تماس باشند و همكاری و همفكری كنند، از راههای بسیار می توانند كودك را یاری كنند. كودك مطمئن است كه پدر و مادر و آموزگاران به او و پیشرفتش توجه دارند و همین امر بر شوق و تحرك او می افزاید، تماس با آموزگار به پدر و مادر امكان می دهد كه از مشكلات مدرسه آگاه شوند و به طور كلی اطلاعات صحیح تری از زندگی مدرسه به دست بیاورند.
پدر و مادر و آموزگاران می توانند برای درك بهتر كودك و نیازمندیهای او مشتركاً كوشش كنند و چنین همكاری غالباً شیوه های تازه و مهمی به آنان ارزانی می دارد كه به واسطه آن می توانند نوآموزان را در راه رسیدن به كمال راهنمایی كنند.
در سالهای اول دبستان، افق زندگی در برابر دید كودكان شما گسترش می یابد، آنها در برابر خود تجربیات تازه، دوستان جدید و مبارزات تازه ای می بینند و با اشتیاق تمام از اینكه روز به روز بزرگتر و مستقل تر می شوند لذت می برند و در عین حال در این سالها پدر و مادر نیز نتیجه زحمات خود را باز می یابند.
مسأله بسیار مهم این است كه ببینیم كودكی خردسال گامی بلند در راه آموختن چیزهای تازه بر می دارد و شخصاً دوستان جدیدی برای خود پیدا می كند در این هنگام خود را مهم می شمارند و از تصمیمات و فعالیتهایی كه در پی آن هستند احساس خرسندی می كنند. دیگر كودكان ممكن است با چنین آمادگی خود را با محیط سازش ندهند و چنین آشكارا ابراز خوشحالی نكنند ولی برای همه كودكان كسب كمال و پذیرفته شدن در جهانی بزرگتر، اهمیت فراوان دارد.
برخی از كودكان آمادگی ذاتی برای پریشانی دارند، اینان، كودكان خجول و كمرویی هستند كه قبل از برداشتن یك گام كوچك، بسیار می اندیشند و نقشه می كشند و سرانجام نیز با نوسانهای فكری و ارادی بسیار، دست به كار می زنند ولی با توجه و حمایت صحیح كار خود را در مدرسه و خانه به خوبی انجام می دهند و به تدریج كه بزرگ می شوند قدرت و شهامتی را كه بدان نیازمندند كسب می كنند. یا راهنمایی شایسته، كودكانی كه انتظار می رود بخود متكی باشند معمولاً دیر یا زود پاسخ مساعد به این انتظار می دهند و از اعتماد به نفس برخوردار می شوند.
برخی كودكان خصایل اخلاقی دیگری از قبیل پرخاشگری و امثال آن بروز می دهند و در بعضی هم تواناییهای شگرف دیده می شود ولی به هر حال هر كودك احتیاج دارد كه به صورت شخصیتی مستقل دیده شود و از آن نوع قضاوت و كمك دیگران برخوردار شود كه با نیازهای واقعی برخورد داشته باشد. اگرچه یك دانش آموز دبستانی از دوران بچگی دور شده است ولی این فاصله آنقدر نیست كه گهگاه به آن باز نگردد و حركات بچگانه از او سر نزند احتمالاً این حركات هنگامی سر می زند كه او خشمگین یا خسته و افسرده می شود. آموزگاران می گویند كه بهانه گیری و كج خلقی، گریه و حتی مكیدن انگشت را از دانش آموزان سالهای اول دبستان مشاهده كرده اند ولی این مسائل مرتباً كاهش می یابد. بخصوص در صورتی كه علل آن جستجو شود و شناختی عاقلانه از كودك به عمل آید.
● چاره جویی مشكلات
كودكان در هر گروه سنی به طور آشكار با هم متفاوت هستند. گرچه گفتن پاره ای كلیات درباره كودكان تكلیف انسان را آسان می كند و موجب آسایش خاطر می شود، ولی هر پدر و مادری به خوبی می داند كه در موارد بخصوص بطور دقیق چه تصمیماتی باید بگیرد، اطلاعات خاص هر پدر و مادر درباره فرزند خودش بسیار با ارزش است. از طرف دیگر تهیه یك فهرست منظم درباره كارهایی كه بچه باید بكند یا چگونه باشد، كاری خطرناك است. این كار چنان است كه از كودك بخواهیم كفش دیگری را بپوشد و احساس راحتی كند و برآوردن چنین انتظاری محال است. بنابراین عاقلانه خواهد بود كه از مقایسه كودك با خواهر یا برادرش مخصوصاً از نظر كار، توانایی، قیافه ظاهری و هر چیز دیگری خودداری كنیم. هر كودكی تواناییها و محدودیتهایی دارد و از هیچ كس نمی توان انتظار داشت كه همه كارها را به خوبی انجام دهد.
