واضح آرشیو وب فارسی:خراسان: يادداشت
مولانا، سهم ما و سهم جهان
تقويم رسمي كشور هشتم مهرماه را به نام «مولانا» ثبت كرده است. تعيين روزي ملي براي بزرگداشت اين شاعر پرآوازه نشان از آن دارد كه گرچه باور داريم انديشه و شعر او امروزه جهان را درنورديده است اما بر اين باور پاي مي فشاريم كه او يك شاعر ايراني و فارسي زبان است و نمادي از هويت ملي ماست. در واقع روز پاسداشت او مي تواند نشان آن باشد كه مولانا به عنوان يكي از اساسي ترين پايه هاي هويتي فرهنگ و انديشه ديني و ملي، هماره ريشه در اين سرزمين دارد و تا نام ايران پاينده است، نام «مولانا» هم در آسمان اين ديار مي درخشد.مولاناي ايراني سال هاست كه پيام و كلامش در جان جهانيان نشسته است و شعر و سخن او پيام آور معنويت، صلح، دوستي، آزادي، حكمت شرقي و فرهنگ والاي اسلامي و ايراني است. روزگاري طولاني است كه مردم آن سوي مرزها، دل و جانشان را با كلام مولانا صيقل مي دهند و راه و رسم زيستن را در انديشه او مي جويند. اين اقبال جهاني تا جايي پيش رفت كه سال گذشته ميلادي جهان به نام او سكه زد و سالي را با كلام و حكمت او سپري كرد.بنابراين امروز در حالي روز مولانا را مي گذرانيم كه سالي جهاني را پشت سر گذاشته ايم و نخستين پرسشي كه به ذهن مي رسد اين است كه در سالي كه گذشت سهم ما از شناساندن مولانا و معرفي او به عنوان يك شاعر ايراني به جهان چقدر بود؟ با كدام محصول و فرآورده فرهنگي، هنري و ادبي و حتي مشي سياسي توانسته ايم از مولاناي ايراني، در جهان سخن بگوييم؟پاسخ به اين پرسش ها البته پرسش مهم ديگري را هم در پي دارد و آن اين كه در داخل كشور چه راهبرد فرهنگي براي بزرگداشت اين شاعر و عارف ملي و معرفي آن به نسل امروز پيش گرفته ايم؟ نيم نگاهي به آنچه در اين سال ها گذشته است حقايق تلخي را در مقابل ديدگانمان مي نماياند. ايران در اين سال ها و به خصوص در سال جهاني مولانا، فقط در يك عرصه هنري يعني موسيقي موفق بود نام مولانا را در كشورهاي مختلف تكرار كند.البته از برگزاري چند همايش به خصوص كنگره بزرگ مولانا كه با حضور و سخنراني رئيس جمهور همراه بود، نمي توان گذشت كه بدون شك درخور توجه است اما در كنار اين فعاليت ها، هيچ اقدام ماندگاري در بزرگداشت مولانا به كار نبستيم. هيچ نماد تجسمي قابل اعتنا در گوشه اي از اين كشور نساختيم. هيچ بزرگراهي را به نام او ننهاديم. هيچ فيلم سينمايي ارزشمند و جاودانه اي درباره او توليد نكرديم. هيچ جايزه ادبي را به نام او نام گذاري نكرديم. هيچ وقت فكر نكرديم كه مي شود ماهواره هايمان را كه به آسمان پرتاب مي كنيم به نام مولانا، فردوسي، حافظ، ابن سينا، خيام، سعدي، خوارزمي و بيروني نام بنهيم. هيچ گاه صدا و سيماي ما روزهاي بزرگداشت مفاخر را روز ويژه نمي بيند تا برنامه هاي ويژه اي هم براي آنها تدارك ببيند و تنها به يكي-دو ميزگرد آن هم در شبكه چهار بسنده مي كند. در حالي كه سياست راهبرد فرهنگي ما بايد شناساندن مفاخر به نسل امروز با زبان روز و هنر باشد.گمان نمي كنم در هيچ كجاي شهرهايمان پرده و پوستر و بيلبوردي نصب شود كه روز مولانا را يادآوري كرده باشد. آيا نام گذاري در تقويم كه نشان از اهميت نام مولانا در هويت بخشي ملي دارد، جز با اقداماتي از اين قبيل معنا و مفهومي دارد؟ اگر چنين باشد هشتم مهرماه چه تفاوتي با هفتم و نهم آن دارد؟ مولانا و در كنار او ده ها چهره درخشان و قله بلند علمي و ادبي هر كدام سرمايه هاي گران سنگ فرهنگي و هويتي هستند كه سرمايه گذاري براي آن ها سرمايه گذاري براي هميشه اين سرزمين است. سرزميني كه هويتش بر همين پايه ها استوار است و ايران بدون اين نام ها معنا ندارد. از اين رو به نظرمي رسد گذشته از برخي فعاليت هاي مقطعي، نيازمند يك راهبرد دائمي و سياست فرهنگي كلان، در چشم اندازي وسيع هستيم. يعني همان نكته اي كه در سند چشم انداز نيز ديده شده است و به صراحت از جامعه توسعه يافته متناسب با مقتضيات فرهنگي، جغرافيايي و تاريخي خود متكي بر اصول اخلاقي و ارزش هاي اسلامي، ملي و انقلابي ياد مي كند. بي گمان اين توسعه يافتگي كه بايد بر مبناي مقتضيات فرهنگي و تاريخي باشد، بخشي از آن متوجه گذشته تاريخي و ميراث فرهنگي است كه وظيفه هويت دهي و هويت بخشي را ايفا مي كند و در اين ميان وجود مفاخر فرهنگي كه هر كدام نام و آوازه اي در جهان دانش و ادبيات دارند و نمادي از جامعه و تاريخ ايران زمين مي باشند، بيش از پيش بايد شناسانده شود. از اين رو اين شناخت دهي نيازمند يك سياست كلان فرهنگي است كه علاوه بر روزآمد كردن انديشه و كلام آن ها با زباني امروزين بايد با راهبردهاي تبليغاتي نيز همراه باشد. جهان معاصر از شيوه هاي مختلف هنري همچون موسيقي، سينما، تئاتر، هنرهاي حجمي و حتي در زيرمجموعه فعاليت هاي سياسي و اقتصادي به معرفي انديشمندان و مفاخر ملي خود مي پردازد و ما سال هاست از اين نكته غفلت كرده ايم و نتوانسته ايم به حضور مستمر و زنده مفاخرمان در زندگي روزمره بينديشيم. بدون ترديد در شرايطي كه كشورهاي ديگر براي ابراز وجود و هويت بخشي به خود حتي از ربودن مفاخر ديگران ابايي نمي كنند، ارج نهادن و برپايي مراسم بزرگداشت و جشن هاي درخور توجه در يادروز مفاخر و سرمايه گذاري جدي براي نهادينه كردن نام و پيام و كلام آن ها وظيفه اصلي سياستگذاران فرهنگي است.
دوشنبه 8 مهر 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خراسان]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 177]