واضح آرشیو وب فارسی:اطلاعات: گامي به عقب: ناكامي اتحاديه اروپا و ناتو
مقدمه
ماه اوت سال جاري ميلادي، نقطه عطفي در چالشهاي اتحاديه اروپا و ناتو بعد از خاتمه جنگ سرد محسوب ميشود. اين مقابله از مقوله درگيري و مشغوليتهاي متداول دو سازمان در بالكان، خاورميانه يا افغانستان نبود، ولي بالطبع در معادلات سياسي منطقهاي و جهاني تاثير بسزايي خواهد داشت.
مانند هر آتشفشاني، غرش هواپيماهاي روسي بر فراز اوستياي جنوبي و گرجستان و سرازير شدن تانكهاي آن كشور به اين سرزمين همانند مواد مذاب را، بايد ناشي از عوامل گوناگون جوي و دروني دانست و بايد ديد كه خاكستر اين آتشفشان تا چه مدت آسمان سياسي صاف اروپا با ابرهاي پراكنده را غبارآلود خواهد كرد و اصولا كشمكش حوزه نفوذ چه نقشي را در تحولات اين منطقه و همچنين در جهان خواهد داشت؟
***
* عبور از خط قرمز
هشتم اوت سال جاري ميلادي، شكيبايي كرملين در مقابل پيشروي سياسي، اقتصادي و استراتژيك غرب بهسر آمد، زماني كه اخطارهاي مكرر روسيه براي قطع كمك نظامي آمريكا به گرجستان و اصرار بر عضويت اين كشور در ناتو كه همراه با حملات نظامي هواپيماهاي گرجيها به اوستياي جنوبي و كشتار مردم بيدفاع اين منطقه كه اغلب روسيتبار بودند، موثر واقع نشد، عمليات نظامي روسيه با شدت و شايد به تعبيري بطور نامناسب با خطر موجود، بطور بيامان مواضع گرجستان را درهم نورديد و تا 35 كيلومتري تفليس پيش رفت. ظاهرا اين خط قرمزي بود كه عدول از آن براي رهبران روسيه غيرقابل تحمل بشمار ميرفت.
در طول جنگ سرد نيز چندين مورد مقاومت و عكسالعمل در مقابل عبور از خطوط قرمز از هر دو طرف خودنمايي نموده بود؛ بحران موشكي كوبا 1962، خاتمه دادن به بهار پراگ در سال 1968 و بالاخره حمله نيروهاي نظامي پيمان ورشو به مجارستان در سال 1956، همگي مبين اهميت خطوط قرمز غرب و شرق هستند. گفته ميشود كه در بحران موشكي كوبا، حتي مصمم بود كه چنانچه موشكهاي شوروي در خاك كوبا مستقر شود، دستور حمله اتمي را بدهد و در مورد چكسلواكي و مجارستان، شوروي ترديدي براي اعاده وضعيت مورد دلخواه به خود راه نداد.
احتمال دارد بعضي بر اين عقيده باشند كه زمان جنگ سرد سپري شده است و اختلافات عقيدتي ديگر جايي در معادلات بينالمللي ندارد. نويسنده اين سطور اين نظر را تا حدودي ميپذيرد و مضاف بر آن، تصور ميكند كه اختلاف عقيدتي در همان زمان هم مستمسكي براي حفظ منافع ملي و يا گروهي بشمار ميرفت. ايدئولوژي محملي مناسب براي كشورگشايي و استعمار نوين در سراسر دنيا از آمريكاي لاتين تا اروپا و از آفريقا تا آسيا و اقيانوسيه محسوب ميشد.
كوشش ناموفق بنيانگذاران نهضت عدم تعهد براي فاصله گرفتن از دو بلوك نيز بهمين منظور صورت گرفت. از سريلانكا، از هند، عبدالناصر از مصر، قوام نكرومه از غنا، سوكارنو از اندونزي و بالاخره تيتو از يوگسلاوي براي دوري از بازيهاي عقيدتي قدرتهاي بينالمللي گردهم آمدند. به هر صورت اين نهضت نتوانست خود را از رقابتها دور نگه دارد و اغلب اعضاي آن به سويي متمايل گشتند.
در دوران فعلي اگرچه ايدئولوژي سياسي نقش چنداني را ايفا نميكند، ولي گسترش حوزه نفوذ و حفظ حوزه نفوذ، هنوز از سياستهاي بنيادين كشورها بشمار ميرود. به اين اعتبار، گسترش ناتو عليرغم از بين رفتن خطر كمونيسم و گسترش اتحاديه اروپا عليرغم انحلال كمافيالسابق مشاهده ميشود. در همين راستا سعي روسيه جهت حفظ منافع ملي و امنيتي را ميتوان درك نمود.
