واضح آرشیو وب فارسی:تابناک: آمريكاي لاتين، فرصتها و تهديدهاي پيش روي ايران
گفتوگو با دكتر حسين محمدنبي
گسترش روزافزون مناسبات ايران با كشورهاي منطقه آمريكاي لاتين و مركزي چه در بعد سياسي و چه در ابعاد اقتصادي و توجه ابرقدرتهاي روسيه و آمريكا به اين منطقه از ديگر سو، باعث شده است كه اهميت استراتژيك اين منطقه براي ايران، بيش از گذشته شود. از همين روي، در گفتوگويي با دكتر حسين محمدنبي، سفير سابق جمهوري اسلامي ايران در منطقه آمريكاي لاتين، تحولات اخير منطقه و چالشهاي فرا روي حضور ايران در اين منطقه را بررسي كرديم.
تابناك: در آغاز ميخواستم با توجه به تجربه و شناختي كه به منطقه آمريكاي جنوبي داريد، سوابق روابط ايران با كشورهاي منطقه را به اختصار تشريح كنيد؟
محمدنبي: پس از پيروزي انقلاب اسلامي در سال 1979 ميلادي و همزمان با تغييرات سياست در كشور ايران و با بيان ديگر خروج جمهوري اسلامي ايران از حلقه استراتژيك آمريكا و كمربند امنيتي غرب كه استقلالطلبي در ايران اين تغييرات را پديد آورد و نيز قطع رابطه جمهوري اسلامي ايران با آمريكا، شماري از كشورهاي آمريكاي لاتين از جمله مكزيك و شيلي، روابط خود را با ايران قطع كردند.
اما آرام آرام دولت ايران با ايجاد رابطه با كشورهاي كوبا و نيكاراگوئه ـ كه رفتاري براي مقابله با امپرياليسم داشتند ـ توسعه روابط سياسي و اقتصادي در آمريكاي لاتين را جزو اهداف سياست خارجي مورد نظر قرار دادند و اين همكاريها توسعه يافت و هماكنون با تمامي كشورهاي آمريكاي لاتين ارتباط سياسي، اقتصادي و با برخي نيز روابط فرهنگي را گسترش داده است. البته بايد گفت كه اين ارتباطات با تبادل سياستهاي سياسي و اقتصادي و همكاريهاي مشترك در سازمانهاي جهاني و ايجاد ارتباطات دوجانبه و چندجانبه روز به روز عميقتر ميشود؛ از جمله سفرهاي رؤساي جمهوري ايران با رؤساي جمهوري كشورهاي آمريكاي لاتين كه توانست در تقويت اين رابطه بسيار كارساز باشد.
هماكنون جبهه همكاريهاي مشترك ميان جمهوري اسلامي ايران و ونزوئلا و كوبا و نيكاراگوئه و بوليوي مجموعهاي را در منطقه آمريكاي لاتين ايجاد كرده است كه الگوي جديد سياسي و اقتصادي را در منطقه به وجود آورده است.
البته چاوز، رئيسجمهوري كنوني ونزوئلا، از زمان آغاز حكومتش، نقش بسزايي داشته و با طرح جديد خود براي مبارزه با استعمار اسپانيا، موفق شد كه اتحادي متشكل از نيمي از كشورهاي آمريكاي لاتين را در اين زمينه فراهم آورد؛ او الگوي جديد اقتصادي و سياسي خود را «بوليواريسم» ميخواهند.
اما بازديدهاي دكتر احمدينژاد از كشورهاي نيكاراگوئه و ونزوئلا و بوليوي و اكوادور در روابط ايران با كشورها، فرصتهاي اقتصادي خوبي را پديد آورده است، به شرط آنكه اين فرصتها با برنامههاي مدون در راستاي منافع ملي كشورمان مورد استفاده قرار گيرد. در حال حاضر حجم مبادلات ما با آمريكاي لاتين، 2.5 ميليارد دلار است.
تابناك: گسترش روابط با كشورهاي اين حوزه تا چه ميزان ميتواند در راستاي منافع ملي ما باشد؟
محمدنبي: به نظر ميرسد بايد براي كشورهاي توسعهيافته در ادامه همكاريهاي مشترك خود ـ كه همان همكاريهاي بينالمللي و فراملي است ـ عاملي باشد يا به وجود آيد كه علاقهمندي طرفين را به همكاريها نشان دهد. به قول انديشمندان «اگر در جهان امروز محاسبهگر نبوده و از ارتباطات مناسب براي اهداف توسعه در كشور برخوردار نبوده و حافظ منافع ملي خود نباشيد، در صحنه سياسي بازنده خواهيد بود».
به نظر ميرسد حرف بيربطي نباشد، چون همه به دنبال حفظ منافع خود هستند و اين سادهانديشي است كه گمان كنيم برخي از دوستان ما دلشان تنها براي ما ميسوزد. خير، چون آنچه مسلم است و مورد توجه، همگان به دنبال فرصتهاي طلايي براي توسعه براي كشور و مردم خود هستند و در اين ارتباط چوب ظلمهايي را بر ديگران روا ميدارند.
اگر به كمي دورتر و روابط ميان كشورهاي اروپايي برميگرديم، ميبينيم اروپا روزي مركز خشونت و جنگهاي داخلي بود و در اثر جنگهاي خانمانسوز، خسارات جاني و مالي فراوان به بار آورد، اما امروز آنها پس از تجربيات فراوان، توانستند قاره اروپا را به عنوان «قارهاي امن» معرفي كنند؛ با ايجاد مجلس فراگير و همكاريهاي پيدرپي ديپلماتيك و اقتصادي و فرهنگي و برداشتن مرزهاي ورود و خروج فيمابين، جامعهاي مشترك به وجود آوردند تا بتوانند منافع اقتصادي بسياري براي خود و مردم خويش، ايجاد كرده و محيطي براي رفاه آنها فراهم آورند كه درواقع، اينها ميتواند هر يك عامل ايجاد وحدت در ميان اين كشورها باشد. بايد گفت آنها به اين نتيجه رسيدهاند كه ديگر جايي براي مبارزه و ادامه رفتارهاي خشن نيست و بايد مردم در آرامش و رفاه باشند تا ادارهكنندگان كشورها به دنبال مسائل اساسيتر و حفظ جامعه خود از هر گزندي باشند. بديهي است از اين فرصتها براي خود استفاده ميكنند و به دنبال چپاول منابع كشورهاي در حال توسعه هستند و حتي براي فروش كالاي جنگي خود از ايجاد نقاط بحراني و جنگي در ديگر قارهها كوتاهي نميكنند و با ايجاد نقاط بحراني بين كشورها به جز فروش لوازم جنگي و به قولي «پارو كردن پول»، كار ديگري ندارند انجام دهند و موفق نيز بودهاند.
ارتباط كشورهاي اروپايي با ما بيشتر به دليل استفاده از قدرت مالي نفتي ما بوده است و همچنان ادامه دارد. البته كشورهاي آمريكاي لاتين نيز از اين حلقه دور نيستند. آنها نيز ميخواهند كمكهاي مالي از ما بگيرند و از منابع ايران استفاده كنند و يكي از مسائلي كه توانسته وحدت بين جمهوري اسلامي ايران و كشورهاي اروپايي برقرار كند، بحث انرژي نفت و گاز است.
تابناك: چالشها و فرصتهاي پيش روي گسترش روابط سياسي، اقتصادي ايران با كشورهاي منطقه را چه ميدانيد؟
محمدنبي: ايراداتي كه بايد بررسي و نسبت به رفع آن اقدام شود تا شايد با چشم بازتري در منطقه آمريكاي لاتين تبادل تجاري داشت.
1. آشنايي كافي از قابليتهاي اقتصادي و ظرفيتهاي موجود در آمريكاي لاتين.
2. شناخت نداشتن از قوانين و مقررات تجاري و گمركي منطقه آمريكاي لاتين.
3. برقرار نكردن ارتباط توسط تجار ايراني با تجار منطقه به لحاظ زبان.
4. هرچند موافقتنامههاي اندكي هست، ولي هنوز اجرايي نشدهاند.
5. بيثباتي سياسي در كشورهاي منطقه تغييرات در كابينههاي دولت.
6. فشار آمريكا به كشورهاي منطقه براي جلوگيري از حضور ايران (حياط خلوت آمريكاست)
7. تقريبا بازار منطقه در دست چينيها و ژاپنيها و آمريكاييهاست.
8. عدم توان رقابت كالاهاي ايراني با كالاهاي كشورهاي چين و ژاپن و آمريكا از نظر قيمت و عرضه كالا.
9. وجود تأثير روابط تجاري از ارتباطات سياسي و فرهنگي و نبود تحركات مذهبي و اجتماعي.
10. مشكلات براي گرفتن رواديد.
11. حملونقل كالا به لحاظ مسافت زياد در سفرهاي دريايي و مشكلاتي از اين قبيل.
همچنين اقدامات تجاري كه ايران ميتواند در منطقه داشته باشد، عبارتند از:
1. توان ايران براي صدور خدمات فني و مهندس در زمينه خودرو و سيمان و كالاهاي بهداشتي.
2. كمك به تجار براي صادرات به منطقه و اقدامات براي رفع موانع گمركي.
3. تهيه مواد اوليه كشاورزي و دامي از آنها با توجه به پتانسيل آنها در اين زمينه.
4. استفاده از آمادگي كشورهاي منطقه براي ايجاد روابط تجاري و سياسي و گسترش امور.
5. وجود بازارهاي بكر در بيشتر كشورهاي منطقه و نياز آنها به بسياري از كالاهاي صادراتي ايران كه بايد مورد توجه قرار گيرد.
6. تجهيز تجار ايران در شناخت منطقه فراگيري زبان اسپانيولي
هرچند همكاريهاي سياسي و اقتصادي را با كشورهاي آمريكاي لاتين در پيش گرفتهايم، اما همچنان موانع و چالشهايي در اين ارتباط وجود دارد.
تابناك: اعزام ناوگان نظامي آمريكا به درياي سياه با پرواز بمبهاي استراتژيك و حركت بزرگترين ناو اتمي روسيه به سوي ونزوئلا همراه شد كه برخي از كارشناسان آن را آغاز جنگ سرد نوين قلمداد كردند با توجه به فضاي موجود در آمريكاي لاتين اين چالشها تا چه ميزان ميتواند بر روابط مرسوم منطقه مؤثر باشد؟
محمدنبي: روسها از سالهاي دور براي اينكه در آمريكاي لاتين حضور داشته باشند، با چند كشور منطقه از جمله كوبا و نيكاراگوئه، روابط نظامي و سياسي گستردهاي برقرار كردند كه از آن جمله ميتوان به كمكهاي تسليحاتي شوروي سابق به اين دو كشور اشاره كرد. البته بايد گفت در برابر نفوذ گسترده روسها در قارههاي آسيا و اروپا و حتي آفريقا به علت دسترسي آسان كه آمريكا به كل قاره آمريكا داشت، اين قاره به واقع حيات خلوت آمريكا بود و به اعتقاد من، هنوز هم هست، بنابراين حتي در زمان حكومت ژنرالها در قاره آمريكا، شوروي سابق، جز حضور قوي در كوبا و نيكاراگوئه، عملا در كشورهاي ديگر اين قاره ـ به رغم تلاش گسترده ـ نتوانستند موفقيت چشمگيري به دست آورد؛ هرچند شوروي، اين ابرقدرت، گروههاي مسلح چپگرايي را ساماندهي كند تا ضمن مبارزه با حكومتهاي دستنشانده آمريكايي، منافع شوروي را نيز تأمين كنند.
اما پس از فروپاشي شوروي، حضور اين كشور در منطقه آمريكاي لاتين، به طور چشمگيري كاهش يافت و حتي نتوانستند از نيروهاي خودشان كه از پيش در منطقه مستقر بودند، پشتيباني كافي كنند. به همين دليل، فعاليتهاي روسها در يك بازه زماني در اين منطقه متوقف شد.
شايد بتوان اقدامات اخير روسيه، چه در منازعهاي كه با گرجستان داشتند و چه اعزام ناو جنگي و بمبافكنهاي استراتژيك خود به آمريكاي لاتين به قصد همكاري بيشتر با چاوز در ونزوئلا و رائول كاسترو در كوبا و تفكرات ايجاد روابط نظامي با بوليوي از يك سو و حضور ناوگان دريايي آمريكا در بنادر گرجستان همزمان با گسترش نزاع روسيه با اين كشور ـ كه در پوشش كمكهاي بشردوستانه، اقدام به تحويل مهمات و اسلحه به گرجستان كردند ـ را آغاز زمينه جنگ سرد دوم عنوان كرد، اما واقعيت اين است كه نه تنها قدرتهاي ثالثي همچون اروپا، مايل به ادامه تنشهاي اخير نيستند، بلكه به نظر ميرسد با اوضاع و احوال آمريكا در خاورميانه، خود روسها و آمريكاييها هم تمايلي به تداوم اين روند در درازمدت ندارند.
تابناك: افزايش چالشها بين روسيه و آمريكا را در منطقه بر منافع ايران چه تأثيري ميتواند داشته باشد؟
محمدنبي: افزايش تنشها در منطقه براي ايران كه كم كم در حال استحكام موقعيت خود در بازارهاي آن كشورهاست، اصولا به ضرر ايران است و هرچقدر اين فضا آرامتر باشد، ظرفيتها براي گسترش مبادلات تجاري و مناسبات سياسي بيشتر خواهد بود.
تابناك: به عنوان سخن پاياني، چگونه ميتوان روابط تجاري خود را با كشورهاي منطقه گسترش دهيم؟
محمدنبي: اكنون با توجه به اينكه بيشتر مردمان كشورهاي آن منطقه را طبقه مستضعف و محروم تشكيل ميدهند، بنابراين اولويت صادرات به اين منطقه، بايد كالاهاي ارزانقيمت و وسايلي باشد كه مورد استفاده همگاني است؛ براي مثال، حضور تجار فرش ايران در اين منطقه، زياد نميتواند موفق باشد، چون فرش كه يك كالاي لوكس است، مشتريهاي خاص خود را دارد كه در كل شايد جمعيت زير 10 درصد از شهروندان اين منطقه را پوشش ميدهد. در ضمن اينكه براي گسترش مبادلات تجاري، بايد ناوگان حملونقل دريايي و هوايي ايران زيرساختهاي لازم را براي اين حجم از صادرات پايهريزي كنند.
يکشنبه 7 مهر 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تابناک]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 217]