واضح آرشیو وب فارسی:هموطن سلام: ادب ايران - سنت و ميراث زرينكوب
ادب ايران - سنت و ميراث زرينكوب
مجيد وثوقياملشي:«عبدالحسين زرينكوب» از نسلهاي نخستين دانشآموختگان زبان و ادبيات فارسي سرزمين ماست كه از توانمندترين شاگردان مدرسي آخرين نسل ادبا و مشاهير ادب فارسي چون بديعالزمان فروزانفر، جلالالدين همايي و ملكالشعراي بهار بود. ايشان از بازماندگان ادبيات كلاسيك ايراني بود كه با تاسيس دانشگاه تهران، دانش وسيع خويش در ادبيات، تاريخ، عرفان، تصوف، معارف و حكمت ايرانيـ اسلامي را (كه برپايههاي محكم و متفن نظري بسيار استوار بود) به طالبان جوان حكمت شرقي، منتقل نمودند. اين نسل جوان، دغدغه شناخت ادبيات و عرفان ديرپاي ايراني و سوداي پاسباني، ترويج و گسترش آن را در سر داشتند؛ به خصوص در دورهاي كه ادبيات مدرن و حكمت نوين جهاني به تازگي در ايران وزيدن آغاز كرده بود.
سخنان او، در انجمن علمي استادان زبان فارسي در بهمنماه 56 گواه اين مدعاست. عنوان اين سخنراني (ادبيات و مسئله پدران و فرزندان) برگرفته از داستان «پدران و فرزندان» اثر ايوان تورگنيف (نويسنده سرشناس روس) بود كه به نقد ساختار آموزش زبان و ادبيات فارسي در نظام آموزش عالي ايران ميپرداخت:
«بدون شك قسمت عمدهاي از ادبيات گذشته ما امروز ديگر نميتواند به آنچه مطلوب جوان امروزي است پاسخ بدهد. از اين رو عصيان و دلزدگي او نسبت به درس هم طبيعي است و هم يك ضرورت. در حقيقت توالي تز و آنتيتز را مخصوصا در ادوار بحران مقابل هم ميگذارد و يك سنتز تازه را الزام ميكند.» 1
با اين دغدغه و شناخت و جامعيت گسترده، همقطاران و همنسلان ادبآموختهاش، بيگانه بودند و متأسفانه امروز نيز برخي از دانشآموختگانش همچنان بيگانهاند.
زرينكوب را بايد دايرهالمعارف حكمت و معرفت ايرانيـ اسلامي و شرقيـ جهاني دانست و اين سخن گزافه و مهمل و از سر احساس و اغراق نيست.
او از يك سو هم با شيوه متعارف معرفتجويي و حكمتاندوزي جويندگان زبان ادب فارسي و ادبيات كلاسيك و ساختار و محتوا و مضامين بسيط آن (اعم از متون و صنايع ادبي و علم عروض و قافيه و معاني و بيان و تاريخ ادب فارسي) آشنا بود و هم از سوي ديگر با تاريخ ايران، جهان، عرفان و نيز زبان و ادبيات باستان و ادبيات مدرن غرب. نماد اين دانش وسيع، شاهكار بزرگ زرينكوب يعني «نقد ادبي» است. مقدمه تحليليـ تاريخي و فلسفي و در عين حال فاضلانه (متقابل به معناي ادب و دانش ادبي) زرينكوب بر ترجمه فني شعر ارسطو - عليرغم آنكه دانشآموخته رسمي و مدرس فلسفه نبود - چهره زرينكوب فيلسوف را در برابر ديدگان خواننده به تصوير ميكشد؛ گويي زرينكوبي كه ما به شكل متعارف و در دنياي ادبيات و تاريخ ميشناسيم نيست و فيلسوفي همروزگار ماست. و اين خود مايه حيرت خوانندگان جستجوگرش بود چنانكه «تاريخ در ترازو» به قول دكتر عبدالكريم سروش در حقيقت «فلسفه تاريخ است». و جالب اينجاست كه زرينكوب خود چنين ادعايي ندارد و آن را جز مقدمهاي بر تاريخنگاري و تاريخنگري نميداند. آشنايي و دانش زرينكوب از انديشه سياسي غرب و انديشه سياسي اسلام آنجا رخ مينمايد كه در «از تاريخ در ترازو» به تبيين و تشريح مدينه فاضله و مفهوم عدالت در نظام و ساخت سياسي و اجتماعي يونان قديم بهويژه در انديشه افلاطون ميپردازد و از پايهگذار انديشه سياسي اسلام يعني فارابي و نيز يوتوپياي تامس مور، آتلانسين نو فرانسين بيكن، شهر آفتاب كامپلانا، مفهوم جامعه بيدولت در انديشه ويليام گادوين و پرودن و نيچه سخن ميراند. زرينكوب بهرغم مشغلههاي فراوان فكري و پژوهشي و قلمي و اجتناب از كار غيرتخصصي در حوزه ادبيات داستاني معاصر ايران و جهان نيز دنيايي حرف و سخن و نقد و نظر دارد. در حوزه ادبيات داستاني نقد بر دونكيشوت ترجمه محمد قاضي، سفرنامه گاليور اثر سوييفيت ترجمه منوچهر اميري، زنبقدره بالزاك