واضح آرشیو وب فارسی:تابناک: علي حقيقتي بر گون اساطير
خبرگزاري انتخاب : * دكتر شريعتي
دكتر علي شريعتي : چه رنجي بزرگ تر از اينكه ملتي عاشق علي باشد و عاقبت يزيد را داشته باشد؟و چه رنجي بالاتر از اينكه كساني كه مي بينيم در چه سطحي از معنويت، از آگاهي، از منطق و از انصاف هستند بايد از علي و از مكتب علي سخن بگويند و مردم را با مكتب علي آشنا كنند؟ و چه رنجي بالاتر از اينكه در اين دنيا يك ملتي، يك گروهي هست كه مارك علي بر پيشاني سرنوشتش خورده و از فقر، از خواب، از تخدير، از تفرقه و از كوتاه انديشي، و از بدبيني، ضعف و ذلت رنج ببرد؟ و چه رنجي بالاتر از اينكه الان مي بينيم نسل قديم ما كه به علي و به مذهب علي وفادار مانده، قدرت زايندگي خودش و حركت خودش را از دست داده، به جمود و توقف دچار شده و نسل آينده را نمي تواند به تاريخ و فرهنگ و مذهب علي پيوند دهد و آنچه را كه شهداي بزرگ شيعه و علماي بزرگ شيعه و بزرگان و فداكاران و مردم عاشق شيعه به اين نسل سپرده اند نمي توانند به نسل بعد از خود انتقال دهند. اين نسل كهنه ميشود، فرسوده مي شود و شده است، و دارد رو به زوال مي رود و دارد ميميرد. و جانشين اش پوچي و جانشين اش فقر معنوي و جانشينش جهل و بريدگي و گسستگي با گذشته است. و با علي، الان در شرايط خاصي هستيم. هيچ شبي، هيچ لحظه اي بهتر از اين شب و اين لحظه نيست كه چنين مساله اي مطرح شود. البته نه در چنين فرصتي و نه توسط كسي چون من. ولي چه بايد كرد؟ به هر حال چنين پيش آمده. من فرصت اين را ندارم و حال اين را ندارم كه خيلي با احساس حرف بزنم و خيلي با منطق و شمرده حرف بزنم. فقط شما از هر كلمه من مجموعه دردي را كه در پشتش انباشته است، بفهميد.
فرصتي است كه از دست مي رود. يك نسل وسط بين نسل آينده و گذشته وجود دارد. همه اميد ما و سرمايه ما همين است. همين گروهي كه هنوز در جست وجوي مذهب خودشان هستند و هنوز دغدغه شناختن مذهب خودشان را دارند. و هنوز دوست دارند كه علي را چهره راستين علي را بشناسند و مذهب علي را بشناسند و راهش را و مكتبش را بشناسند. اما آنچه كه بر آنها عرضه مي شود، برايشان قابل قبول نيست. فردا اين نسل متوسط واسطه ميان نسل گذشته و آينده فرهنگ مذهبي ما و فرهنگ استعماري آينده نسلي كه به هر حال پيوسته به يك روح مذهبي بوده و نسل گسسته اي كه پوك و پوچ پرورده خواهد شد، اين نسل واسطه وجود دارد. اين نسل هميشه نيست. اين گروه هميشه نخواهند بود. اين را به شما عرض كنم كه 10 سال ديگر، 15 سال ديگر، 20 سال ديگر اگر حسينيه هاي ارشادي وجود داشته باشد در اين مملكت و بگذارند كه وجود داشته باشد و بهترين برنامه ها را هم براي جوانان و تحصيلكرده ها و دانشجويان و نسل دانشگاهي داشته باشد براساس مذهب ديگر مثل امروز اين چنين ازدحام نخواهد شد. اين چنين استقبال نخواهد شد. اين چنين نخواهد بود كه براي يك مجمع ديني هزاران دانشجو هفت ساعت و هشت ساعت در بدترين شرايط بيايد و به حرف مذهب گوش بدهد. ديگر دغدغه مذهبي در درونش نخواهد بود. اگر نجنبيم و اگر كاري نكنيم.
چنين وقت هايي است كه حالتي هست و شرايطي هست و عده اي كه هيچوقت نمي آيند به اينجور محيط ها و اينجور مجالس و اساساً مستمع عادي اين مسائل نيستند، سرشان به زندگي فردي خودشان گرم است يا در مسائل شغلي يا علمي يا هر صنفي و گاه به گاه و سال به سال چنين شب هايي مي آيند. اينها هستند كه بايد اين پيام را بيشتر از هميشه بشنوند. اين پيام را از طرف يك روحاني، يك عالم، يك استاد، يك مرجع... نه، نشنويد. از قول يك معلم بشنويد كه مسير را حس مي كند با تمام وجودش و مي بيند كه دارد از دست مي رود و مي بيند كه ديگر بيشتر از يك نسل فرصت نيست براي اينكه كاري بكند. علي اين روح پرشگفتي كه در همه ابعاد گوناگون و حتي ناهمانند بشري قهرمان است، امروز در ميان شيعيان خويش چنين سرنوشتي دارد. (افسوس كه چقدر زيبايي ها و عظمت ها در دست ملت هايي كه لياقت داشتنش را ندارند پامال ميشود.)
و اين امام راستين، شير پيروز روزهاي مدينه و روح تنها و دردمند شبهاي نخلستان كه رسالت خاصي در تاريخ دارد اكنون از همه وقت ناشناخته تر است و كاش ناشناخته مي بود، كه بدشناخته تر است.
اي كاش علي را اصلاً نمي شناختيم و محققان نخستين بار او را به ما مي شناساندند.
درباره علي از جهات مختلف و ابعاد گوناگون مي شود تحقيق كرد و بررسي هر بعد شخصيت وي مسائل خاص همان بعد را داراست. مثلاً به عنوان يك شيعه يا از نظر يك مورخ يا از ديدگاه فلسفي يا عرفاني و... غيره.
البته وقتي مي گويم «علي» تنها به عنوان يك فرد و يك شخص نيست. گاه علي را به عنوان يك نفر يك ايمان و يك مذهب به كار مي برم و مسلماً از كيفيت تعبيرم متوجه خواهيد شد.
يكي از بزرگ ترين مسائلي كه در تاريخ و جامعه ما مطرح است اسلام و تشيع است كه بسياري از ما بدان معتقديم امٌا آن را به درستي نمي شناسيم. به مذهبي ايمان داريم كه آشنايي درست و منطقي از آن نداريم. مثلاً به علي به عنوان يك امام، يك مرد بزرگ يك ابرمرد حقيقي و به عنوان كسي كه همه احساس ها و تقديس ها و تجليل هاي ما را به خود اختصاص داده اعتقاد داريم و هميشه در طول تاريخ بعد از اسلام ملت ما افتخار ستايش او را داشته اما متاسفانه آن چنان كه بايد و شايد او را نشناخته است. زيرا بيشتر به ستايش او پرداخته است، نه شناختن او. از اين روست كه امروز بايد بيشتر به سخني گوش دهيم كه علي را به عنوان يك انسان بزرگ، يك رهبر، يك امام و يك سرمشق مي شناسد.
در تاريخ اسلام ستايش و تجليل از علي شايد به اندازه لازم شده باشد. به طوري كه ما بتوانيم كتابخانه هاي بزرگي از اشعار و مقالاتي را كه در كرامات و مناقب علي سروده يا نوشته شده و در تجليل از مقام و عظمت او در پيشگاه خداست ترتيب دهيم. اما متاسفانه وقتي دانشجوي من در اين زمان و در اين مملكت كه كشور علي است از من ميپرسد كه براي شناختن علي چه كتابي بخوانم؟ و براي اينكه سخنان و نظريات و افكار و اعمال او را خوب بفهمم به چه متوني مراجعه كنم؟ من جواب درستي ندارم كه به او بدهم.
بارها گفته ام و باز تكرار ميكنم كه انسان امروز به «شناخت» علي نيازمند است. نه به «محبت» و «عشق» به او زيرا «عشق و محبت» بدون «شناخت» نه تنها هيچ ارزشي ندارد بلكه سرگرم كننده و تخدير كننده و معطل كننده نيز خواهد بود. كساني كه مردم را به نام محبت علي و عشق به مولي بدون شناختن مولي و فهم دقيق و درست سخن و راه و هدف او معطل و سرگردان مي كنند نه تنها انسانيت و آزادي و عدالت را نابود مي كنند بلكه خود اين چهره هاي عزيز را نيز تباه مي سازند و شخصيت خود علي را در زير اين تجليل هاي بي ثمر مجهول نگه مي دارند و باعث مي شوند كساني كه تا آخر عمر در محبت مولي وفادار مي مانند هرگز از سخن و راهنمايي هاي او بهره اي نگيرند و متوقف و منحط بمانند و آنهايي هم كه كمي آگاه مي شوند و با جهان امروز آشنا، اصولاً اين گونه علي بي ثمر را و اين محبت بي نتيجه را رها ميكنند و به دنبال شخصيت هاي ديگر، الگوهاي ديگر و رهبران ديگر مي روند.
*اين متن برگرفته از يك سخنراني و دو كتاب دكترعلي شريعتي با عنوان هاي «علي حقيقتي بر گون اساطير»، «پيروان علي و رنج هايشان» و «علي (مكتب، وحدت، عدالت)» است.
يکشنبه 31 شهريور 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تابناک]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 224]