واضح آرشیو وب فارسی:هموطن سلام: بورس و بازار - افغانستان هم از ما جلو ميزند
بورس و بازار - افغانستان هم از ما جلو ميزند
فرش گرفتار شده است. اين بار فرش از عرش به زمين كشيده شده است. فرش ايراني اگر روزگاري نمادي از صادرات غيرنفتي كشور به شمار ميآمد، اكنون به لطف سياستگذاريهاي جاري و هزينهاي كه مديران وزارت بازرگاني به آن تحميل كردهاند، در صدر ليست كالاهايي قرار گرفته كه ميزان صادراتش به صورت پلكاني كاهش مييابد. فرش ايراني اگر زماني نمادي از سنت ايراني بود، اكنون نمونههاي تركيهاي آن در خانههاي ايراني خودنمايي ميكند. اينبار هم شايد وزارت بازرگاني و دولت منتقدان را به سياستورزي متهم سازند ولي فرش احيا نخواهد شد. اگر منتقدان در جوابيههاي وزارت بازرگاني شكستخوردگان سياسي لقب ميگيرند، شايد فعالان صنعت فرش هم ورشكستگان مالي باشند و مديران دولت نهم مفتخر به اعطاي لقب ورشكسته به آنان. گروه اقتصاد: آمارهاي صادراتي دولت نهم بازهم به محلي براي مناقشات بدل شده است. وزارت بازرگاني اعلام كرده كه ميزان صادرات فرش افزايش داشته است. اين درحالي است كه به موازات آنها گروهي روايت ميكنند كه صادرات فرش ايراني طي سه سال گذشته به شدت كاهش داشته است. اما آمارسازيهاي دولت موجب شده تا كسب اطلاعات دقيق در اين مورد به سختي صورت گيرد. روزنامه كارگزاران براي اطلاع دقيق از اين جريان موضوع صادرات فرش را به عنوان محور گفتوگوهاي خود با كارشناسان اقتصادي قرار داده است. فيضالله عربسرخي، معاون سابق وزارت بازرگاني و رئيس سابق مركز ملي فرش ايران در اين مورد به بيان ديدگاههاي خود ميپردازد. عربسرخي اكنون عضو شوراي مركزي سازمان مجاهدين انقلاب اسلامي است.
مركز ملي فرش ايران و وزارت بازرگاني مرتب اعلام ميكنند كه ميزان صادرات فرش افزايش داشته است ولي به موازات چنين اظهارنظرهايي، گروهي از كارشناسان از اتفاقي تازه خبر دادهاند. آنها ميگويند با تغيير قيمت پايه صادراتي فرش، ميزان ارزش دلاري صادرات افزايش داشته است ولي مقدار وزني آن روند نزولي دارد. بنابراين ما كاهش صادرات داشتهايم. شما اين جريان را قبول داريد؟
اين ادعا منطقي است. اگر كسي آماري را ارائه دهد كه ميزان صادرات فرش از لحاظ وزني كاهش داشته و از نظر دلاري روند صعودي داشته به صورت منطقي نميتوان آن را رد كرد. بايد فهرست گمرك را مورد بازبيني قرار داد تا مشخص شود چه فرشهايي صادر شده است. حتي از نظر من اين جريان قابل تاييد هم هست.
اينكه صادرات وزني فرش كاهش داشته است؟
بله، با تغيير قيمت صادراتي فرش ارزش دلاري آن افزايش مييابد ولي ميزان وزني آن كاهش داشته است. بنابراين ميتوان گفت كه اين ادعا قابل قبول است. فرشهاي كه در ايران توليد ميشوند به دو گروه تقسيم ميشوند. يكسري فرشهاي تجاري است و گروه ديگر فرشهاي گرانقيمت و اعلا، فرشهاي نمونه دوم اصولا مشتريهاي خاص خودشان را در بازارهاي خارجي دارند و ميزان فروش آنها چندان تحت تاثير عوامل خارجي نيست. اما در مورد فرشهاي تجاري اينگونه نيست. قيمت و ميزان صادرات اين نوع فرشها به شدت تحت تاثير وضعيت اقتصادي كشور قرار دارد. هزينههاي توليد در كشور بالاست و تحت تاثير آن قيمت تمام شده فرش هم رشد پيدا ميكند. در اين شرايط امكان رقابت در بازارهاي جهاني ميان ما و رقيباني مانند تركيه و چين و هند به وجود نميآيد.
البته افغانستان هم در زمينه فرش رقيب ايران شده است.
بله، اين كشور هم فرش دستباف توليد ميكند. هزينههاي توليد آنها نيز از ما كمتر است و به همين دليل با آنها نيز امكان رقابت نداريم.
اين احتمال وجود دارد كه افغانستان هم از ما پيشي بگيرد؟
به هر صورت هزينههاي كارگر در افغانستان با ايران قابل قياس نيست به همين دليل آنها هم ميتوانند در بازارهاي جهاني قدرتنمايي كنند. افغانستان كم و بيش به بازارهاي جهاني وارد شده است.
شما قبول داريد كه ميزان صادرات فرش تجاري ما رو به كاهش است؟
بله، اين را به صورت كلي ميتوان بيان داشت كه ميزان صادرات فرش تجاري ايراني رو به كاهش است.
روند صادرات فرش ما به صورت طبيعي كاهش مييابد. البته اين هم استدلال منطقي دارد. شما بايد بدانيد وضعيت كلان اقتصادي، توليد فرش را هم تحت تاثير قرار ميدهد. اكنون توليد فرش در ايران نظام اقتصادي درستي ندارد. آنچه هم به عنوان فرش تجاري توليد ميشود، فرشهايي است كه در خانوادههاي روستايي توليد ميشود. اين فعاليت براي همين خانوادههاي روستايي به عنوان معاش اصلي نيست بلكه معاش مكمل آنها به شمار ميآيد. يعني كشاورز فعاليتهاي روزانه خود را انجام ميدهد و حالا هر عضو خانواده هم شايد روزي چند ساعت پاي دار قالي باشد و چند رج هم فرش ببافد. اينگونه نيست كه همين خانواده ماهيانه حقوقي در حدود 200 يا 300 هزار تومان به كارگري بدهد تا او فرش ببافد. اگر قرار باشد كه فرش با اين شرايط يعني استفاده از كارگران تمام وقت بافته شود، بهاي تمام شده آن فوقالعاده بالا ميرود و ديگر در بازارهاي جهاني جايگاهي نخواهد داشت. در اين شرايط است كه فرش ايراني همچنان در بازارهاي جهاني حضور دارد. هزينههاي كم توليد، بهاي تمام شده آن را نيز پايين نگاه داشته است. البته از طرف ديگر همين شيوه توليد به خطري براي فرش ايراني بدل شده است.
در دوره شما هم اين مشكلات وجود داشت ولي ميزان صادرات فرش هيچگاه تا اين حدود كاهش نداشته است.
اين يك مشكل كاملا ريشهاي است. مهم اين است كه با اين جريان برخورد درستي شود. هنگامي كه ما در دولت اصلاحات مركز ملي فرش را تاسيس كرديم، برنامه جامعي هم تدوين شد. اين برنامه جامع قرار بود كه شرايط فرش را تغيير دهد. محوريترين بخش اين برنامه هم موضوع آموزش بود. ما قصد داشتيم به جاي اينكه كميت را افزايش دهيم بركيفيت فرش ايراني بيفزاييم. بحث استفاده از مواد اوليه مرغوب هم در همين دوران مطرح شد. اساسا ما دغدغههايي داشتيم كه كميت را افزايش نميداد، بلكه كيفيت را افزايش ميداد.
افزايش كيفيت به افزايش قيمت هم منجر ميشد همين جريان ممكن بود كه سهم ايران را كاهش دهد؟
خير، افزايش كيفيت موجب ميشد تا سهم ايران در بازارهاي جهاني حفظ شود. ما نميتوانيم با كشوري كه نيروي انساني را با هزينه روزي دو دلار در اختيار دارد، رقابت داشته باشيم بنابراين بايد در ابعاد ديگر قضيه وارد شويم. يك راه حل درست براي ما افزايش كيفيت فرش بود. بنابراين اگر ما كيفيت را بالا ميبرديم اين امكان ايجاد ميشد تا سهم خودمان را در بازارهاي جهاني حفظ كنيم.
اما در دوره شما ميزان صادرات فرش كاهش نداشت؟
بله، البته مركز ملي فرش در ابتداي سال 83 تاسيس شد و پس از آن هم در سال 84 دولت تغيير كرد. بنابراين دوره يك ساله را نميتوان مبنايي براي قضاوت در نظر گرفت.
در دوره جديد حرفهاي تازهاي هم مطرح شده است. وزارت بازرگاني و مركز ملي فرش ادعا ميكند كه قصد دارد براي فرش ايراني بازارهاي تازهاي را پيدا كنند. آنها از آفريقا به عنوان يكي از هدفها نام ميبرند. به نظر شما چنين امكاني براي فرش وجود دارد كه آن را به بازارهاي آفريقايي صادر كنند. آقاي فرجي حتي از زيمبابوه با تورم 24 هزار درصدي هم نام برده بودند.
ماهيت تقاضا براي فرش تغيير كرده است. ما بايد متناسب با وضعيت جديد در اين مورد تصميم بگيريم. فرش در يك دورهاي تحت عنوان كفپوش مورد استفاده قرار ميگرفت. يك دورهاي هم فرش به عنوان جزئي از دكوراسيون منزل مورد استفاده قرار گرفت. اين دو با هم تفاوت دارد. روزگاري مردم فرش ميانداختند و روي آن مينشستند و روزگاري ديگر همين فرش به عنوان وسيلهاي زينتي مورد استفاده قرار گرفت. در دوره جديد متقاضيان، فرش ارزاني را نياز دارند كه بتوان آن را با مبلمان و ساير لوازم منزل تعويض كرد. آنها وقتي پرده و مبل را تغيير ميدهند، ميخواهند فرش را نيز تغيير دهند. در ابتدا هم اشاره كردم كه دو نوع فرش داريم كه يكي اعلا و ماندگار است و ديگري تجاري. اگر روي فرش اعلا كار كنيم، اثر ماندگاري است كه ارزش سرمايهگذاري هم دارد. واقعا نميدانم كه بازارهايي مانند آفريقا كدام نياز فرشهاي ما را جواب ميدهند. واقعا نميدانم اين جريان چه اندازه ميتواند جدي باشد. اين را دوستاني كه اكنون هدايت صنعت فرش را برعهده دارند بايد جواب بدهند.
دوشنبه 1 مهر 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: هموطن سلام]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 109]