ترجمه بهآذين و نيز اشارات تحليلي كوتاهاش بر آثاري چون كوهستان سحرآميز توماس مور، گذري به هند اثر ادوارد ام. فارستر، وضع انساني آندره مالرو (نويسنده و روشنفكر نامدار و صاحب منصب سياسي فرانسوي)، جميله اثر ايتماتف، ناخداي كشتي اثر رابينسون كروزوئه و قصههاي اساطير تاريخي شرق چون داستانهاي هزار و يك شب و قصههاي تمثيلي عرفاني چون عقل سرخ سهروردي گوياي اطلاعات وسيع زرينكوب است اين گستره متنوع و گوناگوني كه ذكرش رفت در كنار مقايسه سگ ولگرد با قصه كوتاه چخوف و مقايسه عقل سرخ سهروردي با قصر فرانتس كافكا و نيز تعاريف علمي كه از داستان پهلواني (شوالري) داستان شباني (پاستوران) و داستان حادثه (پيكارسك) و تفاوت كيفي و متحوايي آنان ارائه ميدهد، همگي از انساني دانشمند و بسيط حكايت دارد. اما نثر زرينكوب هم روان و يكدست است و هم سخت و فاضلانه و اديبانه و نخبهگرايانه. در حقيقت، شيوه نگارش و نوع نثر زرينكوب در نوشتهها و آثارش به تناسب موضوع تفاوت دارد. در كتب تاريخي چون: بامداد اسلام، كارنامه اسلام، دو قرن سكوت، نثر روان و متعارف و روايتگر است. در كتب فكري كه تممايه فلسفي و تجريدي دارند چون: «تاريخ در ترازو»، نثر او از فضاي ادبي و تاريخي و اختصاصات ادبيانه خارج شده، شيوه تحليلي و مدرن نظري و فلسفي به خود ميگيرد. و در كتب ادبي و عرفاني و تاريخيـ ادبي (تاريخ ادب) چون: پلهپله تا ملاقات خدا، ارزش ميراث صفويه، از كوچه رندان، به شيوه همان نثري نمود مييابد كه به نامش ميشناسيم.
اطلاعات و دانش زرينكوب از عرفان مصطلح و مضبوط و كلاسيك اسلامي و تصوف دشمنخيز ايراني نيز وسيع و پردامنه است. والبته عشق راستين و نسبت عاطفياش بيش از همه در شناخت و وجود جلالالدين رومي به اوج ميرسد و «پلهپله تا ملاقات خدا» نماد اين عشق و احساس پاك و لطيف انساني است. «پله پله تا ملاقات خدا» روايتي تحليلي از زندگاني رازآميز مولانا، با لحني عرفاني همراه با چاشني رمانتيك است. اين اثر معناگرا به همراه ديگر آثار مولويپژوهشي زرينكوب يعني سر ني، بحر در كوزه (كه پارهبزرگي از حيات فكري و مطالعاتي زرينكوب به حوزه مولويپژوهشي اختصاص داد) اداي ديني است تمام به جلالالدين رومي و مقام گران روحاني و معنوي اين عارف پرسوز و گداز و پاكباخته. ديني كه هيچگاه زرينكوب در زندگاني خويش در صدد اداي آن به رند شيراز (حافظ) بر نيامد و هميشه با ترديد در باب حافظ و كيفيت و كميت شأن معنوي و مقام اجتماعي او سخن ميگفت. تنها كتاب موجز و مختصر او در باب حافظ «از كوچه رندان» است كه بيشتر بر ابهامات شخصيت و مسلك و مرام معنوي و مقام و موقعيت اجتماعي و تاريخي او افزود.
و فرجام آنكه زرينكوب به تاريخ حسي نوستالژيك داشت، به آن عشق ميورزيد و با آن زندگي ميكرد آنگونه كه خود بر مدخل «تاريخ در ترازو» مينويسد: «تاريخ چه فايدهاي دارد؟ اولين بار كه اين سوال در خاطر من راه يافت هنوز شاگرد مدرسه بودم اما جوابي كه معلم ما به اين سوال داد فقط اين نكته را به من آموخت كه براي چنين سوالي نبايد جواب روشني توقع داشته باشم. فايده تاريخ اين است كه دانستن آن مايه قبولي در امتحان ميشود و اين جوابي بود كه معلم ما ميپنداشت نزديكترين و عمليترين فايده تاريخ را نشان ميدهد... آنچه من در اين سوال ميجستم فايده عملي تاريخ بود...»2
و شايد پاسخ امرسون به سوال خبرنگاري كه از او پرسيده بود: «تاريخ چيست؟» و او اينچنين انديشمندانه و كوتاه پاسخ داده بود: «چه چيز تاريخ نيست؟!» آويزه گوش زرينكوب در نگاه و احتمام ويژه به تاريخ بود.
پينوشت:
1 - از چيزهاي ديگر، دكتر عبدالحسين زرينكوب، ص 262
2 - تاريخ در ترازو، عبدالحسين زرينكوبن، ص1
دوشنبه 1 مهر 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: هموطن سلام]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 341]