تور لحظه آخری
امروز : جمعه ، 13 مهر 1403    احادیث و روایات:  امام صادق (ع):به راستى حكمتى كه در قلب منافق جا مى گيرد، در سينه اش بى قرارى مى كند تا از آن بي...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها




آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1820558112




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

زندگی‌ای که قربانی اعتیاد شد


واضح آرشیو وب فارسی:نیک صالحی: زندگی‌ای که قربانی اعتیاد شد من که خيلي حساس شده بودم با نگراني و استرس موضوع را پي گيري کردم. متاسفانه حقيقت تلخ ديگري برايم روشن شد و آن اين که خاله دامادم که خانمي مطلقه و معتاد مي باشد از چند سال قبل به عقد موقت و مخفيانه همسرم درآمده است. خراسان: يک عمر زحمت کشيدم و سوختم و ساختم تا زندگي ام را بسازم اما حالا که بايد دسترنج زحماتم را ببينم و خوشبختي بچه هايم را نظاره گر باشم چيزي جز حسرت و اندوه برايم نمانده است و افسوس مي خورم چرا شوهرم با ندانم کاري هاي خود گرفتار هوي و هوس شد و اين همه بدبختي براي مان به وجود آورد. «حوريه» ۳۸سال سن دارد و همراه دختر ۲۳ساله اش به دايره اجتماعي کلانتري جهاد مشهد مراجعه کرده است. او در بيان داستان تلخ زندگي خود گفت: ۱۴ساله بودم که با پسرعمويم ازدواج کردم. سعيد آن موقع تازه ديپلم گرفته بود و مي خواست به سربازي برود. من با کمک خانواده ام چرخ زندگي را به تنهايي چرخاندم تا اين که شوهرم پس از انجام خدمت سربازي با حمايت و پشتيباني هاي برادرم کار و کاسبي راه انداخت و در کمتر از چند سال سروسامان گرفت. حوريه ادامه داد: در اين مدت من خياطي و ظريف دوزي مي کردم تا کمک خرج خانواده ام باشم. ما زندگي قشنگي ساختيم و صاحب ۲ دختر و يک پسر شديم. اماناگهان کانون خانواده ما از هم پاشيد. ماجرا از اين قرار است که ۲سال قبل پسر جواني به اتفاق خاله اش به خواستگاري دخترم آمد. شوهرم به اصرار و حتي با تهديد و توسل به زور فرزندم را مجبور کرد که به خواستگار بي کار و تحصيل نکرده خود جواب بله بگويد. من به احترام اين که او پدر خانواده است چيزي نگفتم و به خدا توکل کردم. حدود يک سال گذشت و متوجه تغيير رفتار و حرکات دخترم و شوهرم شدم. با اندکي تحقيقات فهميدم هر دوي آنها به موادمخدر آلوده شده اند. وقتي با دخترم در اين باره صحبت کردم او گفت توسط دامادم و ابتدا به بهانه تناسب اندام و تقويت قواي بدني با مصرف قرص معتاد شده است و الان هروئين فشرده مصرف مي کند. ولي شوهرم حاضر نبود چيزي بگويد و انگار مي ترسيد واقعيت نمايان شود. من که خيلي حساس شده بودم با نگراني و استرس موضوع را پي گيري کردم. متاسفانه حقيقت تلخ ديگري برايم روشن شد و آن اين که خاله دامادم که خانمي مطلقه و معتاد مي باشد از چند سال قبل به عقد موقت و مخفيانه همسرم درآمده است. تازه فهميدم ازدواج دخترم با پسر خواهر اين زن نيز بهانه اي براي عادي شدن روابط شوهرم با او بوده است و در واقع دختر بي گناهم قرباني اين رابطه کثيف مي باشد.حوريه درحالي که از ته دل اشک مي ريخت گفت: شوهرم معتاد شده است و ديگر هيچي برايش مهم نيست. سرنوشت دخترم نيز تباه شده است، متاسفانه سعيد حوصله اي برايش نمانده و مي گويد بهتر است طلاق بگيرم و دنبال سرنوشت خودم بروم ولي من ، همسر و دخترم را دوست دارم و مي خواهم به آن ها کمک کنم تا از اين منجلاب نجات يابند.




این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: نیک صالحی]
[مشاهده در: www.niksalehi.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 392]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن