واضح آرشیو وب فارسی:خراسان: علي (ع) مردي براي هميشه تاريخ
آن شب كه آسمان ماتم گرفته بود و ابر از گوشه اي، خويش را بيرون كشيد و آرام گريست زمين هر اندازه باران آسمان را در خود جمع مي كرد گل هايش پژمرده تر مي شدند.
آري آن شب علي (ع) به لقاء الله پيوست. مردي كه عظمت وجودش آن سوي تصور هر انسان عاقلي است، ابر مردي كه تاريخ را آفريد و انسانيت انسان ها را به آنان شناساند.
يگانه انساني كه تحت تعليم محمد (ص) بشريت را از حضيض ذلت به اوج قدرت رسانيد و آن چه را از خود آموخت به ديگران نيز تعليم داد.
او بود كه اولين شكوفه عشق را از محمد (ص) هديه گرفت و با باران رحمت، خويش را تطهير كرد و ايمان آورد و آن هنگام بود كه ثمره طبعش را به جهانيان عرضه كرد.
اما چه مي شود كه گروهي هرگز حقيقت حق را از او نياموختند.
جهاد علي (ع) بر عده اي سست عنصر تاثير نگذاشت و آن ها از علي (ع) آن گونه آموختند كه جاهليت را تنها گذاشتند و به پرستش بتي ديگر پرداختند، آنان همان گم شدگان لب دريا هستند. باري با وجود علي (ع) تجاهل را تعليم دادند، تظاهر و تفاخر را نيز هم.
هيهات كه آن ها فرسنگ ها از قله عشق و حقيقت دور افتاده اند و آنان همان ماهيان لب دريا هستند كه حقيقت پيش روي آن هاست ولي آنان به پشت خود مي نگرند.
صاحب اين گونه خطاب به آن ها لب به سخن مي گشايد:
خرقه تزوير از باد غرور آبستن است
حق پرستي در لباس اطلس و ديبا خوش است
آن هنگام كه خصم پليد بر حضرت علي (ع) خدو انداخت، علي (ع) بار ديگر تواضع خويش را بر همگان ثابت كرد و بر هواي نفس خويش غلبه كرد و فروتني را آن چنان آموخت كه حتي گذر از جان دشمن را سرلوحه اهداف خود براي پاسداري از احكام اسلامي، قرار داد اما ديگران از او چه آموختند؟...
علي (ع) هرگز خود را از جامعه و مردم و وطن خويش كنار نكشيد و در مكاني سربسته معتكف نشد تا در آن جا به سير و سلوك و شهود باطني بپردازد، بلكه با مردم و در مصاحبت ايشان به سير و سلوك نايل آمد. او تا آن جا پيش آمد كه حتي در ميادين جنگ دليرانه پيش رفت و هر آينه خدا را عبادت مي كرد.
شهريار در وصف حضرت علي (ع) مي گويد:
به جز علي كه آرد پسري ابوالعجايب
كه علم كند به عالم شهداي كربلا را
علي (ع) در تمام عمر گران قدر خويش يك لحظه را با ظواهر سپري نكرد او همواره عاشقان را جذب مي كرد و دشمنان را دفع.
نيروي دروني او آن گونه بود كه حتي دشمنان او بارها اين نكته را به اطرافيان خود گوشزد مي كردند. شهريار اين شاعر بلند طبع ادب فارسي، آن جا كه علي را وسيله اي براي شناخت خدا قرار مي دهد، مي سرايد:
دل اگر خداشناسي همه در رخ علي بين
به علي (ع) شناختم من به خدا قسم خدا را
او مقام مولا علي (ع) را همان طوري كه هست بيان مي كند نه آن گونه كه عده اي ظاهربين شناخته اند. او علي (ع) را مظهر و نشانه خدا مي داند و مي گويد:
به جز از علي كه گويد به پسر كه قاتل من
چو اسير توست اكنون به اسير كن مدارا
هر كس از امور روزمره تنها با آن كس مهربان است كه به او ضرر نرساند، ولي علي (ع) اين عاشق راستين، اين گونه نبوده بلكه مادام كه دشمني به او ضرر مي رساند او را طرد نمي كرد بلكه مي كوشيد حقيقت حق را به او آن گونه بنماياند كه هست نه آن گونه كه او آموخته.
بياييد تا در شب قدر دست دعا به سوي خدا بلند و طلب مغفرت كنيم و از خدا به خاطر آفريدن چنين مردي كه در جهان درخشيد، قدرداني كنيم و از او بخواهيم كه ابن ملجم ها را از زمين بركند.
فاطمه رحماني-دبير دبيرستان هاي بيرجند
يکشنبه 31 شهريور 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خراسان]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 203]