مطمئن ترین راه برای ابراز محبت و علاقه به كودك این است كه به طور ساده و روشن به او بفهمانید كه او را به خاطر خودش دوست می دارید.
● كودكی كه از مدرسه گریزان است
كودكی از مدرسه گریزان است. آموزگارش می گوید كه او نسبت به كارش بسیار بی علاقه است و دوست ندارد در فعالیتهای دبستان شركت كند. درمورد این كودك چه باید كرد؟ پدر و مادر و آموزگار هر دو موظفند كه علت این رفتار را بجویند زیرا ممكن است این مسأله به علل مختلفی به وجود آمده باشد.
به طور كلی هر زمان كه ببینیم كودكی كار مدرسه را با مشقت و دلسردی انجام می دهد بهترین كار این است كه به جستجوی یك عارضه جسمانی برویم. این عارضه ممكن است كوچك و زودگذر باشد و ممكن است احتیاج به مراقبت و معاینه متخصص و درمان طبی داشته باشد. حتی اگر كودك گرفتار عارضه جسمانی نباشد بهتر است موضوع را با پزشك متخصص كودك یا پزشك خانواده در میان بگذاریم زیرا ممكن است پزشك پیشنهادهای مفیدتری برای تصحیح رفتار كودك ارائه كند. در هر صورت نكوهش یا سرزنش كودكی كه در مدرسه با مشكلاتی رو به رو شده كار درستی نیست زیرا چنین عملی فقط مشكل كودك را پیچیده تر می كند. بهترین راه این است كه به جستجوی علت اصلی گرفتاری او بپردازید.
● چگونگی رفتار با كودكی كه كند است
كودك هفت ساله، همیشه در پی تلف كردن وقت است، بسیار دیر از خواب بر می خیزد و به آهستگی هر چه بیشتر خود را برای مدرسه آماده می كند به طوری كه گاهی با تأخیر به كلاس می رسد. مادرش از این موضوع نگران است، در مورد چنین كودكی چه باید كرد؟ پدر و مادر دوست دارند فرزندان خود را وقت شناس بار آورند و كودكان در سنین مختلف از نظر وقت شناسی و آگاهی از ارزش فرصتها، فرق می كنند. تلف كردن وقت در مورد كودك یك مشكل جدی نیست برای این امر پدر و مادری كه خودشان كارآمد و چابك هستند البته رنجش آور است. در این مورد هم، مثل هر موضوع دیگری، باید سرشت و منشهای هر كودك را به حساب آورد. وقتی كودكی ذاتاً كند باشد پدر و مادر باید این حالت را به عنوان یك وضع معمولی بپذیرند و از طرف دیگر اگر كودكی در این دوران زیاد وقت تلف می كند دانستن این نكته سودمند خواهد بود كه بسیاری از كودكان چنین هستند و این نیز یك مرحله طبیعی از رشد ایشان است. برای یك كودك شش، هفت ساله، امری عجیب نیست كه هنگام لباس پوشیدن پاره ای از وقت خود را تلف كند زیرا او دوست ندارد با چابكی وشتاب دست به كاری بزند كه برایش تازگی ندارد و اندكی هم مشكل به نظر می رسد.
حتی كودكان بزرگتر هم از چابكی در انجام كارهای اول صبح بیزار هستند و دوست ندارند دائماً بشنوند: «زود باش... وقت مدرسه هست... دیرت شده».
بهترین راه این است كه بچه را كمی زودتر از موقع لازم بیدار كنید و چند دقیقه ای وقت اضافی را هم در اختیار خود او بگذارید. حتی كودكی كه به خوبی قادر به پوشیدن لباس هست باید از مراقبت و حمایت طبیعی مادر در موقع آماده شدن برای مدرسه برخوردار شود. پدر و مادر و آموزگار باید به ارزش این موضوع پی ببرند كه كودك را باید آزاد گذاشت تا در حدودی قابل قبول، گامهایی به اختیار خود بردارد. بدین ترتیب خودش می تواند فرق میان كارهای فوری و غیرفوری را دریابد به هر حال باید بخاطر داشت كه نق زدن و در هر كاری سر بسر بچه گذاشتن به ندرت نتیجه ای مطلوب ببار می آورد.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فان پاتوق]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 314]