* تمايل روسيه به همكاري با غرب
در ابتداي فروپاشي شوروي، بعلت بحران هويت و نيز بحران اقتصادي داخلي، رويارويي با تحريكات براي روسيه بطور كامل ميسر نبود، ولي با يافتن توان اقتصادي و وابستگي كشورهاي اروپايي به منابع انرژي، روسيه اين فرصت را براي خويش مجددا فراهم آورد كه وارد معركه نظاميگري نيز بشود. تفاوت اساسي زمان حاضر با گذشته اين است كه تاكنون، روسيه سعي در نزديكي با اتحاديه اروپا، ناتو و آمريكا كرده و منافع خود را در همكاري، اگرچه نه همسويي كامل و نه مقابله جدي، جستجو نموده است. ناگفته نماند كه لااقل آمريكا هنوز به روسيه به چشم بيگانه مينگرد. به خصوص تا زماني كه آن كشور كاملا به انقياد درنيايد و باصطلاح، سياستي نظير آنچه در زمان بوريس يلتسين معمول بود را به كنار گذارد. در آن صورت حربه عدم رعايت حقوق بشر و غيره بصورت نوعي مانعتراشي در گسترش روابط با غرب به ميان ميآيد.
بهترين نمونه گرايش روسيه به همكاري گسترده امنيتي و استراتژيك با غرب، پيشنهاد آن كشور مبني بر تشكيل است كه يك ماه پيش از بحران قفقاز جنوبي، توسط نماينده آن كشور در ناتو ارائه شد. به موجب اين طرح، معاهدهاي امنيتي دربرگيرنده منطقه وسيعي از كانادا تا ولادي وستك، جايگزين ناتو، سازمان امنيت و همكاري اروپا، اتحاديه اروپا و كشورهاي مشتركالمنافع، به رهبري روسيه، تحت عنوان ميشد. حتي عضويت كشورهايي مانند چين و هند در آن پيشبيني شده بود. روسيه ضمن نزديكي با ناتو و درخواست داشتن حق وتو در آن سازمان، به فكر در هم ريختن آن و جايگزيني سازماني فراگيرتر است. به هر صورت با حداكثر توان خود ميخواهد مانع گسترش بيش از پيش آن گردد. با بررسي طرح ميتوان به اين نكته پي برد كه آن كشور قصد داشتن نقشي عمده را با همكاري كشورهاي غربي در صحنه بينالمللي دارد تا در واقع هم به طريقي دست آمريكا را از اروپا حتيالامكان كوتاه كند و هم به منافع هميشگي خود دست يابد. به هر تقدير همانطور كه انتظار ميرفت اين طرح مورد پذيرش اعضاي ناتو قرار نگرفت.
* گامي به عقب
تحولات دو ماه اخير صرفنظر از رويارويي روسيه، باعث طرح مجدد اين سوال ميشود كه آيا پيمان آتلانتيك شمالي تا چه حد توفيق خواهد يافت كه به وضعيت فعلي خود ادامه دهد؟ براي سنجش كاميابي و موفقيت يك سازمان سياسي - نظامي، شاخصهاي متعددي را در روابط بينالملل در نظر ميگيرند. در ذيل، اين موضوع مورد بررسي قرار خواهد گرفت. بعد از فروپاشي شوروي، انحلال پيمان نظامي ورشو و پيمان اقتصادي كومكون و ضعف سياسي و اقتصادي روسيه جديد، غربيها آزادي عمل يافتند كه فرصت را غنيمت شمرده و بزعم خود، محيط اختناق و ديكتاتوري كشورهاي اقمار شوروي و نيز جمهوريهاي اروپايي اين امپراتوري را در هم شكسته و تبديل به فضاي آزاد سياسي و اقتصادي كنند. عضويت كشورهاي بلوك شرق در دو سازمان ناتو و اتحاديه اروپا بدون وقفه تا سال 2007 ادامه يافت و آخرين كشورهايي كه وارد اتحاديه اروپا شدند، روماني و بلغارستان بودند، ولي رشد اقتصادي روسيه، وابستگي كشورهاي اروپايي به انرژي توليدي آن كشور و بالاخره ادامه روند گسترش دو سازمان فوقالذكر تا دروازههاي روسيه، همه و همه رهبران كرملين را كه گمان نميرود آرزوهاي پطر كبير را از ياد برده باشند، به تكاپوي شديد وادار ساخت. استقلال يكطرفه كوزوو، اگرچه منافع مستقيم روسيه را به خطر نميانداخت، ولي الگوي دست زدن به اقدامي مشابه را براي آن كشور ترسيم كرد و ماجرا جويي ساكاشويلي به تحريك ايالاتمتحده صحنه نبرد را از هر جهت براي رويارويي و چالش آماده كرد.
در اين ماجرا سوالات بدون پاسخ براي ناظران همواره مطرح است. صرفنظر از بيباكي كودكانه و خيالبافي ساكاشويلي كه در واقع حمله به اوستياي جنوبي را راهي براي نجات خود از مخمصه درگيريهاي سياسي داخلي ميدانست، آيا كشورهاي عضو ناتو به خصوص اعضاي اروپايي آن تصور ميكردند كه روسيه دست روي دست خواهد گذاشت و شاهد كشته شدن اتباع خود و نيز تصرف و استيلاي گرجستان بر اوستياي جنوبي خواهد بود؟
يکشنبه 14 مهر 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: اطلاعات]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 212]